Dial M for Murder - 1954
با نقشه قتلی بی نقص به دنبال فرار از نقص!
بعد
از تجربه سرد موزیکال دیروز بر این شدم که ایندفعه یکی از معدود آثاری که
هنوز از هیچکاک ندیدم رو ببینم و چه تصمیم خوبی بود. یه کار جنایی درگیر
کننده و لذت بخش! آدمی مثل من که سال هاست از آثار هیچکاک دور مونده ممکنه
فراموش کنه که هیچکاک چه استاد قادر و ماهری در ژانر جناییه ولی دیدن یکی
از آثار این کارگردان به راحتی بهم یادآوری کرد که کسی در سطح و اندازه های
اون یافت نمیشه و میشه بارها به سراغ آثارش اومد و همچنان از دیدن یک اثر
فاخر لذت برد.
فیلم به مانند پازلی جذاب به پیش میره؛ روایت
داستان فیلم در حدی خوب و اعلاست که شما به عنوان مخاطب به خوبی هم مجرم و
هم کسی که جرم در حقش روا شده رو تشویق می کنید؛ یکی برای اینکه بتونه با
جرمش فرار کنه و یکی به این دلیل که ظلمی که بهش شده برملا بشه. و این نکته
کمی من رو به یاد فیلم طناب (Rope) که اثر موردعلاقه من از هیچکاکه انداخت
و باعث لذت دوچندان من از دیدن این فیلم شد. .
کمی اسپویل وار :
تونی که مجرم داستانه دلفریبانه شما رو با حرفا و نقشه قتل همسرش که به
نحوی عالی طراحی شده مجذوب می کنه! همش دلتون می خواد به حرفاش گوش بدید؛
نقشه بی نقص قتلی که اون کشیده رو بپذیرید و حتی براش و به افتخارش کف
بزنید و بگید تو عالم سینما شاید این تونی باشه که بتونه قصر در بره ولی از
طرفی ته دلتون می گید که «نه، گمون کنم یه جایی از نقشه تونی خراب پیش
بره» و جالبه که تا آخرین لحظات فیلم اینطور نمیشه و درست لحظه ای که دارید
فکر می کنید نقشه تونی داره به خوبی تمام میشه یکه می خورید و با هوشمندی
کارآگاه داستان روبرو میشید. و حالا وقتشه که برای این جبهه از داستان کف
بزنید. چقدر از کف زدن گفتم، هه!
.
اما در هر صورت، وقار و
معصومیت گریس کلی، باورپذیر ظاهر شدن ری میلند در نقش یک فرد جاه طلب و
همچنین حضور کم ولی موثر جان ویلیامز به عنوان یک کارآگاه خوب و البته
استاد طراح تحسین برانگیزی همچون آلفرد هیچکاک که پشت اثر حضور داره؛ همه
دست به دست هم میدن تا ما با یک اثر جنایی ناب و خاطرانگیز روبرو بشیم.
.
راضی بودم .. خیلی راضی! در حدی که هوس کردم بعضی آثار قدیمی هیچکاک رو دوباره ببینم