Non Non Biyori Episode 11 // Anime
دقیقا وقتی که فکر میکردم بهتر از این نمیشه و تمام زیباییهای این انیمه
رو دیدم، چنین اپیزودی جلوی روم قرار میگیره که حس میکنم حتی اگه بخوام به
وصف صحنهها و لذتی که ازش بردم، بپردازم، صفت کم میارم و در مقابل حس
شفابخش و آرامشبخش فوقالعادهای که تو این اپیزود بود، فقط باید به فضای
درونش هجوم برد اون حس رو به معنای واقعی تجربه کرد .. با به زبون آوردن
کلمات انتقال فضا تا حدودی امکانپذیره ولی اینکه تمام اون محیط رو بتونم
به تصویر بکشم ... نه، من از پسش برنمیام. عالی بود این اپیزود .. یک
اپیزود زمستونی و کودکانه و دلگرمکننده و جذاب و .. امتیاز کامل برای یک
اپیزود رو به راحتی از من میگیره. وقتی به Slice of life میرسم،
استانداردهام کاملا متفاوت میشن و تو این ضمینه، Non Non جدا یک استثنا
بوده و به هیچ وجه آماده جدایی از این فضای دوستداشتنیش نیستم.
دعوا سر تشک برای خوابیدن؟ چه سوژه جزئی و فرعی که به سبک جالب بین دخترای
انیمه کش داده شد .. خندهدار بود و حسابی تو اون فضای سرد، دلچسب .. معلم
بی ملاحظهشون که بدون هیچ معطلی یکی از تشکها رو برداشت و سریعا به خواب
زمستونی فرو رفت و بقیه رو برای تصمیم گرفتن روی انتخاب تشک و کیسه خواب
باقی گذاشت. این وسط بازم هوتارون سیگنالهای "کوما چان پرستانهش" رو
شروع کرد و دوست داشت با کوما چان تو یه تشک بخوابه ولی مگه ناتسومی
میذاره؟ سیاستهای ناتسومی و استراتژی چیدنهاش با اون قیافه احمقانه خیلی
باحاله و تو حاشیه هم مثل همیشه رن چون دیالوگهاش رو به اون سبک کودکانه
به زبون میاره "من تو تشک نی نی میخوابم، باشه؟" .. بلاخره تصمیم گرفتن
برای انتخاب کسی که قراره تو کیسه خواب بره، مسابقه راه بندازن. سنگ کاغذ
قیچی که واقعا قدیمی شده بود و به قول ناتسومی، باحال نبود؛ بخاطر همین
رفتن سراغ مُچ اندازی که نتیجه خوبی واسه ناتسومی نداشت (اونم با اینهمه
تعریفی که از مُچ اندازی خودش کرد

) .. هوتارون مثل آب خوردن ناتسومی رو شکست داد ولی بخاطر صدمه دیدن
ناتسومی یه مسابقه دیگه رو شروع کردن. مسابقه تقلید کردن یا همون ادا در
آوردن که اول توضیحات لازم رو رن چون داد .. صحنه توضیحش بازم به اون
سکوتهای جالب این انیمه تبدیل شد .. واقعا عالی بود. عالی تر از اون، ادا
در آوردن هوتارون بود، هوتارون ادای رن چون رو در آورد و به اون ظاهرا
ناجور و خندهدار دیالوگهای رن چون شکل رو به زبون آورد که خیلی بامزه شده
بود. بهرحال آخر این تیکه با یه کار خندهدار معلم رو از تشک بیرون کشیدن و
اونو تو کیسه خواب گذاشتن .. و خودشون روی تشکها خوابیدن. چه نقشه
هوشمندانهای بود. بهتر از این نمیشد.
تیکه دوم اپیزود مربوط به از خواب بلند شدن نیمهشبیِ هوتارو بود؛ روبرو
شدن با برف زیادی که بیرون باریده و آب رودخونه و بخار بیرون دادن با تنفس و
دویدن توی برفها ... چه صحنه "هوتارونی" ـه خیلی خوبی. کمی حس میکردم که
اپیزودهای قبل کمتر به هوتارون پرداخته شده و اینجا و این تیکه واقعا این
خلا جبران شد (

) .. حس کاوایی و زیبای کارکتر هوتارون رو به شکل خیلی دوستداشتنی
دیدیم. اونم در حالی که ناتسومی و کوما چان تو یه صحنه خواهرانه جالب با هم
هوتارون رو دنبال میکردن. صحنهای که هوتارون رو به آسمون ستارهها رو چک
میکرد و دستاشُ به اون سمت بلند میکرد، فوقالعاده بود .. حس خیلی خیلی
دلچسبی داشت. از طرف دیگه کوما چان با اینکه بزرگتر از ناتسومی ـه ولی
هنوزم گول حقهها و خالی بندیهای ناتسومی رو میخوره که کارکترش رو به شکل
بامزهای در آورده. "مریخی هشتپایی که چشمای درخشنده داره، رو زمینه!"
هاها .. دقیقا دیالوگی که فقط از رن چون انتظارش میره؛ بهترین پایانبندی
واسه این تیکه از اپیزود بود.
بلاخره به صبح رسیدیم؛ یه صبح برفی پر از نور و تنبلی معلم واسه بیدار شدن
که با پرش عجیب و غریب رن چون از بین رفت؛ این حرکات عجیب از رن چون رو
زیاد دیدیم .. معلوم نیست دقیقا چه فکری با خودش میکنه که به چنین
ایدههایی میرسه و مثلا اینجا چرا با چنین فُرم و به قول خودش "رقص" ـی روی
نی نی پرید. ایده رفتن سراغ اسکی کردن عملی نبود چون وسائلش رو نداشتن
ولی بعد از اون کازوهو به فکرش رسید که شاید شیرینی فروش چنین وسائلی داشته
باشه و همینطور هم بود. هرچند کائده پول اجارهش رو میگیره و جالب این بود
که حتی برای ترکیبات غذا هم ازشون پول اجاره میگیره. با توجه به رابطه
نزدیکی که دارن، این حرکات کائده واقعا خندهداره. شوق و ذوق کودکانهشون
واسه اسکی دیدنی بود .. ناتسومی که ادای همه چیز دانها رو در آورد و مثلا
اطلاعاتی در مورد چطور ایستادن در حین اسکی داشت و واسه بقیه سخنرانی
میکرد. هرچند هیچ کدوم از نکاتی که گفت، کارساز نبود! یه صحنه خیلی باحال
"کوما-هوتارون"ـی دیگه هم داشتیم که هوتارون واسه نجات کوما چان با اسکی به
سمتش رفت و خیلی بامزه بود. اما نهایت این تیکه و روبرو شدنمون با اسکی
بلد نبودن ناتسومی شاهکار بود

.. تنها کسی که ناتسومی نباید جلوی اون اعتراف به اسکی بلد نبودن میکرد،
کائده بود که بخاطر بازیگوشیِ ناتسومی یه لگد جانانه تقدیمش کرد. استایل
پرت شدن ناتسومی تو هوا و اون حالت رو هوا موندنش عالی بود.
بلاخره به آخرین لحظات اپیزود رسیدیم؛ جایی که قراره بود به موضوع اصلی
اپیزود بپردازیم .. عنوان اپیزود "خونه برفی ساختیم" بود و اینجا بلاخره
داشتن خونه برفی میساختن .. تو یه محیط دوستانه در کنار کازوهو و کائده و
داداش ناتسومی/کوماری که در حال پختن سوپ بودن، اونا هم خونه برفی خودشونُ
درست کردن. یه خونه دنج و دوستداشتنی کودکانه .. بعد از اون موچی درست
کردن و اون تو خوردن. سوپ از راه رسید و "بازم میخوایم" دیالوگ تمام کننده
اپیزود بود. میدونم چندبار این جمله رو گفتم ولی دوباره میگم .. "از این
بهتر نمیشد" خیلی این اپیزود رو دوست داشتم. فقط یک اپیزود دیگه باقی مونده
.. باز خوبه که یک OVA در راه داریم و هنوز امیدواریهای تایید شدن فصل
دوم هم برسرجاش باقی ـه. حتی اگه فصل دوم تایید نشه، سفری که با این انیمه
داشتم، سفر پر از لذت و بینقصی بود و واقعا از این انیمه رضایت کامل رو
داشتم.

صحنههایی از اپیزود :
- هوتارون در حال تقلید حرکاتِ رن چون :

- زمین اسکی

:
- خونه برفی ساختن :
++
- خجالتی بودن هوتارون واسه هم تشکی بودن با کوماچان
- زور دست هوتارون با ناتسومی
- رعد و برق بین هوتارون و ناتسومی
- بیدار شدن نصفه شبی هوتارون
- در حال دویدن
- دستهای رو به آسمون
- شیوه بیدار کردن رن چون
- هوتارون و نجات کوماری تو زمین اسکی






