Wakefield - 2016
I never left my family. I just left myself
داستان : ماجرای مردی که به ناگاه بدون اینکه ردی از خود بجا
بگذارد، از دید همه پنهان میشود و در اتاق زیر شیروانی خانهاش میماند.
مخفیانه زندگی همسر و فرزندانش و نیز همسایه هایش را نظاره میکند و
... !
چه میشه درباره فیلمی گفت که بعد از یک ساعت و پنجاه دقیقه سپری شدن زمان،
شما رو به این عطش وامیداره که کاش فیلم دو ساعت دیگه هم ادامه داشت؟!
خیلی چیزها، مگه نه؟ این جادوی این فیلم بود؛ بیننده رو به بیشتر خواستن
وامیداشت .. بارها و بارها در طول فیلم به زمان سپری شده فیلم چشم دوختم؛
نه بخاطر کسل شدن بلکه بخاطر اینکه دلم می خواست فیلم تمام نشه، دلم می
خواست بازم با این شخصیت (هاوارد) و دنیایی که داره همراه باشم و این یه
تجربه تازه و شیرین برای من بود. فیلم های بسیاری رو دیدم که از دیدن و
بودن با اونا لذت بردم و باهاشون به راحتی کنار اومدم ولی کمتر فیلمی
بوده که منو به بیشتر خواستن اونم به این شکل واداره. و شاید پایان بندی
فیلم رضایت من رو «بطور کامل» به دست نیاورده باشه، طعم شیرینی رو در زیر
زبونم به جای گذاشته باشه که احساس می کنم می تونست شیرین تر باشه ولی در
نهایت وقتی بهش فکر می کنم می بینم بخشی از اون نارضایتی به پرداخت خوب
فیلم برمی گرده که به زیبایی هر چه تمام تر تونست من رو به عنوان مخاطب
درون خودش غوطه ور کنه و فیلم «از قصد» بیننده رو در انتهای کار بیشتر
مجذوب خودش می کنه و این چه خصوصیت جالب توجه ای برای یک فیلم سینماییه.
برایان کرانستون در این فیلم فوق العاده بود؛ میشه این فیلم به مانند صحنه
تئاتر شخصی اون تصور کرد؛ اینکه چطور با ابهت تمام کشش بازیگریِ خودش رو
در جای جای فیلم به رخ می کشه و نیازی به یک شخصیت مکمل نداره. بله بله ..
کارکترهایی هستند که از پشت شیشه اتاق زیرشیروانی عبور می کنند و زمینه
ساز پیش رفتن ماجرای زندگی هاوارد میشن ولی در نهایت سکان اصلی اثر به
دستان برایان سپرده شده که به مهارت هرچه تمام تر از پس وظیفه محول شده به
خودش برمیاد.
و در مورد داستان، شاید بعضی ها هاوارد رو سرزنش کنند و فرار اون از
خانواده ش رو عملی بزدلانه بدونن ولی من با چنین نگاهی به دنیای این فیلم و
عمل هاوارد نگاه نمی کنم. بلکه اون و اعمالش رو به چشم دریچه ای برای ما
خطاب می کنم؛ نمای متفاوتی که به مخاطب نشون داده میشه تا بهتر زندگی و
اتفاقاتی که پیرامون خودش می افته رو ارزیابی کنه و باهاشون مواجه بشه.
پس این فیلم تلنگری واقع گرایانه به ماست. تلنگری ارزشمند و قابل ستایش.