بعد از سال ها تونستم اکانت قدیمیم توی Imdb رو به طریق عجیب و غریبی برگردونم و چون مدتی هست که حس فیلم بینی درونم برگشته، تصمیم گرفتم یکی دو خطی به فیلم هایی که می بینم اشاراتی کنم و به یاد قدیم کارایی که دیدم رو لیست کنم.
Palm Trees and Power Lines
2022
بدون هیچ شناخت و آشنایی خاصی سراغش رفتم. طریقه آشنایی دو شخصیت شیرین و دوست داشتنی ولی در عین حال نامتعارف و ناخوشایند به نظر می رسید. و اصلاً پیش بینی نکردم که قراره به چه سمتی بره. بهرحال صحنه های ناخوشایند جالب توجه ای توی نیمه دوم داشتیم که باعث شد حداقل فیلم رو فیلم متفاوت و غیر پاستوره ای بدونم. روی هم رفته از تماشای این فیلم راضی بودم.
6.5/10
Fracture
2007
جریان همیشگی تبدیل آنتونی هاپکینز به یک مغز متفکر و حیله بازی بی رقیب که هرچند به هاپکینز حسابی می خوره و سرگرم کننده ست ولی باید دیر به دیر دیده بشه تا قدرش دونسته بشه. دیدن رایان گازلینگ جوونتر هم در نوع خودش جالب بود. روی هم رفته هر چند سرگرم کننده ولی گاهاً کسل کننده هم میشد و بازم چشم بسته سراغش رفته بودم و نسبتاً راضی بودم.
5.5/10
The Pianist
2002
از جمله فیلم هایی که از سال ها پیش اسمش رو می شنیدم و به عنوان یه فیلم بین نسبتاً حرفه ای همیشه برام سوال بود که هیچوقت سراغش نرفتم و حالا که رفتم باید بگم، خوب و قشنگ و دلپذیر بود. کم و بیش میشد داستان رو پیش بینی کرد ولی بهرحال از بازی آدرین برودی لذت بردم و دلم خواست بیشتر ازش فیلم ببینم.
7.5/10
و همین لحظه
در حال دیدن Down By Law. با بازی تام ویتس عزیزم هستم. باید جالب باشه.
The Jungle Book - 2016
7.8/10
--
Mrs. Doubtfire | IMDb
1993
رابین ویلیامز مردی ـه که به راحتی میتونه در قالب یک پدر مهربون و دوست
داشتنی فرو بره و در عین حال .. میتونه یه پیرزن خیلی مهربون و خونهدار
باشه! این چیزی ـه که بعد از دیدن این فیلم بهش میرسید. هرچند من قبل از
این فیلم هم بارها شیرینی بازی ویلیامز رو تو فیلمهای دیگه تجربه کردم ولی
خوب وقتی به داستان اولیه که تو این فیلم وجود داشت، "رابین ویلیامز در
نقش یک زن" نگاه کردم، چیزای جدیدی برای دیدن تو بازی ویلیامز تصور میکردم.
همینطور هم شد و دیدن رابین ویلیامز در نقش یه پیرزن خدمتکار خیلی
خندهدار و بامزه بود. موضوع و فضای فیلم حس خانوادگی خیلی خوبی داشت و
روابط یک پدر یا مادر با بچههاشون به شکل خیلی خوبی تو فیلم به نمایش
کشیده شده بود؛ تاثیری که حرکات و اعمال اونا در شکل گیری بچههاشون داشت و
اینکه چه چیزهای جزیی میتونه یه نکته مثبت تو زندگی اونا باشه. کمدی فیلم
خیلی ساده بود ولی روند داستان کشش خوبی داشت و ویلیامز به راحتی ستاره
فیلم بود.
نکات خوب و صحنههای جالب به اندازه کافی داشت و به عنوان یه فیلم
سرگرمکننده به هدف خودش رسیده بود. پایان بندی هم سطح خوبی داشت و ازش
راضی بودم.
7/10
--
Glory to the Filmmaker | Kantoku · Banzai | IMDb
2007
کیتانو هیچ وقت ناامید نمیکنه! امید زیادی به این فیلم داشتم و خیلی دوست
داشتم فیلم خوبی باشه. همینجور هم شد و حسابی از دیدنش راضی بودم .. این
فیلم هم واقعا از استایل خاص کیتانو بهره گرفته بود و تمام عجیبی و
درهمبرهمی که تو طول فیلم با رو کردن صحنههای مختلف به چشم میدیدم، اونو
به یک فیلم کیتانویی عالی تبدیل کرده بود. حدس میزنم طرفدارای کیتانو با
دیدن این فیلم تونستن عطش خودشون در مورد اینکه بتونن فیلمهایی از کیتانو
تو ژانرهای مختلف ببینن رو خاموش شده ببینن چون داستان فیلم به شکلی بود که
کیتانو همه جور ژانری رو به فضای فیلمش وارد کرده بود. (حالا اونقدرا مهم
نیست که بیشتر به حالت کمدی وار بود.) دومین فیلم از سه گانه بیوگرافی
کیتانو که من قبلا Achilles and the Tortoise رو از این سه گانه دیده بودم؛
اون فیلم در مورد نقاشی بود که برای تبدیل کردن نقاشی خودش به یه اثر فوق
العاده و شکل دادن یه کار عالی دست به هر کاری میزد و فیلم قابل تاملی بود.
(فیلم اول این سه گانه Takeshis ـه که من مثل همیشه تو کارای کیتانو ترتیب
رو رعایت نکردم و بعد از دیدن دو فیلم دوم به سراغش خواهم رفت!) اما این
فیلم، Glory to the Filmmaker داستان کارگردانی رو به تصویر میکشه که به
هیچ وجه از شکستهای تجاری و گیشهای خودش ناامید نمیشه و هر دفعه به سراغ
یک ژانر متفاوت میره و دوباره تلاش خودشو تکرار میکنه .. دنبال کردن
کیتانوی عروسک به دست تو خیابونها، فیلم ساختنها و وارد شدن به ژانرهای
مافیایی، ترسناک، کمدی، دراما و ... فوق العاده دیدنی ـه و حتی میشه حس کرد
که کیتانو میخواد با این فیلم، زحمات یک کارگردان تازه کار رو به تصویر
بکشه! اینکه چقدر زحمات زیادی برای پا گرفتن و معروف و محبوب شدن باید کشید
و اینکه همیشه اونچیزی که میخوای رو بدست نمیاری و بارها و بارها شکست
میخوری.
بعد از نیمه اول فیلم به فضای تخیلی عجیب خیلی عجیب و جذابی وارد میشیم که
فقط با دیدن تصاویرش میتونید به توصیف اون پی ببرید. دیدن اینکه کیتانو بار
دیگه تصاویر مافیایی و یاکوزایی به اون حالت طنزوار به تصویر میکشه، واقعا
برام جذاب بود و بجز این مورد صحنههای اردک بازی اون دختره با دستاش تو
طول صحنههای مختلف، ترکیب کردن اون عروسکی که تو دستای کیتانو بود و با
خودش اینور اونور میبرد و اینکه هردفعه با یه سوژه خاص اون عروسک رو درگیر
درگیر داستان میکردن، واقعا جالب بود و حتی اون ارجاع ماتریکس فیلم خیلی
دیدنی بود. روی هم رفته فیلم پر از کمدی متفاوتی ـه که هر بینندهای رو
نمیتونه راضی نگه داره و البته تفاوت بزرگی بین فضای نیمه اول و فضای نیمه
دوم فیلم چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ محیطی و پرداخت وجود داره ..
ممکنه یه نفر نیمه اول رو شاهکار بدونه ولی نیمه دوم رو فجیع و غیر قابل
دیدن یا برعکس! بهرحال من هر دو نیمه رو دوست داشتم و به نظر من این فیلم
بازم یکی از کارهای قوی کیتانو بود.
7.5/10
--
Drinking Buddies | IMDb
2013
خیلی معمولی بود. بازیگری فیلم خیلی ساده بود ولی به نظر من Wilde به نسبت
بقیه بازی بهتری داشت و نقطه مثبت فیلم بود. داستان کشش خاصی نداشت و حتی
اگه اواسط فیلم هم دست از دیدنش میکشیدم، اونقدرا کنجکاوی برای فهمیدن
اینکه آخر داستان به کجا رسید، برام پیش نمی اومد. اما خوب تا آخر دیدم و
درنهایت پایان بندی هم خیلی معمولی بود. یکی از نقاط نسبتا مثبت فیلم حس
realistic ـی بود که داشت؛ به نظر من از این لحاظ تونسته بود فضای واقعی
خوبی رو به تصویر بکشه و روابط حس باورپذیری جالبی داشتن. روی هم رفته با
اینکه برام خسته کننده نبود و به راحتی دیدمش، اگه ازم بپرسن دیدنش رو به
دیگران توصیه میکنی یا نه، میگم نه ... !
5.5/10
--
Don Jon | IMDb
2013
به نظر من بهترین نکته در مورد این فیلم و کشش اصلیش، بازی گوردون لویت
بود .. خیلی خوب و مسلط بازی کرده بود و خیلی راحت منو به فضای فیلم وارد
کرد. فضای کُلی داستان خیلی ساده بود و آنچنان تمرکز خاصی رو لازم نداره.
اسکارلت هم زوج بدی نبود و تونسته بود خودشو با لویت همراه کنه. یه نکته
منفی که راجع به فیلم دوست نداشتم، انتخاب جولیان مور واسه چنین نقشی بود
.. به نظر من زیاد انتخاب خوبی نبود و حسی که باید، بهم منتقل نمیشد. اما
بجز این نکته انتخاب بازیگری، فضای فیلم رو دوست داشتم و به نظر من فیلم
خوبی بود.
7/10
--
Kick-As//s 2
2013
به نسبت شماره اول زیاد جالب نبود، حس قبلی رو نداشت ولی یکی دو نکته تو
فیلم بود که باعث شد تا آخر ببینمش .. بازی خوب جیم کری و کلویی مورتز،
اتفاقات عجیب فیلم که بعضیاشون واقعا دور از ذهن بودن (خوب نبودن؛ فقط
عجیب!) .. روی هم رفته یه سری چیزای مربوط به شماره اول رو هم خراب کردن که
بیشتر باعث شد نظرم نسبت به فیلم منفی بشه. ضمنا .. به نظر من، فضای
سوپرهیروییش هم آنچنان دلچسب نبود و خیلی بیمزه دنبال میشد. پایان بندی هم
واسم جالب نبود.
5/10
--
Gravity
2013
زیبایی تصویری فیلم واقعا خیره کننده بود .. نمیشد از صفحه چشم برداشت و
بیخیال دیدن محیط "فضا" ـی درون فیلم شد؛ هر گوشه از هر صحنهای که درون
فضا میگذشت، زیبایی خاصی داشت و به نظر من جلوههای تصویری کار به راحتی هر
بینندهای رو غرق در خودش میکنه. از طرف دیگه بازیگری فیلم آنچنان ویژه و
عالی نبود .. شاید از کلمه "خیلی خوب" استفاده کنم ولی حس میکنم زیباییهای
دیگه فیلم باعث شده که چنین قضاوتی داشته باشم. نقش جرج کلونی رو واقعا
دوست داشتم و حس میکنم یکی از بهترین نکات در مورد فیلم، بازی جرج کلونی و
به تصویر کشیدن اون کارکتر "مت" بود .. حس خیلی متفاوتی به "فضا" و "شناور
بودن در فضا" داده بود و کارکتر مت جذابیت خاصی داشت اما ساندرا بولاک
میتونست بهتر از اینها باشه .. هر چند بازم به عنوان بازیگری که نقش اول
کار رو به عهده داره، کشش لازم رو برای دنبال کردن فیلم به وجود آورده بود و
اصلا انتقاد بزرگی بهش نمیگیرم. موسیقی سطح خوبی داشت و خصوصا صحنههای
هیجان انگیز فیلم، موسیقی نفس گیر و شنیدنی شده بود.
بجز موسیقی، داستان کار هم خیلی برام لذت بخش بود و اصلا متوجه گذر زمان در
حین دیدن فیلم نشدم. خیلی راحت وارد فضای فیلم شدم و بعد از اون، هر لحظه
فیلم واسم دیدنیتر شد. هرچقدر از نقاط قوت فیلم حرف بزنیم، بازم چیزی که
بیشتر از تمام عنصرها به چشم میاد، جلوههای تصویری و ویژه اونه که واقعا
عالی بودن .. نحوه تصویربرداری و حرکات دوربین و فضای درون سفینهها از حس
واقعی خاصی برخورددار بودن و به راحتی میشد با کارکترهای فیلم همراه شد.
روی هم رفته خوشحالم که فیلم به اون خوبی که انتظار داشتم بود؛ برای من به
سطح جوی که دور و بر این فیلم بود، رسید و ازش راضی بودم .. مطمئنم تا مدتی
ذهن منو درگیر خودش میکنه و حتما دوباره اونو نگاه میکنم .. چون واقعا
ارزش دوباره دیدن رو داره.
8.5/10
--
Days of Wine and Roses
1962
داستان آشنایی مرد و زنی با هم، عشقی که بهم پیدا میکنن و اعتیاد به
مشـــروبی که از راه میرسه و به مشکلی در زندگی اونا تبدیل میشه ...
داستان خیلی خوبی داشت و در کنار داستان، مسلما بهترین نکته این فیلم، بازی
جک لمون بود و خوشحالم که دلیل رفتنم به سراغ فیلم، جواب داد و بازی خوبی
رو از لمون دیدم. چند صحنه تاپ و دیدنی ازش تو فیلم دیدم که واقعا دوست
داشتم .. درگیریهای کارکتر جو با مشــروب و حالتهای مختلفی که بهش دست
میداد، به شکل بینقصی اجرا شده بود و لمون خیلی خوب از پس به تصویر کشیدن
یه مرد معتاد و احساساتی که باهاش درگیر شده، بر اومده بود. از طرف دیگه،
بازی خوب لی رمیک باعث شده بود صحنههای بین دو کارکتر اصلی دیدنی بشه.
فضای کلاسیک فیلم کمی بعضی از جاهای فیلم کسل کننده میشد ولی روی هم رفته
اونقدرا بیننده رو از فیلم دور نمیکرد و بازم نکتههای مثبت دیگهای از راه
میرسیدن که باعث شد کار رو راحت تا آخر ببینم.
7/10
--
Autoreiji | Outrage
2010
کیتانو دوباره یاکوزا رو به تصویر میکشه .. اینبار داستان و حالت به تصویر
کشیده شدن فضای مافیایی گروهها حالت کُلی تری داشت و به نظر من خیلی خوب
تونسته بود ارتباط رهبرهای مختلف مافیایی با هم رو به تصویر بکشه. اینکه
چطور با هم تبادلهای مختلف رو انجام میدن و وقتی به مشکلی با هم برخورد
میکنن، چطور با اون مسائل دست و پنجه نرم میکنند. کارکترهایی که از یه
زیردست ساده به رده بالاتر ارتقا داده میشن، کارکترهای فرعی که مثل اکثر
کارهای کیتانو پرداخت خیلی خوبی دارن و جزییات قابل توجهی رو میشه تو اون
کارکترها دید. خشونت فیلم هم به شکلی هست که فضا یاکوزایی رو باور پذیرتر
میکنه، خصوصا کارکترهای رئیس یاکوزا و بی رحمی که از خودشون نشون میدن و در
کنار اون بی رحمی ها، سیاستی که در اجرای امور مورد نظرشون دارن، به بهتر
شدن روند داستان کمک خوبی میکنه. روی هم رفته، فیلم هم بازیگری و هم
کارگردانی خوبی داشت ولی به نظر من، پتانسیلی که کیتانو تو کارهای هنری و
ژانری دیگه میتونه از خودش نشون بده، خیلی بالاتره و به نظر من میتونست به
جای ساختن شماره 2 ـی واسه این فیلم تو سال 2012 ، به سراغ یه کار تازه و
خلاقانه بره .. بهرحال، فیلم اینقدر خوب بود که به سراغ شماره 2 ـش هم میرم
.. امیدوارم اونم جالب باشه.
7/10
--
Inherit The Wind
1960
فقط بخاطر جین کلی به سراغ فیلم رفتم ولی در حین دیدن فیلم واقعا نکات مثبت
زیادی رو تو فیلم دیدم. داستان در مورد معلمی ـه که به خاطر درس دادن
نظریه داروین دستگیر و دادگاهی میشه. مردم دین داری که به شدت از این کار
معلم عصبانی هستن و انتظار بدترین برخوردو با اون دارن. بدون هیچ دلیل
خاصی، انتظار نداشتم که کارکترهای دین دار فیلم به شکل بدی به تصویر کشیده
بشن ولی وقتی موضوع "آزادی بیان" در مقابل جبهه کسایی که موافق با مجازات
معلم داستان قرار میدادم، حق رو میشد به معلم داستان داد و مسلما کسی که تو
این داستان قربانی به تصویر کشیده شد، معلم داستان بود. فضای دادگاهی فیلم
عالی بود .. ادعاها و دفاعیههای دو طرف و اینکه چه شاهدهایی رو میشد و
چطور روند دادگاه به جلو حرکت میکرد، همه و همه جز نکات مثبت فیلم بودن.
فیلم از لحاظ بازیگری چیزی کم نداشت. اول از جین کلی شروع میکنم و میگم که
نقش اونقدری که دوست داشتم، پررنگ نبود ولی وقتی به تصویر کشیده میشد، تو
یه قالب غیر موزیکال خوب عمل کرده بود. انتظاراتی که از دیدن جین کلی تو یه
فیلم غیرموزیکال داشتم، برآورده شد. اما نقطه اوج بازیگری فیلم به دست دو
نفر بود؛ یکی اسپنسر تریسی و یکی فردریک مارچ .. تقابل این دو نفر و
صحنههای بینشون جز مهمترین صحنههای فیلم بود و مکالمههای دادگاهی این
دو کارکتر دیدنی بود.
7.8/10
--
The Lone Ranger
2013
اونقدر نظرات منفی راجع به فیلم خونده بودم که آماده بودم با یه فیلم بد
روبرو بشم ولی خُب، اونقدر هم بد نبود. یه فیلم خوب که از قبل میدونستم
قراره روی هنرنمایی جانی دپ جلو بره و همینطور هم بود؛ جانی دپ چند صحنه
جالب و "جانی دپ ـی" داشت و با اون گریم و تو این نقش متفاوت خوب بازی کرده
بود و یه ذره کوچولو از خاطرات لذت بازیگری که قبل از این فیلم با دیدن
بازی جانی دپ بهم دست میداد، زنده شد. فضای داستانی هم حس ماجراجویی مناسبی
داشت اما روی هم رفته که بهش نگاه میکنم، حس میکنم یه چیزی تو این بین کم
بود و بخاطر همین فیلم بعضی جاها یه مقدار خسته کننده شده بود. به نظر من
اگه کمی مدت زمان فیلم کمتر میشد و یه خورده داستان سریع تر پیش میرفت،
میتونست ذهنیت بهتری به بیننده منتقل کنه.
6/10
--
Blue Is the Wa//rmest Col//or
2013
خیلی خوب بود .. فضای رمنسش خیلی برام کشش داشت. یکی از چیزایی که بعد از
دیدن فیلم تو ذهنم بود و فکر میکردم کمتر بودنش باعث بهتر شدن فیلم میشد،
صحنههای #$@ ـش بود که کمی زیادی کش داده شده بودن. ولی بجز اون،
صحنههای احساسی و عاطفی فیلم سطح خیلی خوبی داشت و فرضا پرداخت اولیه
شروع رمنس داستان رو واقعا دوست داشتم .. بهتر از این نمیشد.
7.5/10
Frozen
2013
قطعات موزیکالش رو دوست داشتم! بقیه کار برام معمولی بود و اصلا اون چیزی
که دوست داشتم، نبود. داستان رو دوست نداشتم، کمدی زیادی ساده بود، طراحی
کارکترها منو جذب نکرد و ... کلا نتونستم وارد فضاش بشم.
6/10
American Hustle
2013
داستان خوب بود و کشش خوبی داشت. بیشترین چیزی که تو این فیلم توجه منو به
خودش جلب کرد و تو صحنههای مختلف، اونو بررسی میکردم، بازیگری فیلم بود.
بهترین بازیگر فیلم واسه من، Christian Bale بود، عالی کار کرده بود .. از
بین دو بازیگر زن هم Adams رو خیلی بیشتر از Lawrence دوست داشتم .. بهتر
بازی کرده بود. پایانبندی هم به اندازه کافی خوب بود و تونست انتظارات
منو برآورده کنه.
7.4/10
--
The Hobbit: The Desolation of Smaug
2013
عالی بود. به نظر من بهتر از شماره یک بود و مکالمههای اسماگ با بیلبو فوق
العاده بود. یه کلیفهنگر جالب انگیز هم داشت که روند ادامه فیلم و چشم
انتظار بودن برای دیدن فیلم بعدی سری رو هیجان انگیز میکنه. واقعا منتظر
دیدن ادامه داستانم.
8/10
The Wolf of Wall Street
2013
واقعا دیکاپریو با بازی خودش در این فیلم منو تحت تاثیر قرار داد اما از
اونجایی که جدیدا بعد از دیدن سریال True Detective به بازی McConaughey
علاقه زیادی پیدا کردم (ایمان پیدا کردم!) و هنوز Dallas Buyers Club
رو ندیدم، منتظر میمونم و بعد از دیدن اون فیلم، مقایسههای ذهنی خودم رو
انجام میدم. خود فیلم واقعا خوب بود و حتی برای اولین بار تونستم با Jonah
Hill و بازی ـش کنار بیام (که واسه من یه نکته خیلی مثبت ـه!) بعلاوه
اینکه، در عین طولانی بودن فیلم، به هیچ وجه خسته کننده نشد و خیلی خوب
تونسته بودن داستان رو به تصویر بکشند.
8.2/10
The Secret Life of Walter Mitty
2013
کُل فیلم حس خیلی خوبی داشت و واقعا از دیدن ـش لذت بردم. استیلر هم کمی
متفاوت ظاهر شده بود که جای دیدن داشت. یکی از نکات قوت فیلم، مناظری بود
که درش نشون داده میشد که به نظر من خیلی جالب و دیدنی بودن.
7/10
l 12 Years a Slave
2013
خیلی خوب بود. Ejiofor بازی جالبی داشت و در کنارش از بازی Fassbender هم
خیلی خوشم اومد .. خیلی مسلط و خوب ظاهر شده بود. پایان بندی هم سطح خوبی
داشت و راضی بودم.
7.1/10
Anchorman 2: The Legend Continues
2013
خُب، به اندازه شماره یک خوب نبود ولی باز هم Anchorman بود و باز هم Ron
Burgundy بود که داشت اخبار رو برای بینندهها میخوند. کلا تیم خبری ـشون
رو دوست دارم و حس کمدی باحالی درون فیلم نهفته ست. شاید تو این فیلم بیشتر
از شماره یک با کارکتری که Steve Carell بازی میکرد (Brick) مشکل داشتم،
گاهی زیاد از حد Brick میشد! اما Rudd ، Ferrell ، Marsden عالی بودن و
بازی ـشون رو دوست داشتم. داستان هم مثل فیلم اول، هم عجیب و غریب بود و هم
خنده دار.
7.2/10
++
--
Dallas Buyers Club |IMDb
2013
واقعا انتظاراتم در مورد دیدن یه بازی خیلی خوب از مک کاناهی بر آورده شد و
خیلی کارشو تو این فیلم دوست داشتم. حس واقعگرایانهای جالبی درون
بازیگری ـش بود و خصوصا یکی دو جا و تو صحنههای خاصی از فیلم حسابی جذب
استایل جالب بازیگری مک کاناهی شدم. نمیتونم همین حرف رو در مورد جرد لتو
تکرار کنم چون با اینکه مکمل نسبتا خوبی برای مک کاناهی بود ولی روی هم
رفته آنچنان تحت تاثیر بازی ـش قرار نگرفتم و فکر میکردم میشد بهتر از
اینها این نقش رو به تصویر کشید. داستان فیلم هم خیلی خوب بود و درگیریهای
کارکتر ران با مشکلات ـش کشش خوبی داشت، کارکترهای فرعی هم خوب به چشم می
اومدن و پایان بندی هم جز نکات مثبت فیلم برای من بود.
اما حالا تنها امیدواری که دوست دارم داشته باشم اینه که، مک کاناهی این
روندی که شروع کرده رو ادامه بده. دوباره به سمت فیلمهای معمولی برنگرده و
کارهایی در سطح سریال True Detective یا حتی نقش کوچیک ـش تو فیلم The Wolf of Wall Street
که نقش خیلی جالبی بود، انجام بده. باید منتظر دیدن ادامه کارنامه ش باشیم
.. انتظارات من در مورد دیدن ادامه کارهای این بازیگر بالا رفته.
7.8/10
--
Inside Llewyn Davis | IMDb
2013
تا الان که چند روز از دیدن این فیلم میگذره، هنوز یک جمله رو درون ذهنم
دارم تکرار میکنم : "کاش پایان بندی بهتری داشت" .. فیلم خیلی خوبی بود و
از لحاظ موسیقی سطح جالب توجهای رو داشت. اکثر ترکهای موسیقی بومی (folk)
که درون فیلم اجرا شد و به صورت موسیقی متن پخش شد رو واقعا دوست داشتم و
حال و هوای کارکتر اول فیلم خیلی به فضای موسیقی متن نزدیک بود. صحنههای
ریز خاصی هم درون فیلم بود که به نظر من جز نکات مثبت فیلم بود .. مثل صحنه
دنبال کردن گربه، همراه شدن با گربه تو مترو و کُلی صحنه متفاوت روبرویی
کارکترها با هم که توی ذهنم باقی مونده. اما خُب .. هر چقدر که از روند
پیشروی راضی بودم، آنچنان دل خوشی از پایان بندی فیلم و شکلی که به انتها
رسیدیم، ندارم و حس میکنم میشد بهتر از اینها اونو به پایان برسونن.
در بین بازیگرهای فیلم جدا از بازی خیلی خوب Carey Mulligan که انتظارش رو
داشتم، Oscar Isaac هم در نقش خواننده و نوازنده اول داستان خوب کار کرده
بود و میمیک لازم برای تبدیل شدن به یک کارکتر اول تو چنین فیلمی رو داشت.
بقیه بازیگرها به نظر مناسب میرسیدن و آنچنان ضعف خاصی رو تو تیم بازیگری
ندیدم. نقشهای محاوری ای کمی خوب به چشم میان و نکته مثبتی ـه.
7/10
--
7.5/10
--
The King of Marvin Gardens | IMDb
1972
داستان : دیوید (نیکلسون) ، مجری برنامه رادیویی
ـه و بعد از مدتها دوری از برادر کلاهبردارش به اون میرسه. با نقشه جیسون
(بروس درن) برای کلاهبرداری وارد آتلانتیک سیتی میشن. دیوید باوری به
نقشه کلاهبرداری جیسون نداره و ...
قبل از دیدن فیلم، با دیدن اسم کارگردان و البته حضور نیکلسون که دلیل
رفتنم به سراغ فیلم بود، خیلی به این فیلم امیدوار شدم. Bob Rafelson دو
سال قبل از کارگردانی این فیلم، Five Easy Pieces
رو کارگردانی کرده بود که یکی از فیلمهای موردعلاقه من از جک بوده و هست و
خُب، با وجود فاصله 2 ساله مابین دو فیلم و اینکه قرار بود یک همکاری دیگه
بین این کارگردان و بازیگر رو ببینم، کمی انتظاراتم بالا رفت. اما ...
شاید بتونم بهترین صحنه فیلم رو سکانس شروع فیلم بدونم .. جایی که مونولوگ
زیبایی رو از نیکلسون میبینیم .. در حالی که تصویر به روی صورت اون زوم
شده، مردی که با شنوندگان رادیویی خودش گفتگو میکنه، رو به دوربین با ما
صحبت میکنه و واقعا کارش تو اون صحنه رو دوست داشتم. بعد از دیدن این صحنه،
خودم برای دیدن ادامه جذابی برای این شروع خوب آماده کردم اما مابقی فیلم،
متاسفانه اونقدری که دوست داشتم خوب نبود و کسل کنندگی خاصی تو فضای فیلم
موج میزد .. بیننده حس میکنه خیلی از صحنههای فیلم رو میشه حذف کرد و باز
هم آسیبی به فیلم نمیرسه، صحنههای کش دار بی دلیل و بازیگری معمولی از تیم
بازیگری فیلم (البته به نسبت بقیه نقاط ضعف، این مورد بهتر بود) ، موسیقی
متن اصلا وجود نداشت و ... روی هم رفته اصلا چیزی که فکر میکردم نبود.
5.5/10
--
Sakasama no Patema | MAL
2013
عالی بود. چه خلاقیت زیبایی درون ایده این انیمه نهفته
بود. از همون اولین لحظات که با سوژه داستانی انیمه مواجه شدم، ناخودآگاه
مجذوب فضای انیمه شدم و تا آخر از دیدن اون لذت بردم. کافی بود سناریوی
"چی میشد اگه ... " رو توی ذهن خودم مرور کنم و با خودم تصور کنم که من تو
چنین شرایطی چه احساسی پیدا میکنم! این انیمه با موفقیت تونسته احساس
روبرویی با دنیایی وارونه رو به تصویر بکشه و به راحتی میتونه بیننده رو
غرق در تازگی خودش کنه. حرکات دوربین، از رو به وارو چرخیدن دوربین، عوض
شدن زاویه دید کارکتری از پاتما به ایجی (کارکترهای اصلی انیمه) ، یکی از
لحظات موردعلاقه من تو طول این انیمه بود. حس علمی تخیلی درون انیمه
دلچسبی خاصی داشت اما اونقدرها پیچیده نبود .. به راحتی میشد باهاش همراه
شد و بدون شنیدن توضیحات طومار وار در مورد وارونگی جاذبه، با پیشروی
داستان همراه شد و به مرور زمان درک بهتری از داستان پیدا کرد. ترس از
رهایی درون آسمان بی انتها و شکلی که این ترس درون انیمه به تصویر کشیده
شد، خیلی خوب بود و وقتی از زاویه دید یکی از جاذبهها به اون منظره نگاه
میکنیم، میشه اون ترس رو به راحتی حس کرد.
کارکترها خیلی خوب بودن .. هم کارکترهای مثبت انیمه، پاتما، ایچی و هم
کارکترهای منفی داستان خصوصا اون شخصیت منفی اول که نگاه خبیثت و شیطانی
جالبی داشت و بعضی از صحنهها توجه منو به خودش جلب کرد. دوبلورها خیلی خوب
بودن. سوپرایز من از کم کار بودن دوبلور کارکتر پاتما یعنی Fujii Yukiyo
بود. واقعا صدای عالی ای داشت و امیدوارم تو آینده باز هم صداشو بشنوم.
موسیقی درخور کار بود و لحظات احساسی و هیجانی کار با وجود یه موسیقی خوب،
دیدنی شده بودن و جز نکات مثبت انیمه بود. خصوصا موسیقی پایانی، حسابی به
پایان بندی میخورد و به نظر من از لحاظ موسیقی متن هم امتیاز مثبتی رو
دریافت میکنه.
روی هم رفته، واقعا از دیدنش راضی بودم و خلاقیتی که درون ایده این انیمه
بود رو دوست داشتم. اگه یک سری انیمهای با برداشت داستانی با شباهت به این
موضوع ساخته بشه، با هیجان تمام به سراغ دیدنش میرم چون پتانسیل پرداخت
خیلی خوبی رو داره و میشه به راحتی لحظاتی زیبایی رو با این موضوع
جاذبههای وارونه خلق کرد.
8.5/10
--
Star Trek III The Search For Spock | IMDb
1984
داستانی برای پیدا کردن یک دوست؛ داستان فیلم دقیقا بعد از پایان شماره 2
در این فیلم ادامه پیدا میکنه و کاپیتان کرک بهمراه خدمه خودش در سفینه
فضایی به دنبال جستجویی برای پیدا کردن اسپاک حرکت میکنند. در نگاه اول
ماجراجویی جذابی به نظر میرسید و همینطور هم شد؛ فیلم خوبی بود .. در
مقایسه با فیلم قبل کمی متفاوت بود و به سبک دیگهای خوب بود .. همچنان حس و
حال خوب سری رو داشت. حتی از عنوان فیلم هم مشخص بود که قراره اسپاک رو
نبینیم و یا اگه میبینیم، خیلی کمتر از فیلمهای قبلی خواهد بود. خُب، این
به نظر من از طرفی نقطه ضعفی برای فیلم محسوب میشد، کارکتر اسپاک واقعا
برام جذاب ـه ولی چون کُل محتوای داستانی مرتبط با این کارکتر بود، سعی
کردم با دید دیگهای به فیلم نگاه کنم و از پیشروی داستان و لحظه لحظه
رسیدن به اسپاک لذت ببرم.
همونطور که فکر میکردم، موسیقی رفته رفته داره جلوه بهتری پیدا میکنه و
خصوصا تو این شماره به نظر من پرداخت مناسبی داشت و جز نکات مثبت فیلم
محسوب میشه. بازیگری خدمه هم در سطح خوبی بود و چیز خاصی از لحاظ بازیگری
منو اذیت نکرد. قبل از دیدن فیلم نمیدونستم درباره Klingon های این فیلم چی
فکر کنم ولی وقتی وارد فیلم شدم و اونا رو دیدم، صحنههای درگیری اونا با
کرک و مکالمههاشون برام جالب بود و به نظر من خوب تونستن حضور خودشون در
داستان فیلم پررنگ کنند. در نهایت، لحظات پایانی فیلم رو هم واقعا دوست
داشتم و به نظر من پایانبندی به شکل زیبایی جلو برده شد.
7.5/10
--
Ironweed | IMDb
1987
تصور اینکه قراره تو این فیلم روبرویی
جک نیکلسون و تام ویتس رو ببینم، منو ذوق زده میکرد. جک نیکلسون مدت زمان
زیادی ـه که بازیگر محبوب من بوده و کارهای زیادی رو ازش دیدم و از هر
کدوم از فیلمهاش به نحوی لذت بردم. گاهی حتی اگه فیلم بد بوده باشه، از
تجربه دیدن جک تو یک فیلم متفاوت خوشحال بودم و حالا قرار بود در مقابل
تام ویتس قرار بگیره؛ کسی که مدت زمان زیادی نیست که اونو شناختم و با
کارکترش آشنا شدم ولی سبک موسیقی و خوانندگی اونو واقعا دوست داشتم و دارم
... کارکتری که روی صحنه کنسرتهاش داره، جذاب ـه و تو همین مدت زمان
کوتاه، به راحتی تونستم به این موضوع پی ببرم که اون یک هنرمند به تمام
معناست. این اولین کار سینمایی بود که از تام ویتس میدیدم و یا بهتر بگم،
وقتی کارهای قبلی ـش رو می دیدم (The Book of Eli ، Dracula) ، به دلیل نا
آشنا بودنم باهاش، نمیتونستم تو گوشههای تصاویر اونو بشناسم و انتظاری
ازش داشته باشم. نکته جالب در مورد این فیلم این بود که، فضای فیلم با
شباهت به فضای آهنگهای ویتس بود و به طرز عجیبی میشد کارکتر تام ویتس رو
به آهنگهایی که با اون صدای خشن خودش میخونه، با شباهت دونست. اینجا هم
در نقش یک ولگردی با صدای زبر و زخمت و سختی کشیده پا به دنیای فیلم
میذاره و ما رو با خودش آشنا میکنه. دنیای ولگردهای بی خانمان و روزهایی
که به سختی به شب میرسونن، خاطراتی که مرور میشه، لحظاتی که حسرتش به دل
کارکترهای ما باقی مونده، خیالاتی که به سر یک مشت ولگرد خیابونی وارد
میشه و ...
فیلم خیلی خوب تونسته بود این محیط دردناک رو به تصویر بکشه و به نظر من
شکل پیشروی داستان و حرکت به سمت پایانبندی کاملا راضی کننده بود اما راضی
کننده تر، بازیگری فیلم بود که هر سه بازیگر اصلی، تونستن انتظارات من رو
برآورده کنن. جک، تام و مریل استریپ .. هر کدوم به شکلی عالی بودن. داستان،
داستان غمیگینی ـه و از همون شروع میشه به این نکته پی برد که قراره نیست
در طول دیدن این فیلم لبخندی بزنیم ولی احساس همدردی چیزی ـه که به راحتی
میشه بهش رسید و با هر کدوم از این ولگردها میشه به نحوی همدردی کرد و
مشکلات اونا رو به چشم دید. فیلم دیالوگهای خیلی خوبی داره و مثل همیشه
نیکلسون چندتا صحنه رو با تبحر خودش در دیالوگگویی دیدنی کرده بود. جمله
موردعلاقه من که اسپویلر خاصی هم نداره، "Goddamn dead men, traveling
around together" هست که واقعا تو فضای فیلم جلوه خاصی به کارکتر فرانسیس
میداد و میشد از اتفاقاتی که داره در درونش میافته، باخبر شد.
بعد از دیدن این فیلم و بازی تام ویتس، خیلی به سمت دیدن فیلم Down By Law و
یا The Imaginarium Of Doctor Parnassus متمایل شدم. تام ویتیس رو بخاطر
آلبومهای موسیقی ـش دوست دارم ولی حالا وقت ـشه که کارهای سینمایی ـش رو
هم ببینم و امیدوارم اون تعداد فیلمی که ازش قراره ببینم، تجربه خوبی واسم
باشند. Ironweed که مسلما اینطور بود و تونستم از دیدنش حسابی لذت ببرم.
8/10
+ نمایی از تام ویتس و جک نیکلسون در فیلم :
قبلا به صورت اتفاقی Remake فیلم رو دیده بودم و حالا بازم به صورت اتفاقی ورژن اصلی فیلم رو دیدم که تجربه جالبی بود.
اینبار به جای استیو مارتین به عنوان کلاهبردار ساده، مارلون براندو ایفای
نقش میکرد که واقعا خوب بازی کرده بود. نکته جالبی که بعد از دیدن فیلم بهش
پی بردم اینه که، هر دو ورژن فیلم رو واقعا دوست دارم و حتی بازیها رو
نزدیک بهم میدونم. البته براندو مسلما بهتر از مارتین بود و جلوه دیگهای
به کارکتر فردی داده بود ولی بجز این یک مورد، کار بقیه بازیگرها جالبتوجه
بود. ضمن اینکه فضای ورژن اصلی حالت کلاسیک خیلی خوبی هم داشت که به لذت
بردن بیشتر از فیلم کمک میکرد. براندو به عنوان یک کلاهبردار و اداهایی که
واسه جلب توجه قربانیهاش از خودش در میاورد جز بهترین قسمتهای فیلم بود.
برخلاف Dirty Rotten Scoundrels که بیننده حس میکنه تقسیم نقش بین استیو
مارتین و مایکل کین مساوی ــه، اینجا کاملا مشخصه که نقش براندو نقش
پررنگتری ــه. دیوید نایوین هم در نقش یه جنتلمن انگلیسی و کلاهبردار بزرگ
تقابل جالبی با براندو داشت. روی هم رفته فیلم سرگرمکننده و خیلی خوبی
بود.
7.5/10
--
Airplane
1980
کمدی خیلی خوبی بود. کاملا حس نزدیکی به سری فیلم های Nak|ed gun داشت؛ به
نظر من، جنس کمدیشون بهم شباهت زیادی داشت. چون اون سری فیلمها رو دوست
داشتم، اینم واسم جالب بود و البته، مسلما بودن Leslie Nielsen تو فیلم هم
تاثیر زیادی روی این شبیه شدن داشت و خیلی بازی خوبی داشت. صحنههای کمدی
عجیب زیادی داشت و واقعا بعضیاش واسم سوپرایز کننده بودن .. داستان فیلم
هم هرچی جلوتر میرفت بهتر میشد؛ یه سفر هواپیمایی پر از خنده و درهم برهم!
7.5/10
--
The Great Gatsby
2013
تجربه خیلی جالبی رو با این فیلم پشت سر گذاشتم؛ شروع فیلم و 20 دقیقه اول
فیلم به حدی برام کشدار بود که تصمیم داشتم از دیدنش منصرف بشم. صحنههای
خیلی کشدار بودن و راویگری مگوایر اصلا کمکی به بهتر شدن قضیه و روون
کردن فضای فیلم نکرده بود. اما همه چیز با وارد شدن کارکتر گتسبی، مردی که
مرکز توجه این فیلم بود، از این رو به اون رو شد. دیکاپریو بار دیگه ثابت
کرد که یه بازیگر عالی ــه و ارزشهای بالایی به عنوان یک بازیگر داره.
لحظهای که کارکتر گتسبی، کارکتر محوری این فیلم با بازی لئو وارد صحنه شد،
تمام بینندههایی که تا اینجای کار به عمق کسالت وارد شده بودن رو از جای
خودشون نیم خیز کرد. واقعا از اون صحنه به بعد نظر من کاملا نسبت به فیلم
برگشت و ذهنیتم لحظه به لحظه و با روند پیشروی داستان نسبت به فیلم بهتر و
بهتر شد.
موسیقی کار خیلی خوب بیننده رو وارد فضای عاشقانه، درام و حتی به نظر من،
گاهی مرموز فیلم میکرد. Chemistry بین لئو و کری واقعا خوب بود؛ (خیلی برام
عجیب بود که بعضیا این موضوع و نبودنش رو مُشکل اصلی فیلم میدونستن!) رمنس
بین اون دو کارکتر واقعا باورپذیر شده بود و با اینکه همیشه نظر رو به
منفی نسبت به مگوایر داشتم و زیاد طرفدار بازیگریش نیستم، ولی نمیتونم خوب
بودن اونو به عنوان یه مرد میانی تو این فیلم انکار کنم. نیمه دوم فیلم از
نظر داستانی واقعا عالی بود و به راحتی نیمه اول رو جبران کرد؛ اتفاقات
زیادی رخ داد و خیلی از جلوههای تصویری فیلم و نحو به تصویر کشیدن اون
اتفاقات رو واقعا دوست داشتم. یه نکته که معمولا در حین دیدن فیلمها کم
توجه منو به خودش جلب میکنه، تیتراژ پایانی و آخرین تراکی ـه که بعد از
تموم شدن فیلم ما رو وارد تیتراژ کار میکنه. وقتی پایان بندی فیلم که عالی
بود رو دیدم و بعد از صحنه آخر، با تیتراژ و اون موسیقی همراه شدم واقعا
لذت پایانبندی فیلم رو چندبرابر کرد. روی هم رفته انتظاراتم از دیدن این
فیلم برآورده شد؛ داستان جذاب بود، موسیقی درخور فیلم بود، پایان بندی بهتر
از این نمیشد، دیکاپریو عالی بود و با این بازی خوبش، دوباره به سمتی
میره که حقش خورده بشه، مولیگان خیلی خوب بود و یک دیزی دلربا رو به تصویر
کشیده بود، مگوایر میتونه در آینده شانسی در ذهن من داشته باشه و .. شاید
منم تو ذهن خودم بقیه رو Old sport صدا بزنم! 3:
8/10
--
7.5/10
--
Blood and Bones
2004
سرگذشت تلخ خانوادهای ژاپنی که از بودن مرد غیرقابل تحملی به عنوان "پدر"
رنج میبرن و گذر سالها و جهنمی که اون پدر برای خانوادهش میسازه.
فوقالعاده بود؛ از اونجایی که کار، کارگردانی شده توسط کیتانو نبود،
انتظار داشتم که چیزای متفاوتی ببینم و همین اتفاق هم افتاد. مشخص بود که
کارگردان از قواعد خاصی برای ساخت فیلم و پیش بردن داستان استفاده کرده در
صورتی که تو فیلمهای کیتانو قاعده و روند قابلپیشبینی جلوی روی بیننده
قرار نداره و به قولی از قواعد "کیتانویی" استفاده میکنه. البته هم استفاده
از قاعده و هم استفاده نکردن از اون میتونه نقطه مثبت تلقی بشه. تفاوت
عمدهای که این کار یویچی سای، کارگردان فیلم با فیلمهای کیتانو داشت،
استفاده از موسیقی زیاد تو فیلم بود. موسیقی که تماما حالت درام و
غمانگیزی داشت و به فضای ناراحتکننده فیلم، حس و عمق بیشتری رو منتقل
میکرد. خشونت نشون داده شده علیه زنها تو فیلم یه مقدار سطحش بالاست و روی
هم رفته میتونم سطح خشونت کُل فیلم رو بالا بدونم اما اون صحنههای خشن
باعث لکهدار کردن صحنههای احساسی و تاثیرگذار فیلم نشده و با خوب به
تصویر کشیده شدهنشون، صحنههای موردنظر رو حتی بهتر هم کرده.
کار بازیگری فیلم شاید جز بینقصترینها باشه؛ من همیشه از بازی کیتانو
تعریف میکنم و گاهی حس میکنم که دیگه دارم زیادی ازش تعریف میکنم. بهرحال
تو این فیلم هم خیلی خیلی عالی بود، حتی به نظر من جز تاپ 3 ــه بازیگری
کیتانو بود. تسلط بالایی به نقشش داشت و کارکتر پدر و خشونتی که داشت،
بیتفاوتی که نسبت به اطرافیانش داشت، به نحو عالی توسط کیتانو به نمایش
کشیده شده بود. شاید نقصی که بشه به کیتانو گرفت این باشه که، مقداری نقشش
به بعضی از نقشهای دیگهش نزدیکه اما نمیشه از تکامل و حق زیاد اون در
بهتر کردن فیلم گذشت. بجز کیتانو، بقیه بازیگرا هم خیلی خوب بود. میشه گفت
فیلم 2 راوی داشت. یکی پسر کیم، ماسائو که کلا روایت داستان رو به عهده
داشت و هرازچندگاهی دیالوگهای راویگریش رو میشنیدیم و یکی، پدر خانواده
که با اعمال و رفتارش در مقابل اعضای خانوادهش داستان رو به جلو هُل میداد
و با کارهای خودش فیلم رو روایت میکرد. روی هم رفته، پیشروی داستان کاملا
تو طول فیلم کشش خودشو حفظ کرد و پایانبندی هم خیلی خوب بود و ارزش دیدن
رو واقعا داشت.
8/10
--
The Triplets of Belleville
2003
انیمیشن متفاوت، عجیب و جالبی بود. همیشه فکر خوبی ــه که وقتی قراره
انیمیشن و فیلم کمدیالوگی ساخته بشه، از موسیقی متن جذاب درش استفاده بشه؛
اینجا هم به نحو عالی این نکته در نظر گرفته شده و به راحتی میشه گفت که
موسیقی متن انیمیشن جز نقاط مثبتش بود. درکنار موسیقی، سبک انیمیشن و
حالتِ عجیبش کشش خوبی داشت و داستان هم خوب و قابل دنبال کردن بود. حس
میکنم از اون انیمیشنهاییه که هر کسی رو جذب خودش نمیکنه و ممکنه خیلیها
نتونن باهاش کنار بیان ... ولی بهرحال من که ازش خوشم اومد.
7/10
--
Memories of Matsuko
2006
تراژدی موزیکالی از زندگی دختری به نام ماتسوکو که رویای داشتن یه دنیای
فانتزی و زیبا رو داره ولی در عوض دنیای حقیقی کوچکترین رحمی به اون نداره و
تلخی خودش رو به طرز وحشتناکی به چهره ماتسوکو میپاشه. عالی بود فیلم؛
انتظار نداشتم با چنین چیزی روبرو بشم، موزیکالترین فیلم ژاپنی بود که تا
بحال دیدم و واقعا از لحاظ موزیکال سطح خیلی خوبی داشت. سکانسهای موزیکال
با تاریکی داستان قاطی شده بود و تلفیق فانتزیها، تخیلات ماتسوکو و تلخی
داستان به طرز عجیبی دیدنی شده بود. وقتی به سکانسهای موزیکال میرسیدیم،
از افکتهای سادهای مثل پرواز پرندههای انیمیشنی یا گُل و محیط شاد در
کنار کارکترهای فیلم تو بدترین شرایطشون استفاده شده بود و تصویر عجیبی
روی جلوی چشم بیننده قرار میداد. فضای فیلم تازگی و تفاوت جذابی داشت و
اصلا خسته کننده نبود، موسیقی، بازیگری و حتی گاهی نحوه تغییر سکانس به
سکانسهای بعدی توجهم رو به خودش جلب میکرد و جالب بودن. روی هم رفته واقعا
فیلم خوبی بود و اگه به سینمای ژاپن علاقه دارید، به نظر من این فیلم، یه
Must see محسوب میشه.
8/10
--
Carnal Knowledge
1971
داستان دو دوست و روابط مختلفی که با زنهای متفاوت دارن. داستان ساده بود و
چیزفوقالعاده عجیبی نداشت اما پرداخت بعضی از صحنههای فیلم و بازیِ
بازیگرای اون صحنهها خیلی خوب به چشم می اومد. جک نیکلسون مثل همیشه خوب
کار کرده بود ولی چیزی که در کنار جک نیکسلون تو این فیلم توجه منو به خودش
جلب کرد، بازی خیلی خوب و تسلط بالای آن مارگارت بود. سکانسهایی که با
نیکلسون داشت رو واقعا میشه بهترین قسمتهای این فیلم دونست و دیالوگها و
فضای صحنههای بینشون جذابیت بالایی داشت. جالب اینکه یکی از صحنههای بین
نیکلسون و مارگارت یکهفته فیلمبرداریش طول کشیده اما خوب وقتی به صحنه
نگاه کنید، واقعا درک میکنید که چقدر خوب از آب در اومده و نتیجهای که ازش
انتظار داشتن، به دست اومده.
7.5/10
--
We’re The Millers
2013
داستان یه عده آدم که بخاطر معامله و انتقال موادمخدر از مکزیک به آمریکا
به قالبِ یه خانواده قلابی فرو میرن و سفر عجیبی رو شروع میکنن.
کمدی جالبی بود، بهتر از اونی بود که انتظارشو داشتم و صرفا به عنوان یه
فیلم سرگرمکننده واقعا خوب از آب در اومده. مسیر سفر و توجاده بودن
کارکترها و اتفاقای مختلفی که در حین اون سفر براشون میافته، مهمترین
نکات فیلم بودن. به نظر من آنیستون تو این فیلم نسبت بقیه کارای کمدی این
چندسالش بهتر کار کرده و درکنارش بقیه بازیگرا هم بخاطر موقعیتهای جالب و
خندهداری که توش قرار میگرفتن، توجه بیننده رو به خودشون جلب میکنن. روی
هم رفته قبل از دیدن فیلم، با دیدن لیست بازیگرا و خلاصه داستان، انتظار
یه کمدی معمولی و تا حدود زیادی خستهکننده رو داشتم ولی خوشبختانه این
اتفاق نیافتاد و به نظرم کمدی خیلی خوبی بود.
7/10
--