Mikakunin de Shinkoukei - Episode 03
اپیزود بازم خوب بود و صحنههای جالب زیادی داشت. بهترین شوخی این اپیزود
به نظر من، زنگ زدن وقت و بی وقتِ بنیو به دوستش و به اشتراک گذاشتن
کوچکترین اتفاقات دور و برش بود .. واقعا شوخی جالبی بود. با اینکه کوبینی
کارکتر مورد علاقه من از این سری ـه ولی حس میکنم اونقدرها ویژگی بارزی
نداره یا بهتر بگم، به اندازه کافی بهش پرداخته نمیشه! با این اوضاع، بودن
کارکترهایی مثل بنیو یا ماشیرو به عنوان نقش مکمل خیلی برای بهتر به چشم
اومدن کوبینی حیاتی ـه .. آره، خاصیت کاوایی و آروم بودن رو داره ولی خُب
... تا اینجا یه جورایی حس میکنم ماشیرو رو بیشتر دیدیم تا کوبینی! اما
بهرحال داستان کُلی دور و بر کوبینی میچرخه و احتمالا تو آینده فضای بیشتری
به این کارکتر اختصاص داده میشه. تو این اپیزود فهمیدیم که کوبینی زیاد تو
ورزش خوب نیست ولی حسابی بین پسرا محبوبه. از اون طرف هاکویا هم زیاد
تعریفی تو ورزش نداشت و همون "مجسمه" همیشگی بود! تو این بین ماشیرو بعد از
دیدن محبوبیت کوبینی بین پسرا، شروع به تحریک کردن هاکویا کرد و ازش خواست
که کاری انجام بده. اون صحنه کارت دعوت دادن بنیو به ماشیرو عالی بود شروع
جمله با "به لولیِ عزیزم ..." .. دعوتنامه چه شروع بامزه ای داشت. یه چیز
حاشیهای دیگه که برام جالبه، بازی با خون و کارکتر بنیو ـه که گاهی
میبینیم خون از سر و صورتش بیرون میزنه و به نظر من خیلی به کارکتر بنیو
میخوره. یکی از تیکههای جالب دیگه اپیزود جایی بود که هاکویا و کوبینی با
هم تو راه خونه همراه شدن، به فروشگاه رفتن و بلاخره میشه گفت برای اولین
بار درست و حسابی با هم تنها شدن. صحنه آنچنان خاصی نبود .. من منتظر اتفاق
جالبی تو این مسیر همراهی بودم و چیزی که شروع کننده یه حادثه جالب تو
رابطه کوبینی و هاکویا باشه ولی خُب اینجور نشد. در عوض کوبینی برای
همخونههای جدیدش ظرف خرید و برای کیک درست کردن آماده شد.
آخرین لحظات انیمه، داستان خیلی جالب به سمت جلو برده شد؛ جایی که کوبینی
از بنیو راجع به دلیل مخالفت نکردن با رابطه اون با هاکویا سوال کرد و بنیو
خاطره نجات کوبینی توسط هاکویا رو براش تعریف کرد .. خاطرهای که کوبینی
اونو از یاد برده بود و حالا با شوک برملا شدن این موضوع و خاطره روبرو شد
.. اتفاق بزرگی که نباید از خاطر میبرد و حالا باید ببینیم این موضوع تو
اپیزود بعد چه تاثیری روی فضای داستان داره. فضای کُلی اپیزود حالت طنزی
داشت و با وارد کردن کمی حالت جدی تو انتها اپیزود به سمت اپیزود بعدی
میریم.
صحنههایی از اپیزود :
- چشمای بنیو در حال ضبط تصاویر!
- هاکویا و کوبینی تو فروشگاه :
- بچگی کوبینی و ظاهر کاواییش :
- ناراحتی کوبینی از به خاطر نیاوردن خاطره :
![](http://forums.animworld.net/attachments/522087d1390496846-6.jpg)