M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Ikiru - 1952 - Kurosawa

در یک اقدام خوب دست به دانلود تعدادی از فیلم های آکیرا کوروساوای بزرگ زدم. فیلم هایی که تا بحال ازش ندیده بودم :

Ikiru - 1952
Ikimono no kiroku - 1955
Throne of Blood - 1957
Yojimbo - 1961
Sanjuro - 1962
High and Low - 1963
Dersu Uzala - 1975
Kagemusha - 1980
Ran - 1985

 اما اولین فیلمی که از این لیست دیدم :


Ikiru - 1952

کجا میشه پیداش کرد؟ معنای زندگی، چیزی که سالهاست از روح واتانابه خارج شده!




داستان واتانابه، مردی که 30 سال زندگی خودش رو به حالتی کسل کننده و خشک به شغل کارمندی مشغول بوده و حالا ناگهان از سرطان داشتن خودش با خبر میشه و تصمیم می گیره روزهای باقی مانده عمرش رو به شکل متفاوتی نسبت به 30 سال گذشته بگذرونه.

ربات بودن مساوی میشه با از دست دادن طراوت و شور زندگی؛ پشت میز نشستن برای سالیان سال، خیره شدن به کاغذها و نوشته هایی که روی میز تو قرار داده میشن و ور رفتن با هزاران هزار امضا، مُهر، تایید و رد کردن درخواست های بی شمار ارباب رجوع ها ...! شاید در این فیلم کمی بحث اغراق در میون هست و بشه گفت که زندگی کارمندی با این شدتی که در این فیلم به نمایش کشیده هم سرد و بی حال نیست ولی نمیشه انکار کرد که روتین کسل کننده ای در فضای کارمندی و پشت میز نشینی وجود داره. احساس کردن این موضوع و درک کردنش برای من از راه وارد شدن به این فضا به دست اومده و همین موضوع یه جورایی ارتباطی که تونستم با محتوای این فیلم برقرار کنم رو بهبود بخشید. دوست داشتم کارکتر اصلی رو دنبال کنم؛ ببینم با افکار مغشوشی که به سرش زده چکار میکنه و چه راه حلی برای معنی بخشیدن به زندگی کسل کننده خودش پیدا می کنه. فکر نمی کردم هنوز دیر شده باشه .. البته چه بهتر بود که قبل از با خبر شدن از جریان سرطان، روزی واتانابه به خودش بیاد و دست از این خواب عمیق یا بهتر بگم، کابوس کارمندی برداره ولی حالا باز هم فرصتی برای  اون باقی مونده بود و دیدن اینکه یک مرد پا به سن گذاشته مثل اون چطور در پی چشیدن جرعه ای از زیبایی های زندگی روانه انواع و اقسام جاها و مناطق مختلف می شد و هر چیزی رو امتحان می کنه در نوع خودش دیدنی بود.

به نظر من کوروساوا چهره خیلی جالبی از فضای اداری رو در این فیلم به تصویر کشیده شد؛ رفتن به عمق پاسکاری های اداری، چپ و راست کردن افرادی که برای رسیدن به ذره ای آرامش به اداره های مربوطه مراجعه می کردند؛ مردمی که با رفتن به هر بخش به یک بخش دیگه ارجاع داده میشن و هزاران پیچ و خم دیگه ای که به عمد جلوی پای اونا قرار داده میشه تا وقتی که دست از سر خواسته خودشون بر دارند و تسلیم بشن! این فقط یک جنبه از فضای درون فیلم بود و من فکر می کنم از نگاه شخصیتی و جزییاتی هم میشه به کارکترهای فیلم نگاه کرد و خود شخصیت اصلی واتانابه به زیبایی توسط تاکاشی شیمورا خلق شده بود و احساسات و میمیک های منحصر به فردی رو به نمایش گذاشته بود.

[کمی همراه با اسپویلر] و البته درسته، واتانابه خودش هم جزیی از این سیستم خشک و بی ثمر بود .. 30 سال در این نقطه درجا زده بود، در حالی که می تونست خیلی مفیدتر از اینها به اجتماع خودش کمک کنه اما همین تلنگر آخر عمری باعث شد بالاخره نگاهی متفاوت به اجتماع، دردها و خواسته های مردم پیدا کنه. هرچند ابتدا خود محوری رو پیش رو گرفت و به دنبال آسایشی در زندگی خودش گشت .. به پارتی ها رفت، به کلاب ها، انواع و اقسام راه های خرج کردن پول خودش رو امتحان کرد، بشاشی یک دختر جوان زیبا رو الگو قرار داد ولی نه، چاره کار این نبود. در نهایت به نتیجه زیبایی رسید؛ نتیجه ای که نام اون رو ماندگار کرد ... کمک به مردم، باز هم از جایی که 30 سال عمر خودش رو سپری کرده بود ولی اینبار با جدیت و در آوردن دستکش ها و به سر گذاشتن کلاهی جدید و رنگین! این واتانابه ای بود که من می تونستم ازش حمایت کنم و دوستش داشتم.

روی هم رفته فیلم جالبی بود .. گاهی ذره ای کسل کننده ولی روی هم رفته عمق دلچسبی در فضای داستانی موج میزد.

8/10

تصاویری از فیلم :









نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد