M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Yama no Susume S2 - Ep 02

Yama no Susume S2 - Ep 02

خُب، این اپیزود هیناتا بخاطر حرفی که آئویی تو اپیزود قبل زده بود، تصمیم گرفت که اونو سوپرایز کنه و خواسته ـش رو برآورده کنه. بخاطر همین یکی از کوه هایی که منظره فوجی از اون پیداست رو هدف قرار داد و قرار شد با بقیه به سمت اون قله حرکت کنند. کوه میتستوگه به نظر جای سرسبز و جالبی می اومد و دیدن اینکه آئویی چقدر دلش میخواد از راز اونا سر در بیاره، بامزه بود. تیکه های ریز بامزه زیادی داشتیم، مثل تصورات کوکونا از کوه کیتا و اینکه به حالتی موزیکال فرو رفت .. یا لحظه ای که آئویی منظره کوه فوجی رو از اون فروشگاه دید، برخورد کردن با توالت عمومی، آبشار، معبد کوهستانی و ... فصل قبل هم چنین لحظات آموزشی جالبی داشتیم؛ اینکه با یک چیز سنتی و منظره ای جالب در قابل فضای انیمه آشنا بشیم ولی حالا با زیاد شدن وقت انیمه میشه بیشتر انتظار برخورد با اونا رو داشت. راستی .. جریان بشقاب پرنده هم خیلی بامزه بود .. فقط از کوکونا چنین حواس پرتی ای بر می اومد.

روی هم رفته اپیزود شیرینی بود .. جالب اینکه حتی با اینکه وقت انیمه رو زیاد کردن و از 3 دقیقه به 15 دقیقه رسیده، باز هم کُل جریان داستان در قالب یک اپیزود جا نگرفت و "این داستان ادامه دارد" رو آخر اپیزود با هم دیدیم. وقتی به راه پیش روی انیمه نگاه میکنم میبینم واقعاً لحظات خوبی در راهه .. خیلی مشتاق دیدن ادامه اپیزودهای انیمه هستم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- کوکونا در تصورات دشت پر از گلش :



- آئویی با کلاه حصیری عالی به نظر میرسه :



- قطار و حرکت به سمت کوه میتستوگه :



- جریان بشقاپ برنده و تشکر هیناتا از کوکونا :



- تصور هیناتا از سوپرایز کردن آئویی :



+

- دعا کردن کوکونا در کنار ترو ترو بوزو هم بامزه بود :



- یک شات از کائده :

Baby Steps - Episode 17

Baby Steps - Episode 17

اپیزود 16 ، ادامه مبارزه بین ماروئو و آرایا بود و لحظات سنجیدن و آنالیز زیادی رو با هم دیدیم. ماروئو رفته رفته بهتر و بهتر شد و تونست تا حدود زیادی با آریا پا به پا حرکت کنه. و حالا تو اپیزود 17 ام نوبت به تموم کردن مسابقه رسیده بود. اینبار میدونستم که مبارزه تو همین اپیزود تموم میشه ولی خُب، انتظار نداشتم همون شروع و دقایق اولیه به پایان برسه. بهرحال مبارزه با برد آرایا تموم شد .. سوپرایز شدم .. لحظه آخر لحظه خیلی جالبی بود .. جایی که آرایا با ماروئو دست داد و ازش تشکر کرد .. میشد دلیل تشکر اونو درک کرد؛ آرایا به پتانسیل بیشتر خودش پی برده بود و همه اون درک، بخاطر بازی با ماروئو و سبک پیشروی ماروئو در بازی بود. ماروئو راه زیادی رو طی کرد؛ از باختن در دور اول مسابقات پارسال به بودن در 4 نفر برتر تورنمنت پیشرفت داشت .. واقعاً کار بزرگی به نظر میرسه. اونم در مقابل بازیکن های بزرگی که در تورنمنت کاناگاوا حضور داشتن!

بعد از اون چند تا صحنه بامزه از ساکاکی و ناتسو دیدیم که یه جورایی به ای چان روحیه دادن و البته .. با ایکه سوجی آشنا شدیم؛ یک بازیکن حرفه ای و معروف که همسن ماروئو ست و قراره تو مسابقات آزاد ژاپن حضور خودشو به عنوان یک حرفه ای رسمی کنه. کارکتر جالبی به نظر میرسید و خصوصاً برخوردش با ماروئو دیدنی بود. از طرف دیگه بحث مسابقات سراسری جوانان هم پیش کشیده شد؛ مسابقاتی که ماروئو به دلیل رتبه نداشتن در زمان ثبت نام، نمیتونه شرکت کنه و باید نظاره گر مسابقات باشه. بهرحال باید ببینیم مسیر حرکت بعدی ماروئو چیه. فعلاً از پیش نمایش این بر می اومد که قراره به همراه نات چان به مسابقات آزاد ژاپن برن و بازی ایکه سوجی رو ببینن! دیدن یه مسابقه حرفه ای در فضای این انیمه خیلی جالبه .. میتونیم تفاوت فضا و سطح بازی ها رو بسنجیم! خیلی در موردش کنجکاو هستم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- لحظه ضربه آخر آرایا .. جایی که به داور خیره شدن :



- ساساکی و ناتسو در کنار ماروئو :



- ایکه سوجی .. بازیکنی که قراره بیشتر از اینها اونو ببینیم :



- ماروئو در کنار اولین مدالش :

Sword Art Online II - Ep 02

Sword Art Online II - Ep 02

واقعاً دارم از روند انیمه لذت میبرم. برخلاف نظراتی که به کند بودن انیمه اشاره دارن، تا اینجای کار به نظر من شکل پیشروی اونقدرها کند نبوده و از فضای هر اپیزود خوشم اومده. خصوصاً اپیزود چهارم و ورود کیریتو به دنیای بازی؛ آشنایی ـش با شینون خیلی ساده اتفاق افتاد و نیازی به آشنایی پیچیده هم نبود. لحظات مسابقه با اون کابوی واقعاً جالب بود .. حس گیم خیلی خوبی داشت و کیریتو خیلی باحال از سد اون کابوی عبور کرد و پول ها رو به جیب زد! به عنوان یکی از طرفدارای سری جنگ ستارگان از دیدن شمشیر لیزری خوشحال شدم و یه جور حس خاطرانگیز خاص از دیدن اون شمشیرها بهم دست داد .. خوشحالم که کیریتو اونو واسه مبارزه هاش انتخاب کرد چون حس فانتزی جذاب تری به فضای مبارزه میده. جالب این بود که شینون گفت، کسی از اینجور شمشیرها استفاده نمیکنه و برای همین در آینده حریف های کیریتو از دیدن استایل مبارزه اون سوپرایز میشن و باید منتظر دیدن لحظات مبارزه ای جالبی باشیم. راستی .. خیلی منتظر لحظه برملا شدن جنسیت کیریتو در مقابل شینون هستم! قیافه شینون دیدنی میشه!

نکات جالبی در مورد بازی فهمیدیم؛ اینکه تله پورت در دنیای GGO فقط زمانی پیش میاد که بازیکن بمیره و در محل احیا زنده بشه، برای رفتن به محل احیا تله پورت میشه. پس بجاش وسایل نقلیه رو خواهیم دید که یکی رو همین اپیزود دیدیم و به نظر من خیلی جالب بود. صحنه‌های موتور سواری شینون و کیریتو به شکل باحالی ادامه پیدا کرد، شینون انگار خیلی از این سواری لذت میبرد و اون صحنه‌ها پایان بخش خیلی خوبی واسه اپیزود بود. روی هم رفته این اپیزود حس خیلی خوبی داشت و از دنیای بازی GGO میشه انتظارات بالایی داشت. باید منتظر ادامه ماجراجویی های کیریتو و شینون باشیم و ببینیم دث گان دوباره کی پا به دنیای انیمه میذاره.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- درگیری ذهنی کیریتو واسه شبیه دختر رفتار کردن باحال بود :



- کیریتو در حال مبارزه با اون کابوی :



- Young jedi, May the Force be with you :



- سواری کیریتو و شینون :

Haikyuu - Episode 17

Haikyuu - Episode 17

هیجان .. هیجان .. و باز هم هیجان! این اپیزود یک نقطه خاص برای انیمه محسوب میشد. به نظر من واقعاً به نسبت مسابقه‌های تمرینی و غیرتمرینی قبلی هیجان بیشتری داشت .. آخه در مقابل دیوار آهنین قراره گرفته بودیم؛ تیمی که مدت ها قبل به اون شکل باخت فجیعی رو به تیم کاراسونو وارد کرده بود و به راحتی آساهی رو خرد کرده بودن. دوباره با اُبهت تمام پا به زمین گذاشتن ولی اینبار آساهی با تفکر دیگه ای پا به زمین گذاشته بود، پادشاه میدان درون زمین بود، هیناتای فرز و چابک به چشم میخورد، نیشینویا همچنان توپ ها رو نجات میداد و ... این مسابقه همون مسابقه قبلی دو تیم نبود .. تفاوت های زیادی بین کاراسونو قدیمی و جدید وجود داشت و کاراسونو برای اثبات همین موضوع پا به زمین گذاشت و حدس بزنید چی شد؟! این اتفاق افتاد و کاراسونو تیم حریف رو بهت زده کرد. هیناتا خوش درخشید و توجه همه رو به خودش جلب کرد. حرف مربی رو دوباره به صورت فلش بک شنیدیم "هرچقدر توجه به هیناتا بیشتر بشه، دفاع حریف کور تر میشه" این نکته کلیدی این بازی بود. با تمرکز کردن روی هیناتا، تمرکز از روی ایس تیم، آساهی و بقیه برداشته شد و فرصت طلایی برای اونا به وجود اومد.

فرصت طلایی برای دیدن دوباره اون منظره زیبا ؛ منظره باز پشت دفاع .. طعمه کار خودشو انجام داد و حالا نوبت به آساهی رسیده که دیوار آهنین رو خرد کنه و .. خرد شد! بعد از مدت ها گوشه گیری آساهی، با از راه رسیدن دو بازیکن جدید، به تیم برگشت، با اونا تمرین کرد، مسابقه رسمی خودشونُ بردن و حالا دوباره با تیم داتکو روبرو شد .. و اینبار انتقام خودشو گرفت .. یا شاید بهتر بگم "داره میگیره!" هنوز پایان مسابقه از راه نرسیده و باید منتظر تموم شدن بازی باشیم ولی چیزی که واضحه اینه که کاراسونو خوش میدرخشه و تیم حریف حالا بعد از ضربه آساهی نسبت به اینکه کدوم یار رو هدف قراره بده، به ابهام میرسه. باید ببینیم اپیزود بعد چه تاکتیکی پیاده میشه و حالا که تمام سلاح های تیم کاراسونو برملا شده، مربی تیم داتکو چه حرکتی انجام میده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- آساهی در مقابل دیوار آهنین :



- صحنه زیبای پرواز آساهی :



+



- کاگیاما باز هم لبخند ترسناکی به لب داشت :

Barakamon - Ep 04

Barakamon - Ep 04

پیشی‌های دوست داشتنی از راه رسیدن! کمی کمبود حیوانات محلی احساس میشد و به نظر من میتونیم بیشتر از اینها اونا رو ببینیم چون واقعاً به زیباتر شدن محیط انیمه کمک میکنند. هرچند گربه‌ها ولگرد بودن و آنچنان اهل نزدیکی با انسان ها نبودن ولی بهرحال صحنه‌های خیلی بامزه ای با حضور این گربه‌ها دیدیم؛ اینکه سنسی چطور از دیدن منظره حرکت گربه‌ها ذوق زده شد، واقعاً دیدنی بود. جریانات بعد از اون، اینکه چطور در مورد بغل کردن گربه ها حرف زدن و سنسی اون گربه وحشی رو بغل کرد هم خنده دار بود. هم دلم به حال گربه سوخت و هم به حال سنسی .. ! و در طول این صحنه‌ها چقدر دلم میخواست که نارو هم اونجا حضور داشت. واقعاً دیدنی تر میشد .. اینکه نارو، دختر فضول داستان ـمون رو در کنار این گربه‌های بامزه ولی خشن ببینیم! روی هم رفته دوست دارم بیشتر از اینها به محیط محلی انیمه بها داده بشه و قدرت استفاده از انواع و اقسام لوکیشن ها و کارکترها و چیزهای فرعی رو دارند.

تو ادامه داستان، با آکی آشنا شدیم؛ واقعاً به نسبت تاما عاقل تر به نظر میرسه و از اون رفتارهای سوپر عجیب تاما نداره! (البته تامای بیچاره تقصیری نداره .. تو بچگی شوکه شده ... Lol ) بعد از اون وقتی به جریان استفاده از تلفن قدیمی رسیدیم، با خودم فکر میکردم "چطور ممکنه سنسی چنین تلفنی رو ندیده باشه؟" یا به عنوان یک خطاط و کسی که با یک هنر قدیمی برای شغلش سر و کار داره، حس میکردم اطلاعات عمومی ـش در مورد تلفن ها باید در حدی باشه که با چنین چیزی آشنا باشه ولی از طرف دیگه، فقط این مسئله رو جنبه طنز داستان میدونم و اصلاً منو اذیت نمیکنه. بهرحال، هر چیزی که بود، باعث شد خنده نارو، خنده هینا، سرخ شدن آکی و خجالت زدگی سنسی رو به وجود بیاره و چه چیزی بهتر از این لحظات زیبا و دوست داشتنی! یه نکته ریز که خیلی دوست داشتم، نحوه ساکت شدن نارو و هینا حین تلفن صحبت کردن سنسی بود؛ اینکه به اون شکل خنده دار دستاشونُ جلوی دهن ـشون میگرفتن و حرف نمیزدن .. خیلی بامزه بود.

میوا خودش که عالیه .. پدرش هم خیلی باحال بود. حداقل در کنار سنسی زوج کمدی خیلی خوبی رو تشکیل میداد و روی هم رفته، نیمه دوم در کنار اون بچه‌های دهکده شاد و سرزنده شده بود. خطاطی کردن روی قایق واقعاً کار مشکلی به نظر میرسه .. خصوصاً برای سنسی که با مشکلات ذهنی خاصی دست و پنجه نرم میکنه و در نهایت من حس میکنم این جای دست بچه‌ها و بازیگوشی اونا بود که به اون انگیزه و قدرت خطاطی روی قایق رو داد .. دیدن اینکه اونا چقدر راحت دست‌های سیاه شده خودشونُ به قایق میزنن و با نشاطی کودکانه از کنار خرابکاری که انجام دادن، میگذرن.

از اپیزود راضی بودم و حس میکنم همچنان مثل اپیزودهای قبل پر از لحظات دوست داشتنی و دلگرم کننده بود. دوست داشتم چپترهای مربوط به این اپیزود از مانگا رو مرور کنم و مثل
پست های مربوط اپیزودهای قبلی که نوشتم، ازشون عکسی بذارم ولی ظاهراً داستان این اپیزود جز چپترهای ترجمه نشده ست و بهرحال، هنوز از قسمت های ترجمه شده، داستان های زیادی باقی مونده که انیمه میتونه پوشش بده. امیدوارم همچنان لحظات زیبایی از مانگا رو درون انیمه ببینیم .. تا اینجا که عالی بوده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ذوق سنسی از زاویه دیگه ای :



- دوست دارم این صحنه رو ارجاعی به Lion King تصور کنم :



++




- نحوه ساکت شدن نارو و هینا :



- لحظات بامزه بچه های دهکده :

Diamond no Ace - Episode 41

Diamond no Ace - Episode 41

ذره ای از فضای مسابقه دور شدم؛ نه به اندازه ای که از فضای تورنمنت دور بشیم بلکه در حدی که بتونیم به آنالیز مسابقه بعدی بپردازیم و ببینیم با چه تیم و بازیکن هایی حریفیم! مقدمه بدی نبود .. هر چند مربی حریف جدید "سنسن" به اندازه تودوروکی باحال به نظر نمیرسه ولی چهره خاصی از خودش به نمایش گذاشت. مربی کاتائوکا رو دست کم گرفت و فکر میکنه که نقطه ضعف اونو میدونه. تو این با ماکی هم آشنا شدیم، پیچر غول پیکر تیم سنسن و کسی که شگرد خاصی واسه پرتاب توپای قوس دار داره. محل و نقطه پرتاب توپش نسبت به بقیه پیچرهای معمولی، بالاتره و همین مسئله باعث تفاوت بزرگ پرتابش با بقیه میشه. تمرینات سیدو برای مقابله با این حالت ضربه خیلی شکل جالب داشت؛ زمین تمرین رو بالا بردن و تمرینات خودشونُ شروع کردن. همیشه وقتی کاتائوکا دست به توپ میشه، هیجان خاصی به انیمه تزریق میشه و اینجا هم همینطور بود .. هر چند این اتفاق کم میافته ولی بهرحال خیلی جالبه.

اپیزود تم کمدی خیلی باحالی داشت و مسلماً بزرگترین اتفاق کمدی، صحنه تراشیدن کله ماسوکو سنپای بود. به اون حالت خنده دار خودشو کامل کچل کرد و دیدن عکس العمل بقیه در مقابل کارش خیلی جالب بود. جالب اینکه قیافه ش به طرز فجیعی خنده دار شده و حالا باید منتظر تقابل دو کله کچل تیم، تانبا و ماسوکو و شوخی های اطرافیان ـشون با اونا باشیم. دیدن این روحیه تیمی در تیم سیدو واقعاً لذت بخشه و حس یک تیم واقعی رو به بیننده منتقل میکنه. جلسه هایی با کریس، صحبت هایی با میوکی، حرف های مربی، پیام دوست شهر زادگاه به ساوامورا و ... لحظات دلگرم کننده دیگه ای که تو اپیزود وجود داشتن و به اونا قوت و نیروی بیشتری برای حرکت به جلو دادن. مبارزه بعدی از راه رسیده، فکر نمیکدن به اندازه مبارزه قبلی طولانی بشه ولی بهرحال، امیدوارم جذاب باشه و غول داستان ما رو به سمت هیجان بکشونه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ماکی یوسکه غول پیکر، ایس تیم سنسن :



- روحیه دادن میوکی به ساوامورا عالی بود :



- بالا آوردن زمین پیچر برای تمرین :



- ماسوکو با چهره ای جدید :

Non Non Biyori - OVA - Episode 13

Non Non Biyori - OVA - Episode 13

وقت پا گذاشتن دوباره به این بهشت انیمه ای رسیده؛ درسته که فقط یک اپیزود بود ولی به راحتی حس زیبای این انیمه رو دوباره لمس کردم و لحظه لحظه این اپیزود رو دوست داشتم. از تمام کارکترها لحظات خاصی داشتیم ولی فکر کنم بشه این اپیزود رو متمرکز به رن چون دونست. اینکه چطور خودش رو برای رفتن به اوکیناوا آماده کرد، تصوراتی که از شهر اوکیناوا داشت و لحظات "رن چون" ـی خاص خودش! من فکر میکردم که بعد از برنده شدن جایزه و OP ، سر از اوکیناوا در میاریم و اپیزود رو مختص به اوکیناوا ببینیم ولی اینجور نبود؛ ظاهراً، کُل اپیزود مقدمه ای برای ورود به اوکیناوا بود .. بعضی ها پیش بینی کردن که فصل دوم از اوکیناوا شروع بشه .. برای من؟! آنچنان فرقی نداره، فقط دوست دارم این انیمه دوباره برگرده و غرق در دیدنش بشم! واقعاً این اپیزود رو دوست داشتم.

صحنه خوب زیاد داشتیم ولی احتمالاً صحنه محبوب من، خداحافظی رن چون با دهکده ـشون بود؛ اینکه چطور دهکده رو دوان دوان پشت سر میگذاشت و با دهکده خداحافظی میکرد! "من دارم میرم ولی زود برمیگردم!" ، لحظات زیبای کودکانه ای که بارها در فصل اول از رن چون دیدیم و اینجا باز در حال تکرار شدن بودن. هیکا-نه، کونومی، کائده و ... همه تو این اپیزود بودن! شیطنت های ناتسومی رو کمتر دیدیم و میتونست بیشتر از اینها دست گل به آب بده ولی فکر کنم داره انرژی ـشو ذخیره میکنه که تو اوکیناوا حسابی دردسر درست کنه! صحنه ای که رن چون داشت خودشو با دمای هوا عادت میداد، فوق العاده بود .. به اون شکل بامزه از بالاتر بودن دمای هوای اوکیناوا حرف میزد و میخواست از الان خودش رو به اون فضا عادت بده! بلاخره بعد از خریدن واسه سفر و خداحافظی ها، به فرودگاه رسیدن و اپیزود با پرواز هواپیما به پایان رسید. خیلی نسبت به سفرشون کنجکاو هستم ولی شاید نتونیم ادامه سفرشونُ ببینیم و فصل دوم دوباره از دهکده شروع بشه. بهرحال منتظر میمونم! میدونم که از دیدن ادامه داستان و فضای دوست داشتنی این انیمه لذت زیادی خواهم برد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- هوتارو همیشه از این میمیک‌های بامزه داره :



- تعجب ـشون از مجانی آوردن هل هوله سفر توسط شیرینی فروش :



- خداحافظی رن چون با دهکده :



+



- هوتارون مهماندار جذاب به نظر میاد :



- رن چون همه چیز دان :



- رن چون در حال عادت دادن خودش به گرما :



- فرودگاه :

Hanayamata - Ep 03

Hanayamata - Ep 03

و رئیس شورای مزاحم وارد شد. انتظارش میرفت که برای راه انداختن باشگاه ـشون کمی به مشکل برخورد کنن و خصوصاً در مورد جذب اعضا زحمت زیادی بکشن ولی فعلاً باید با رئیس شورای دانش آموزی دست و پنجه نرم کنن. اگه قرار باشه جریانی که تو OP انیمه هست، به واقعیت بپیونده (رقصیدن رئیس شورا و یایا) پس روند پیشروی داستان یه جورایی مثل انیمه Love Live میشه که تو شروع رئیس شورا با کار اونا مخالف ـه و بعد نه تنها به هانا و نارو موافقت میکنه، بلکه به گروه رقص ـشون هم اضافه میشه. تو این اپیزود باند خیلی جالبی بین یایا و هانا شکل گرفتن و لحظات بامزه ای رو با هم گذروندن که همین موضوع ما رو به سمت مشکوک بودن به اینکه آیا یایا عضو باشگاه میشه یا نه، هُل میده. من که فکر میکنم این هم همون سناریوی Love Live رو پیش میگیره و واقعاً اون اتفاق میافته. بهرحال، فعلا 2 عضو برای تاسیس باشگاه لازم دارن و از طرف دیگه، رئیس شورا هر گونه فعالیتی روی پشت بوم رو برای اونا ممنوع کرد که حرکت جالبی نبود و باید نسبت به راضی کردن رئیس شورا، کاری انجام بدن. بهرحال باید ببینیم این جریان به چه شکلی جلو میره و مشکل چطور رفع میشه.

اینجور که مشخص شد، این جناب قلدر داستان اپیزود قبلی، صاحب مغازه یوساکوی ـه و اتفاقاً خیلی هم مهربون ـه و بهرحال، اصلاً کسی که نارو و هانا فکر میکردن، نبود که این موضوع مهربون بودنش و رفتارش با هانا و نارو تو مغازه صحنه‌های خنده داری به وجود آورد. اینکه به رقص یوساکوی علاقه داشت و توضیحاتی در مورد رقص به اونا داد هم جالب توجه بود. باز هم در مورد ناروکو حرف زدن و اینکه راه های دیگه ای برای صدا درآوردن ازش وجود داره. روی هم رفته صحنه مغازه یوساکی، یکی از صحنه های خوب اپیزود بود. کلاً این اپیزود هم به بامزگی اپیزودهای قبلی بود و به نظر من روند خوبی رو در طی این 3 اپیزود از این انیمه دیدیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ارجاع به جیمز باند :



- صاحب مغازه باحال ـمون :



- رئیس شورا در حال گرفتن اعلامیه های هانا و نارو :



- مشاور احتمالی باشگاه یوساکوی هم کارکتر بامزه ای بود :



- و همراهی هانا با یایا که عالی بود :