My Movie Challenge - 04 - Arthur the King - 2024
تاریخ تماشا : 1403/02/25
ساعت تماشا : 07:00 الی 10:00
تو نگاه اول چیزی که روی ذهن کمی بازی کرد، انتخاب مارک والبرگ به عنوان نقش اول این فیلم بود؛ احساس کردم برای یک شخصیت شرکت کننده و فعال توی مسابقات چند جانبه یکم پیر شده باشه ولی بعد که داستان به سمت سه سال بعد و اینکه این شخص تا بحال برنده نشده پیش رفت، کمی معقول تر شد. که هدف این بوده که این شخصیت کمی مسن تر به نظر برسه و در واقع کم کم وقتشه کفشهای خودش رو آویزون کنه و حالا وقتشه بالاخره یک برد بدست بیاره. و نه، من خیلی طرفدار والبرگ نیستم. بجز فیلم Departed به خاطر نمیارم که جایی اون و حضورش رو پسندیده باشم. احساس می کنم می تونسته انتخاب های بهتری تو زمینه بازیگری داشته باشه و کمتر دنبال فیلم گیشه باشه. ولی از طرفی کمی که با شخصیت مارک آشنا بشید، متوجه میشید مارک همینه و درونش اینجوری تغذیه میشه. پس ایرادی بهش وارد نیست.
شاید تا نیمی از فیلم فلسفه حضور سگ داستان رو نمی فهمیدم و هی می گفتم «چرا مدام به این سگ کات می کنیم؟» گرچه من طرفدار سگ ها هستم و از اول هم دیدن این سگ روی پوستر و خلاصه داستان باعث شد که بخوام این فیلم رو ببینم ولی دوست داشتم سگ داستان زودتر وارد بشه تا قصه شیرین تر بشه؛ در هر صورت اومدن سگ داستان ماجرا رو قشنگ تر کرد و از حالت یک فیلم معمولی «ما باید این مسابقه رو برنده بشیم» خارج شد. چیزی که موضوع رو جالب تر می کنه، اینه که قصه بر اساس یک اتفاق واقعیه و درسته که طبق معمولا برای دراماتیک و سینمایی تر شدن یه سری جزییات عوض میشه ولی باز هم شگفتی داستان سر جای خودش باقیه که یک سگ عادی و ولگرد چطور تونسته اینقدر این گروه رو همراهی کنه.
اعضای تیم مسابقه دهنده همچین خاص و منحصر به فرد نبودن و هرچی جلوتر می رفت، حس می کردم این گروه طوری انتخاب شدن که مارک والبرگ بیشتر به چشم بیاد یا خاصیت حضور والبرگ بین این بازیگرها بیشتر خودنمایی می کنه. کاش شخصیت پردازی ها کمی قوی تر بود. حسی که شخصیت پردازی سگ داستان به من می داد خیلی قوی از هر سه نفر فرعی تیم با هم بود. این یعنی افتضاح در شخصیت پردازی. ولی باز هم اگه می خواستن زمان بیشتری رو صرف شخصیت پردازی توی ابتدای فیلم کنن، داستان خیلی کندتر میشد و به صرفه نبود. کلا اینجا هنر فیلمنامه نویسی و کارگردانی مطرح میشه که افراد خبره تری باید پشت کار قرار می گرفتن تا یک جور ظرافت بخصوص به شخصیت های فرعی می بخشیدن که اینجا رعایت نشده بود.
فیلم از لحاظ لوکیشن زیبایی های خوبی داشت و تنوع لوکیشن توی سکانس های مختلف دیدنی بود. انتخاب موسیقی هم بدک نبود و با فضای معمولی فیلم همخونی داشت. به قول یارو گفتنی Nothing spectacular و همین و بس.
روی هم رفته فیلم بیشتر دلنشینه اگه طرفدار سگ ها باشید و شخصیتتون جوری باشه که یک فیلم رو زیاد جدی نگیرید. من به شخصه، بگی نگی سرگرم شدم و لذت بردم. سعی کردم خیلی عمیق دنبال مشکلات و چیزای مورد دار فیلم نکردم و از داستان شیرینش لذت ببرم. (6/10)