M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Kamisama no Inai Nichiyoubi - 01/02/03 // Anime

تصمیم گرفته بودم یادداشت‌های مربوط به چندتا از انیمه‌های فصلی‌م رو اینجا وارد کنم. تجربه ثابت کرده بودن یادداشت‌ها تو فروم‌ها هیچ وقت امن نیستن وگاهی ممکنه محو شن، فروم ـه و هزار اتفاق ممکن. اما بجز چند سری ایندفعه یه سری دیگه هم به کار اضافه میکنم، چون با اپیزود آخرش تاثیر خیلی خوبی رو روی من گذاشت و حس میکنم بودنش تو وبلاگم ضروریه. بهرحال این شما و این هم Kamisama no Inai Nichiyoubi انیمه‌‎ای عالی.



Kamisama no Inai Nichiyoubi - 01/02/03 // Anime


Episode 01



شروع خوبی داشت. راستش فکر نمیکردم ازش خوشم بیاد ولی از همون اول اپیزود که راجع به رها شدنشون توسط خدا دیالوگ گفته شد، توجه م رو به خودش جلب کرد. کارکترای خوبی داشت. تو نگاه اول فکر کردم آی کارکتر اعصاب خورد کُن و غیرقابل تحملی میشه و به خاطر همین کارکتر بیخیال دیدنش میشم ولی خوشبختانه با بودن دوبلور عالی مثل Toyosaki Aki مشکلی به وجود نیومده. هنوز زوده پرسیدنش ولی احتمال اینکه واقعا همبرت پدر واقعی آی باشه، چقدره؟ اگه واقعا پدرش باشه و خودش از مسئله آگاه باشه، هیچ گونه احساسی رو در چهره‌ش مبنی بر پدر بودنش ندیدیم! پس یعنی اگه هم پدر آی باشه، خودش اونو نمیدونه! بهرحال برداشت اولیه خیلی خوب و جالب بود، ببینیم اپیزودهای بعد چه اتفاقی می افته.

- راستی موسیقی‌ش هم به نظر خوب میرسید.
--
Episode 02



واقعا انیمه، فضای خوبی داره. وقتی شغل آی، گورکن بودن، رفتار همبرت و اون روستای حالا خالی از آدم رو میبینم، به محیط اون بیشتر علاقمند میشم. اپیزود دوم هم خیلی خوب بود و داستان پیشرفت خوبی داشت. همبرت با خشونت و اصرار زیاد میخواست آی رو نسبت به شغل گورکن بودن منصرف کنه ولی آی بخاطر ارتباط خاصی که با این شغل داره، زیر بار حرف‌های همبرت نرفت. بعد از اون با مردی روبرو شدیم که همسرش رو به مدت یک‌سال از دید گورکن‌ها مخفی نگه داشته بوده و همبرت یک‌سال قایم شدن اونو لو داده بوده. بیشتر از اینکه برای انتقام به سراغ همبرت اومده باشه، برای فرو نشوندن خشونت از دست دادن دخترش به سراغ همبرت اومده بود. درنهایت قرار دوئلی با هم گذاشتن ولی همبرت حاضر نشد به سر قرار بره و در عوض روستا رو ترک کرد. صحنه کولی گرفتن آی و پریدنشون از روی پُل صحنه جالبی بود. بعد از اون صحنه تاپ اپیزود رو دیدیم، جایی که همبرت با آی از گذشته حرف میزنه، از روزی که خدا دنیا رو به حال خودش رها کرد، از دلیل رها کردنش، تب نیمه‌مرده و ... ولی از سوال "دلیل کشتن روستایی‌ها" طفره رفت. روی هم رفته اپیزود خیلی خوبی بود و دید کُلی خیلی خوبی راجع به انیمه به من داد.

+



--

Episode 03



[اسپویلر دار] اوه، واو! چه اتفاقاتی تو این اپیزود افتاد، واقعا نشون داد که از اون انیمه‌هایی ــه که به مرور زمان تاثیر خودشو میذاره و ذهنیت خوبو ایجاد میکنه. با مادر آی آشنا شدیم، هانا، روی پشت بوم نشستن‌ها و حرف زدن با آی خاطره دلنشینی برای آی بود. بعد از اون از ترسِ عمیق همبرت آگاه شدیم، اینکه چقدر از اینکه فناناپذیره و اینکه انسان آخر باقیمونده باشه میترسه. رفتار همبرت در حین حرف زدن در مورد این ترسش، فوق‌العاده بود. اتفاقی که روی پُل افتاد، لحظه پرت کردن آی توسط همبرت واقعا عالی بود، یوری به کمک آی اومد و از اون طرف همبرت دزدیده شد. اونم توسط گروهی به ظاهر خطرناک. آی به کمک اسکار و یوری به برای نجات همبرت وارد عمل میشن و یه عملیات نجات جذاب رو خلق میکنن. لحظات جالبی بود و موسیقی خوب انیمه اینجا واقعا خودشو خوب نشون داد و لحظات آخر همبرت رو خاطرانگیز کرد. خداحافظی آی و اشک‌هایی که ریخته شد، اونم بعد از اینکه متوجه شد همبرت، پدر واقعی شه. همراهی با پدرش زیاد طول نکشید، روز آخر رو در حالتِ مرده بودنش با هم گذروندن و بعد از اون، دفن شد.

غمگین ترین اپیزود فصل تابستون تا این لحظه و بدون شک یکی از بهترین اپیزود‌های فصل، اپیزود سوم این انیمه بود. به نظر من این آرک واقعا شروع خوبی بود و به نحو عالی به پایان رسید؛ خیلی سخت میتونم تصور کنم که انیمه چطور میتونه بدون همبرت ادامه بده، آیا میتونن دوباره به سطح آرک اول خوب ادامه بدن یا نه! اگه از من در مورد مردن یا نمردن همبرت میپرسیدید، بدون شک جواب میدادم: بعید میدونم قرار باشه همبرت به این زودیا بمیره و حداقل تا آخرین اپیزودها کنار آی باقی میمونه. و از طرفی زود فاش شدنِ پدر بودنش هم در نوع خودش جالب بود، انتظارش رو نداشتم. روی هم رفته، نظر آخرم راجع به آینده و نحوه پیشروی داستان اینه که، پردازش اینکه چنین کارکتر خوبی مثل همبرت به این زودی از سری محو شده، مقداری سخته و امیدوارم ایده و فکر جایگزینی براش وجود داشته باشه. دوست ندارم بعد دیدن این اپیزود شاهکار به مرور ناامید بشم و انتظاراتی که داشتم برآورده نشه. پیش‌نمایش زیاد چیز خاصی رو برملا نکرد و باید منتظر هفته بعد بمونیم و با اپیزود چهارم روبرو بشیم.

صحنه‌های جالب اپیزود :

- دنبال راهی برای مردن میگردم. همبرت.



- لگد همبرت به آی برای پرت کردنش تو آب :



- عکسی که ثابت کرد همبرت پدر واقعی آی ــه :



- سردسته آدم‌رباها که دوبلور خیلی خوبی هم داشت (Yoshino Hiroyuki)



- آخرین لحظات همبرت :



--

Love Lab - Episode 03 // Anime

Love Lab - Episode 03 // Anime




بلاخره جنجال‌ها و توطئه چینی‌ها دارن تموم میشن؛ حداقل به صورت موقت. اپیزود سوم تو ادامه کارای میزوشیما و انو روی پیدا کردن دفترچه نتایج تحقیقات عشقی تمرکز داشت. دفترچه‌ای که برخلاف بقیه دفترچه‌های قفسه اتاق شورا بدون عنوان باقی مونده بود و توجه انو رو به خودش جلب کرد. از طرف دیگه، ماکی به دلیل کار و زحمت تنهایی زیاد مریض میشه و روی تخت بیمارستان لحظات سختی رو میگذروند. ریکو برای کمک به ماکی دست به کار شد و تصمیم گرفت میزوشیما رو به عضویت شورا برگردونه. ولی میزوشیما شرط اومدنش رو برگردوندن انو به سمت ریاست بیان کرد که با مخالفت ریکو روبرو میشه. اتفاقی پخش شدن کُپی نتایج تحقیقات عشقی آخرین موضوع مهم اپیزود بود که با تعجب دانش آموزای حاضر تو جلسه شورا روبرو شد. ولی صندوق پیشنهادات و فکر میزوشیما به یاری ماکی و انو اومد و اونا رو از مخمصه نجات داد. انو تصمیم گرفت به عنوان معاون شورا به فعالیتش ادامه بده و میزوشیما هم به اون ملحق شد.

خوب، اگه بخوایم داستان رو آرکی در نظر بگیریم، به نظر میرسه آرک اول که دسیسه‌چینی ها و جدا بودن اعضای شورا از هم بوده، بلاخره به پایان رسیده و حالا همه زیر یه سقف از داستان تحقیقات عشقی همدیگه هم آگاه هستن. باید ببینیم ادامه تحقیقات با حضور میزوشیما و انو چطور پیش میره و اینکه اونا رو هم توی تحقیقات شرکت میدن یا نه.

صحنه‌های جالب :

- صحنه‌ای که از روی پشت بوم اون دیالوگ‎های عجیب رو داد میزدن :



- ریکو و زبون در آوردنش به انو :



- صحنه‌ای که انو معلم رو واسه گرفتن کلید گول زد :



- ماکی درحال استراحت :



- صحنه آخر

Tamayura - More Aggressive // Episode 03

Tamayura - More Aggressive // Episode 03



قسمت سوم با روز معرفی باشگاه‌ها به دانش‌آموزا شروع شد. هر باشگاه برای تبلیغ و جذب عضو دست به حرکت خاصی زده بود و فو بشدت استرسی و نگران بود. وقتی که نوبتش شد، حتی یه کلمه رو هم نتونست درست به زبون بیاره و باشگاه عکاسی رو معرفی نکرد. هنوز مسئله میتانی کانائه پابرجا مونده بود و بلاخره فو تصمیم گرفت که باهاش حرف بزنه و دلیل اومدنش به اتاق باشگاه رو جویا بشه. هر دو سنسی در کنار نقشه ریختن برای فو، از جشنواره شکوفه‌های گیلاس حرف زدن و اینکه قراره تو یه محیط باز برگزار بشه. از فو خواستن که تو این جشنواره شرکت کنه و باشگاهش رو تبلیغ کنه. به نظر میرسه این جشنواره یه چیزی مثل نمایشگاهی باشه که فصل اول برگزار کردن. بلاخره آخر اپیزود لحظه ملاقات فو و کانائه سر رسید و تونستن با هم حرف بزنن. کانائه بخاطر عکس گرفتن بدون اجازه از فو، احساس گناه میکرد ولی فو به اون اطمینان خاطر داد که چیز مهمی نیست و ازش خواست که عضو باشگاه بشه. این اتفاق افتاد و بلاخره کارکتر جدید به صورت رسمی وارد داستان انیمه شد.

اپیزود خوبی بود و داستان رو مقداری به جلو هُل داد. باید ببینیم جشنواره شکوفه‌های گیلاس، چه جشنواره‌ای ــه و فو و کانائه برای آماده شدنِ اون جشنواره چه کارایی انجام میدن. رابطه بین فو و کانائه میتونه رابطه قوی‌تری نسبت به بقیه کارکترها باشه و جای کار زیادی داره. راه رسیدن به جشنوراه این موضوع رو نشون خواهد داد. به نظر میرسه اپیزود مربوط به جشنواره، اپیزود خیلی خوبی بشه.

صحنه‌های جالب :

- تو این اپیزود کمبود مومونکو کاملا احساس میشد. امیدوارم مثل فصل اول، یه اپیزود کامل رو بهش اختصاص بدن! تنها شاتی که ازش گرفتم، شاتی در حال دپرس و رو به دریا بود!



- ناراحتی بخاطر خراب شدن معرفی باشگاه عکاسی توسط فو :



- کوماچی چان!



- صحنه روبرو شدن فو و کانائه :


--

WataMote Episode 02 // Anime

WataMote Episode 02 // Anime




مثل اپیزود اول خیلی خوب بود. توموکو واسه دیدن یو چان (با صدای Hanazawa)، دوست دوران راهنمایی‌ش کلی هیجان زده بود و داشت خودشو آماده میکرد. نیمه اول به اون صحنه پُل هوایی خنده دار و نقاشی که توموکو بهمراه اون پسر چاقه انجام داد، پرداخت. بعد از اون خیالات توموکو در مورد دوست||پسر بودن اون پسر چاقالو رو دیدیم، دوچرخه سواری خنده دارشون، یکی از صحنه‌های باحال اپیزود بود. (ارجاعی به Whisper of the Heart) چیزی که کارکتر اون پسر چاق رو واسه من جالب کرده بود، صداپیشگی Sugita بود، حس کمدی‌ش رو بیشتر کرده بود. اینجور که بوش میاد، این پسره گیر عجیبی به توموکو داده و حداقل تمام آرت‌ها و کارکترهایی که میکشه از روی تموموکوئه، پس ممکنه بازم اپیزودهای بعد اونو ببینیم. نیمه دوم اپیزود به ملاقات یو چان و توموکو بعد از مدت طولانی پرداخت. یو چان به انیمه علاقه داره و حالا کمتر کسی دورو برش هست که باهاشون راجع به انیمه حرف بزنه (مگه میشه؟!) بهرحال توموکو وقتی بحث انیمه پیش کشیده میشه، حسابی گرم صحبت شد و بعد از اون با روحیه دادن به هم، از همدیگه خداحافظی کردن.

صحنه‌های جالب :

- صحنه پُل هوایی خنده‌دار و افکار عجیب توموکو :



- تصور توموکو از رابطه‌ش با اون پسر چاق :



- ملاقات با یو چان و رنگ عوض کردن توموکو :



- ظاهرا توموکو یه بازی‌خور حرفه ای هم هستش و کارش تو Arcade حسابی خوبه :



--
-

Love Lab - Episode 02 // Anime

Love Lab - Episode 02 // Anime



اپیزود خیلی خوبی بود و نسبت به شروع انیمه، ادامه خوبی بود. من بازم به داستان اپیزود به صورت خلاصه اشاره ای میکنم: شروع اپیزود دوم با نشون دادن اتفاقات قبلی از زاویه دید تاناهاشی شروع شد. اینکه چطور بعد از دیدن حرکات ماکی شوکه شد و به این پی بُرد که ماکی، کسی نیست که فکر میکرده. بعد از اون پا به فرار گذاشت و صحنه جرم رو به حال خودش رها کرد! ماکی وارد فاز دپرس بودن شد. ریکو در تلاش برای آروم کردن ماکی، داکی، بالش محبوبش رو پیش کشید ولی فایده نداشت. ریکو تاناهاشی رو گیر انداخت و ازش خواست که ماکی رو از نگرانی دربیاره و باهاش حرف بزنه. بلاخره تاناهاشی راضی میشه که به اتاق بیاد و اونجا به صورت اتفاقی داکی روی تاناهاشی می‎افته! افتادن داکی با وارد شدن ریکو و ماکی به اتاق همرا میشه! "ببین، داکی داره بهم خیانت میکنه" یکی از خنده‌دار ترین دیالوگ‌های ماکی تو اپیزود به زبون آورده میشه.

بعد از رفع شدن سوتفاهم و بهتر شدن رابطه بین تاناهاشی و ماکی، بحث به دروغگو بودن و اینکه راستگویی اولین قدم واسه دوست شدنه کشیده میشه؛ ریکو تصمیم میگیره دروغی که قبلا راجع به دوست||پسر دار بودنش داده رو پس بگیره ولی وقتی با هیجان و علاقه اون دونفر روبرو میشه، بیخیال قضیه میشه. تحقیقی که ماکی این اپیزود دوست داره انجام بده، حمل شدن مثل یه شاهزاده‌ست، اینکه خودشو به غش کردن بزنه و یه نفر اونو بغل کنه! بقیه هم اونو همراهی میکنن و درنهایت همه چیز به باتجربه بودن ریکو تو مسائل عشقی برمیگرده! از طرف دیگو انوموتو یوییکو، رئیس سابق شورا و سایو به دنبال دسیسه چینی برای برگشتن به شورای دانش آموزی هستن. سایو زیاد علاقه ای به برگشتن نداشت. انو اونو فریب داد و بلاخره کاری کرد که نسبت به همکاری باهاش هیجان زده بشه.

صحنه‌های جالب اپیزود :

- ماکی دپرس :



- دروغ گفتن بده! دروغ نگیم!



- تمرین ماکی و غش کردنش :



- داکی داره بهم خیانت میکنه!



- دیدن زدن انوموتو

Tamayura - More Aggressive // Episode 02

Tamayura - More Aggressive // Episode 02



قسمت دوم، قسمت خوبی بود. تو ادامه روند پیشروی داستان، فو فُرم درخواست ایجاد باشگاه جدید رو به دفتر تحویل میده و حالا با دوستاش نگران تایید نشدن باشگاهه. نگرانی بی موردی که بحث رو به مسئولیت‌پذیر بودن میکشونه. جایی که هر کدوم از دوستاش از مسئولیت‌هایی که داشتن حرف میزنن و یه مقدار کمدی شیرین تو این صحنه ها جا می افته. بعد از اون پای کوماچی چان به ماجرا باز میشه، کارکتری که قسمت اول خبری ازش نبود. اونم مثل پوته به عکاسی علاقه داره و درگیری‌های شدیدی با نوریه داره. بعضی خنده دار ترین صحنه های انیمه، رودرویی نوریه و کوماچی چان ــه.

صحنه مربوط به خبر تایید باشگاه عکاسی و جوری که سنسی با فو برخورد کرد، گرمای خاصی داشت و حس خیلی خوبی که سنسی با هیجانش به فو منتقل کرد، دیدنی بود. بعد از صحبت با سنسی، مشاور باشگاه عکاسی رو دیدیم، شیموکامیاما سنسی، خانم معلمی که یه مقدار دست و پاچلفتی میزنه و قراره مشاور باشگاه باشه. به نظر میاد زوج خوبی رو بهمراه فو تشکیل بده. این رو میشد از صحنه اول آشنایی‌‎شون و ضربه سری که بهم زدن فهمید! با هم به سراغ جستجوی اتاق باشگاهِ عکاسی رفتن و بعد از مزاحمت ایجاد کردن واسه باشگاه نمایش که یکی از صحنه‌های خنده دار باحال اپیزود رو بهمراه داشت، بلاخره اتاق رو پیدا کردن. اونجا فو از فوت پدرش و خاطراتی که با اون داشته، با شیموکامیاما سنسی حرف زد و شروع خوبی برای رابطه‌شون تشکیل دادن. | بقیه دوستای فو برای تبریک به اتاق باشگاهش حمله ور شدن و به فو هدیه‌هایی بخاطر افتتاح باشگاه دادن. جلسه روئسای باشگاه ها، موضوع بعدی بود که فو باید به اون رسیدگی میکرد، استرسی که در حین جلسه داشت و نحوه حرف زدنش همه رو تعجب زده کرده بود ولی بلاخره از پس جلسه بر اومد و اونو به پایان رسوند. |

بهترین قسمتِ اپیزود واسه من، حرف‌های مایسترو، صاحب استودیوی عکاسی و رفیق قدیمی پدر فو بود. جاییکه فو بهمراه دوستاش به ملاقات اون میرن و صحبت به همکلاسی بودن مایسترو و پدر فو میرسه. فلش بکی که زده میشه، سه دانش آموزی دبیرستانی که وقتشونو با هم میگذرونن و به عکاسی علاقه دارن. | بعد از این صحنه انیمه کات میشه و به اتاق باشگاه میره و بعد از لحظاتی میتانی رو میبینیم که وارد اتاق باشگاه میشه. بازم یک تک دیالوگ رو به زبون میاره و اپیزود تموم میشه. |

صحنه‌های جالب اپیزود :

- مومونکوی اپیزود (بدون مومونکو این قسمت شات حس خودشو از دست میده!)



- خاطرات مائون چان از مسئولیت پذیر بودنش



- درگیری نوریه و کوماچی چان



- صحنه آشنایی فو با مشاور جدید باشگاه و تعظیم دردناکی که انجام میدن!



- اشتباهی وارد شدنشون به باشگاه نمایش و روبرو شدنشون با مردی که ادای چاقوخورده ها رو در میآورد!



- تبریک بچه‌ها به فو :



- مایسترو و تعریف خاطراتش :


--

WataMote Episode 01 // Anime

WataMote Episode 01 // Anime



واو، از اون چیزی که فکر میکردم هم بهتر بود. از همون چند ثانیه اول اعتیاد آور شد. اون اوپنینگ وحشتناک و جذاب که حداقل 4 5 اونو دیدم. اگه بهترین اوپنینگ فصل نباشه، بدون شک تو تاپ 3 اوپنینگ فصل قرار میگیره، عالیِ عالی بود. میدونستم توموکو بخاطر منزوی بودنش میلیون‌ها میمیک باحال رو میکنه و همینطور هم شد. هر صحنه یه میمیک متفاوت و خنده دار، هر کدوم جای خاص خودشو داشتن. هر چی جلوتر هم میرفتیم، میمیک‌‎ها حالت خطرناک تری به خوشون میگرفتن و توموکو فشار بیشتری متحمل میشد. صحنه‌‌ای که تو خونه داشت تمرین دخترانه تر بودن رو میکرد، واقعا خنده دار بود. افکار درونی‌ توموکو یکی از بهترین قسمت‌های اپیزود بود، اینکه راجع به آدمای اطرافش، همکلاسی‌هاش و ... چه فکرای مضحکی میکرد. صحنه رستوران و استراتژی چیدنش واسه خارج شدن از اونجا معرکه بود! (البته ظاهری که اونجا واسه خودش درست کرد هم فراموش نشه! :دی) واقعا میشه انتظار داشت چنین دختری به این زودیا محبوب بشه؟ فکر نکنم، کار خیلی سختی رو پیش رو داره.

صحنه‌های جالب اپیزود :

- اوپنینگ عالی انیمه



- ارجاع به Death Note ؛ مرسی مرسی!



- برق گرفتگی!


- کافیه تو چنین شرایطی و با چنین حالت چهره ای از برادرتون درخواستی کنید، درخواستی میشه که غیرقابل رد کردنه! an offer he can't refuse ــه و ...



- خداحافظی با سنسی!


- نمای دیگه از میمیک‌های باحالش!



--

Love Lab - Episode 01 // Anime

Love Lab - Episode 01 // Anime




اولین چیزی که ذهن منو به خودش مشغول کرد، این بود که انیمیشن کار رو چقدر دوست دارم و چقدر روی انیمیشن خوب کار شده. همونطور که قبلا از ظاهر قضیه و عوامل انیمه مشخص بود، شباهت ظاهری زیادی به YuruYuri داره. نیمچه تفاوت هایی تو تحرک کارکترها و انیمیشن میشد دید و شاید بشه اونا رو پیشرفت از لحاظ انیمیشن حساب کرد. بهرحال این نقطه قوت باعث شده بود میمیک های جذاب و خنده دار زیادی تو طول انیمه به چشم ببینیم. درکل ماکی بیشتر از ریکو میمیک متفاوت داشت و چهره‌ش تو بعضی از صحنه ها واقعا خنده دار شده بود. کار دوبلور این دوتا نقش واقعا عالی بود، خصوصا دوبلور ماکی که انگار نقش برای Akasaki Chinatsu ساخته شده. اپیزود از لحاظ سرگرم کنندگی واسه من، همون چیزی بود که انتظارش رو داشتم و نسبت به چندتا کمدی مدرسه ای دیگه ای که این فصل دیدم، سطح بالاتری داشت. | اوپنینگ و اندینگ هم به فضای انیمه میخورد؛ اندینگ انیمه شباهت زیادی به اندینگ YuruYuri داشت. |

تمرکز اپیزود اول روی نحوه آشنایی ماکی و ریکو بود. آشنایی که با یه اتفاق ساده شکل گرفت، درخواست رسوندن یه سری نوشته به دفتر شورای دانش آموزی! وارد شدن به اتاق شورا همانا و روبرو شدن با صحنه ای فجیع همانا! دختر نمونه و رئیس شورایی که همه اونو تحسین میکردن، در حال بوسیدن یک بالش عجیب پسرمانند بود! خلاصه وار داستان به این سمت رفت: بعد از قول گرفتن از ریکو برای برملا نکردن راز ماکی، تصمیم گرفتن که از این به بعد تمریناتِ عشقی‌شون رو با هم انجام بدن و تجربیاتشون رو با هم درمیون بذارن. اینجور که توی این اپیزود نشون داده شد، Yuiko رئیس قبلی شورای دانش آموزی بوده که به دلیل انجام دادن تمام کارها توسط ماکی، از سمتش کنار کشیده ولی خوب از اونجایی که اسمش جز شخصیت های اول انیمه ست، خیلی زود شاهد برگشت‌ش به میادین (!) خواهیم بود. صحنه های خیلی کوتاهی از Sayori و Suzune هم تو اپیزود وجود داشت. برخلاف کمدی های این شکلی که تمام نقش ها دختر هستن و پسری تو انیمه پیدا نمیشه، اینبار از همین اپیزود اول سر وکله دو پسر که نقش گذرایی داشتن، پیدا شد و میشه امیدوار بود تو اپیزودهای بعد هم کارکتر پسر داشته باشیم. روی هم رفته همونطور که گفتم، اپیزود به شروع رابطه ماکی و ریکو تمرکز داشت و آشنایی با بقیه کارکترها رو به اپیزودهای بعد موکول کرد.

صحنه های جالب اپیزود اول :

- صحنه ورود ریکو و روبرو شدن با ماکی برای اولین بار :



+



- عکس العمل ماکی بعد از لو رفتن رازش :



- میمیک های ماکی میتونه خیلی جالب بشه.



- صحنه پاهای عجیب ماکی و اینکه میتونه ظاهرش رو حفظ کنه و درکنارش با سرعت فرار کنه!



- ماکی و ریکو با هم!



- آزار و اذیت ماکی هم میتونه خنده دار باشه :



- شاتی از اندینگ انیمه :

++ بهترین شات اپیزود از نظر من :


--