M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Stranger Things - Season 1

Stranger Things - Season 1





تو شروع مطمئن نبودم که با چی طرف هستم ولی حالا باید بگم که ماراتون زدن این سریال کار خیلی خوب و به جایی بود. دیگه ماراتون زدن کارهای نتلفیکس تبدیل به یکی از سرگرمی های موردعلاقه من شده و ایندفعه هم با از راه رسیدن Stranger Things ، سریال جدید این شبکه استریم کننده سریعاً اونُ دانلود کردم ولی خب، دیدنش با یک هفته تاخیر همراه شد. اما بهرحال سریال اونقدر جذاب بود که در کمتر از دو روز اونُ ببینم و حسابی از دیدن این سریال راضی هستم. حالا شاید نه در حد نمره 9 ای که تو بعضی سایت ها بهش دادن ولی خب به راحتی بهش نمره 8 رو میدم و میگم که ارزش دیدنُ داره.


سریال Stranger Things یه سریال مهیج و جذابه. تم ترسناک خوبی داره و در کنار تمام اینها یک عالمه بازیگر کودک و نوجوان جدید داره که میشه حالا حالاها روی اونا حساب کرد و به نظر من بعضی از اونا از الان آینده درخشانی خواهند داشت. امیدوارم بازیگرهایی مثل بازیگر نقش "مایک" یا "یازده" دیده بشن و بهشون بها داده بشه .. خصوصاً یازده که حسابی عالی در نقش خودش فرو رفته بود و میمیک های به جایی رو در صحنه های لازم داشت .. حس ترس، معصومیت، قدرت و ... رو به خوبی به رخ می کشید. برخلاف خیلی کارهای دیگه که بازیگرهای کودک اونا ضعیف ترین بخش سریال یا فیلم به نظر میرسند اینجا اونا نقطه قوت کار شناخته میشن و من یکی که با فرعی ترین کارکترهای کودک سریال هم ارتباط برقرار کردم. چه زورگیرها و چه رفقای مایک و ویل و باقی بچه هایی که به تصویر کشیده شدند.





استفاده از برهه زمانی دهه 80 میلادی حس کلاسیک خاصی به اثر بخشیده بود. این یکی از نکات موردعلاقه من از این سریال بود. فضا سازی قشنگی در این زمینه بکار برده شده بود که حتی در دیالوگ های کارکترها هم میشد اونُ حس کرد. دنیای دیگه ای که کارکترهای انیمه در اون زندگی می کردند و بعد اتفاقات مرموزی که شاهدش بودند ... همه چیز به طرز خیلی خوبی با هم تلفیق شده بود و سریال رو دیدنی کرده بود.


از جمله بازیگران دیگه‌ی سریال وینونا رایدر چند جا خوب منُ گرفت و اجرای نقش جویس توسط اونُ دوست داشتم .. مثلاً یکی از صحنه های موردعلاقه ـم صحنه رودرویی اون با مرد مسئول اون منطقه قرنطینه شده بود که چطور باهاش رک حرف زد و دیالوگ های محکم و قوی ای به زبون آورد. معمولاً کارکتر مادر یا پدری که همیشه داره بخاطر نبود بچه خودش ناله و گریه می کنه روی اعصابه ولی اینجا رایدر تونسته بود روی اعصاب رفتن خودش رو به حداقل ممکن برسونه! در کنار وینونا جناب رئیس پلیس "هاپر" هم خیلی خوب توسط دیوید هاربور ایفای نقش شده بود. من از همون ابتدای ورودش جذب شدم و خوشحالم که به اون نقشی بیشتر از یک پلیس ساده داده شد. در مورد این دو کارکتر رضایت نسبتاً زیادی داشتم و اونا رو مکمل های خوبی برای باقی کارکترهای سریال می بینم.





سریال از لحاظ ترس، حس خوبی داشت و چندجایی با جنبه های مرموز خودش خوب تونست دلهره رو به دل من بندازه. حتی بعد از برملا شدن جریان هیولا هم باز تونستیم از حضور همین هیولا بهره بگیریم و بیشتر ترس رو به فضا قالب کنیم. نانسی و جاناتان لحظه های خوبی رو در مقابل هیولا داشتند و بعد از اون هم که استوی بهشون ملحق شد و تیم سه نفره باحالی از آب در اومد. و کلاً باید به این هم اشاره کنم که تیم نوجوان سریال هم در نوع خودش عالی بود و جای تعریف و تمجید دارند.


روی هم رفته جذابیت اثر رو در حدی می بینم که اونُ به راحتی به دوستای خودم پیشنهاد بدم و در کنارش امیدوارم فصل دومی که از الان برای اثر تایید شده به خوبی فصل اول باشه. من که از الان یک سری تئوری ها در مورد اینکه در فصل دوم چه اتفاقاتی خواهد افتاد در ذهن دارم و فکر می کنم میشه از این فضا به خوبی استفاده کرد. جنبه مرموز اثر هنوز تا مقدار خیلی خوبی بر سر جای خودش باقیه و میشه روی اون مانور جذابی داد.






X Men First Class - 2011

X Men First Class - 2011


خطر اسپویل













Amanchu - Episode 02

Amanchu - Episode 02





این استخره یا نمایی از بهشتی به یادماندنی؟!


زیبا، زیبا، زیبا و بی نهایت دوست داشتنی. چه عبارتی میتونه در وصف زیبایی این لحظه بهشتی مناسب باشه؟! در این شکی نداشتم که با رفتن به سمت استخر و دریا انیمه چندین برابر زیبا تر میشه و به همین خاطر اصرار داشتم کسایی که انیمه رو بخاطر جو مدرسه ای نه چندان قوی دیدن کمی صبور باشند و منتظر از راه رسیدن اولین صحنه استخر انیمه باشند؛ و به صحنه رسیدیم و زیبایی صحنه آدمُ غرق در خودش می کنه .. جایی که پیکاری و فوتابا یک پیمان دوستانه و رویایی رو با هم می بندند. فوتابا ممکنه سریعاً بله رو برای غواصی کردن با پیکاری به زبون نیاورده باشه ولی خب، فکر کنم همه بدونیم که جوابش بله خواهد بود و با هیجانی که پیکاری بهش داد و اینکه چطور اونُ به اتاق باشگاه غواصی کشوند به راحتی میشه حدس زد که دل فوتابا برده شده و گیر دنیای غواصی افتاده. اما جدا از اتفاقاتی که بین دو کارکتر افتادباید از جلوه های تصویری عالی صحنه حرف بزنیم و بگیم که چقدر اونُ دوست داشتیم. من به شخصه از فرط زیبایی صحنه داشتم درون استخر انیمه غرق میشدم و هر لحظه ای که در اون صحنه دیدیم، پرش پیکاری، نگاه های تکو به پیکاری، شناور شدن پیکاری رو آب، دعوت پیکاری از تکو برای اومدن درون آب، ژس گرفتن تکو، و بعد پرشی که درون آب داشت ... و بعد هم که نقطه اوج صحنه، جایی که هر دو روی آب شناور شدن و دراز کشیدند ... بهم نگاه کردند و حتی مشاور چا هم در کنارشون درجه کاوایی و صحنه و انیمه رو بالاتر از حد ممکن برد. این یه صحنه رویایی در دنیای این انیمه ست و مطمئن تا انتهای سری در خاطر من باقی می مونه.









اما کمی به عقب برمیگردم .. شروع اپیزود .. از همون اول اپیزود یکی از خواسته های قبلی من برآورده شد و انگار من آرزو به دل نموندم! همونطور که فکر می کردم چپترهای مانگا کمی جابه جا شدند و تو همین اپیزود دوم بازم به چپترهای قبلی سر زدیم و صحنه های موردعلاقه من انیمه شدند. یکی اون صحنه پرش بلند پیکاری که نبودش به نظر من کمی منطقی میرسید .. فکر می کردم نمی خوان عنصر غیر واقعی پرش پیکاری رو تو فضای ملایم اثر نشون بدن ولی صحنه خلق شد و به خوبی به تم آروم انیمه تزریق شد. صحنه پرش زیباتر از اون چیزی که فکر می کردم از آب در اومد و رضایت من یکی رو به خوبی به دست آورد. یکی دیگه از صحنه های خوب شروع اپیزود هم، کورس گذاشتن کاتوری سنسی و پیکاری تو رسیدن به مدرسه بود ... رسیدن به بالای تپه، حیله بازی سنسی و بعد میونبر زدن پیکاری ... ! لحظات خوب و قشنگی که نبودنشون تو انیمه حسابی حیف بود. خوشحالم که اونا رو هم پوشش دادیم و حالا می تونیم با خیال راحت بگیم که قرار نیست چیز مهمی از دست بره و محتوای جالب مانگا مطمئناً به رشته تصویر در میان که یه چیز عالیه و همین انتظار هم از عوامل خوش سابقه اثر میرفت.

کلاً گذروندن یک صبح دل انگیز با کاتوری سنسی و پیکاری ارزش از خواب بلند شدنُ داره. از سوار اتوبوس شدنشون و بلایی که پیکاری با باد حرکت اتوبوس سر موهای سنسی آورد گرفته تا شیطنت سنسی سر زنگ توقف رو زدن و بعد مسابقه ای که دادن و میونبری که پیکاری زد. تو حین دیدن این لحظات یک طراوت خیلی خاص دل من رو گرفته بود، شاد بودم و این لحظات چقدر به دلم خوش اومدند. و وای اون لحظه ای که پیکاری به هوا بلند شد ... تو کادر دوربین موبایل تکو جا گرفت و چشمایی که به خودش خیره کرد. چه لحظه خاطرانگیز و بزرگی برای سری میشه ... از این لحظات خاطرانگیز زیاد داریم ... تا الان به راحتی تو همین دو اپیزود من چندین صحنه رو خاطرانگیز خوندم و فکر می کنم جداً همینطوره. این هفته هم صحنه پرش پیکاری و صحنه شنا در استخر به راحتی جز این دسته از صحنه ها قرار می گیرند.








نکته ای که اپیزود تونست بهش برسه نشون دادن جلوه های دریایی خوب کاره. اینکه با یک محیط استخر ساده هم تونستیم درک کنیم که پا به دریا گذاشتن در این انیمه مساوی میشه با دیدن زیبایی های بیشمار. تصور کنید ... که ماهی ها رو هم در کنار پیکاری و تکو ببینیم، اینکه جلبک ها رو ببینیم و اینکه ماسک های غواصی رو ببینیم که روی صورت اونا جا خوش کردن و اینکه چه چیزهای عجیب و چه صحنه های الهام بخش و التیام بخشی رو میشه در جای جای صحنه های غواصی این انیمه جا داد و مخاطب رو به اوج لذت رسوند.در کنار این موضوع یه نکته دیگه هم به رخ کشیده شد و اون جنبه آموزشی اثر بود.

جنبه آموزشی کار می تونه بهتر و بهتر بشه. تو همین اپیزود دوم درباره لباس های غواصی اطلاعاتی کسب کردیم. خیس و خشک بودن اونا و اینکه چه ربطی به فصل های سرد و گرم دارند. ظاهر لباس ها واقعاً هم تو دل برو بود و من یکی که اصلاً تکو رو بخاطر دوست داشتن لباس ها سرزنش نمی کنم! در کنار این بحث خیس و خشک بودن درباره زیپ های لباس هم کمی شنیدیم، هوای اضافه لباس ها رو با نشستن خارج کردیم و این فقط بخاطر یک صحنه کوتاه استخر بود. تصور کنید با دیدن کپسول های اکسیژن و لوازم حرفه ای غواصی به چه اطلاعات خوبی میشه دست یافت. امیدوارم جنبه آموزشی به همین شکل روون و ساده به بیننده توضیح داده بشند و در کنار این موضوع انیمه ملایمت خودش رو از دست نده. با هم به دنیایی پر از زیبایی و در عین حال آموزنده بریم و خوش باشیم.









[آموزش خالی کردن هوای اضافه‌ی لباس به تکو]

روی هم رفته، اپیزود دوم از نظر من بهتر از اپیزود اول بود و شاید نیمه دوم تاثیر بسزایی در تصمیم گیری من داشته باشه. صحنه شنا کردن تکو و پیکاری تو آب استخر مدرسه جز محبوب ترین صحنه های من از مانگای اثر بوده و هست. اینکه حتی در قالب سیاه و سفید مانگا هم چه طور به وجد اومده بودم و این صحنه رو میپرستیدم هنوز در خاطرم جا خوش کرده و این جادوی قلم آمانو سنسی رو نشون میده .. که چطور می تونه معصومتی رو به درجه بالایی برسونه و حالا در قالب انیمه تلاش عوامل دست به دست هم داده تا این لحظات رویایی به بهترین شکل ممکن به ما نشون داده بشند. و موسیقی گروه آکوستیک Gontiti که داره اپیزود به اپیزود بهتر میشه و تو این اپیزود به راحتی لحظاتی وجود داشت که من با خودم از موسیقی متن تعریف می کردم و الان فکر می کنم که انتظار کشیدن برای از راه رسیدن لینک دانلود موسیقی متن این انیمه لذت بخش خواهد بود.

اپیزود رویایی و عالی بود .. بهتر از این هم میشه .. منتظرم!


صحنه‌هایی از اپیزود :

- در رفتن خانم معلم :



- بزن بریم غواصی :



- این چه وضع شیرجه زدنه؟



- وای عاشق این حرکت تکو شدم ... چقدر ناز و دوست داشتنی شده بود :


- فوتابا موقع بیدار شدن خیلی نازه :



- انگار پیکاری دستش به هرچیزی میرسه اونُ بو می کنه :



- بازیگوشی پیکاری و اعصاب خردی معلم :





- مسابقه با معلم :





- واقعاً هم منظره خوبی بود .. من که خوشم اومد :



- پریدن پیکاری و تو کادر تکو قرار گرفتنش :











- جالبه که با ژس شیرجه و غواصی پایین میاد :



- غواص بودن سنسی هم مشخص شد .. سیگنال غواصی :



- نگاه ناز فوتابا از میون در :



- من که از دست مشاور چا خسته نمیشم .. خیلی تو دل بروئه :



- وااای اون پشت رو ببینین .. پوستر آلیسیا سانه ... یه جورایی! میشه ارجاع به آریا دونستش!!



- میمیک این لحظه پیکاری عالی بود :



- بیا شنا کنیم :





- به این لحظه ها نمیشه اشاره کرد ... فوق العاده زیبا بودن :









- این لحظه منُ کشت!!













- فرشته ای در میان آب :

Batman v Superman: Dawn of Justice - 2016

Batman v Superman: Dawn of Justice - 2016

Extended Cut





بتمن، بتمن، بتمن و کمی سوپرمن!


از تیترم معلومه که می خوام از کمرنگ بودن حضور سوپرمن در ادامه فیلم خودش صحبت کنم ولی فعلاً ... ! اول احساس می کنم باید از فیل توی اتاق حرف بزنم؛ چیزی که بیشتر از همه ذهن منُ به خودش مشغول کرده بود و یکی از مهم ترین چیزهایی بود که می خواستم با دیدن فیلم از خوب یا بد بودنش باخبر بشم. اینکه بن افلک بتمن خوبیه یا نه ... ؟! بهتره از این حرف بزنم که من روی هم رفته بن رو دوست دارم و Gone Girl ، The Town از جمله فیلم های محبوبم از این بازیگر بودن. گاهی و در بعضی فیلم ها ایفای نقش ضعیفی داره که اون به جای خودش! ولی بعد از اعلام خبر بتمن شدن بن من به راحتی به فکر افتادم که اون از پس ایفای نقش بتمن برمیاد .. خصوصاً بعد از شنیدن اینکه بتمن فیلم قراره خشن تر از اون بتمن همیشگی باشه ... اون روی خشن و چهره تاریک تر بتمن رو می تونستم تو چهره بن افلک تصور کنم و  انتخاب جالبی به نظر میرسید. خوشبختانه و خوشبختانه بن خوب در قالب فیلم جا افتاده بود و نقش بتمن رو حسابی باورپذیر کار کرده بود ... میشد به راحتی خشم اون از جنایاتی که در گاتهام رخ میده رو پذیرفت و از طرف دیگه هنری کویل که یک سوپرمن و کلارک کنت عالیه با حضور بتمن خشن به سمت کمرنگ بودن میل پیدا کرده بود! صحنه های رودرویی دو کارکتر همچنان به نظر من ابهت بیشتری به سوپرمن می بخشید ولی روی هم رفته در نقاط دیگه فیلم اینطور به نظر میرسید که تمرکز روی بتمن بهتر انجام گرفته. این چیز بدی نبود ولی خب برای من که کارکتر سوپرمن رو بیشتر دوست دارم کمی جای کار داشت و دوست داشتم که کلارک هم به اندازه بتمن از تمرکزی که لازم برخوردار بشه. یک سری از صحنه های کلارک رو حسابی دوست داشتم .. مثل صحنه نمادین نجات دختر کوچولو و دست های مردمی که به سمت دراز شده بود و یا صحنه دادگاه و بعد از اون در دل آتش غم بر چهره نشستن سوپرمن و البته لحظات رودرویی فوق العاده باحالی که با بتمن داشت.





از این گذشته، با وجود دیدن نسخه طولانی فیلم هنوز هم گاهی به نظرم میرسید که فیلم می تونست بیشتر از این کش پیدا کنه و بیشتر به جزئیات داستانی پرداخته بشه و حس می کنم یک موضوع بزرگ داستانی در کنار یک موضوع بزرگ دیگه چپونده (!) شده بود. و شاید بهتر بود حضور اون ابرقدرت آخر فیلم رو تو یه فیلم دیگه داشتیم. یعنی تمرکز اصلی این فیلم روی درگیری بین سوپرمن و بتمن قرار می گرفت، اتحادی که قراره به دست بیاد و تو ادامه جنگ با ابرقدرت های دیگه شکل بگیره! بخاطر همین تو فیلم برای عجله داشتن و رفتن به سمت مبارزه با Doomsday،  لحظات اتحاد پیدا کردن دو کارکتر بتمن و سوپرمن کمی تا مقداری آبکی (شاید کلمه درست نباشه) به نظر میرسه ولی خب کی به کیه؟! مثلاً داریم از سوپرمن و بتمن حرف میزنیم ... این سناریو رو هر کاریش کنی باز هم جذبه خودشو  داره؛ دیدن اینکه چطور بتمن در کنار سوپرمن قرار می گیره و بعد در کنارشون واندر وومن سپر به دست وارد شد اوج هیجان فیلم بود و چشمای من که چهارتا شده بود. و نکته جذاب این موضوع اینه که این فقط  چشمه ای از اون چیزیه که قراره در Justice League ببینیم. من سری انیمیشنی Justice League رو دیدم ولی وای که چقدر از دیدن Justice League روی پرده سینما به وجد خواهم اومد. از الان می تونم حس کنم که حداقل دو سه برابر سری Avengers از فیلم های سری JL لذت میبرم و بودن کارکترهای بزرگی مثل بتمن، سوپرمن، فلش و ... به راحتی می تونه کلاس کاری سوپرهیروها رو به نسبت سری Avengers  بالاتر ببره. تنها نقطه ترسناک این موضوع اینه که کارگردانی و سناریوهای داستانی خوبی نداشته باشیم و یک شکست فجیع رو به چشم ببینیم که فکر می کنم سری اونقدر بزرگ و با اهمیت هست که تمام جوانب کار در نظر گرفته بشه. فقط باید مقدمه سازی بزرگی انجام بگیره .. فیلم های کارکترهای دیگه‌ی تیم ساخته بشه و با تک تکشون بهتر آشنا بشیم که اونم در راهه و بزودی از چند کارکتر تیم Justice League فیلم هایی خواهیم دید.


یه چیز حاشیه ای دیگه درباره کارکترهای فیلم اینه که دارم به عقب فکر می کنم و می بینم دورانی بود که دوست داشتم تام ویلینگ از تلویزیون و سریال Smallville به سینما آورده بشه و نقش کلارک رو دوباره ایفا کنه ولی حقیقتاً الان کویل رو به جاتر و مناسب تر می بینم و متوجه هستم که چرا تام برای یک صحنه سینمایی با این ابهت کوچک به نظر میرسیده! اصلاً شاید الان به تصور و فکر خودم بخندم و بگم چرا من چنین فکری می کردم. و حالا این همون فکریه در برابر کارکتر The Flash دارم و احساس می کنم 'گرنت گاستین (بازیگر سریال The Flash) می تونه "بری آلن" خوبی بشه. حداقل به نسبت کلارک کنتِ تام ویلینگ حس و حال با جذبه تری برای The Flash داره ... هرچند بازم انگار قرار نیست این اتفاق بیافته و بخاطر همین در این مورد حسابی کنجکاوم. کنجکاوم که ببینم بازیگر جدید چه حرف هایی برای گفتن داره و چقدر در برابر گاستین می تونه برتری خودش رو به نمایش بگذاره. مسلماً جلوه ها و تاثیری که میشه با یک فیلم سینمایی روی کارکتر داشت بیشتره ولی باید دید می تونه اون حس شوخ طبعی و خصوصیات جذاب کارکتر The Flash رو به دنیای سینمایی Justice League وارد کنه یا نه! رنگ گرفتن این کارکتر در کنار کارکترهایی مثل بتمن و سوپرمن کار سختی خواهد بود ولی خب تو فضای انیمیشنی که این عمل انجام گرفته بود ... امیدوارم تو دنیای JL هم این موضوع به حقیقت تبدیل بشه و یکی از کارکترهای محبوب خودم رو تحسین شده دنبال کنم!


3 ساعت ذره ای منُ خسته نکرد. این خیلی تو ذهنم جای خوبی پیدا کرده و نکته بزرگی واسه منه! و من حتی از تمایلم به طولانی تر بودن فیلم هم حرف زدم، پس فکر کنم باید به راحتی بگم که از دیدن فیلم لذت بردم و لحظات تاپ بسیاری رو در عالم فیلم دوست داشتم. به اندازه کافی دراماتیک بود و به اندازه کافی حس نمادین همیشگی رو میشد در چهره کارکترهای سوپرمن و بتمن مشاهده کرد. بعضی ها به حضور ناگهانی و بی مقدمه واندر وومن ایراد گرفتن ولی خب از نظر من اون ایراد آنچنان واردی نیست و همین یهو از راه رسیدن واندر وومن و گیجی بتمن و سوپرمن در مورد حضور این کارکتر صحنه ورودش رو باحال تر کرده بود. و بعد در کنار اینها یک سری عنصر جذاب دیگه هم داشتیم. دیدن بتمن خشن چیزی جز جذبه بی نهایت به فیلم نمی بخشید ... اینکه چطور بتمن خلاف کارها رو در عین بی رحمی داغ میکرد، صحنه های اکشن انبار که اوج لحظات اکشن بودند و اینکه چطور از راهی که زمانی بهش باور داشته بود منحرف شده بود تاریکی فوق العاده ای به کارکترش بخشیده بود و همین زمینه ساز بهتر به چشم رسیدن جنبه نمادین سوپرمن شده بود. و بعد تقابل دو کارکتر در کنار هم و شاخ و شونه کشیدن اونها برای هم، "ایندفعه رو بهت رحم می کنم" گفتن سوپرمن و خشم بتمن در مقابل سوپرمن و تسلیم نشدن اون در مقابل یک خدا ، عالی، عالی، چی می تونم بگم!



8/10