M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Gravity // 2013

Gravity // 2013

[​IMG]

زیبایی تصویری فیلم واقعا خیره کننده بود .. نمیشد از صفحه چشم برداشت و بیخیال دیدن محیط "فضا" ـی درون فیلم شد؛ هر گوشه از هر صحنه‌ای که درون فضا میگذشت، زیبایی خاصی داشت و به نظر من جلوه‌های تصویری کار به راحتی هر بیننده‌ای رو غرق در خودش میکنه. از طرف دیگه بازیگری فیلم آنچنان ویژه و عالی نبود .. شاید از کلمه "خیلی خوب" استفاده کنم ولی حس میکنم زیبایی‌های دیگه فیلم باعث شده که چنین قضاوتی داشته باشم. نقش جرج کلونی رو واقعا دوست داشتم و حس میکنم یکی از بهترین نکات در مورد فیلم، بازی جرج کلونی و به تصویر کشیدن اون کارکتر "مت" بود .. حس خیلی متفاوتی به "فضا" و "شناور بودن در فضا" داده بود و کارکتر مت جذابیت خاصی داشت اما ساندرا بولاک میتونست بهتر از اینها باشه .. هر چند بازم به عنوان بازیگری که نقش اول کار رو به عهده داره، کشش لازم رو برای دنبال کردن فیلم به وجود آورده بود و اصلا انتقاد بزرگی بهش نمیگیرم. موسیقی سطح خوبی داشت و خصوصا صحنه‌های هیجان انگیز فیلم، موسیقی نفس گیر و شنیدنی شده بود.

بجز موسیقی، داستان کار هم خیلی برام لذت بخش بود و اصلا متوجه گذر زمان در حین دیدن فیلم نشدم. خیلی راحت وارد فضای فیلم شدم و بعد از اون، هر لحظه فیلم واسم دیدنی‌تر شد. هرچقدر از نقاط قوت فیلم حرف بزنیم، بازم چیزی که بیشتر از تمام عنصرها به چشم میاد، جلوه‌های تصویری و ویژه اونه که واقعا عالی بودن .. نحوه تصویربرداری و حرکات دوربین و فضای درون سفینه‌ها از حس واقعی خاصی برخورددار بودن و به راحتی میشد با کارکترهای فیلم همراه شد. روی هم رفته خوشحالم که فیلم به اون خوبی که انتظار داشتم بود؛ برای من به سطح جوی که دور و بر این فیلم بود، رسید و ازش راضی بودم .. مطمئنم تا مدتی ذهن منو درگیر خودش میکنه و حتما دوباره اونو نگاه میکنم .. چون واقعا ارزش دوباره دیدن رو داره.

صحنه‌هایی از فیلم :







Mikakunin de Shinkoukei - Episode 03

Mikakunin de Shinkoukei - Episode 03

اپیزود بازم خوب بود و صحنه‌های جالب زیادی داشت. بهترین شوخی این اپیزود به نظر من، زنگ زدن وقت و بی وقتِ بنیو به دوستش و به اشتراک گذاشتن کوچکترین اتفاقات دور و برش بود .. واقعا شوخی جالبی بود. با اینکه کوبینی کارکتر مورد علاقه من از این سری ـه ولی حس میکنم اونقدرها ویژگی بارزی نداره یا بهتر بگم، به اندازه کافی بهش پرداخته نمیشه! با این اوضاع، بودن کارکترهایی مثل بنیو یا ماشیرو به عنوان نقش مکمل خیلی برای بهتر به چشم اومدن کوبینی حیاتی ـه .. آره، خاصیت کاوایی و آروم بودن رو داره ولی خُب ... تا اینجا یه جورایی حس میکنم ماشیرو رو بیشتر دیدیم تا کوبینی! اما بهرحال داستان کُلی دور و بر کوبینی میچرخه و احتمالا تو آینده فضای بیشتری به این کارکتر اختصاص داده میشه. تو این اپیزود فهمیدیم که کوبینی زیاد تو ورزش خوب نیست ولی حسابی بین پسرا محبوبه. از اون طرف هاکویا هم زیاد تعریفی تو ورزش نداشت و همون "مجسمه" همیشگی بود! تو این بین ماشیرو بعد از دیدن محبوبیت کوبینی بین پسرا، شروع به تحریک کردن هاکویا کرد و ازش خواست که کاری انجام بده. اون صحنه کارت دعوت دادن بنیو به ماشیرو عالی بود شروع جمله با "به لولیِ عزیزم ..." .. دعوتنامه چه شروع بامزه ای داشت. یه چیز حاشیه‌ای دیگه که برام جالبه، بازی با خون و کارکتر بنیو ـه که گاهی میبینیم خون از سر و صورت‌ش بیرون میزنه و به نظر من خیلی به کارکتر بنیو میخوره. یکی از تیکه‌های جالب دیگه اپیزود جایی بود که هاکویا و کوبینی با هم تو راه خونه همراه شدن، به فروشگاه رفتن و بلاخره میشه گفت برای اولین بار درست و حسابی با هم تنها شدن. صحنه آنچنان خاصی نبود .. من منتظر اتفاق جالبی تو این مسیر همراهی بودم و چیزی که شروع کننده یه حادثه جالب تو رابطه کوبینی و هاکویا باشه ولی خُب اینجور نشد. در عوض کوبینی برای همخونه‌های جدیدش ظرف خرید و برای کیک درست کردن آماده شد.

آخرین لحظات انیمه، داستان خیلی جالب به سمت جلو برده شد؛ جایی که کوبینی از بنیو راجع به دلیل مخالفت نکردن با رابطه اون با هاکویا سوال کرد و بنیو خاطره نجات کوبینی توسط هاکویا رو براش تعریف کرد .. خاطره‌ای که کوبینی اونو از یاد برده بود و حالا با شوک برملا شدن این موضوع و خاطره روبرو شد .. اتفاق بزرگی که نباید از خاطر میبرد و حالا باید ببینیم این موضوع تو اپیزود بعد چه تاثیری روی فضای داستان داره. فضای کُلی اپیزود حالت طنزی داشت و با وارد کردن کمی حالت جدی تو انتها اپیزود به سمت اپیزود بعدی میریم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- چشمای بنیو در حال ضبط تصاویر!



- هاکویا و کوبینی تو فروشگاه :



- بچگی کوبینی و ظاهر کاوایی‌ش :



- ناراحتی کوبینی از به خاطر نیاوردن خاطره :

Inari, Konkon, Koi Iroha - Ep 02

Inari, Konkon, Koi Iroha - Ep 02

خیلی خوب بود. کمی بیشتر با احساس ایناری در مورد تاناباشی آشنا شدیم .. فلش‌بکی از لحظه آشنایی‌شون با هم دیدیم .. جایی که تاناباشی به ایناری کمک کرده بود و اونو به مدرسه رسونده بود. تو این بین و در زمان حال، ایناری خودشو به شکل دوست تاناباشی در آورده بود و مهمون خونه‌شون شده بود. صحنه‌های طنز بامزه‌ای بخاطر این قضیه تغییر شکل دیدیم .. مثل اون صحنه بغل کردن تاناباشی با اون بدن مردونه که تاناباشی رو متعجب کرد. بهرحال مهمونی خجالت آوری برای ایناری بود و من یکی که میتونم کاملا احساس‌شو درک کنم .. واقعا قرار گرفتن تو اون شرایط سنگین بود ولی از طرف دیگه دارم به این فکر میکنم که، روز بعد در صورت ملاقات تاناباشی با اون پسری که دوستشه، چه حرف‌هایی با هم رد و بدل میکنن و اینکه اون دوست‌ش اصلا خاطره ای از این ملاقات نداره، چه تاثیری روی این دوتا میذاره .. بهرحال این تغییر شکل دادن‌های ایناری میتونه دردسرهای زیادی درست کنه. بعد از این ماجرای اولیه و تغییر شکل ایناری، نوبت به رفتن به زمین‌های آسمانی رسیده بود .. لوکیشنی که ایناری رو با وسیله‌ای با شباهت به قطار به اونجا بردن و قرار بود آماتراسو ساما رو ببینه. آماتراسو ساما اصلا اون چیزی نبود که ایناری انتظارشو داشت و آماتراسو ساما برای تست کردن ایناری ازش خواست که یک روز کامل از قدرت خودش استفاده نکنه.

تو ظاهر تست آسونی به نظر میرسید و حتی ایناری هم فکر میکرد به راحتی این امتحانو به انتها میرسونه ولی ظاهرا کسایی از طرف آماتراسو ساما واسه وسوسه کردن و تحریک کردن ایناری به تغییر شکل فرستاده شده بودن و هر کدوم یه جوری قصد فشار آوردن به ایناری رو داشتن که صحنه‌های کمدی بامزه ای رو بخاطر اینکاراشون دیدیم. تو این بین، بعد از گیر کردن تو اون انبار، سومیزومه که با ایناری بود، حال خوبی نداشت و تب‌ش بالا رفته بود .. بخاطر همین خرابی حال سومیزومه و کمک به اون، ایناری فشار بیشتری واسه تبدیل پیدا کرد و بلاخره اینکارو کرد. با اینکار، امتحانی که آماتراسو ساما براش گذاشته بود، رو نتونست کامل کنه ولی در عوض سومیزومه رو نجات داد. از همون صحنه‌ها میشد حدس زد که آماتراسو ساما بخاطر این کار خوب ایناری اونو میبخشه و حتی لایق این قدرت میدونه. بهرحال صحنه‌های آخر اپیزود احساسی و خیلی خوب بود .. صحنه‌های گریه ایناری و صحنه بخشش ایناری توسط آماتراسو ساما. در کنارش بلاخره قضیه اون نامه هم مشخص شد و فهمیدیم که اون نامه تاناباشی به سومیزومه، نامه عاشقانه نبود که امید ایناری به عشق‌ش رو برگردوند ..حالا میتونیم با خیال راحت روند پیشروی این عشق رو به تماشا بشینیم! فعلا که تاناباشی علاقه خاصی به ایناری نشون نداده و از طرف دیگه بعد از قبول کردن اون هدیه ایناری، میشه رابطه خوب این دوتا رو با هم دید.

آخرین لحظه اپیزود کلیف‌هنگر خیلی خوبی بود. جایی که داداش ایناری با عصبانیت ایناری رو از اوکا ساما جدا کرد .. باید ببینیم واقعا چی تو سر این داداش بزرگه میگذره! ظاهرا گذشته این دادش دیدنی ـه و باید منتظر فلش‌بکی به گذشته باشیم. روی هم رفته اپیزود خیلی خوبی بود و ادامه مناسبی واسه استارت خوب انیمه بود. من بعد از دیدن این اپیزود، بیشتر به کارکتر ایناری علاقمند شدم و ظاهر و رفتار معصوم‌ش رو دوست دارم .. چیزی که دوست داشتم تو این اپیزود بیشتر ببینم و کم به تصویر کشیده شد، کون، روباه ایناری بود. امیدوارم تو ادامه بیشتر خودشو نشون بده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه فلش‌بک بین ایناری و تاناباشی :



- رسیدن به اون سرزمین آسمانی :



- آماتراسو ساما در کنار اوکا ساما در حال تماشا کردن حرکات ایناری روی زمین :



- میمیک‌های ایناری واقعا جالبه :



Chuunibyou Ren - Episode 03

Chuunibyou Ren - Episode 03

یه اپیزود خوب با معرفی دختر جدید داستان .. تقابل ریکا با ساتونه چیزی بود که این اپیزود رو دیدنی میکرد؛ اینکه روبرو شدن‌شون با هم چه حوادثی رو به همراه داشت .. وارد شدن به اون حالت مبارزه تخیلی مثل همیشه جذاب بود و اینبار نوبت به مبارزه فرشته با دختر جادویی رسیده بود .. مبارزه‌ای که توسط یوتا به اون شکل خنده دار قطع شد. دیدن حسودی‌های ریکا به رابطه بین ساتونه و یوتا یکی از بخش‌های بامزه اپیزود بود. چقدر کُزپلی یوتا بهش می اومد و از اون طرف، کومین سنپای به طرز فجیعی کاوایی شده بود .. بین این دوتا مسلما اون تغییر لباس خیلی بیشتر به کومین می اومد. تو این اپیزود مشخص شد که ساتونه دلیل چونیبو داشتن یوتا تو گذشته بوده و کسی که باعث شروع چونیبوی یوتا بوده، حالا بار دیگه جلوی روی یوتا قرار گرفته که باید ببینیم این داستان قرار به چه سمتی حرکت کنه. یه صحنه کاملا زیبا رمنس هم بین یوتا و ریکا داشتیم که تو آخرین لحظات شکل گرفت؛ جایی که ریکا از لمس بینی ساتونه و یوتا عصبانی شد و بازم مثل قبل حسودی میکرد. اینبار یوتا برای اینکه خیال ریکا رو راحت کنه، به شکل زیبایی تماس بینی (یا همون بوسه بینی!) رو اینبار با ریکا انجام داد. میشد باریکه‌هایی از علاقه ساتونه به یوتا رو حس کرد، خصوصا صحنه‌ای که یوتا از خداحافظی نکردن با ساتونه حرف میزد و با هم رفتار ساتونه رو میدیدیم .. شاید تو اپیزودهای آینده ساتونه نتونه فاصله خودشو حفظ کنه و بخاطر علاقه‌ای که به یوتا داره، دست به انجام کاری بزنه.

روی هم رفته اپیزود خیلی خوبی بود و خیلی جالب کارکتر جدید رو بهمون معرفی کرد .. ساتونه میتونه سطح جذابیت داستان رو به سمت خوبی حرکت بده .. باید ببینیم چطور این جریانات مربوط به چونیبوها ادامه پیدا میکنه. در کنار این موضوع داستان، از لحاظ انیمیشن هم واقعا سطح عالی داشت و خیلی جاها تحت تاثیر محیط انیمیشن قرار گرفتم .. چیزی که بهرحال انتظارش میرفت و کیوتو انیمیشن مثل همیشه تو این موضوع موفق عمل میکنه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه پرت کردن موبایل نیبوتانی :



- کومین سنپای با اون کُزپلی :



- روبرویی ریکا با ساتونه :



+



- اینم بوسه بینی ساتونه و یوتا :

D-Frag - Episode 03

D-Frag - Episode 03

جا داره اول بازگشت یامادا به انیمه رو به طرفدارای این کارکتر محبوب تبریک بگم .. خوشبختانه صحیح و سالم از اداره پلیس برگشت و بلایی سرش نیومد. اپیزود خوبی بود .. هر چند به نظر من از لحاظ طنز کمی ضعیف‌تر از اپیزودهای قبلی بود ولی بازم نکات جالبی داشت و خصوصا از لحاظ صحنه‌های احساسی چیزای جالبی دیدیم. رابطه بین تاکائو و کنجی به شکل کمدی جالبی در اومده بود .. اتفاقات منحرفانه بامزه‌ای برای تاکائو افتاد که همه اونا دور کنجی میچرخید؛ مثل اون قضیه هُل دادن تاکائو به طرف کنجی یا جایی که تاکائو به کنجی بیچاره "منحرف" گفت در صورتی که اون بیچاره کاری نکرده بود. صحنه صحبت درگوشی کاراسویاما با تاکائو و صحنه بعدی صحبت تاکائو با روکا و البته اون صحنه صحبت روی پشت بوم بین کنجی و روکا، هر سه جز صحنه‌های احساسی خوب اپیزود بودن. یه چیز عجیب که تو این اپیزود توجه منو به خودش جلب کرد، علاقه و دید منحرفانه بعضی از دخترای باشگاه‌ها به تاکائو بود که سینگال یوری عجیبی به تاکائو داشتن! البته به نظر من معلومه که چیز خاصی در جریان نیست و صرفا دارن یه شوخی دراز مدت رو ادامه میدن.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- از این میمیک‌های روکا واقعا خوشم میاد :



- کنچی بیچاره چه سیلی خورد :



- از افکت‌های تصویری باحال روی کارکتر کاراسویاما :



- صحنه بین تاکائو و کاراسویاما با اون کُزپلی جالب :

Super Sonico Animation - Episode 03

Super Sonico Animation - Episode 03

یه کارکتر فرعی با دوبلوری Kanemoto Hisako به داستان اضافه شد که این اپیزود نقش خیلی کمی داشت ولی بهرحال با ظاهر بامزه‌ش آشنا شدیم .. Hisako یکی از دوبلورهای موردعلاقه منه و امیدوارم تو آینده نقشش کمی پررنگ تر بشه. اما در مورد خود اپیزود، اپیزود خوبی بود و اینبار به جای تمرکز به باند موسیقی سونیکو، به شغل مدل بودنش تمرکز کردیم و با اون به سمت ساحل اوکیناوا حرکت کردیم .. جایی برای کاور صفحه اول یه مجله از سونیکو عکس گرفته شد و تو این بین اتفاقات بامزه دیگه ای هم افتاد. قبل از رفتن به این سفر، دیدن صحه سپردن گربه های سونیکو به مادربزرگ حس شیرین جالبی داشت و اون صحنه رو خیلی دوست داشتم .. بعد از اون همراه شدن با اون مردها تو ون و البته آخرین صحنه قبل از ED که یکی دیگه از نقاط قوت اپیزود بود .. جایی که بخاطر اشتباه مدیر برنامه های سونیکو، سونیکو مجبور شد تو یه صحنه از فیلم های رنجر بازی کنه .. جایی که مدیر برنامه هاش با دیدن ظاهر صحنه تعصبی شد و بجای اینکه رنجرها سونیکو رو نجات بدن، این مدیر برنامه های سونیکو بود که به وسط صحنه پرید و مثلا سونیکو رو نجات داد .. و جالبتر این بود که صحنه مدیر رو حذف نکردن و اونو تو فیلم نگه داشتن! بهرحال روی هم رفته اپیزود خوبی بود .. تو پیشنمایش اپیزود بعدی حالت درامی به چشم میخورد .. شاید یه اپیزود احساسی در راهه، امیدوارم اینطور باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اوکا چان، کارکتر فرعی جدید :



- مادربزرگ در کنار گربه‌های سونیکو :



- ون و همراهی با اون دو مرد :



- سونیکو و مدیر در ساحل :

Tonari no Seki-kun - Episode 03

Tonari no Seki-kun - Episode 03

وقت تمیز کردن میزه! سکی اینبار با کُلی وسیله واکس و لوازم تمیز کننده دیگه، به جون میز خودش افتاده بود. جوری میزشو تمیز کرد که تصویر آفتاب مثل آیینه روی میزش پیدا بود .. از طرف دیگه شاگرد جلویی خودشو کُلی کثیف کرد .. کسی که ظاهرا اسمش مائدا بود. بهرحال سکی تنها به تمیز کردن میز خودش راضی نبود و میخواست میز رومی رو تمیز کنه که رومی به هیچ شکلی حاضر نشد تن به این کار بده .. حتی با پول براق و تمیز شده! دیدن دپرسی سکی کون خیلی بامزه بود .. پایان بندی اپیزود با اون حالت موهای سکی و رومی خیلی جالب و دیدنی بود .. الکتریسیته ساکن باعث و تمیز کردن‌های سکی باعث شد که موی هر دو نفرشون به اون شکل خنده دار در بیاد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- دست به کار شدن سکی کون :



- خوشحالی سکی از میز براقش :



- موهای رومی بعد از اتاق آخر :

Mushishi Tokubetsu-hen - Hihamukage

Mushishi Tokubetsu-hen - Hihamukage

--
-





















--
-