Sense 8 - S01 E09 - Death Doesnt Let You Say Goodbye
مرگ بهت اجازه‌ی خداحافظی نمیده
مرگ فقط ,,,
حفره‌هایی در زندگیت ...
در آینده‌ت ...
و در قلبت بوجود میاره
مرگ و زندگی همیشه با هم سر جنگ دارن
بعضی شرو‌ع‌ها تبدیل به پایان میشن
و بعضی پایان‌ها تبدیل به آغاز
You Me Her S01E08 - The Relationship More Populated
Radiohead - Identikit Lyrics
Download
--
-
Sweet-faced ones with nothing left inside
That we all can love, that we all can love, that we all can
Sweet-faced ones with nothing left inside
That we all can love, that we all can love, that we all can
When I see you messing me around
I don’t want to know, I don’t want to know, I don’t want to
Did I see you messing me around
I don’t want to know, I don’t want to know, I don’t want
Broken hearts make it rain
Broken hearts make it rain
Broken hearts make it rain
Broken hearts make it rain
Broken hearts make it rain
Broken hearts make it rain
Broken hearts
Pieces of a wreck of mankind
That you can’t create, that you can’t create, that you can’t
Pieces of a wreck of mankind
That you can’t create, that you can’t create, that you can’t
When I see you messing me around
I don’t want to know, I don’t want to know, I don’t want to
When I see you searching me around
I don’t want to know, I don’t want to know, I don’t want
Himouto! Umaru-chan
Himouto! Umaru-chan
توضیحات و نظر شخصی : "اومارو"
دختری فوق العاده بی نقص و باکمالاته که همه چیز داره و برای توصیف اون
کافیه بگم که دانش آموزی با درس و نمره هایی عالیه که چهره ای زیبا و فوق
العاده دوست داشتنی هم داره .. هر کاری رو به نحو احسن انجام میده و تو همه
چیز بهترینه. ولی نه، صبر کنید ... ! یا شاید هم این چیزیه که همکلاسی
های اون فکر می کنند، ظاهراً اومارو شخصیتی پیچیده تر از این حرفا رو داره
و هویت این شخصیت وقتی برملا میشه که با اومارو به خونه برید و بفهمید
اون وقت خودش رو با چه چیزهایی سپری می کنه. اومارو برخلاف ظاهری که در
بیرون از خونه از خودش به نمایش میذاره، درون خونه یک اوتاکوی به تمام
معناست؛ کلاه حیوونی بلندی می پوشه، هرچی دلش می خواد تنبلی می کنه، هله
هوله می خوره و شدیداً به بازی های کامپیوتری، مانگا خوندن و انیمه دیدن
اعتیاد داره. وقتی تو خونه ست، رفتاری خیلی مسخره و زشت از خودش نشون میده
و وقتی بیرون از خونه ست، یه دختر نجیب، سر به زیر و با وقار میشه. اما
دو رو بودن اومارو به همین چیزا خلاصه نمیشه .. اومارو یه شخصیت دیگه هم
داره و اون وقتیه که به کلوپ بازی میره؛ جایی که به عنوان یک گیمر حسابی
معروفه و اهالی اونجا اونو رو با اسم مستعار UMR می شناسند.
خلاصه رو خیلی روی اومارو متمرکز کردم ولی بهتره بدونید که اومارو یک برادر
بزرگتر به اسم "تایهی" هم داره. اینجور که به نظر میرسه، تایهی شخصیتی با
ثبات و با نظم و انضباط داره که مشخصاً خلاف اومارو و اخلاقیه که داره.
پس حالا دیگه وقتشه که پای دیدن تقابل این دو خواهر و برادر بشینیم و
ببینیم دنیای شیرین این دو نفر چطور قراره ما رو سرگرم کنه. مسلماً قراره
تو سر و کله همدیگه بزنند و سر تنبلی ها و بازیگوشی های اومارو، لحظات خوش
و بامزه ای رو شاهد باشیم.
من که حس خوبی درباره داستان اولیه و کلاً فضای این عنوان دارم؛ از اونجایی
که باورم به کارگردان این انیمه به طرز فوق العاده ای به سمت مثبته، یه
جورایی مطمئنم که این سوژه داستانی به شکلی عالی به تصویر کشیده میشه و از
الان ذوق زیادی برای دیدن این انیمه دارم و اونو جز تاپ های فصل تابستان
خودم می دونم. اومارو ممکنه در نگاه اول با داشتن لقبی مثل "اوتاکو"
کارکتری تکراری به نظر برسه ولی نگران نباشید، عوامل خلاقی پشت این انیمه
جا خوش کردند و به این راحتی ها نمی ذارن حس کلیشه گریبان ما رو بگیره؛
مطمئناً برای اینکه این انیمه از حالت خشکی و حس تکرار فرار کنه، راه حل
هایی پیدا کردند و میشه گفت به عنوان یک انیمه برش زندگی قراره با کاری
بسیار جالب توجه روبرو بشیم. اومارو تو فضای تریلر خیلی بامزه به نظر
میرسید و مشخص بود که تفاوت کارکتری درون خونه و مدرسه ش چقدر زیاده .. از
طرفی آنچنان چیز خاصی از برادرش ندیدیم و یه جورایی نسبت به شخصیت دوم
انیمه کنجکاوم. و آره، دوست دارم نقش دوست های اومارو رو درون انیمه بدونم و
اینکه چقدر قراره وقتمونُ تو محیط مدرسه بگذرونیم .. این هم نکته قابل
بحث و جالبیه. روی هم رفته همونطور که مشخصه، این عوامل انیمه هستند که
منو نسبت به این انیمه خوش بین می کنند و باعث میشن دید خیلی مثبتی رو به
این انیمه داشته باشم .. امیدوارم همونطور که فکر می کنم خوب عمل کنند و
من رو مایوس نکنند.
هر جا که اسمی از Oota Masahiko در میان باشد، انیمه ای در حال درخشیدن
است. این یه جور شعار انیمه ایه که دوست دارم به این کارگردان بچسبونم و
بگم که آره، این کارگردان واقعاً کاربلده و می دونه که داره چیکار می کنه.
مهم نیست که شما یه مانگای 4-پنله رو بهش بدید یا یه مانگای کمدی و یا یک
مانگای درام؛ در هر صورت این کارگردان به طرزی زیبا انیمه رو به تصویر می
کشه و در اینکه به خوبی می تونه از عوامل کاری خودش در جهت بهتر کردن
انیمه بهره بگیره، برای من یکی شکی باقی نمونده. شاید بپرسید چرا درام؟
درسته که Oota عمدتاً کمدی کار کرده ولی حضورش در مقام کارگردانی انیمه
Kotoura-san و خلق لحظاتی دراماتیک و به یادماندنی در ابتدای این انیمه
ثابت کرد که Oota از پس محکم و غم انگیز کار کردن هم برمیاد و از طرف دیگه
باید به این موضوع اشاره کنم که، در کارهای کمدی ایشون هم بار احساسی
بالایی به چشم می خوره و اینطور نیست که نبودن ژانر درام در کارهاش باعث
بی حس و روح شدن انیمه های این کارگردان بشه؛ حتی برعکس، اُنسی که بیننده
با کارکترها و داستان های کمدی این کارگردان می گیره، جز برترین رابطه
هایه که یک فضای انیمه ای می تونه در وجود بیننده های پیش روی خودش به
وجود بیاره.
Doga Kobo استودیوییه که همیشه حمایت خوبی از Oota داشته. و سوالی که جواب واضحی داره اینه که چرا نداشته باشه؟ وقتی که این کارگردان فقط با ساخت دو کار، بار محبوبیت زیادی رو به سمت این استودیو منتقل می کنه، مسلماً Doga Kobo از کار دوباره با این کارگردان استقبال می کنه. Oota و Doga Kobo تو ساخت کارهایی مثل Yuru Yuri ، Love Lab و حالا Himouto! Umaru-chan با همدیگه همکاری داشتند. پذیرش انیمه هایی که با همکاری این دو ساخته و پخش شدند، در سطح واقعاً خوبی بوده و اگه نمره های این دو انیمه ای که نام بردم رو در سایت های مختلف انیمه ای چک کنید، به محبوب بودن این کارها پی می برید. نوشته من می تونه خیلی بیشتر از اینها سلیقه ای بشه و در وصف Yuru Yuri و Love Lab تعریفات زیادی رو ارائه بدم ولی دوست دارم کمی از این فضا دور بشم و بگم Himouto! Umaru-chan فضای نسبتاً متفاوتی نسبت به اون دو انیمه خواهد داشت و میتونه فضای کاری متفاوتی برای Oota باشه. خوشبختانه Oota مثل همیشه تنها نیست و عوامل همیشگی خودش، تیم خودش رو بهمراه داره؛ کار تنظیم داستان رو Aoshima Takashi انجام میده که قبلاً با Oota تو انیمه هایی مثل Sabagebu ، Love Lab ، Kotoura-san ، Yuru Yuri ، Mitsudomoe ، Minami-ke و حتی کار سال 2006 آقای Oota یعنی Yoake Mae yori Ruriiro na: Crescent Love هم همکاری داشته و کار تنظیم داستان این سری ها رو به انجام رسونده. بجز تنظیم کننده داستان، طراحی کارکتر به عهده Takano Aya هست که در انیمه Love Lab با این کارگردان کار کرده و موسیقی انیمه هم به عهده Misawa Yasuhiro هست که آهنگسازی کارهایی مثل Sabagebu ، Love Lab ، Yuru Yuri ، Mitsudomoe ، Minami-ke و ... از این کارگردان رو به دست داشته و بذارید بهتون اطمینان بدم؛ این فرد، خوب .. بلده .. آهنگسازی .. کنه! Oota حس یک فضای کمدی رو به زیبایی به وجود میاره و این فرد آهنگ های زیبایی درخور اون صحنه ها به قالب کار می چسبونه و ما لذتش رو می بریم.
پس فکر کنم دید کلی منو نسبت به این کار تونستید متوجه بشید؛ حس خیلی مثبتی به این اثر دارم. دوباره اشتباه قبلی خودم رو تکرار نمیکنم؛ وقتی شنیدم Oota با انیمه ای شوجو به نام Sabagebu داره برمی گرده، تاسف خوردم و با خودم گفتم شاید یکی از کارگردان های محبوبم از دست رفته و دیگه چیز تاثیر برانگیزی نخواهد ساخت ولی چه اشتباه بزرگی می کردم .. Sabagebu تبدیل به یکی از کارهای خاص و خیلی خوب این کارگردان شد. هنوز هم بعضی شوخی های جالب انگیز اون انیمه رو به خاطر دارم، اغراق بامزه ای که در صحنه های کمدی داشت رو فراموش نمی کنم و از یادآوری اون لحظات درون ذهنم لذت می برم. پس ایندفعه که سوژه Himouto! Umaru-chan باب میل منه، دیگه بدون هیچ تردیدی پا به دنیای خلق شده توسط Oota میذارم. بهتره شما هم با نگاهی مثبت به فکر امتحان کردن این اثر باشید و شروع کار رو با حس خوبی دنبال کنید. امیدوارم اونطور که می خوایم بشه و این انیمه تبدیل به یکی از کارهایی بشه که هر هفته با ذوق و شوق به سراغش میریم.
« دوبلرها و کارکترهای اصلی انیمه »
Non Non Biyori Repeat
توضیحات و نظر شخصی : من به این باور اعتقادی محکم دارم، شاید شما هم با من هم‌فکر باشید و از این ایده و تفکر استقبال کنید؛ اینکه کلماتی در زبان شیرین فارسی وجود دارند که ارزش توصیفی بالایی رو به یک اثر و یک چیز می بخشند و میشه گفت قانون نانوشته ای بین ماها وجود داره که ما رو از استفاده کردن اون کلمات بزرگ به سادگی و در برابر هر چیزی که جلوه خوبی داره، باز می داره. اما کلمه ای که من ازش صحبت می کنم بار معنایی خیلی زیبا و گوش نوازی برای همه ما داره و گاه با شنیدن اون کلمه روح آدمی به لرزش درمیارد. شاید اون کلمه، کلمه ای نباشه که ما هر روزه، هر فصل و هر بار در روبرو شدن با یک اثر زیبا به کار ببریم ولی زمانی فرا میرسه که ما در مقابل شگفتی یک اثر بهت زده میشیم و به راحتی اون کلمه زیبا رو به زبون میاریم : "بهشـــت" ؛ و بعد در ادامه، جمله موردعلاقه ـمونُ به زبون میاریم : "این واقعاً یک بهشته" ، "این بهشت منه" ، با اینکه کارهای انیمه ای زیادی بودن و هستند که من رو به وجد میارند و به مذاقم خوش میان ولی من هیچ وقت به خودم این جرات رو ندادم که از این کلمه برای توصیف انیمه های زیادی استفاده کنم، همیشه به ارزش گذاری و تفاوت قائل شدن بین کارها معتقد بودم و اگه بخوام از انیمه هایی که تا بحال چنین لقبی رو بهشون دادم صحبت کنم، فقط می تونم اسمی از Non Non Biyori و سری بی نهایت زیبای Aria ببرم و بگم که این دو بودند که بهشت انیمه ای من نام گرفتند. از نظر من آرامش و نوازش روحی که در این دو سری هست غیرقابل وصفه .. نمیشه با استفاده از کلمات زیبایی این دو بهشت رو توصیف کرد و لذتی که در دنیای این دو سری نهفته ست، لذتی نادره. شاید احساس خوشی که من با دیدن این دو انیمه بدست میارم، هر 10 سال یک بار و بعد از یک طی کردن یک نسل از انیمه ها درون انیمه ای جدید از راه برسه. در مورد آریا، من بارها و بارها در موقعیت های مختلف شور و شوقی که نسبت به سری دارم رو به زبون آوردم و ترجیح میدم بجای صحبت در مورد اون سری با فکری خوش از کنار اون عنوان زیبا عبور کنم و در عوض به محیط روستایی و فوق العاده دوست داشتنی Non Non Biyori بپردازم و سعی کنم منظره ای .. هر چند لحظه ای ولی دلپذیر از این دنیای زیبا رو برای شما به تصویر بکشم.
دوست دارید پا به روستایی خلوت و دور از هیاهوی شهری بذارید؟ دوست دارید اول صبح از کنار جوی آبی رد بشید، صدای شُر شُر آب گوش هاتونُ نوازش کنه، صدای گنجشک های کوچولو رو اطراف خودتون بشنوید و قدم زنان و معصومانه بهمراه رن چون نازنین به سمت مدرسه ای پر از خاطرات دوست داشتنی برید؟ مدرسه ای که ممکنه فقط 5 دانش آموز داشته باشه ولی پر از سرزندگی و شور و نشاط کودکانه ست؛ ناتسومی در حال فضولی کردنه، هوتارو دلش می خواد توجه کوماری رو به خودش جلب کنه، کوماری بازم به فکر اینه که چرا بالغ تر نشده و رن چون تو عالم کودکانه خودش سیر می کنه و از ابهام دهاتی بودن یا نبودن خودش حرف میزنه. ساده ولی موثر و فوق العاده دلچسب ؛ تو این انیمه با ساده ترین سناریوها فضاهایی لذت بخش خلق شده؛ ممکنه در نگاه اول انیمه کاملاً پیروی کننده از بحث ژانری برش زندگی بهمراه کارکترهای اصلی دختر به نظر بیاد ولی وقتی پا به دنیای اون بذارید و جزییات فضای اونو بیشتر از نظر بگذرونید، متوجه میشید که این انیمه به نسبت کارهای هم ژانر خودش تفاوت های زیادی داره و نقاط مثبت متعددی در دنیای اون به چشم می خوره. انیمه لحظات منحصر به فرد و خاص زیادی داره که من شخصاً تا بحال درون هیچ انیمه دیگه ای از این ژانر به چشم ندیدم و از اینکه می تونستم هر هفته با رفتن به سراغ انیمه دوباره غرق در یافتن لحظات کوچک ولی به یادماندنی این اثر بشم، ذوق زده بودم. صحنه های ساده ای مثل منتظر موندن برای رسیدن اتوبوس مدرسه که قراره دخترهای انیمه رو به مدرسه برسونه .. صحنه ای که به حالتی خیلی جالب در سکوت سپری میشه، نگاه ها به سمت جلو خیره می مونه؛ نه موسیقی، نه حرفی و نه هیچ چیز حواس پرت کنِ دیگه ای و ناگهان یک وانت از کنار دخترها عبور می کنه و درست لحظه ای که اون وانت از کنار کارکترها عبور می کنه، به خوبی و زیبایی لحظه پی می برید و عمق زیبایی صحنه براتون آشکار تر میشه. نکته مد نظر من در مورد این صحنه اینه که کمتر پیش میاد فضای یک انیمه برش زندگی در سکوت سپری بشه، همیشه فعالیتی در حال انجام گرفتنه و وقتی من با چنین صحنه هایی که در Non Non Biyori که یکی دو تا هم نبودند، روبرو میشم به طرز عجیبی محو فضای انیمه میشم و حس باورپذیری فضا برای من چندین درجه بهتر از قبل میشه. سکوت انیمه یکی از بهترین نقاط قوت انیمه در نظر منه و اینکه کارگردان به خودش این جرات رو داده که با سکوت یک محیط روستایی بازی کنه و دل بیننده رو به دست بیاره، تحسین برانگیزه. اون سعی کرده خلاقیتی در این فضای ساده بوجود بیاره که گذر زمان ما رو در کنار کارکترها دلپذیر تر کنه و فکر می کنم به این هدف دست پیدا کرده. کیه که از گذروندن وقت در روستایی ساکت لذت نبره؟ اینقدر زیبایی محیطی انیمه قابل توجهه که من فکر می کنم به راحتی یکی از بهترین لوکیشن های انیمه ای چند سال اخیر درون این انیمه قرار گرفته؛ شما می تونید فضا رو حس کنید .. لمس کنید .. تجسم کنید .. وقتی از کنار درخت ها عبور می کنید، وارد تونل میشید و بعد از تونل به شیرینی فروشیِ روستا میرسید، حس می کنید که واقعاً این شمایید که بهمراه هوتارو و کوماری به شیرینی فروشی پا میذارید؛ دوست دارید با هوتارو و کوماری قیمت ها رو بپرسید و با شیرینی فروش حرف بزنید. این چیزیه که در دنیای Non Non Biyori پررنگه .. این عنصر همراهی بیننده و روح دار بودن اثره که شوق واقعی رو به ماها منتقل می کنه.
میشه از این فضای روستایی ساده طومار بلند بالایی نوشت ولی دوست دارم در نهایت به این اشاره کنم که، اگه از سر و صدای زندگی دور و برتون خسته شدید، به دنبال چیزی هستید که روح شما رو التیام ببخشه و برای لحظاتی هم که شده به شما آرامشی تقدیم کنه، این انیمه رو امتحان کنید ... باور کنید جواب میده؛ من امتحان کردم، به چندین نفر دیگه هم پیشنهاد دیدنشُ دادم و نتیجه مثبت بوده. راز موفقیت انیمه می تونه در خیلی چیزها باشه که بعضی از اونا اشاره کردم ولی جا داره به موسیقی متن انیمه هم اشاره کنم؛ آهنگسازی چنان آرامش بخش و مطابق با محیط انجام گرفته که لذت سپری کردن زمان در این روستا رو چندین برابر می کنه؛ از زمانی که پخش هفتگی فصل اول انیمه تموم شد تا همین لحظه، من هنوز هم به موسیقی متن انیمه گوش میدم و همچنان از کار زیبای آقای Mizutani Hiromi و ذوقی که در ساخت موسیقی متن این کار به خرج داده لذت میبرم. و بهرحال با وجود چنین عوامل قدرتمندی در فصل اول انیمه، تمام جوامع انیمه ای از اینکه چنین انیمه ای از راه رسیده بود و چشم ها رو به خودش خیره کرده بود، خوشحال بودند؛ شانس دوباره ای به انیمه های آرامش بخش داده شده بود و حالا طرفداران زیادی به حضور دوباره این انیمه‌ی پر از صلح و صفا خوش آمد میگن و بی صبرانه منتظر پخش اپیزود اول فصل دوم این انیمه هستند. نمرات و نظرات سایت های مختلف و روی هم رفته پذیرشی که نسبت به فصل اول این انیمه وجود داشت، همه بیانگر چهره مثبت و ماندگاری خوب این انیمه در ذهن انیمه بین هاست. به خاطر ندارم بعد از دیدن اپیزودی از فصل اول و بعد از سر زدن به صفحات گفتگوی انیمه ای MAL ، با نظری منفی نسبت به این انیمه روبرو شده باشم. همه از دلپذیر بودن و حس و حال معصومانه زیبای این سری حرف میزدند و این چیزی بود که برای من خاص به نظر میرسید. معصومیتی که در نگاه کارکترهای انیمه ست، برای من دوست داشتنیه .. هر کدوم رو به نحوی دوست دارم و شاید این از معدود انیمه هایی باشه که تمام کارکترهای اصلی رو به یک اندازه می پسندم. در کنار این کارکترهای اصلی، به دلیل محیط روستایی و خلوت انیمه ممکنه اونقدرها کارکترهای فرعی زیادی نبینیم ولی فصل اول انیمه نشون داد که حتی با آوردن کارکترهای فرعی می تونه سناریوهای بامزه ای رو بوجود بیاره و بخاطر همین انتظار دارم فصل دوم باز هم کارکترهای فرعی خوبی رو به ما معرفی کنه.
استودیوی Silver Link بعد از گذروندن فصل های اخیر با ارائه دادن کارهایی مثل Yurikuma Arashi ، Girlfriend ، Rokujouma no Shinryakusha و ... برمی گرده تا دوباره وظیفه تهیه کردن این انیمه رو به عهده بگیره. از عوامل اصلی انیمه جا داره به Kawatsura Shinya ، کارگردان انیمه اشاره کنم که بعد از ساخت Non Non به سراغ کارگردانی اثر دیگه ای نرفت و چند سالی رو به استراحت گذروند. تصور می کنم با کارگردانی خوبی که روی انیمه Non Non انجام داده، بعد از این هم بتونه به سادگی کار پیدا کنه و از الان مشتاق شنیدن خبر کارگردانی اون روی کارهای انیمه ای دیگه ای هستم. بهرحال از جمله کارهای قدیمی ایشون میشه به Kokoro Connect اشاره کرد که معرف حضور انیمه بین ها هست و کار خیلی خوبی بود. از موسیقی و آهنگساز صحبت کردم و گفتم که Mizutani Hiromi این وظیفه رو به عهده داره. از جمله OST های خوب دیگه ای که ازش شنیدم و دوست داشتم، جا داره به Kamisama no Inai Nichiyoubi اشاره کنم که واقعاً حس خوب انیمه ش رو زنده می کرد و باز هم کار زیبایی بود. امیدوارم تو فصل دوم انیمه Non Non Biyori با اضافه کردن ترک های جدیدی به لیست آهنــگ های انیمه بتونه باز هم بدرخشه و باز هم با آهنـگ های زیبای خودش محیط زیبای انیمه رو به خوبی به تصویر بکشونه.
گوینده های انیمه همه بر سرجای خودشون باقی اند. Murakawa Rie کارکتر هوتارو رو گویندگی می کرد و یادمه وقتی فصل اول انیمه پخش میشد، بخاطر کم کار بودن این گوینده حس ناخوشایندی داشتم و فکر می کردم شاید بخاطر این گوینده انیمه دچار افت بشه ولی خوشبختانه صدای خاص و دلنشینی داشت و کارکتر هوتارو رو با صدایی تازه به ما شناسوند. ایشون بعد از Non Non Biyori و نقش خوبی که بدست آورده بود، تونست تو انیمه های دیگه ای مثل Escha & Logy no Atelier: Tasogare no Sora no Renkinjutsushi ، SoniAni: Super Sonico The Animation ، Gochuumon wa Usagi Desuka ، Inou Battle wa Nichijou-kei no Naka de ، Etotama: Eto Tamashii و ... گویندگی کنه و میشه گفت حسابی پرکار شد و پله پرتابش رو میشه قطعاً Non Non Biyori دونست. Asumi Kana کارکتر کوماری رو گویندگی می کرد؛ Nisekoi ، Working ، Girlfriend ، Cross Ange و ... بعضی از کارهای اخیرش بودند که فکر می کنم از بین این تعداد، کارکتر Tachibana Marika از انیمه Nisekoi بیشتر تو ذهنتون باقی مونده باشه و کافیه صدای اون کارکتر رو به خاطر بیارید. برای من همیشه صداش یادآور کوماریه و ماریکای شیطون و بازیگوش نتونسته ذهنیت منو نسبت به صدای این گوینده عوض کنه. Sakura Ayane که گوینده کارکتر ناتسومی هست رو این روزها همه میشناسند؛ کسی که با دوبلوری کارکتر Tsubaki از انیمه Shigatsu wa Kimi no Uso دوباره خودش رو مطرح کرد و هر چند قبل از این انیمه هم از معروفیت زیادی برخوردار بود ولی این نقش مهر محکمی روی تثبیت اون به عنوان یک گوینده عالی بود. صدای خاص و پر از هیجانی که داره باعث میشه بیننده هم سر ذوق بیاد و واقعاً بودن چنین صدایی در میون یک لیست دوبلوری نقطه ای مثبت محسوب میشه. از جمله کارهای اخیر Ayane هم بد نیست به Kantai Collection: KanColle ، High School DxD Born ، Nisekoi و ... اشاره کنم که بین این سه انیمه نقش هارو در Nisekoi جلوه پررنگ تری داشت و فکر کنم خوب بتونید صداشُ به خاطر بیارید. و در نهایت، نیاز هست که به گوینده ی دختر کوچولوی داستانمون، رنگه اشاره کنم .. خانم Koiwai Kotori که واقعاً با صدای زیبای خودش به کارکتر رن چون معنا بخشیده و به هیچ وجه نمی تونم صدای دوبلور دیگه ای رو روی این کارکتر تصور کنم .. معصومیت کارکتری رن چون با صدای این دوبلور مثال زدنیه و قدرت گویندگی این دوبلور حقیقتاً قابل تحسینه. از جمله کارهای اخیر ایشون هم میشه به Nisekoi ، Nanatsu no Taizai ، Saki: Zenkoku Hen و ... اشاره کرد. به نظر کم کار میاد و واقعاً حیفه که چنین صدایی کمتر در دنیای کاوایی انیمه های برش زندگی استفاده بشه ولی بهرحال امیدوارم بعد از فصل دوم انیمه Non Non Biyori این فرصت رو به دست بیاره و بتونه در انیمه های زیاد و دیگه ای گویندگی کنه.
Gate: Jieitai Kanochi nite, Kaku Tatakaeri
Gate: Jieitai Kanochi nite, Kaku Tatakaeri
توضیحات و نظر شخصی : همه
چیز از باز شدن دروازه ای شروع میشه؛ آشوب در منطقه گینزای توکیو وقتی به
اوج خودش میرسه که دروازه ای به برهه زمانی از قرن 21 ام باز میشه و باز
شدن این دروازه مساوی میشه با سیل سیل سرازیر شدن هیولاها به توکیو و حمله
ور شدن این موجودات به مردم بیگناه شهر و ایجاد رعب و وحشتی عظیم که تا
بحال بر روی زمین دیده نشده. اما این فقط هیولاها نیستند که به شهر و این
منطقه یورش آوردند؛ بلکه شوالیه های قرون وسطا و موجودات فانتزی و تخیلیِ
دیگه ای هم راه خودشون از این دروازه به درون شهر توکیو پیدا می کنند و
دنیایی که تا این روز در آرامش به سر می برده، حالا در جنجال اتفاقی
غیرقابل باور غوطه ور میشه. این جریان بعدها به نام "واقعه گینزا" اسم
گذاری میشه .. دولت ژاپن در مقابل این واقعه بیکار نمی مونه، دست به عمل
میزنه و برای اینکه هر چه سریع تر جلوی رخ دادن فجایع بزرگتری رو بگیره،
گروهی از سربازان دفاعی و امنیتی کشور رو از طریق دروازه‌ی ایجاد شده، به
درون دنیای دیگه می فرسته. در ادامه و بعد از پا گذاشتن به دنیای فانتزیِ
داستان، گروه سربازان که توسط یک اتاکو (!) به نام "یوجی ایتامی" رهبری
میشن، به روستاییانی برخورد می کنند که توسط اژدهایی مورد حمله قرار گرفته
اند؛ بعد از این رویارویی، دختری الف نیز به گروه سربازن ملحق میشه و
بهمراه اونا پا به ماجراجویی درون این دنیای تازه و پر از شگفتی می ذاره.
قالب حس و حال تکراری انیمه های این شکلی رو داره؛ مسلماً اگه انیمه بین
باشید و میونه خوبی با کارهای فانتزی داشته باشید، با اسم استودیوی A-1
Pictures به خوبی آشنایی دارید. استودیویی که بخاطر ساخت دو فصل انیمه
Sword Art Online محبوبیت خیلی خاصی رو به دست آورد و بجز این کار هم انیمه
های محبوب زیادی رو ساخته. با اینکه SAO منتقدان زیادی داره و گاهی به
باد انتقادهای شدید گرفته میشه ولی باید قبول کرد که در نوع خودش انیمه
موفقی بوده و جمعیت هوادران این سری اونقدر زیاد هست که بشه به خوب عمل
کردن این استودیو در جذب بیننده اقرار کرد. اما فانتزی کار کردن این
استودیو به SAO خلاصه نمیشه؛ کافیه به بعضی کارهای دیگه ی این استودیو
اشاره کنم .. کارهایی مثل Magi که از محبوبیت بسیار بالایی برخورداره و
کار خیلی خوش ساختیه و یا Nanatsu no Taizai که در فصل های اخیر درخششی
عالی در زمینه کارهای فانتزی داشت. اما حتی اگه بخوایم کارهای غیر فانتزی
این استودیو رو ملاک قرار بدیم و اونا رو بررسی کنیم، می بینیم باز هم این
استودیو در سطحی عالی عمل کرده؛ Shigatsu wa Kimi no Uso نمونه ای بی نقص
برای مثال زدن در این زمینه ست .. این انیمه اونقدر خوب بود که حالا
حالاها وقتی اسمی از این استودیو آورده میشه، به عشق زیبایی اون اثر هم که
شده، تصمیم به امتحان کردن اثر جدید این استودیو بگیریم .. کار فوق
العاده زیبایی که در همین فصل های اخیر پخش شد و با پایان بندی فوق العاده
ی خودش تونست چشم ها رو تا مدت زیادی به خودش خیره کنه. بهرحال همونطور
که گفتم، کارهای غیر فانتزی این استودیو هم ارزش بالایی دارند و میشه به
راحتی گفت خیالمون باید از کیفیت کاری استودیو راحت باشه و به A-1
Pictures اعتماد کردن کار ساده ای خواهد بود.
به وضوح مشخصه که اثرهای انیمه ای با قالب موضوعی دنیای فانتزی رو به
افزایشه و حالا چه در بحث وارد شدن به دنیای یک بازی باشه و یا یک دنیای
خیالی که کارکترهای انیمه در اون گیر افتادند و یا هر سوژه مشابه دیگه ای
که ما رو به سمت دیدن یک دنیای فانتزی هل میده ... بهرحال به نظر میرسه
اهالی جوامع انیمه ای و اوتاکوهای ژاپنی و غیر ژاپنی همچنان ولع زیادی به
پا گذاشتن به دنیاهای گیم و فانتزی دارند و Gate هم قراره بار دیگه چنین
فضایی رو خلق کنه. شاید بشه گفت باز هم انیمه ای موفق از لحاظ فروش دیسک رو
پیش رو خواهیم داشت ولی آیا واقعاً می تونه تفاوت داستانی، چهره ای و
کلیِ خوبی به نسبت باقی کارهای این شکلی داشته باشه؟ از نظر من این سوال
اساسی در مورد این سری هست. هر چند تریلر بدک به نظر نمیرسه و آرت مناسب
کار هست ولی باز هم تردید وارد شدن به یک دنیای تکراری و تلف کردن وقتمون
بر سر جای خودش باقیه. بذارید امیدوار باشیم که Gate بتونه مسیر متفاوتی
رو به نسبت کارهای هم ژانر خودش طی کنه و یا حداقل جوری پیش بره که سرگرم
کننده باشه و ارزش دنبال کردن رو داشته باشه.
از عوامل درباره استودیو (A-1 Pictures) صحبت کردیم ولی جا داره از
Kyougoku Takahiko هم صحبت کنیم؛ کسی که کار کارگردانی انیمه رو به عهده
داره و با کارگردانی سری محبوب Love Live! School Idol Project خودش رو به
بقیه شناسوند. Gate رو دقیقاً بعد از سری دوم اون انیمه می سازه و من فکر
می کنم با روحیه خوبی به سمت ژانری متفاوت قدم برمی داره .. احتمالاً ایده
های زیادی رو می کنه و می تونیم با توجه به خوش ساخت بودن Love Live ،
نسبت به خلاقیت به خرج دادن این کارگردان خوشبین باشیم. کار تنظیم داستان
به عهده Urahata Tatsuhiko هست که از سال 1987 در صنعت انیمه و تنظیم
داستان کارهای مختلف نقش داشته. تنظیم داستان کارهایی مثل Black Bullet ،
Boku wa Tomodachi ga Sukunai Next ، Strawberry Panic ، Monster و ... به
عهده ایشون بوده. از این لحاظ هم می تونیم این فرد رو نقطه قوتی واسه
انیمه بدونیم که با کوله باری از تجربه وارد میدون میشه و به عوامل تازه
کار دیگه کمک می کنه. آهنگسازی انیمه Fujisawa Yoshiaki هست که از عوامل
همکاری کننده با کارگردان انیمه بود و در انیمه Love Live کار ساخت موسیقی
رو به عهده داشته. مسلماً قرار نیست برای Gate موسیقی آیدول وار بسازه
ولی دیدن اینکه چطور تو یک دنیای فانتزی عمل می کنه، در نوع خودش جالب
خواهد بود. بد نیست اشاره کنم که Yoshiaki تو فصل بهار کار آهنگسازی انیمه
Mikagura Gakuen Kumikyoku رو هم به عهده داشته و هرچند شاید اونقدرها
کار پررنگی نداشته ولی الان و با انیمه Gate میشه بهتر به کاری که انجام
میده تمرکز کرد.
Sore ga Seiyuu
Sore ga Seiyuu
با یک نیم نگاه میشه فضای کلی کار رو متوجه شد و درکی درست از دنیای این انیمه بدست آورد. پیچیدگی خاصی نداره و به راحتی در قالب کارهای دلنشین برش زندگی قرار می گیره. حتی تریلر کار هم مُهر تاییدی بر این تصور هست و اگه نگاهی به تریلر انیمه بیاندازید متوجه میشید که همه چیز با حالتی ریلکس و شاید کودکانه دنبال میشه؛ کارکترها لحظات بامزه زیادی دارند و هر کدوم وقت زیادی رو در پشت میکروفن ها سپری خواهند کرد .. باید ببینیم در این انیمه، صنعت گویندگی انیمه ها چطور نشون داده میشه. یه جورایی دلم می خواد کمی هم حالت آموزشی داشته باشه ولی از طرف دیگه بیشتر به منظره دوست داشتنی بودنش نگاه می کنم و نمی خوام آموزشی بودنش باعث بهم ریختن جو انیمه واسه من بشه. روی هم رفته دید من نسبت به این انیمه نه آنچنان مثبته که بخوام براش هیجان زده بشم و نه آنچنان منفیه که اونو به باد انتقاد بگیرم .. به سادگی .. منتظر می مونم و فضای کاری رو امتحان می کنم؛ پیشنهاد می کنم شما هم همینکار رو بکنید.
Gonzo ، استودیوی سازنده این انیمه ست که مسیر بسیار عجیب و غریبی رو طی کرده تا به اینجا و به این برهه از زمان برسه. زمانی کارهای شاخی از طرف این استودیو ارائه میشدند و این استودیو بود که توجه همگان رو به خودش جلب می کرد. Rosario + Vampire ، Welcome to the NHK ، Gantz ، Full Metal Panic ، Basilisk و ... از جمله بعضی کارهای قدیمی این استودیو هستند ولی حالا و در فصل های اخیر آنچنان موفق ظاهر نشده و حتی بحث مشکلات مالی رو هم زمانی داشتند که می تونید با رجوع به صفحه ویکیپدیای استودیو بیشتر درباره اون اطلاعاتی بدست بیارید. بهرحال چیزی که معلومه اینه که Sore ga Seiyuu انیمه ای نیست که دوران اوج استودیوی Gonzo رو به تصویر بکشه و هر چقدر هم که خوب باشه باز تصور جامعه انیمه بین در مقابل کارهای قدیمی تر استودیو به حالتی مثبت تر تمایل داره. کارگردان انیمه Hiroshi Ikehata هست که قبلاً Robot Girls Z رو کارگردانی کرده و بحز اون دستیار کارگردانی انیمه Black Bullet رو هم به عهده داشت ... تازه وارده و ژانر برش زندگی هم کار نکرده که این می تونه نقطه ضعفی برای اثر باشه. کار آهنگسازی و موسیقی متن به عهده خانم Hashimoto Yukari که از جمله کارهای قبلیش میشه به Toradora ، Mawaru Penguindrum ، Sankarea ، Golden Time و این اواخر Yurikuma Arashi اشاره کرد. اگه بخوایم با توجه به سوابقش تصمیم گیری کنیم، باید بگیم که کارش خوب بوده و می تونه یکی از عوامل نجات دهنده Sore ga Seiyuu باشه. تنظیم داستان رو Yokote Michiko انجام میده؛ Yamada-kun to 7-nin no Majo ، Shirobako ، Nourin ، Joshiraku ، Shinryaku!? Ika Musume ، Kobato و ... بعضی از کارهایی هستند که تنظیم داستان اونا به عهده ایشون بوده. من فکر می کنم سابقه بسیار خوبی رو در کارنامه خودش داره و میشه باز هم اونو به عنوان یک نقطه قوت برای انیمه دونست.
اما در لیست گویندگان انیمه، Takahashi Rie کارکتر "فوتابا" رو گویندگی می کنه؛ Junketsu no Maria ، Shirobako ، Shigatsu wa Kimi no Uso و ... بعضی از کارهای گویندگی قبلی ایشونه. Kouno Marika گوینده دیگه ایه که قراره کارکتر "رین" رو گویندگی کنه و از کارهای قبلیش میشه به Log Horizon ، Rail Wars و ... اشاره کرد. در نهایت، گوینده آخر هم خانم Nagaku Yuki هست که قراره نقش "ایچیگو" رو ایفا کنه و آنچنان کار قبلی قابل اشاره ای نداره و صدای تازه ای محسوب میشه. روی هم رفته تیم دوبلوری آنچنان فوق العاده نیست ولی با توجه به محتوا و استایل انیمه به نظر میرسه جای خوبی برای بهتر شدن باشه .. و انیمه می تونه یه محیط دلچسب رو دارا باشه .. باید منتظر بمونیم و ببینیم.