M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

My Movie Challenge - 31 - Challengers

My Movie Challenge - 31 - Challengers - 2024

تاریخ تماشا : 1403/04/11

ساعت تماشا : 07:00 الی 10:00





فیلم رو بخاطر عنصرهای مختلفی دوست داشتم؛ اول موسیقی که به شکل زیبایی انتخاب شده بود و برای پیشروی صحنه‌ها و سکانس‌ها استفاده خلاقانه‌ای ازش شده بود و صحنه‌های ورزش تنیس با حضور چنین موسیقی خوش ریتم و جذابی حسابی رنگ و لعاب شده بودند. آدم دلش می‌خواست بازی تنیسی که در جریانه همینطور ادامه پیدا کنه تا بیشتر این موسیقی شنیده بشه و از دل این موسیقی و این بازی‌های سکانس و نوع چینش اونا میشد یه احساس الهام‌آمیز و انگیزشی خوب هم برداشت کرد. به نظرم و هرچند گفتنش عجیبه، ولی داستان، پیشبرد اون و شخصیت پردازی سه شخصیت اصلی فیلم با این نوع موسیقی حسابی دلپذیر و قابل فهم‌تر شده بودند. پس حسابی از این وجهه خوشم اومد.


عنصر دوم، زندایاست؛ رابطه من با زندایا و نوع بازیش مسیر درازی رو طی کرده تا به امروز رسیده؛ یادمه تو فیلم اسپایدرمن که دیدمش عصبی بودم که چرا چنین بازیگری انتخاب شده و اصلا نمی‌تونستم با این بازیگر و نقشی که ایفا می‌کرد، حس بگیرم. به نظر می‌رسید که تولیدکنندگان اون فیلم صرفا جهت بودن توی جریان استریوتایپ مچ کردن یک رنگین پوست و یک سفید پوست که این سال‌ها توی هالیوود بدجور باب شده، اونو انتخاب کرده بودند و از این قالب فکری خوشم نیومد. احساس اجبار رو روی گلوم حس می‌کردم. ولی بعدها وقتی سریال Euphoria رو دیدم، حسابی خودم رو ملامت کردم و فهمیدم که سخت درباره زندایا در اشتباه بودم؛ اونجا یه بازی قدرتمند رو ازش شاهد بودم و احساس می‌کردم واقعا یه عنصر قوی برای سریال محسوب میشه. دیدم که کیفیت بازیگری و وسعت کارش تا چه حد می‌تونه بالا باشه و دیدن چنین کیفیتی توی چنین سن کمی از زندایا برام لذت بخش بود و دیدگاهم نسبت بهش عوض شد. و حالا توی این فیلم، به نظر من بهترین انتخاب ممکن برای نقش تاشی بود و به شکلی عالی نقشش رو ایفا کرده بود. حضورش رو دوست داشتم و ارتباطی که با دو شخصیت دیگه داشت حسابی پرکشش بود.


عنصر سوم، دو بازیگر دیگه، مایک فیست و جاش اوکانر بودند که اونا رو هم دوست داشتم؛ یادم نمیاد جای دیگه‌ای دیده باشمشون ولی اینجا قابل تحسین بودند. نقش‌ها، رفتار، دوستی، نادوستی و هر چیزی که مربوط به این دو شخصیت بود رو ملموس و باورپذیر کار کرده بودند و این جای آفرین و به به داشت. و نمی‌دونم عمر فیلم توی ذهن من چطور باشه و در آینده آیا از این فیلم به عنوان یکی از فیلم‌های خوبی که دیدم یاد می‌کنم یا نه ولی از اونجایی که ورزش تنیس رو دوست دارم و کمتر یادم میاد فیلم سینمایی خوبی رو با محوریت تنیس دیده باشم که اینقدر دلچسب بوده باشه، باید اقرار کنم که اینجا هنرمندانه تنیس رو به نمایش کشیده بودند و علاوه بر داستان خوب، سکانس‌های ورزشی خوبی هم داشتیم. پس آره، ارزش دیدن و تحسین رو داشت. (7.4/10)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد