M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Baby Steps - Episode 07

Baby Steps - Episode 07

شگرد تمرینی که یک اپیزود کامل رو به خودش اختصاص داشت. این نکته تمرینی واقعا برام جالب بود و دیدن اینکه ماروئو در طول اپیزود و 20 دقیقه با این مربع ها دست و پنجه نرم میکرد، در نوع خودش جذاب بود. میشد حس پیشروی یک بازیکن مبتدی تنیس به سمت جلو رو لمس کرد و باهاش تو این مسیر همراه شد. لحظاتی که به آنالیز ضربه هاش میپرداخت، مثل همیشه جز نکات مثبت اپیزود بودن و خیلی خوب بیننده رو به دنبال خودش میکشوند. مربی هم دیالوگ های کارساز خوبی رو در مقابل ماروئو به زبون میاورد. دیالوگی که بیشتر از همه تو این اپیزود وارد ذهن بیننده میشد این بود : "تو بازی تنیس، اگه بتونی تمام توپ‌ها رو با کنترل عالی برگردونی، از لحاظ تئوری، هرگز نمیبازی" جمله‎‌ای که با ورود تاکوما و بازی تمرینی که با ماروئو انجام داد، شکل دیگه ای به خودش گرفت. حالا حقیقت وجود قدرتمند چون تاکوما تئوری روش برد ماروئو رو بهم ریخته بود و به قول مربی، ماروئو باید زمان چیره شدن این برتری واقعیت بر روی تئوری رو تشخیص میداد.

نکات ریز آنچنان زیادی درون این اپیزود نبود که بخوام بهشون اشاره کنم و به نظر میرسید تمرکز اصلی همین موضوع تمرین نه مربع داستان بود که به خوبی جلو برده شد ولی اپیزود بعد دوباره شروع یک تورنمنت جدیده و ایندفعه باید ببینیم ماروئو چقدر پیش میره. طبق حرف تاکوما، بازیکنای در سطح تاکوما هم تو این تورنمنت نیستن، پس تورنمنت کمی آسون تره و باید منتظر حداقل یک پله بالا رفتتن ماروئو و دیدن یک برد از طرف اون باشیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- زمین تمرین نه مربع :



- آنالیزهای ماروئو :



- مسابقه با تاکوما .. تاکوما مثل همیشه باحال به نظر میرسید :



- یکی از لحظات جالب مسابقه شون :

Haikyuu - Episode 07

Haikyuu - Episode 07

از اپیزود قبل مشخص بود که کارکتر اویکاوا قراره تحولی به جریان بازی وارد کنه ولی خُب، اینجا اونقدرا وقت نشون دادن خودش پیدا نکرد و بازی خیلی راحت تموم شد اما همون لحظاتی که درون زمین بود، با سرویس‌های پرشی که نثار تیم حریف میکرد، حسابی دریافت اونا رو بهم ریخت و کاملا تبحر خودش رو در سرویس زنی نشون داد. البته مشخصه که به دلیل پاسور بودن بجز سرویس زنی که ازش دیدیم، خصوصیات دیگه ای هم داره و همونطور که خودش بعدا در مقایسه با کاگیاما اشاره کرد، دفاع، سرویس و اسپک ـش بهتر از کاگیاماست. باید ببینیم بعدها چطور اویکاوا وارد فضای داستانی میشه. حداقل اینجا تلنگری برای پیشرفت تیم کاراسونو به اونا زد و سیستم دفاعی اونا رو ضعیف خوند. تو این بین تونستیم با بازیکنی که مدتی در بین کاراسونویی‌ها نبوده، "فرشته محافظ" آشنا بشیم و برگشتش به میادین رو ببینیم! جایی که با کاگیاما روبرو شد رو واقعا دوست داشتم ... یه صحنه ورود باحال و عالی برای چنین بازیکن دفاعی ای بود.

روی هم رفته اپیزود باز هم تونست به اندازه کافی لذت بخش و سرگرم کننده باشه. دیدن اینکه هم‌تیمی های کاگیاما هم دید نسبتا متفاوتی نسبت بهش پیدا کردن، در نوع خودش جالب بود. فضای مبارزه ای و ورزشی کار سطح خیلی خوبی داره و امیدوارم تو ادامه همچنان لحظات ورزشی خوبی در انتظارمون باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اویکاوا، پاسور سیجو :



- لحظه اسپک زدن هیناتا در مقابل اویکاوا :



- خشک شدن اویکاوا در ادامه صحنه :



- کارکتر جدیدی که تو آخر اپیزود دیدیم :

Escha & Logy no Atelier - Episode 06

Escha & Logy no Atelier - Episode 06

وقتی عنوان اپیزود قبل رو دیدم، میدونستم که قراره به سراغ یک اپیزود پر از غذا بریم یا بهتر بگم، دوست داشتم این اتفاق بیافته. خوشحالم که کلا تم اپیزود خوردن و دسر و مسابقه غذا خوری بود .. لحظات شیرینی رو با هم دیدیم و هر کدوم از اتفاقات اپیزود بامزگی خاصی واسه من داشت. تو شروع با پدر اسکا آشنا شدیم، "فاول" که قبل از این ازش چیزی ندیده بودیم و از اسکا درخواست که راهی برای بدست آوردن برداشت بیشتر محصولات و سیب هاشون پیدا کنه. همه چیز دست به دست هم داد تا پای کارکترهای دختر و لوجی به مسابقه غذا خوری دوک برسه. در کنار این مسابقه غذا خوری، یک مسابقه دسر هم راه انداخت و وقت خوبی شد که بتونیم دسرهای خوشمزه ای رو به چشم ببینیم. من فکر میکنم اگه اسکا اینقدر وقتش رو پای خوندن اون کتاب هدر نمیداد، میتونست دسر خوبی درست کنه ولی خُب، باز هم رسیدن به پای ویلبلی که دسرش رو با جادو درست کرده بود، کار سختی به نظر میرسه.

نکته جالب در مورد مسابقه حضور لوجی، آوین، ریفر و البته آلکا بود که کارکترهای بامزه ای واسه شرکت کردن تو مسابقه غذا خوری بودن و آلکا در نهایت برنده مسابقه شد. طبق دستور جناب دوک، تصمیم گیری بهترین دسر هم به آلکا، برنده جریان سپرده شد و آلکا هم که دسر ویلبل رو بهترین دونست. اما حضور تو این مسابقه فکر جالبی رو به ذهن اسکا وارد کرد .. اینکه خاک تمام نقاط مختلف رو جمع آوری کنه و اونا رو با استفاده از کیمیاگری با هم ترکیب کنه و در نتیجه، با گذاشتن این خاک درون اون منطقه شیب داره، ببینه آیا باعث بیشتر شدن محصولات ـشون میشه یا نه. به نظر میاد جواب بده و اسکا از این کارش نتیجه بگیره ولی شاید باید منتظر اپیزودهای بعدی که به این موضوع اشاره ای کنن، باشیم. روی هم رفته، مثل اپیزود قبل، از این اپیزود هم راضی بودم و لحظات دوست داشتنی خاص خودشو داشت.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اسکا و کلونی در کنار فاول :



- دوک کلا کارکتر باحالی ـه .. من که ازش خوشم میاد :



- ماریون بیچاره مجبور شد مزه دسر آلکا رو بچشه :



- لحظه ای که برنده بودن ویلبل اعلام شد :

Nisekoi - Episode 19

Nisekoi - Episode 19

وقت نمایش رومئو و جولیت رسیده و نقش رومئو و جولیت به رومئو و جولیت (راکو و اونودرا) رسیده! من تمام طول اپیزود منتظر اتفاقی بودم که ما رو به سمت اتفاق بین راکو و چیتوگه برسونه. سردی که چیتوگه در مقابل راکو نشون میداد، واقعا غیرقابل تحمل بود .. اون کارکتر شاد و بامزه به این شکل سرد شده بود و واقعا من یکی که دوست نداشتم بیشتر از یک اپیزود با چنین ظاهری از چیتوگه روبرو بشم. خوشحالم که جریان تو همین اپیزود تموم شد و مثل بعضی از سوتفاهم‌ها تا چند اپیزود ادامه پیدا نکرد. از نکات مثبت اپیزود، تمام جزییات مربوط به نمایش رو میشه اسم برد؛ لباس اونودرا و راکو هر کدوم به یک شکل عالی بود و از طرف دیگه ماری که به عنوان ذخیره آماده نقشه چیدن و خراب کردن نقش اونودرا بود .. (البته بیچاره مریض شد و کلا سر و کله ـش پیدا نشد!) ولی خُب، همه چیز دست به دست هم داد تا اونودرا قادر به اجرای نمایش نباشه و حالا راکو به فکر کشوندن چیتوگه و وارد کردنش به فضای نمایش افتاد که در نهایت این جریان باعث شد که راکو به دلیل ناراحت بودن و سردی چیتوگه پی ببره. واقعا سبک دلجویی راکو از چیتوگه خنده دار بود .. درسته که جواب داد و چیتوگه از اون حالتش خارج شد ولی گفتن این جملات دقیقا مشابه به جملات ساحلش خیلی بدجنسانه به نظر میرسید : "با وقار نیستی، خشنی و تمام مدت با هم دعوا میکنیم و ممکنه اصلا جواب نده ولی ... اصلا ازت متنفر نیستم" دوست داشتم حداقل یه جمله مثبت بگه و بهتر از اینها جواب چیتوگه رو بده ولی خُب، ظاهرا همین جملات هم برای راضی کردن چیتوگه کافی بود.

کمی ناراحت هستم که نمیتونیم اونودرا رو توی نمایش رومئو و جولیت ببینیم چون واقعا اون لباس بهش می اومد و مشخص بود که برای اجرای نمایش آماده ست. از طرف دیگه، چیتوگه هیچ دیالوگی از نمایش رو نمیدونه! چطور میخوان چیتوگه رو وارد نمایش کنن؟! به نظر میاد چیتوگه کاملا این نمایش رو بهم بریزه! منتظر دیدن اتفاقات عجیب و غریب تو اپیزود آخر انیمه هستم. به نظر میاد اجرای نمایش رومئو و جولیت، راه خوبی برای پایان دادن به انیمه باشه و حداقل به عنوان یک انیمه هارم بی پایان، بتونیم کمی باهاش کنار بیایم. من که از همون اواسط کار خودم رو برای دیدن یک انیمه بدون پایان آماده کرده بودم و حالا هم فقط منتظر دیدن اتفاقات خاص اپیزود آخر هستم.

راستی اگه هنوز مطلع نشدید : یک OVA هم برای انیمه تایید شده و قراره 3 اکتبر پخش بشه. (تقریبا 5 ماه دیگه.)

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اونودرا در نقش جولیت :



- نگاه سرد چیتوگه :



- ماری همون چند صحنه‌ای که حضور داشت، کُلی میمیک باحال داشت :



- تیکه آخر مربوط به راکو و چیتوگه عالی بود :



- ED Card این اپیزود هم بسیار کاوایی بود :

Diamond no Ace - Episode 32

Diamond no Ace - Episode 32

چه مسابقه دراماتیکی شد! یاکوشی با حرکات رایچی و نقش قدرتمند اون در زمین تونست از سد ایچیدای سوم بگذره. شاید اگه ماناکا درون زمین باقی مونده بود، میتونستن نتیجه رو حفظ کنن و به نتیجه 13 - 12 نبازن. واقعا بودن ایس ـشون درون زمین میتونست کمک زیادی برای تیم باشه ولی متاسفانه طی اون حادثه و چوب زنی رایچی که به بدن ماناکا خورد، مصدومیت دامن گیر ماناکا شد و مجبور شد از زمین بیرون بره. از لحاظ مسابقه ای واقعا فضای خوبی بود و حدس زدن برنده، همونطور که قبلا هم بهش اشاره کرده بودم، کار سختی بود. اما حالا با برنده شدن رایچی و یاکوشی یه جورایی خوشحالم؛ چون میتونیم با رودرویی فورویا، ساوامورا با رایچی رو ببینیم که حسابی جذاب و دیدنی میشه .. در کنارش میتونیم برگشت تانبا به زمین و لحظات جبران کردنش برای ماناکا، دوست قدیمی ش رو ببینیم. مسلما انگیزه همه بالاست و هر کدوم با فکر خاصی پا به زمین میذارن. نکته ای که در مورد تیم یاکوشی بیشتر دوست دارم اینه که، اونا کارکتر پردازی بهتری دارن. مثلا رایچی یه کارکتر خاص ـه. یه جوون تازه به دوران رسیده و بَتر پاکسازی که علاوه بر غروری که داره، اشتیاق بیسبال بازی کردنش زیاده. یا مثلا پدر رایچی، مربی بسیار خونسرد و باحالی به نظر میرسه .. خیلی دوست دارم از دست دادن خونسردی ـش رو ببینم و البته .. اون بازیکنی که مربی میخواست با ایچیدا بازی بده، کی بود؟ چرا ازش به عنوان "حقه توی آستین" حرف زدن؟ یعنی چه قدرت خاصی داره؟ اونم نکته کنجکاو کننده خاصی ـه.

روی هم رفته اپیزود پایان بخش خوبی واسه مسابقه ایچیدای و یاکوشی بود. تو این بین دوباره نارومیا می رو دیدیم. پیچر تیم ایناشیرو و قبلا هم بهش برخورد کرده بودیم و میدونیم که چقدر پیچر خوبیه. باید منتظر روبرویی اون حریف خودش باشیم. اما فعلا، مسابقه سیدو و یاکوشی در راهه. آنالیزهای کریس و بقیه شروع میشه و باید ببینیم چطور اون مسابقه شروع میشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- لحظه خوردن توپ برگشتی به ماناکا و مصدوم شدنش :



- برد یاکوشی :



- پدر و پسر اصلا سیدو رو تیم حساب نمیکنن :



- تانبا داره برمیگرده :

Isshuukan Friends - Episode 06

Isshuukan Friends - Episode 06




پیش به سوی منزل فوجیمیا .. خیلی خوب بود و پر از صحنه‌های بامزه بین کارکترها ؛ ذوق کردن مادر فوجیمیا در برابر دوستای فوجیمیا واقعا جالب بود و وقتی کسی رو در نقش مادر دختری فراموش کار (به این شکل) تصور میکنم، واقعا سوپرایز شدن ـشون اونقدرا عجیب نیست و مشخصه که انتظار چنین چیزی رو نداشته. بهرحال یاماگیشی هم چنان بعد از ورودش به انیمه بار کمدی رو به دوش میکشه و با اون سبک بامزه حرف زدنش حسابی جو اتاق فوجیمیا رو دیدنی کرده بود. تلاشش واسه نزدیک کردن کائوری و شوگو و لحظات کمدی که با هم دیدیم، لحظه‌های مثبت اپیزود بودن و بعد از اون، تو نیمه دوم انیمه به سمت اتفاقات جالب‌تری حرکت کردیم. جایی که مادر کائوری جریان تصادف اونو برای هاسه تعریف کرد؛ تصادفی که باعث فراموشی عجیب کائوری شده و لحظه‌ای که برای اولین بار دوستان خودشُ به خاطر نیاورد. لحظات جالبی بود و واقعا موقعیت کائوری رو شفاف‌تر از قبل کرد و خوشحالم که تونستیم چنین صحنه‌ای رو درون انیمه ببینیم. بعد از اون صحنه پایان بندی به با جمله سوالی کائوری به زیبایی پیش برده شد : "میشه منتظر دوباره شنیدن اون کلمات بمونم؟" ، حس خوبی که از پایان بندی این داستان شیرین به بیننده منتقل شد و ما رو به انتهای اپیزود رسوند.

رضایت کامل رو از اپیزود داشتم .. احساس آرامش خوبی داشت و کمدی اپیزود هم در سطح شیرینی قرار داشت که روی هم رفته شرایط رو برای لذت بردن از اون اپیزود راحت میکرد. پیشروی آنچنان خاصی رو ندیدیم ولی خُب، روند انیمه تا اینجا مناسب بوده و میشه ازش انتظار یک پایان بندی قابل قبول رو داشت.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- رسیدن به خونه کائوری، حرکات دست یاماگیشی تو هر صحنه در نوع خودش جالبه :



- ذوق مادر کائوری از دیدن دوستای اون :



- سر کار گذاشتن هاسه توسط مادر کائوری هم بامزه بود :

Gochuumon wa Usagi Desu ka? - Episode 06

Gochuumon wa Usagi Desu ka? - Episode 06

چقدر خوب بود .. این اپیزود کُلی صحنه بامزه از هر کدوم از کارکترها دیدیم. تو این بین دوستای چینو چان هم صحنه‌هایی داشتن و بخاطر کار کردن تو کافه، تونستیم بیشتر اونا رو ببینیم. بین دو دوست چینو، Megumi رو بیشتر دوست دارم .. اونم بخاطر علاقه ای هست که به دوبلورش دارم. (Murakawa Rie) قبلا خاطرات خیلی خوبی از اون با دیدن انیمه Non Non Biyori و کارکتر Hotaru داشتم و مطمئنم که در آینده باز هم تعداد کارهاش بیشتر میشه. البته یکی از دیگه از دوبلورهای اون انیمه تو انیمه هست و اونم Sakura Ayane هست که صدای کارکتر Natsumi بود که قبلا در مورد این دوبلور صحبت کرده بودم. در نهایت باید بگم که تیم دوبلوری رو تا اینجای کار دوست داشتم و هر کدوم به شکلی فضای انیمه رو دیدنی کردن.

این اپیزود با یک تیپ جدید از لیز روبرو شدیم؛ دیدن کلنجار رفتن لیز موقع خرید لباسش خیلی بامزه بود و بعد از اون روبرو شدن کوکوا، چینو با ظاهر جدیدش و نشناختنش که خنده دار بود. واقعا هم اون قیافه بهش می اومد و جا داره دوباره اونو با این لباس‌ها ببینیم. کل صحنه همراهی چینو با کوکوا مثل همیشه بامزه بود و حس ریلکس کننده خوبی داشت. آنکو، خرگوش شیطونی ـه و چقدر این بیچاره شارو رو اذیت میکنه .. اینبار هم نذاشت دست شارو به کرپ برسه و شارو رو حسرت به دل گذاشت. این اپیزود کوکوا باز هم وارد فاز "اونه سان" ـی خودش شد و میخواست جلوی دوستای چینو ادای خواهر بزرگ‌تر رو دربیاره. کارکتر رمان نویس رو هم دیدیم که برخورد جالبی با چینو داشت و از احساسات چینو با هم حرف زدن. روی هم رفته شبیه به هفته‌های قبلی بامزه و کاوایی و دیدنی بود و من در طول هفته گذشته ناخودآگاه منتظر رسیدن این روز و دوباره دیدن این انیمه بودم. خوشحالم که از باز هم اپیزودی دلچسب انتظارم رو میکشید.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- دیدن مناظر اطراف کافه واقعا دلنشین ـه. ظاهر اروپایی و جذاب لوکیشن‌ها :



- تصور کوکوا از دوچرخه سواری ـشون بامزه بود :



- بیچاره شارو :



- کوکوا در کنار رمان نویس :



+ ED Card اپیزود :