Nagi no Asukara - Episode 15
آیا واقعا "عادت کردن" ـی ممکنه؟ هیکاری چطور میخواد با چنین شرایط جدیدی
کنار بیاد؟ واقعا فکر ترسناکی به نظر میرسید ولی شروع اپیزود و رفتار
کارکترهای انیمه جوری بود که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده و همه در حال خوشی
به سر میبردن؛ هیکاری که با آکیرا "کانچو کانچو" بازی میکرد، آکاری که با
لبخند و شیطنت از رشد بدنی چیساکی استفاده میکرد و هیکاری رو اذیت میکرد،
سایویی که حالا از خوشگلیش و تاثیری که روی هیکاری داشت، لذت میبرد و ...
همه چیز حال و هوای آرومی پیدا کرده بود یا به قول میونا "همه چیز مثل یک
رویا میموند" اما میدونستم تو این بین یه نفر هست که چنین حالتی رو نداره
اون کسی نبود بجز چیساکی! .. دیدن صحنه بین اون و سوموگو و سوال چیساکی در
مورد تغییرش واقعا عالی بود .. احساسات چیساکی رو به وضوح میشد تو اون صحنه
دید و شوکه شدنش از برگشت هیکاری، خیلی خوب بیانگر حس و حالش بودن.
خوشبختانه سوموگویی در این بین وجود داره که نقش یه آدم بالغ رو بازی کنه،
هم برای چیساکی و هم برای هیکاری .. صحنه روبرویی سوموگو با چیساکی در مورد
برگشتن هیکاری و صحنه روبرویی سوموگو و هیکاری در مورد گم شدن و برگشتن
هیکاری و عصبانیتی که هیکاری داشت، واقعا عالی به تصویر کشیده شد. صحنههای
آخر رو خیلی دوست داشتم .. صحنه ای که هیکاری با چیساکی روبرو شد "متاسفم
که تغییر کردم" حرفهای هیکاری و چیساکی بهتر از این نمیشد .. واقعا صحنه
ملاقاتشون بعد از 5 سال عالی بود .. صحنهای که به شکل خیلی زیبایی احساسی
شد و اشکهای چیساکی با حرفهای هیکاری تبدیل به لبخند شد و بعد از اون هم
یه صحنه بین چیساکی و سوموگو داشتیم که به نزدیکی چیساکی به سوموگو اشاره
میکرد .. اینکه این دو چقدر تو این 5 سال گذشته بهم نزدیک شدن، کاملا تو
این صحنه خودشو نشون میداد .. سوموگو با یک نگاه از احساس چیساکی باخبر شده
بود و میدونست که با هیکاری ملاقات کرده.
یه اپیزود احساسی خیلی خوب دیگه از انیمه .. چیزی که به راحتی تو طول این
15 اپیزود اخیر به چشم دیدیم اینه که Nagi no Asukara در به تصویر کشیدن
احساسات تبهر خاصی داره و هیچ وقت ناامید نمیکنه؛ هیچ وقت درام داستان
بیننده رو زده نمیکنه و حتی برعکس، اونو برای دیدن بقیه انیمه و منتظر
موندن به مدت یک هفته ترغیب میکنه. حالا که هیکاری برگشته و یک اپیزود کامل
رو به برگشت اون و روبرو شدن با تغییرات و دیدن اون شرایط جدید گذروندیم،
وقتشه که چپتر جدیدی از داستان رو با هم ببینیم؛ چپتری که شاید خبری از
ماناکا بده .. ماناکایی که اگه با چنین شرایط تغییر پیدا کردهای روبرو
بشه، مرز شوکه شدن رو میشکنه و خیلی خیلی عکس العمل بدتری نسبت به هیکاری
از خودش نشون میده. اگه بخوایم نیمه پُر لیوان رو نگاه کنیم، حداقل تو این
شرایط زمانی، هیکاری با ماناکا همسن ـه و اون دو میتونن با هم باشن .. یعنی
همینطور که سوموگو و چیساکی رابطهی نزدیکی دارن و میشه علاقه اونا رو بهم
در آینده دید، زوج بعدی داستان هم قابل تشکیل ـه. تو این بین فقط بحث
علاقه میونا به هیکاری باقی میمونه که بهرحال میشه اونو به سمتی هُل داد و
احساساتی که هیکاری به ماناکا داره، خیلی قویتر از احساسات میونا به
هیکاری ـه. یادمه وقتی انیمه شروع شد، با هم کُلی تئوری و حدس در مورد
زوجهای انیمه میزدیم ولی هیچ وقت فکرشو نمیکردیم که کسی مثل میونا هم جزئی
از زوج های احتمالی بشه ولی خُب .. این تغییر زمانی همه چیزو تغییر داد.
سوپرایز خیلی عالی بود.
صحنههایی از اپیزود :
- اشکهای چیساکی :
- عصبانیت هیکاری :
- میونا در حال گوش دادن به حرفهای هیکاری :
- صحنه ملاقات هیکاری با چیساکی :
