I'd say love was a magical thing
I'd say love would keep us from pain
Had I been there
Had I been there
I would promise you all of my life
But to lose you would cut like a knife
So I don't dare
No, I don't dare
'Cause I've never come close in all of these years
You are the only one to stop my tears
And I'm so scared
I'm so scared
Take me back in time, maybe I can forget
Turn a different corner and we never would have met
Would you care?
Oh, I don't understand it, for you it's a breeze
Little by little, you've brought me to my knees
Don't you care?
No, I've never come close in all of these years
You are the only one to stop my tears
I'm so scared of this love
And if all that there is
Is this fear of being used
I should go back to being lonely and confused
If I could, I would, I swear
و اینکه، تازگیا خبر پایان مانگای اثر رو داشتیم و اینکه گفتن یه خبر مهم هم بزودی منتشر میشه. شاید فصل سومی تایید بشه و داستان رو به طور کامل ببندیم. اگه اونطور بشه عالیه.
صحنه هایی از اپیزود :
- الکس و اومارو :
- نیازی به شرح نداره :
+
و حالا نوبت به آماده شدن و گام برداشتن به سمت لاو لایو رسیده!
اینکه چطور سال اولیا و سال سومیای گروه آنچنان وقتی با هم نگذروندن و نیاز دارن که بهتر همدیگه رو بشناسن. و خب دایا راست می گفت، واقعاً هم هر گروه اخلاقیات و سلایق مختلفی نسبت به گروه دیگه داشتند. اصلاً تصور اینکه مارو، یوشیکو و روبی با کانان و ماری کنار بیان کار سختیه. حالا باز روبی بخاطر معصوم بودنش می تونه با بعضی چیزها سازش پیدا کنه ولی این قسمت دیدیم که چطور بعد از شنیدن موسیقی متالِ ماری از هوش رفت. پس شاید بهتره یه ژانر موسیقیِ بهتر هدف قرار داده بشه. با این حال ... دیدن خوشحالی ماری در حین شنیدن موسیقی متال خیلی واسم جالب بود.
لحظاتی از قسمت اول :
- طراحی چیکا و خود شخصیت با هم مو نمیزنن!
- وداع با یوشیکو.
- این دوتا رو :
- خنده دار ترین لحظه قسمت، جایی که ماری توپ رو به صورت یوشیکو، و بعدش مارو و روبی کوبوند :
توصیف بهتری واسه این اپیزود نداریم. واگنر و بتهوون، دیوار رنگ زدن، شستن راه ورودی و بعد هم که خرید گوشت و سبزیجات.
تو این اپیزود از ارادت واگنر به بتهوون حرفایی زده شد .. که واسم جالب
بود. دوست دارم بیشتر از اینها از حقایق و اعتقادات این موزیسین ها بشنوم
که هنوز جای کار داریم و میشه بهشون پرداخت. چیزی که هست اینه که گاهی کمدی
جور واجور حاکم بر انیمه، فضا رو برای ایجاد یک فضای آموزشی و تاریخچه ای
از بین میبره. که حالا طبیعیه و این انیمه کلاً یک انیمه کمدیه. اما مثلاً
من دوست دارم در حین اجرا شدن سمفونی های بتهوون اطلاعات خیلی بیشتری
درباره اون سمفونی بخصوص پیدا کنم.
در هر صورت قسمت جالب و خوبی بود. و نکته ای که متوجه شدم این بود که این قسمت از شوبرت خبری نبود.
و خوشحالم که همون OP فصل اول رو داریم .. خیلی با ترک خوب کنار میام.