M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Nagi no Asukara Episode 04 // Anime

Nagi no Asukara Episode 04 // Anime


یه اپیزود دلچسب دیگه از Nagi no Asukara ؛ اینبار پرونده یه سری علامت‌‎ سوال‌ها بسته شد، روابط جدیدی شکل گرفت، معذرت‌خواهی‌ها، عصبانیت‌ها، محافظت کردن‌ها و ... میشه گفت از همه چیز حالت درام‌مانند مناسبی شکل گرفته بود و روی هم رفته اپیزود رو به یک اپیزود خوب دیگه تبدیل کرده بود. از چیزای جزیی که اسم بردم، بیشترین چیزی که توجه منو به خودش جلب کرد، روابطی بود که نشون داد شده؛ حس میکنم این اپیزود، اپیزود شکل گرفتن رابطه‌ها بین کارکترهای انیمه بود. اینکه سایو و میونا چه رابطه‌ای داشتن و تلاش سایو برای ارزش قائل شدن برای دوستی‌ش با میونا با خراب کردن مجسمه اوجو ساما، رابطه بین دانش‌آموزای دریایی و خُشکی مقداری عوض شد، هیکاری اون دو نفر دانش‌آموز خُشکی رو بخاطر اتفاق قبلی با ماناکا، مسئول خرابی مجسمه میدونست و یه Chest درست و حسابی تقدیم‌شون کرد و البته جالب‌تر از اون ماناکا بود که برای محافظت از هیکاری پا جلو گذاشت، بعد از متوجه شدن اشتباه‌شون، به شکل جالبی از اون دونفر عذرخواهی کردن و اینبار این هیکاری بود که باید Chest خوردن رو تحمل میکرد. بازم یه نکته رابطه‌ای دیگه، جلو اومدن میونا و به عهده گرفتن اشتباه سایو بود. میونا درس خوبی از هیکاری یاد گرفت (کثیف بازی نکردن) درکنار این پیشرفت‌ها، حتی به نظر من چی چان هم در حال پیشرفتِ ذهنی در مورد تصمیمی ـه که میخواد بگیره، هستش و احتمالا به زودی تمرکزی به افکار چی چان و اینکه چه کاری میخواد انجام بده میبینیم چون این تنها چی چانه که پیشرفت کارکتری نداشته. این اپیزود تمرکز به آکاری مقداری کم شد ولی بازم چیزایی رو دیدیم، مثل اومدن دوست‌پسرش به شهر و ملاقات آکاری با اوروکو ساما و حرف‌هایی که رد و بدل شد.

یکی از صحنه‌هایی که واقعا واسم جالب بود، صحنه‌ای بود که هیکاری و ماناکا زیر آب و تو محیط باز اون با هم شروع به حرف زدن کردن؛ اونجا به وضوح میتونستید زیبایی کار صداگذاری رو ببینید، اکوی دریاییِ صدای کارکترها و حرف زدنِ اونا در زیر آب به شکل جذابی به گوش میرسید و حس خیلی خاص و متفاوتی رو به بیننده منتقل میکرد. نکته آخر اینکه، درام اپیزود خیلی خوب بود و اصلا حالت اجبار شده رو نداشت. گریه‌های سایو بخاطر اشتباه‌ش، گریه‌های ماناکا بخاطر کمک به هیکاری، صحنه‌های فلش‌بک مربوط به مادر میونا، ناراحتی‌های چیساکی و .. همه چیز به نظر من خوب بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- میونا :



- ملاقات آکاری با اوروکو ساما :



- اون دو نفر و هیکاری :



- صحنه اصرار ماناکا به معذرت خواستن از اون دو دانش آموز :



- یه شات راندوم از چیساکی :

Coppelion Episode 04 // Anime

Coppelion Episode 04 // Anime


به نظر من اپیزود زیاد خوب نبود. دوباره شاهد درخشیدن ایبارا بودیم. این اپیزود حس بی‌فایده بودن دو کوپلیون دیگه خیلی به من دست داد؛ همه‌ی بار نجات دادن و کارای دیگه گروه روی دوش ایباراست و کُل روند اپیزود با کارهای ایبارا به سمت جلو حرکت میکرد. البته درسته که نسبت به بقیه نقش پررنگ‌تری داره ولی اینکه اون دو نفر کاملا بی‌هدف باقی بمونن، یه مقدار حضورشون رو غیرضروری میکنه. تو حاشیه به یه چیز هم اشاره میکنم، اونم اینه که گریه‌های کارکترهای اصلی داره یه مقدار زیاد میشه و با این روندی که با دیدن هرچیزی به گریه می‌افتن، در آینده وقتی به صحنه‌های احساسی مهم‌تر برسن، جایی که باید واقعا حس لازم رو انتقال بودن، تاثیر لازم رو نمیتونن به بیننده داشته باشن. من فکر میکردم دخترهای انیمه Nagi no Asukara قراره Crybaby باشن ولی ظاهرا گریه‌ کارکترهای Coppelion بیشتر به چشم میاد. بهرحال فضای کُلی محیط انیمه هنوز اون حس خوب رو داره و میشه بهش امیدوار بود ولی این اپیزود به تنهایی، واسه من ناامیدکننده بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- یکی از صحنه‌های تعقیب B2 :



- پروفسور بدون ماسک :



- شمارش آخر اپیزود جز صحنه خوب اپیزود بود :



- گریه ایبارا و همراه شدن بقیه با اون :



+

Noucome Episode 03 // Anime

Noucome Episode 03 // Anime

خوب بدون شک بهترین اپیزود انیمه تا اینجا بود. حسابی خنده دار و البته عذاب‌آور واسه کارکتر اول! من یکی که به هیچ وجه حاضر نیستم عذابی که آماکوسا تو این اپیزود تحمل کرد رو تجربه کنم. بلاخره ماموریت اولش رو کامل کرد و یوکیهیرا رو خندوند. یوکیهیرا واقعا رفتار عجیبی داره، باید ببینیم تا کی میتونه این رفتار سردش رو نگه داره و آیا دوباره اون حالت روی پشت بوم مدرسه‌شون رو میبینیم یا نه. داستان اپیزود با وارد شدن یاواکازه، دوست یوجی از این رو به اون رو شد؛ دختر خجالتی که بی اندازه پاک و معصومی مثل یاواکازه ... حالا گیر آماکوسایی افتاده بود که ماموریت منحرفانه‌ای بهش داده شده. ترکیب بین این معصومیت و منحرفانه بودن دو کارکتر حسابی جو کمدی رو سنگین کرده بود. دیدن اون قسمت از لباس یاواکازه به این سادگی‌ها نبود! آماکوسا کُلی کتک خورد و حتی کار به جایی رسید که اشک‌های معمولی‌ش به خون تبدیل شد! اون صحنه یکی از بهترین صحنه‌های اپیزود بود، واقعا انتظارش رو نداشتم. بهرحال سطح کمدی تو اپیزود عالی بود. آخر اپیزود بلاخره تونست به شیوه عجیب و پیچیده‌ای ماموریت‌ش رو کامل کنه. دوباره با کامی ساما همصحبت شد و یوجی هم بخاطر اتفاقی که افتاد، گریه‌کنان فراری شد. فکر نکنم این موضوع یوجی اپیزود بعد برگرده، بیشتر حالت اتفاق گذرا داشت ولی دوست دارم بازم یاواکازه رو ببینم؛ کارکتر جالبی بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- خنده‌های یوکیهیرا :



- ورود یاواکازه :



- کتک خوردن‌های آماکوسا، خون گریه کردن‌ش :



- صحنه بیرون رفتن‌شون :

Kyoukai no Kanata - Episode 04 // Anime

Kyoukai no Kanata - Episode 04 // Anime

واقعا اپیزود خوبی بود. بازم مثل اپیزودهای قبل یه اکشن خیلی خوب رو دیدیم؛ میشه گفت به نسبت اپیزودهای قبل صحنه‌ها در سطح بالاتری بودن. صحنه‌های مبارزه با سایه پوچ تو نیمه اول واقعا خوب بودن و بعد از اون بدون هیچ اُفتی به سمت نیمه دوم و حالتِ یومویی آکیهیتو رفتیم. اون‌قسمت از اپیزود واقعا هم اکشن و هم احساسات بین کورویاما و آکیهیتو به زیبایی نشون داده شد. سایه پوچ در عین اینکه حریف جالبی بود، ظاهر بسیار کثیفی داشت و شجاعتی که کورویاما از خودش در مقابل سایه پوچ تو این اپیزود نشون داد، جز نقاط قوت اپیزود بود. از اون کارکتر دست و پا چلفتی عینکی جدا شد و به یک کارکتر شجاع تبدیل شد .. و حتی وقتی که دوستِ خودش، آکیهیتو تو چنین موقعیتی دید، بر خلاف توان بقیه که بیهوش شده بودن، خودش رو به آکیهیتو رسوند و اونو در آغوش گرفت. با خودم فکر میکردم حتی با اینکه آکیهیتو فناناپذیره، بازم کورویاما تو وارد کردن شمشیرش به شکم آکیهیتو مکث زیادی میکنه ولی برخلاف انتظارم خیلی سریع و بدون هیچ تاملی بهش حمله ور شد. روی هم رفته به نظر من این اپیزود نقاط مثبت زیادی داشت و حسابی ازش راضی بودم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اینامی ساکورا، خواهر کوچکتر کسی که کورویاما کشته بود :



- مبارزه با سایه پوچ صحنه های جذاب زیادی داشت :



- چهره کورویاما قبل از حمله به آکیهیتو :



- از این صحنه به بعد، آکیهیتو وارد حالت یومویی شد و صحنه‌ها عالی بودن :


Yozakura Quartet: Hana no Uta Ep 03 // Anime

Yozakura Quartet: Hana no Uta Ep 03 // Anime


این انیمه تا اینجای فصل سوپرایز خوبی واسه من بوده. راجع به استایل نیمه تُند صحنه‌هاش قبلا چیزی گفتم و اونو واقعا دوست دارم. ضمن اینکه کارکترها یه سری جزییات ریز دارن که واقعا قابل توجه هستش. یه چیز جالب که در مورد اپیزود دوست داشتم، اذیت کردن بیننده توسط روند پیشروی صحنه تصادف اون کوتوله‌‎ها بود. تصادف جوری نشون داده شد که من فکر کردم اونا واقعا مردن، غرق در خون بودن و توکا به طرز عجیبی داشت گریه میکرد. ولی بعد یهو اونا رو، روی نخت بیمارستان دیدیم و کوتوله‌ها شروع به مسخره کردن توکا کردن! (ولی خوب ممکنه فقط من اینجور دیده باشمش و دلیلش هم این بوده که، به خون‌آشام بودن‌شون توجه نکرده بودم.) اتفاقات و حرف‌های مربوط به بُعدهای مختلف رو دوست داشتم و خیلی کنجکاوم که بدونم این تئوری‌ها قراره داستان رو به چه سمتی هُل بده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه Wii بازی کردن‌شون جز اون صحنه‌هایی جزئی بود که بهش اشاره کردم. هرکسی یه جایی داشت حرف میزد و کُل صحنه عالی بود :



- بیمارستان :



- انیمیشن حرکات دست توکا باحال بود :



- فقط من فکر کردم این ارجاعی به DB ــه؟ صحنه آخر هم خیلی خوب بود.

Gingitsune Episode 03 // Anime

Gingitsune Episode 03 // Anime


چقدر خوب بود .. تفاوت بین اپیزود قبلی و این اپیزود باورنکردنی بود. بجای تمرکز به حالت مدرسه ای به سمت گینتارو رفتیم، در کنارش اون لاک پشت هم وارد داستان شد و حتی اون پیرمردهای عجیب به محیط اپیزود اضافه شدن. عالی شده بود، به وضوح دیدیم که با تمرکز درست روی جنبه جالب داستان، این انیمه میتونه سرگرم کننده بشه. بهرحال به نظر میرسه موجوداتِ روحی داستان میتونن تاثیر مثبت خیلی خوبی به محیط داستان داشته باشن. داستان کینجیرو خیلی جالب بود و امیدوارم در آینده بتونیم دوباره ببینیمش چون خیلی به بهتر شدن داستان کمک میکنه (حتی اگه برای یک اپیزود برگرده هم خوبه!) و حرف های بین ماکوتو و گینتارو راجع به مرگ صحنه‌های خوبی بودن و پیش نمایش هم که جالب به نظر میرسید. امیدوارم تو همین مسیر باقی بمونه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- روبرو شدن با لاک پشت :



- همدردی لاک پشت با گینتارو :



- قیافه ماکوتو وقتی که لاک پشت روی سرش بود، واقعا بامزه شده بود :



- صحنه دوست داشتنی که ماکوتو دست گینتارو رو گرفت :


Gingitsune Episode 02 // Anime

Gingitsune Episode 02 // Anime


یه مقدار از فضای موردنظرم خارج شد و کمی ناامید کننده بود؛ انتظار داشتم بیشتر از اینها به گینتارو پرداخته بشه ولی در عوض داستان اپیزود کاملا حالت مدرسه‌ای و دانش‌آموزی داشت! چیزی که فکر میکردم مقدار تمرکز بهش کم باشه ولی خوب .. اینطور نبود. داستان رابطه بین چند دختر و اینکه با هم کنار نمی‌اومدن رو نشون داد. این وسط ماکوتو هم نقش بدی نداشت ولی خوب همونطور که گفتم. فضا زیاد از حد مدرسه‌ای شده بود و چیزی هم به نام کمدی هم وجود نداشت. البته قبلا هم زیاد کمدی ندیده بودیم ولی این اپیزود به درام خالص تبدیل شد. نتیجه علاقه‌م به اپیزودهای این انیمه 1 به 1 شد؛ امیدوارم اپیزود بعد یه چیز متفاوت ببینم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- دو شات از کارکترهای دختر اپیزود :



+



- تشکر ماکوتو از گین :



- این نما از گینتارو برام جالب بود :

Non Non Biyori Episode 03 // Anime

Non Non Biyori Episode 03 // Anime

یکی از چیزایی که نسبت به دیدن‌ش خیلی مشتاق بودم و دوست داشتم تو این انیمه ببینم، تقابل بین کارکترها و محیط دهکده‌ای بود. اینکه چقدر وارد فضای روستایی میشیم و حالا وقتی که این اپیزود و صحنه‌های کاشت برنج رو دیدم، واقعا حس میکنم انتظارم برآورده شده. بازم حس دوست‌داشتنی اپیزودهای قبلی رو داشت و ایندفعه تمرکز به کارکتر دیگه‌ای عوض شده بود. فکر میکردم نوبت دیدن رون چان و وقت گذروندن با اون رسیده ولی رفتیم به سراغ ناتسومی، خواهر کوچکتر کوماری! کمی پُررو و شیطون ولی بهرحال اونم مثل ناتسومی مهربون و به فکر خواهرش بود.

رابطه بین ناتسومه و کوماری به عنوان دو خواهر واقعا دوست‌داشتنی بود، اینکه با وجود بزرگتر بودن کوماری، این ناتسومه بود که همیشه به کوما چان کمک میکرد و هوای اونو داشت، یکی از نکات جالب بین‌شون بود. گیر کردن کوماری تو زمین برنج واقعا خنده‌دار بود. جالب اینکه، میمیک‌های هر دوخواهر حالتِ گربه‌ای داره و اونا رو بامزه میکنه. عملیات نجات ناتسومه به گیر کردن خودش تبدیل شد و بعد از اون هم که رون چان Finisher رو زد و اونا رو کاملا تو گِل انداخت! روی هم رفته صحنه مربوط به گردش و رفتن به زمین برنجُ واقعا دوست داشتم. معلم کلاس بلاخره داره یه جورایی خودشو بیشتر نشون میده، حتی کمی کمدی هم به داستان اضافه کرده. بهرحال با توجه با اینکه اپیزود به ناتسومی تمرکز داشت، خیلی کم هوتارون و رون چان رو دیدیم و البته با توجه به پیش‌نمایش اپیزود بعد، به نظر میرسه قراره به سمت رون چان بریم و کارکتر جدیدی رو هم ببینیم.

دعوای بین ناتسومی و مادرش رشته دراز داشت و ظاهرا همیشه اینجور دعواهای بچگونه رو با هم داشتن. مخفیگاه داشتن ناتسومی و کوماری واقعا چیزی بود که بیننده رو حسابی وارد فضای کودکانه بین‌شون میکنه، صحنه‌های مخفیگاه و روبرو شدن با خاطرات قدیمی‌شون لذت‌بخش بود. ناتسومی با اینکه خودشو واسه موندن تو مخفیگاه آماده کرده بود، بعد از 5 دقیقه موندن تو مخفیگاه متوجه شد که اصلا تحمل موندن رو نداره؛ حوصله‌ش سر رفت! بلاخره به خونه برگشتن و مهربونی مادرشون روبرو شدن.

صحنه‌هایی از اپیزود :


- زمین‌های کشت برنج :



- رون چان :



- برادر مترسک شده!



- گیر کردن تو زمین برنج :



- مخفی‌گاه ناتسومی و کوماری :



- روبرویی با مادرشون :