قسمت 04 : من چون مانگا رو تا به اینجا خونده بودم می دونستم که با
یک اپیزود ساحلی زودهنگام روبرو میشیم و اصلاً هم چیز بدی نیست. 3 اپیزود
اول به معرفی کارکترهای اصلی گذشت و با اخلاق و رفتار هر کدوم آشنا شدیم و
بعد از اون یه محیط برای کمدی گروهیِ تیم به وجود اومد. و تفاوت اپیزود
ساحلی این انیمه با انیمه های دیگه اینه که چون فرشته و شیطان رو در کنار
هم دارید می تونید انتظار داشته باشید که هوا یهو صاف بشه و چیزی جلوی خوش
گذرونی اونا رو نگیره.
و بعد روتین های همیشگی شروع میشه؛ اینکه ساتانیا چطور کنار ساحل اذیت
میشه، یا گابریل گاهی هوس می کنه بقیه رو اذیت کنه و مهربونی های وینه.
صحنه بعد از تیتراژ هم در نوع خودش جالب بود. کمی فلش بک دیدیم و یه مقدار با اونچه که بر گابریل گذشته بیشتر آشنا شدیم.
قسمت 05 : تاپریس، موجودی خنگ تر از ساتانیا وارد می شود.
اینجور که یکی دو بار تو طول اپیزود گفته شد تاپریس حضوری موقتی داره و
قراره برگرده به مدرسه بهشتی! هنوز یک سال تا برگشتن به دبیرستان میتن
فاصله داره و صرفاً بخاطر اینکه احساس تنهایی می کرد پیداش شده بود و با
چیزایی روبرو شد که به هچ وجه دلش نمی خواست ببینه.
چیزی که در مورد تاپریس واسم جالب بود این بود که به نسبت باقی فرشته ها و
یا شیاطین انیمه بیشتر از خدا حرف میزد و هر اتفاقی که می افتاد خدا ورد
زبونش بود و به عنوان یک فرشته وفاداری بیشتری به این مسائل معنوی نشون می
داد. البته وقتی اونو در کنار گابریل تنبل و رافیلِ سادیست بذارید قطعاً
پررنگ به نظر میرسه. ولی بهرحال بین این سه فرشته معصوم ترین به نظر میرسه.
روبرو شدن ساتانیا و تاپریس قطعاً یکی از بهترین صحنه های انیمه تا به اینجا بود.
صورت چسبیده به شیشه رافیل و لذتی که می برد، باحال بازی های ساتانیا در حالی که کف قفسه افتاده بود () و سادگیِ بیش از حد تاپریس ... همه چیز این صحنه خوب بود.
صحنههایی از دو اپیزود :
- این بیچاره چقدر گناه داره :
- این صحنه منو یاد صحنه ای از Himouto انداخت :
- آخه ... میمیک رو .. !!
- تاپریس و لباس فضاییش :
- لحظه رودرویی تاپریس با ساتانیای باحال :
- خودمونیم، با این میمیک ها هر کی نفهمه فکر می کنه ساتانیا چقدر شیطانیه!!