- و پرش زیبای رن چون (لبخند روی لب ناتسومی باقی مونده!! ) :
- کوما چان چقدر زود بالغی خودش رو از دست داد .. سر یه عروسک :
- خرابکاری رن چون سر قضیه کاری ها :
- اوه .. خدای .. بزرگ .. لحظه ای که در ذهن ها باقی می مونه :
- آلبوم عکس کوما چان :
- یادی کنیم از مخملی های هوتارون یاندره :
- مخملی های جدید رو هم که دیدیم :
- و یکی از دوست داشتنی ترین صحنه های کوماری :
- بابو بابو بکن دیگه!
- لحظه ای خجالت آوری که تا آخر عمر از ذهن هیکا نه پاک نمیشه :
- یه منظره خوش رنگ :
- نشستن روی سنگ و انار خوردن :
- لحظه فوق العاده ی رفتن کنار آب چشمه :
- دویدن دنبال سنجاقک :
- و لحظه شیرجه ی آخر :
- خیره شدن به سوراخ ملخ ها :
- بهت زده شدن رن چون از ظاهر ملخی که دید :
- چه راحت ملخ و مارمولک رو تو دستاشون می گرفتن :
- گریه های هوتارون سر جریان آتیش بازی :
- قیافه بقیه هم ناب و دیدنی بود :
- و از همه جالب تر ، ترقه چتر نجاتی بود :
- و در نهایت، رفتن به دل شب تاب ها :
- از جمله بد بیاری های کوما چان :
- عذرخواهی رن چون خیلی بامزه بود :
- افتادن تو استخر و شنا کردن :
- پرش رن چون و هوتارون منو یاد اون صحنه معروف پرش OP فصل اول انداخت :
- این شات هم به راحتی یکی از دلچسب ترین شات های این فصل انیمه واسه من بود :
- لم دادن های ناتسومی و با تنلبی حرف زدنش خیلی بامزه ست :
- گردش جنگلی خوش آب و هوامون :
- پناه گرفتن تو شیرینی فروشی کنار کائده :
- هه هه، کوماری چه لباس قشنگی پوشیده بود :
+ یاد لباسای بچه های Yuru Yuri افتادم.
- ماسک ترو-ترو بوزو، ورژن دوم :
- رن چون در حالت آماده باش :
- لحظه کمدی دیالوگ آخر کوما چان سوپر عالی بود .. بهتر از این نمیشد :
++
- خیره شدن رن چون به وزغ ها ، یه لحظه عالی دیگه :
- دوچرخه سواری دسته جمعی :
- لحظه غمناک اپیزود، دل آدم رو به درد می آورد :
- نمی دونم چرا ولی این لحظه و این شات خیلی دلم رو هوایی کرد، واقعاً این چند ثانیه رو دوست داشتم :
- Oh c'mon ...
- ذوق رن چون از دیدن وزغ های جدید :
- یک منظره راندوم از جمله منظره های زیبای انیمه :
داشتم طبق معمول بین نظرات بچه های MAL می چرخیدم و به نظراتی برخورد کردم
که از تمرکز بیشتر این فصل به کمدی نسبت به فصل قبل صحبت کرده بودند. از
این گفته بودند که فصل اول بیشتر از اینها روی جنبه آرامش بخش و التیام بخش
تمرکز داشته و حالا داریم زیادی وارد کمدی میشیم. نشستم و به این موضوع
فکر کردم؛ هنوز دقیقاً به جواب درستی دست پیدا نکردم ولی می دونم که به چه
سمتی متمایلم .. نظرم اینه که اونقدرها تفاوت بزرگی بین فصل اول و دوم نمی
بینم .. شاید کمی کمدی بیشتر شده باشه ولی همچنان لحظات آرامش بخش زیادی رو
داریم در لحظه لحظه انیمه می بینیم. صحنه های طبیعت، قدم زدن کارکترها،
دیدن محیط سرسبز روستایی و ... از این نمونه صحنه های ساکت همچنان زیاد
داریم و فکر می کنم نظرات اون کاربرای MAL کمی سختگیرانه بوده. بهرحال به
نظر میرسه نکته ای باشه که بشه در ادامه آنالیز بهتری روی اون انجام داد و
به تفکر بهتری رسید.
این اپیزود به یه دوره تعطیلات طلایی برگشت زدیم؛ یه دوره تعطیلات پشت سر
هم، یه چیزی مثل این چند روز عیدی که اخیراً خود ما ایرانی ها داشتیم ..
اینبار صحنه مشترکی با فصل اول نداشتیم ولی مشخص بود که همچنان در حال سپری
کردن برهه زمانی قبلی هستیم. جایی که اثری دوباره از گو ، سگ راکون رن چون
دیدیم و لحظات زیادی رو با کوزوهو ، نه نه گذروندیم. اما قبل از اون دیدن
شیطنت ها و رفتار بچگانه ی ناتسومی در برابر امتحانات بی نهایت لذت بخش
بود. حماقت هاش در برابر سوالات کوماری واقعاً خنده دار بودند .. جواب هاش
به سوالات کاملاً بی خودی و مسخره بود و همین لحظات قشنگ کودکانه بود که
نیمه اول انیمه رو ساخت و بعدشم که لذت نمره خوب گرفتن ناتسومی رو به چشم
دیدیم. فکر نمی کردم تو امتحان دوم بتونه موفق بشه ولی انگار دسته جمعی درس
خوندن به یه دردی خورد و حداقل این ناتسومی رو به درس خوندن وادار کرد.
نیمه دوم نه نه و تنبلی هاشُ دیدیم .. و البته انگیزه دادن رن چون؛ هر چند
در نهایت به هدفی که دوست داشت نرسید ولی شنیدن افکاری که در برابر مسئله
ای مثل انگیزه دادن به بقیه داشت، ناخودآگاه لبخند رو روی لبم می نشوند. چه
خوبه که کارکتری به این سادگی می تونه با چنین حرفایی دل ما رو خوش کنه. و
البته منم باهاش موافقم؛ دوست دارم بجای مبارزه با میوه ها، اونا رو
بخورم.
در مورد ظاهر و قابل اتکا بودن یک معلم حرف های گرانبهایی رو از زبون رن
چون شنیدیم؛ حرف هایی که کوزو نه باید آویزه گوش خودش می کرد ولی افسوس ...
!
در نهایت، جا داره اصلاً به صحنه ماسک گذاشتن نه نه گیر ندیم. اون گول زدن
نه نه اونقدر حس شیرینی داشت که دلم نمیاد هیچ ایرادی بهش بگیرم. رفت تو
حیاط و از حیاط هم زد بیرون و باز هم نفهمید که اتاق خواب و تشکی در کار نیست. ناتسومی باید هم با دیدن این صحنه تصمیم به بیشتر درس خوندن بگیره!
الگو و انگیزه گرفتن از معلم واقعاً تو این صحنه موج میزد و میشد دید که
دانش آموزای این معلم چطور تونستن انگیزه بگیرن. مطمئناً اگه چند صحنه دیگه
از حماقت های کوزو نه رو به این حالت ببینن، آینده شون تضمین میشه و به
جاهای خیلی خوبی میرسند.
صحنه هایی از اپیزود :
- بازم اون صحنه سوت بی صدای رن چون واسه کشوندن گو رو دیدیم :
- یکی از بهترین لحظه های اپیزود ، میمیک رو داشته باشید :
- هوتارون چقدر تو این صحنه ناز شده بود :
- درجه افسردگی و دپرس شدن بابت کیک نداشتن خیلی سنگین به نظر میرسید :
- این ماسکه واقعاً به کوزو نه می اومد. خیلی بامزه ش کرده بود :