M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Haikyuu - Episode 08

Haikyuu - Episode 08

خُب، این اپیزود با کارکتر جدید جناب ایس تیم، آساهی آشنا شدیم و نیشینویا، کارکتری که تو انتهای اپیزود قبل بهمون نشون داده شده رو هم بهتر شناختیم. هر دو خاصیت های رفتاری و والیبالی خاص خودشونُ داشتن و به مرور تونستیم کمی حس نزدیکی بهتری نسبت بهشون پیدا کنیم. حرکات نیشینویا تو زمین جذاب به نظر میرسن و در کنارش انگار میتونه زوج کمدی خوبی واسه تاناکا بشه (البته تمام کارکترهای گاهی لحظات کمدی بامزه ای دارن) و در کنارش لحظات جدی خوبی رو هم در مورد اهمیت دادن به تیم در کنار دایچی داشت و خواهد داشت. ارزشی که برای آساهی قائل بود و اینکه حاضر نبود بدون اون بازی کنه، قابل احترامه و میشه اونو درک کرد. از طرف دیگه آساهی که بخاطر شکست خاصی که در مقابل تیمی داشته، دچار ناامیدی شده و حالا سوگاوارا و بقیه به دنبال برگردوندن اون به تیم هستن.

تو آخر اپیزود اینجور به نظر رسید که هیناتا و کاگیاما تونستن تاثیر لازم رو به اون وارد کنن و شاید اپیزود بعد اونم به جمع بازیکنای کاراسونو بپیونده. بهرحال ... جریان مربی گری اوکای هم داره به سمت جلو حرکت میکنه و انگار کم کم داره متمایل به تست کردن این موقعیت میشه. تاکه چان بحث جدیدی رو پیش کشید؛ کمپ تمرینی هفته طلایی و مسابقه تمرینی که قراره تو روز آخر اون کمپ با تیم نکوما انجام بدن. گربه در مقابل کلاغ! مسیر جدید انیمه مشخصه شده و باید منتظر پیشروی به سمت اون مسیر باشیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- دلیل اومدن نیشینویا به کاروسونو بسیار جالب بود ... یونیفورم دخترای مدرسه :



- کلا استایل خیلی باحالی داره :



- آساهی سان، ایس تیم :

Nisekoi - Episode 20 | The End

Nisekoi - Episode 20 | The End

خانم‌ها و آقایان، اگه تا الان نمیدونستید چطور میشه یک نمایش رومئو و جولیت رو به شکل فجیعی خراب کرد، با دیدن این اپیزود به این موضوع پی میبرید. (هه هه!) راستشو بخوام بگم، این پایان بندی خیلی برام راضی کننده بود و اصلا با تصوری که داشتم همخونی نداشت .. تصور اینکه پایان‌بندی هارم مانندش عطش بیشتر خواستن رو در من باقی بذاره و با نگاه کردن به اپیزودهای گذشته و پیشرفتی که داشتیم، بیشتر از این به دنبال پایان خوبی باشم و ... همونطور که فکر میکردم، پایان دادن انیمه با این نمایش فکر خیلی خوبی بود و به عنوان یک انیمه ساخته شده از مانگای ناتمام، کار بسیار خوبی رو ارائه دادم. محبوبیت کار چه در انجمن‌های ایرانی و چه خارجی، در سطح بالایی هست و میشه به راحتی انتظار فصل دومی رو ازش داشت ... تنها چیزی که مهمه، پیش رفتن مانگا و بدست آوردن محتوای داستانی کافی برای فصل دوم هست. باید ببینیم چقدر این موضوع طولانی میشه و Shaft کی به سراغ ساخت فصل دوم این انیمه برمیگرده.

در مورد اپیزود آخر، من همچنان جولیت بودن اونودرا رو ترجیح میدم ولی خُب، کریساکی هم با لباس جولیت زیبایی خیره کننده ای داشت و تمام توجه روی صحنه تئاتر رو به خودش اختصاص داده بود. وارد شدن به لحظه کمدی اپیزود رو دوست داشتم؛ اونجایی که کریساکی با حالتی بامزه از "فراموش کردن دیالوگ" حرف زد و جریان نمایش رو کاملا زیر و رو کرد! نمایش رومئو و جولیتی که گزارشگر داشت؛ شو خیلی خوب تونست از پس گزارشگری این صحنه‌های جالب بربیاد و وظیفه سنگین پشت صحنه خودش رو به خوبی به انجام رسوند. همراهی تماشاگرها با خرابکاری نمایش هم در نوع خودش جالب بود. جدا از این موضوعات جزیی اون صحنه نمایش، با روندی که نیمه اول داشت، فکر کردم قراره یک پایان متمایل به کریساکی رو ببینیم ولی تو ادامه صحنه‌ی خاصی با حضور اونودرا و ایچیجو هم دیدیم که به نظر من صحنه احساسی و جالبی بود. اجرای رومئو و جولیت به اون سبک و تنهایی دونفری ـشون باز هم ذهن بیننده رو به سمت اینکه واقعا جریان به نفع کریساکی نیست هُل میداد و هارم ما رو سر جای خودش باقی میذاره!

حرف آخر اینکه، واقعا از دیدن این انیمه لذت بردم و نقاط قوت خوبی داشت که در طول بحث‌های اپیزودیک و نوشته‌های قبلی ـم زیاد بهشون اشاره کردم و شما هم با اونا آشنا هستید. کارکترهای انیمه به یادموندنی بودن و بعدها وقتی که به گذشته و این انیمه فکر کنم، بعضی از کارکترهای اصلی رو خوب به خاطر میارم و خاطره جالبی ازشون درون ذهنم نقش بسته. امیدوارم در آینده فصل دومی در کار باشه و باز هم به سراغ دنیای این انیمه برگردیم و ازش لذت ببریم.

صحنه‌هایی از اپیزود :


- واقعا لباس جولیت به کریساکی می اومد.



- سوگومی بیچاره مجبور زدن چه حرفی شد :



- من نمیدونستم نمایش چنین بازیگری هم داره :



- صحنه جالب بین ایچیجو و اونودرا :



- یکی از بهترین میمیک‌های کریساکی تو این صحنه بود :

Diamond no Ace - Episode 33

Diamond no Ace - Episode 33

واقعا عالی بود. تصورش رو میکردم که با بالا اومدن تودوروکی ها، فضای مسابقه جذاب تر بشه ولی خُب، کمی بالا اومدنشون سخت به نظر میرسید اما حالا با نزدیک شدن دیدار نیمه نهایی، لحظاتی جذابی رو شد و تونستیم انواع صحنه های جذاب رو از کارکترها قبل از شروع بازی اصلی ببینیم. تمرینات ادامه پیدا کرد، ساومورا، فورویا، تانبا هر کدوم به یک شکل ولی بیشتر از همه تانبا در حال آماده شدن برای مسابقه نیمه نهایی هست. از طرف دیگه تونستیم سری به تمرینات یاکوشی بزنیم و ببینیم که چطور دارن لحظات آماده سازی رو طی میکنند. دیدن فلش بک های تودوروکی ها عالی بود و نشون داد که تفکر بَتری رایچی چطور شکل گرفته. تصور یک حریف قدرتمند در مقابل خودش چیز جالبی بود و پدرش هم همچنان کارکتر پرکششی به نظر میرسه. با بعضی از کارکترهای تیم یاکوشی بیشتر آشنا شدیم و بهرحال ... به روز مسابقه رسیدیم.

لحظات آماده سازی برای ورود به زمین یکی از نقاط قوت اپیزود بود؛ جایی که هر مربی به شکلی و به سبک خودش به بازیکنای تیمش روحیه میداد و حالا با غرش و داد و بیداد وارد زمین شدن. Ace همیشه تو مسائل حاشیه زمین خوب عمل میکنه؛ چه مسائل دراماتیکی مثل باخت یک تیم و نشون دادن احساسات تیم بازنده باشه و چه لحظات ورود به زمین و آماده شدن برای یک نبرد نفس گیر. اینجا هم همینطور بود و نوبت به دوئلی جذاب رسید. دوئل بین فورویا و رایچی .. به نظر میرسه حتی همین شروع مسابقه هم جذابیت بالا باشه و به نظر من اینجا لحظات و این قسمت تا اینجای انیمه، جذاب ترین لحظات انیمه بودن و قسمت بعد باید یکی از بهترین اپیزودهای انیمه باشه. مسلما ممکنه فینال لذت خاص دیگه ای داشته باشه ولی زیر پا گذاشتن رایچی با اون قهه قهه های خاص خودش میتونه دیدنی باشه. روی هم رفته، آماده سازی و ورود به زمین خوبی رو تو این اپیزود دیدیم و باید منتظر اپیزود بعدی انیمه باشیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ساوامورا با چه تمرکزی به حرفای کریس گوش میده :



- لحظات مربوط به کودکی رایچی :



- تانبا آماده ورود به زمین :



- رایچی ، آماده له کردن تیم حریف :

Gochuumon wa Usagi Desu ka? - Episode 07

Gochuumon wa Usagi Desu ka? - Episode 07

یه اپیزود عالی از انیمه .. واقعا نیمه اول یکی از دوست داشتنی ترین تیکه‌های کُل انیمه بود و جریان پاذل چیدن و همراه شدن تمام کارکترهای بامزه انیمه دور هم، مثل همیشه فضای انیمه رو دیدنی کرده بود .. حس کودکانه لذت بخشی که درون این نیمه اول نهفته بود رو واقعا دوست داشتم .. صحنه‌های ریز اون لحظات مربوط به پاذل جز نکات مثبت خوب نیمه اول بود؛ از دپرس شدن چیا گرفته تا لحظه‌های رودرویی لیز با شارو و البته خواب رفتن کوکوا که جای خودش رو داشت. بعد از اون جریان پاذل، صحنه‌‎ای که کاملا منو غافلگیر کرد از راه رسید و حسابی در حین دیدنش خندیدم .. صحنه پرتاب پنکیک توسط کوکوا به صورت چینو واقعا بامزه بود و من که یکی دوبار برای اینکه دوباره اون صحنه رو ببینم، تصویر رو به عقب کشیدم و بازم خندیدم! شیرینی کمدی این لحظه به بعدش هم منتقل شد و لحظات عذاب وجدان کوکوا در مورد چینوی ناراحت جالبی خاص خودشونُ داشتن. تو این بین میشد به یک نکته انحرافی پی برد و اونم اینه که چینو واقعا بامزه اخم میکنه و اون میمیک‌های ناراحت شدنش از دست کوکوا یکی از بهترین لحظات چینو تو انیمه ست.

نیمه دوم هم لحظات خاص خودشو داشت .. شارو پاک به سر بهمراه کوکوا به سمت چیا رفت و تو ادامه راز شارو برای بقیه برملا شد. کوکوا هم بخاطر اشتباه نوشتن اسم کافه "خونه خرگوشی" که اونو کافه "خونه اسبی" نوشته بود، خودش تبدیل به اسب شد! روی هم رفته اپیزود واقعا بامزه بود و رفته رفته و بعد از دیدن اپیزود هر هفته محبوبیت این انیمه داره برای من بیشتر میشه. با توجه به اینکه جدیدا انیمه‌های هم سبک این انیمه در حال گرفتن فصل دوم هستن، میتونم ادامه پیدا کردن این سری رو هم تصور کنم و دوست دارم اتفاق بیافته ولی فعلا ... از دیدن لحظات باقی مونده سری لذت میبرم که مطمئنم یکی دو تا نیستن و قراره حسابی وقت منو پر کنند.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ولی واقعا چه پاذل بزرگی بود :



- چیا بلاخره دست به کار شد :



- صحنه پرتاب پنکیک به یادموندنی بود :



- کوکوا : واقعا یه اسب شدم :

Escha & Logy no Atelier - Episode 07

Escha & Logy no Atelier - Episode 07

این اپیزود به آلکا متمرکز شد و یه سناریوی مرتبط با اون و خارج از موضوع کیمیاگری با از این کارکتر دیدیم. من از همون شروع هم نسبت به آلکایی که درون صفحه دیدم، کمی مشکوک شدم ولی حدس زدن اینکه از آلکا خواهرهایی وجود داشته کمی سخت بود. بهرحال با هم شکل های آلکا روبرو شدیم و هر کدوم رفتار خاصی رو داشتن. فعلا تونستیم با دوتا از اونا آشنا بشیم و بعید میدونم تو ادامه دوباره بهشون پرداخته بشه. اما هر کدوم اونا هدف خاصی داشتن، یکی به دنبال مادرشون و یکی به دنبال خواهرهای خودشون بود. بهرحال بعد از درگیری هایی جریانات و خراب کاری های اون دوتا تموم شد و از دهکده رفتن.

تو این بین از هر کدوم از کارکترها چیزایی دیدیم و مثلا دیدن دهن کجی کردن اسکا بابت طی کشیدن، بامزه بود و یا ریفری که بخاطر ندیدن اون آلکاهای همشکل کمی حسودی ـش میشد. روی هم رفته اپیزود نسبتا خوبی بود و تمرکز به روی کارکتر آلکا رو دوست داشتم .. از همون شروع انیمه، به کارکترش علاقه داشتم و شاخ و برگ دادن به کارکترش باعث جالب تر شدن اون شد. راستی، یک کارکتر جدید به اسم میچه داشتیم که ظاهرا کار حسابرسی رو به عهده داره و از سنترال اومده. باید ببینیم اپیزود بعد رو به خودش اختصاص میده یا نه.
صحنه‌هایی از اپیزود :

- ویلبل در حال مبارزه با یکی از آلکا ها :



- میچه :



- این رفتار بامزه آلکا ذو دوست داشتم :



- لحظه خداحافظی با آلکا :

Baby Steps - Episode 07

Baby Steps - Episode 07

شگرد تمرینی که یک اپیزود کامل رو به خودش اختصاص داشت. این نکته تمرینی واقعا برام جالب بود و دیدن اینکه ماروئو در طول اپیزود و 20 دقیقه با این مربع ها دست و پنجه نرم میکرد، در نوع خودش جذاب بود. میشد حس پیشروی یک بازیکن مبتدی تنیس به سمت جلو رو لمس کرد و باهاش تو این مسیر همراه شد. لحظاتی که به آنالیز ضربه هاش میپرداخت، مثل همیشه جز نکات مثبت اپیزود بودن و خیلی خوب بیننده رو به دنبال خودش میکشوند. مربی هم دیالوگ های کارساز خوبی رو در مقابل ماروئو به زبون میاورد. دیالوگی که بیشتر از همه تو این اپیزود وارد ذهن بیننده میشد این بود : "تو بازی تنیس، اگه بتونی تمام توپ‌ها رو با کنترل عالی برگردونی، از لحاظ تئوری، هرگز نمیبازی" جمله‎‌ای که با ورود تاکوما و بازی تمرینی که با ماروئو انجام داد، شکل دیگه ای به خودش گرفت. حالا حقیقت وجود قدرتمند چون تاکوما تئوری روش برد ماروئو رو بهم ریخته بود و به قول مربی، ماروئو باید زمان چیره شدن این برتری واقعیت بر روی تئوری رو تشخیص میداد.

نکات ریز آنچنان زیادی درون این اپیزود نبود که بخوام بهشون اشاره کنم و به نظر میرسید تمرکز اصلی همین موضوع تمرین نه مربع داستان بود که به خوبی جلو برده شد ولی اپیزود بعد دوباره شروع یک تورنمنت جدیده و ایندفعه باید ببینیم ماروئو چقدر پیش میره. طبق حرف تاکوما، بازیکنای در سطح تاکوما هم تو این تورنمنت نیستن، پس تورنمنت کمی آسون تره و باید منتظر حداقل یک پله بالا رفتتن ماروئو و دیدن یک برد از طرف اون باشیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- زمین تمرین نه مربع :



- آنالیزهای ماروئو :



- مسابقه با تاکوما .. تاکوما مثل همیشه باحال به نظر میرسید :



- یکی از لحظات جالب مسابقه شون :

Haikyuu - Episode 07

Haikyuu - Episode 07

از اپیزود قبل مشخص بود که کارکتر اویکاوا قراره تحولی به جریان بازی وارد کنه ولی خُب، اینجا اونقدرا وقت نشون دادن خودش پیدا نکرد و بازی خیلی راحت تموم شد اما همون لحظاتی که درون زمین بود، با سرویس‌های پرشی که نثار تیم حریف میکرد، حسابی دریافت اونا رو بهم ریخت و کاملا تبحر خودش رو در سرویس زنی نشون داد. البته مشخصه که به دلیل پاسور بودن بجز سرویس زنی که ازش دیدیم، خصوصیات دیگه ای هم داره و همونطور که خودش بعدا در مقایسه با کاگیاما اشاره کرد، دفاع، سرویس و اسپک ـش بهتر از کاگیاماست. باید ببینیم بعدها چطور اویکاوا وارد فضای داستانی میشه. حداقل اینجا تلنگری برای پیشرفت تیم کاراسونو به اونا زد و سیستم دفاعی اونا رو ضعیف خوند. تو این بین تونستیم با بازیکنی که مدتی در بین کاراسونویی‌ها نبوده، "فرشته محافظ" آشنا بشیم و برگشتش به میادین رو ببینیم! جایی که با کاگیاما روبرو شد رو واقعا دوست داشتم ... یه صحنه ورود باحال و عالی برای چنین بازیکن دفاعی ای بود.

روی هم رفته اپیزود باز هم تونست به اندازه کافی لذت بخش و سرگرم کننده باشه. دیدن اینکه هم‌تیمی های کاگیاما هم دید نسبتا متفاوتی نسبت بهش پیدا کردن، در نوع خودش جالب بود. فضای مبارزه ای و ورزشی کار سطح خیلی خوبی داره و امیدوارم تو ادامه همچنان لحظات ورزشی خوبی در انتظارمون باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اویکاوا، پاسور سیجو :



- لحظه اسپک زدن هیناتا در مقابل اویکاوا :



- خشک شدن اویکاوا در ادامه صحنه :



- کارکتر جدیدی که تو آخر اپیزود دیدیم :

Escha & Logy no Atelier - Episode 06

Escha & Logy no Atelier - Episode 06

وقتی عنوان اپیزود قبل رو دیدم، میدونستم که قراره به سراغ یک اپیزود پر از غذا بریم یا بهتر بگم، دوست داشتم این اتفاق بیافته. خوشحالم که کلا تم اپیزود خوردن و دسر و مسابقه غذا خوری بود .. لحظات شیرینی رو با هم دیدیم و هر کدوم از اتفاقات اپیزود بامزگی خاصی واسه من داشت. تو شروع با پدر اسکا آشنا شدیم، "فاول" که قبل از این ازش چیزی ندیده بودیم و از اسکا درخواست که راهی برای بدست آوردن برداشت بیشتر محصولات و سیب هاشون پیدا کنه. همه چیز دست به دست هم داد تا پای کارکترهای دختر و لوجی به مسابقه غذا خوری دوک برسه. در کنار این مسابقه غذا خوری، یک مسابقه دسر هم راه انداخت و وقت خوبی شد که بتونیم دسرهای خوشمزه ای رو به چشم ببینیم. من فکر میکنم اگه اسکا اینقدر وقتش رو پای خوندن اون کتاب هدر نمیداد، میتونست دسر خوبی درست کنه ولی خُب، باز هم رسیدن به پای ویلبلی که دسرش رو با جادو درست کرده بود، کار سختی به نظر میرسه.

نکته جالب در مورد مسابقه حضور لوجی، آوین، ریفر و البته آلکا بود که کارکترهای بامزه ای واسه شرکت کردن تو مسابقه غذا خوری بودن و آلکا در نهایت برنده مسابقه شد. طبق دستور جناب دوک، تصمیم گیری بهترین دسر هم به آلکا، برنده جریان سپرده شد و آلکا هم که دسر ویلبل رو بهترین دونست. اما حضور تو این مسابقه فکر جالبی رو به ذهن اسکا وارد کرد .. اینکه خاک تمام نقاط مختلف رو جمع آوری کنه و اونا رو با استفاده از کیمیاگری با هم ترکیب کنه و در نتیجه، با گذاشتن این خاک درون اون منطقه شیب داره، ببینه آیا باعث بیشتر شدن محصولات ـشون میشه یا نه. به نظر میاد جواب بده و اسکا از این کارش نتیجه بگیره ولی شاید باید منتظر اپیزودهای بعدی که به این موضوع اشاره ای کنن، باشیم. روی هم رفته، مثل اپیزود قبل، از این اپیزود هم راضی بودم و لحظات دوست داشتنی خاص خودشو داشت.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اسکا و کلونی در کنار فاول :



- دوک کلا کارکتر باحالی ـه .. من که ازش خوشم میاد :



- ماریون بیچاره مجبور شد مزه دسر آلکا رو بچشه :



- لحظه ای که برنده بودن ویلبل اعلام شد :