M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Himouto! Umaru-chan - Ep 10 & 11 & 12

Episode 10 & 11 & 12




خلاصه وار، برای پایان دادن به نقدهای اپیزودیکم :

10 : شرط می بندم خیلی هاتون مثل منید .. وقتی به اپیزود دهم فکر می کنید، به یاد اون ویروس های تنبل اومار و شکل و شمایل بامزه شون می افتید .. اینکه چطور اومارو وارد دنیای ویروس های تایهی شد و چطور برای نجات داداشش از دست ویروس ها باهاشون جنگید .. یه فانتزی کودکانه ولی بسیار دوست داشتنی .. پیاز بازی تو این اپیزود خیلی به من چسبید. سناریوی ریختن نوشابه روی مودم اینترنت سناریویی بود که همه ما می تونیم باهاش همذات پنداری کنیم .. تصور اینکه یک روز مودم ما مشکلی پیدا کنه تصوری وحشتناک برای ماست؛ دوست نداریم هیچ وقت چنین اتفاقی بیافته و وقتی این اتفاق برای اومارو می افته و بعد از چند ساعتش سرش دود می کشه، می فهمیم که چه حسی داره ... بهش می خندیم ولی درکش می کنیم! رفته به کافه مانگا خیلی ریلکس کننده به نظر میرسید .. کافه مانگایی که واقعاً خلوت بود و هر تنوع امکاناتی که تو کافه بود واقعاً واسه من جالب بود. ولی اومارو خیلی زود از دست تنهایی خسته شد .. معلوم بود که تنبلی کردن و فضولی کردن بدون حضور داداشی اونقدرها هم مزه نمیده.. پس بجاش برگشت خونه! اینها همه تلنگرهای خیلی کوچولویی به رابطه خوب بین تایهی و اومارو اند ... تیکه آخر اپیزود رو هم دوست داشتم .. کلاً کانائو به دل من مینشینه و یه جورایی دلم می خواست نقش بیشتری تو انیمه داشته باشه. و در نهایت دیدن چهره اوماروی کوچولو و اینکه چقدر در گذشته معصوم بوده .. یک منظره بسیار بی نقص برای پایان بخشیدن به انیمه بود.

11 : قسمت یازده رو باید قسمت خوردنی ها نام گذاری کنیم .. خوردیم، خوردیم و باز هم خوردیم .. از پیتزا گرفته تا برنج ... ابینا چان رو بارها و بارها در حال خجالتی شدن دیدیم و باز هم از دستش خسته نشدیم .. یک خاصیت متفاوت تو چهره ابینا چانه .. نمی دونم کیفیت انیمیشنی استودیوی Dogakobo باید مسئول بدونیم؛ چهره کارکترها رو بطرز دلپذیری زیبا کرده و وقتی ثانیه هایی رو خیره به صورت سرخ شده و خجالتی ابینا چان می مونیم، لذت خوبی از این لحظات میبریم. وقتی این لحظات رو می بینم، افسوس می خورم که چرا قرار نیست فصل سوم Yuru Yuri رو این استودیو به عهده داشته باشه!! بهرحال ... پیتزاهای پلاستیکی و کش دار رو خوردیم و بعد به میزگرد اوماروها رسیدیم .. یکی دیگه از اون صحنه های خاص اومارویی .. جایی که اینبار بجای ویروس ها، اوماروهای تنبل ولی متفاوت با هم برای خریدن هله هوله به دور هم جمع شده بودند. واقعاً لحظه بسیار باحالی تو این اپیزود بود و به نظر من این لحظه ست که از اپیزود 11 تو خاطرها باقی می مونه. در نهایت، بستنی، پارفه و ساندی خوردن هم جای خودش رو داشت و من که حسابی از لحظات به تصویر کشیده شدن نحوه خوردن اینجور هله هوله ها لذت بردم .. خودمم هوس کردم و شاید هم به سراغ خوردنشون رفته باشه! در نهایت تصمیم گرفتن که بعدها به سراغ دریا برن و چیزی که من منتظرش بودم به وقوع پیوست!!

12 : چه خوبه که قسمت نهایی رو با اپیزود ساحلی تموم کنیم .. به نظر من واقعاً پایان بخش خوبی برای انیمه داشتیم .. لذتی که میشه در کنار دریا و لب ساحل برد، اونم با چنین دخترهای کاوایی و نازنینی در قالب دنیای انیمه برای من کافی بود. از همون شروع انیمه و دیدن تیتراژ پایانی که درباره دریا بود، مشتاق شده بودم که اپیزودی ساحلی رو در این انیمه ببینم و بارها ما رو در این مورد اذیت کردند و صحنه های مختلفی رو با حضور اومارو در کنار دریا بهمون نشون دادند. و حالا بلاخره این خواسته من به حقیقت پیوست. راضی بودم .. از اینکه اومارو اعتراف نکرد و به کیریه هویت خودش رو نگفت هم زیاد بدم نیومد .. هنوز زوده و جای کار و پیشرفت داستانی خوبی رو در آینده داریم. برعکس یه جورایی دوست داشتم بومبر در نهایت متوجه بشه که کیریه ، خواهرش باهاشونه .. ولی آخرشم نفهمید ... اما هر چیزی که بود و شد، حداقل نگاه کیریه کمی به برادرش عوض شد و از این به بعد مهربونانه تر رفتار خواهد کرد .. امیدوارم! صحنه آخر هم در نوع خودش جالب انگیز بود .. اون شکل تنبلی اومارو و اینکه ما دوباره برگشتیم سر خونه اول ... سر خونه اولی دوست داشتنی!

در مورد فصل دوم، از اونجایی که اوتا کارگردان کار زیاد اهل ساختن فصل دوم نیست و معدود کارهایی مثل Yuru Yuri رو تا فصل دوم پیش برده، بعید می دونم فصل دومی در کار باشه اما فروش انیمه خیلی خوب بوده و حتی محصولات جانبی اون مثل مانگا، بالشت و انواع و اقسام چیزهای دیگه ش در حال فروش رفتن هستند. تو این نقطه به ابهام رسیدم و نمی دونم چه اتفاقی می افته ولی احساس خودمُ خوب می دونم .. اگه فصل دومی بیاد، ازش استقبال می کنم و با لذت تمام به سراغش میرم، لذت تمامی که از فصل اولش بردم و تا مدتها این انیمه رو به خاطر خواهم سپرد.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- وای، اوماروی مریض چه ناز بود ، اونقدر که دلت می خواد بازم مریض بشه!! :





- ویروس های تنبل اومارو :



- مانگاکا چقدر خوب تونسته ادهای بچگونه رو وارد دنیای اثر خودش کنه :



- آخه این میمیکه؟!



- جنگ با ویروس ها برای نجات داداشی :





- یکی از میمیک های شاهکار اومارو، وقتی که تو ذهنی می خوره :



- خطوط اینترنت از نگاه اومارو و نحوه وصل شدنشون :



- وااااای ... میمیک رو :



- من دوست دارم کافه مانگا رو امتحان کنم ^^ :



- اومارو کوچولو :



- پیتزاها و کش اومدنشون خیلی بامزه بودند :



- میزگرد اومارو ها :



- این یکی معرکه بود :



- چند تا میمیک غذا خوری ... عالی عالی :











- این کلوپ دارای بدبخت هم گناه دارن :



- عشق است اومارو و تنبلی هاش :



- این تبلیع جا دار بودن ماشین چقدر خنده دار بود .. تایتانه .. ما رو می خوره! :



- رانندگی داداشی هم که شاهکار بود .. گربـــــــــه ... ســــگ :



- نگاه آخرمون به همسترها :



- کیریه با کلاه حصیری خیلی ناز شده بود :



- چطور ممکنه بومبر کیریه رو نشناسه؟!



- تقابل ابینا چان و کیریه هم که همیشه دیدنیه :



- دریا .. دریا .. خوشگذرونی ^^ :





- واقعاً حالت چشمای تاچیبانا سیلفین خیلی ناز بودند :



- لحظات آخر انیمه :



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد