بد نیست بگیم از سر و روی این اپیزود حس رقابت می بارید؛ ناسلامتی
تمرکز اپیزود به تاچیبانا بود .. اونم که از هر 10 دیالوگش، 8 تاش در مورد
بهتر بودن و اول شدن تو یه کاره!
بهرحال همونطور که فکر می کردم، محوریت پیدا کردن تاچیبانا یا همون سیلفین
در نوع خودش حسابی بامزه بود و یه جور دیگه ای به دلم نشست. مثل کیریه
اونم یه روی خاصی واسه خودش داره که بقیه رو به شک انداخته و کسی با شخصیت
واقعی اون آشنا نیست. و بازم مثل کیریه، این اومارو بود که تو انتهای
اپیزود شناخت خوبی از سیلفین پیدا کرد و فهمید که اون کسی نیست که بقیه فکر
می کنند. از طرف دیگه، حالا دیگه میشه گفت تمرکز روی دخترها و دوستای
اومارو رو به تکامل رسوندیم و وقتشه که سناریوهای دیگه ای رو ببینیم و حتی
با داستان برملا شدن هویت اومارو بازی کنیم .. چنین اتفاقاتی دور از تصور
نیست و میشه اتفاق افتادنشونُ پیش بینی کرد.
بیچاره ، صاحب های کلوپ اولی .. اومارو دار و ندارشونُ به جیب زد و با خودش
برد. هر چندتا عروسک مخملی که دلش می خواست، تونست ببره و واسه بردن اون
مخملی ها انواع تقلب و تاکتیک پیاده می کرد. (این وسط یه راوی هم داشتیم که
انواع تاکتیک ها رو توضیح میداد.
) دیگه چی از یک گیمر حرفه ای به نام یو ام آر انتظار میره .. همینه دیگه.
و بلاخره اسم یو ام آر هم به درستی وارد انیمه شد. قبلاً نشونه هاش رو روی
کلاه اومارو و توی اوپنینگ انیمه دیده بودیم ولی فکر نکنم تو فضای انیمه
این اسم رو به گوشمون شنیده بودیم. بهرحال تو فضای کلوپ و بین گیمرها
اومارو به یو ام آر معروفه و حسابی هم زبانزد خاص و عامه. می تونه هر ژانری
از بازی ها رو به نهایت زیبایی برسونه و یه بازیکن معرکه ست. اما خب، کی
فکرشو می کرد که تاچیبانا هم دستی تو بازی های ویدیویی داشته باشه؟! با
اینکه محتوای اپیزود به تاچیبانا مرتبط بود، فکر نمی کردم تاچیبانا با
سناریوی مبارزه با اومارو سر گیم وارد داستان بشه. ولی باحال بود و خیلی هم
خوشم اومد.
البته بحث بازی تنیسشون یه چیز دیگه بود .. واقعاً سر صحنه های تنیس بازی
کردن تاچیبانا خندیدم .. ابینای بیچاره ، تو هر کاری و تو هر جایی بیچاره
ست .. سطح و درجه معصومیت این کارکتر هفته به هفته بیشتر میشه و مطمئنم در
آینده وقتی به این انیمه نگاه می کنم، یکی از معصوم ترین کارکترهاش رو
ابینا خواهم دونست. اما درباره بازی تنیسشون، تاچیبانا پرش های خنده دار
زیادی داشت .. حس و جو رقابت بدجور تو سرش افتاده بود و نمی تونست یه جا
ساکت بشینه. یکی از لحظه هایی که خیلی دوست داشتم، اون لحظه دعوت کردن
اومارو به مبارزه بود که تکون خوردن موهای تاچیبانا رو دیدیم و بعد دیدیم
که کنارش یه پنکه گذاشتن و واقعاً با دیدن این صحنه از خنده روده بر شدم.
انتظار دیدن چنین تاکتیکی رو تو این صحنه نداشتم. حقیقتاً ترکیب صحنه ها و
از این لحظه به اون لحظه رفتن انیمه یه به هنرمندی تمام انجام گرفته ..
ساسوگا اووتا سان .. دم کارگردان گرم!
تو این اپیزود تونستیم کمی هم به تایهی، داداش اومارو و دوستاش داشته
باشیم. جالبه .. میتونیم یه داستان فرعی خوب ازش در بیاریم .. همونطوری که
این اپیزود با شناختن الکس اینکارو کردیم. یه رفیق دیگه ای از تایهی هم
دیدیم که دلش سوغاتی می خواست ولی چیزی بهش نرسید.
در مورد الکس، اینجور که علامت ها و نشونه ها بهمون گفتن، باید داداش
تاچیبانا باشه و دیالوگ هایی که رد و بدل شد و اتفاقاتی که افتاد، همه به
این موضوع اشاره داشتند. باید ببینیم تو قسمت های بعد نقش این کارکترهای
فرعی چه خواهد بود و چطور وارد جریان اومارو و دوستاش میشن.
و آخرین چیز اینکه، دیدن پیش نمایش فوق العاده واسم هیجان انگیز بود.
بلاخره اپیزود ساحلی ای که دوست داشتم ببینم در راهه .. قسمت بعدی قراره
تفریح تابستونی رو ببینیم و یه عالمه صحنه ساحلی داشته باشیم .. فقط
کنجکاوم ببینم چطور این دار و دسته دوستای اومارو با هم به تفریح میرن.
شاید اردوی مدرسه ایه ... بیشتر به همین می خوره ولی جالب میشه اگه یه سفر
تفریحی دوستانه بین همین چهار نفر باشه. یا شاید هم جایی برای تایهی هم
باشه و بتونیم اونو با خودمون ببریم. هممم .. بهرحال یه اپیزود ساحلی
بهترین چیزیه که می تونستم از این انیمه طلب کنم. مطمئنم از دیدنش لذت
میبرم. فقط همون یک ثانیه ای که اومارو تو آب قل می خوره رو تماشا کنید ..
ناخودآگاه واسه دیدن اپیزود بعدی هیجانی میشید .. من که شدم و واسه رسیدن
هفته بعد لحظه شماری می کنم.
خوبی جریان اینه که این هفته استثنائاً انیمه دیر پخش شده بود و اپیزود
ساحلی خیلی زودتر از همیشه و همین پنج شنبه از راه میرسه .. فقط دو روز
باهاش فاصله داریم ... آخ جـــون رو باید گفت و منتظر دیدن اون دنیای ساحلی
قشنگ موند.
صحنههایی از اپیزود :
- ورود شیطانی اومارو به کلوپ ، خبر از تسخیر اونجا می داد :
- بیچاره صاحب های کلوپ :
- این ذوق کردنشُ خیلی دوست دارم :
- در راه رسیدن به هدف .. باید ناز کرد :
- خواب آروم در کنار مخملی ها ، نیانکورو ها :
- کیه که از میمیک های چیبی اومارو خسته بشه :
- آره، منم تیپ تنیس اومارو خیلی خیلی دوست داشتم :
- اوه اوه، تاچیبانا هم با این افکت های تصویری ش ما رو کشت :
- جریان پنکه معرکه بود
:
- آخی ، ابینای نازنین .. خب چرا از اول اومدی بازی کنی؟!
- دیوار اینجا چیکار می کنه؟! خیالیه؟
- خوشم میاد کیریه کلاً تو دنیای خودش سیر می کنه :
- نمک صحنه تنیس هم این خانم معلمشون بود .. حرف نداشت :
- دو شات خوشگل از اومارو و تاچیبانا در حال تنیس بازی کردن :
- همکارهای تایهی رو باید بیشتر ببینیم .. باحال بودن، خصوصاً اون عقبی که دلش سوغاتی می خواست :
- الکس :
- فضای بازیِ سوپه 4 :
- اینم خجالتی شدن تاچیبانا از دیدن الکس ، چه ناز شده :
وقت ورود کیریه به انیمه فرا رسیده؛ دختری کاملاً عجیب و غریب که حتی با وجود گذروندن یک اپیزود باهاش، من هنوز نفهمیدم فازش چیه!
تیپ کارکتری و اینکه جز دسته کدوم کارکترهای دختر قرار می گیره، هنوزم در
هاله ای از ابهام قرار داره. کمی حس و حال یاندره داشت، کمی سوندره و ...
بهرحال ، هرچیزی که هست، مشخصه که به اومارو علاقه زیادی داره و دوست داره
بهش نزدیک بشه. حالا فعلاً تونست با کومارو، آبجی خیالیِ اومارو دوست بشه
.. این یه قدم اول و خوب واسه کیریه بود. باید ببینیم خلق کردن چنین شخصیت
جدیدی توسط اومارو ، در آینده چه اتفاقات غیرمنتظره ای رو برای اون به وجود
میاره. مسلماً حالا خیلی راحت تر از قبل می تونه از دوستاش پذیرایی کنه و
بیشتر خودش باشه ولی فعلاً این دایره به کیریه محدود میشه و فکر نکنم ابینا
قرار باشه با کومارو آشنا بشه. حرف از ابینا شد، چیزی که واضح بود، حسودی
کیریه نسبت به ابینا و ندیده گرفتن اون توسطش بود؛ کیریه دوست داره با
اومارو ولی دوست نداره یه همراه اضافی رو کنار خودشون داشته باشه. امیدوارم
این عطش و علاقه زیاد بودنش با اومارو کار دستش نده!
اومارو حالا دیگه یه همراه واسه بازی های ویدیویی خودش پیدا کرده؛ کسی که
استاد صداش میزنه و داداش بیچاره می تونه یه نفس راحت بکشه. میمیک های
کیریه خیلی واسم بامزه بود .. چه لحظاتی که تیپ عصبی داشت و چه لحظاتی که
تو حالت خجالتی و توهم فرو میرفت. همه جوره ازش خوشم اومد و در کنار ابینا،
کارکتر خیلی خوبی واسه معرفی شدن و آوردن به انیمه بود. حالا فقط تاچیبانا
باقی می مونه که ظاهراً قراره تو اپیزود بعد اون و داستانش رو ببینیم. من
از الان می دونم که قراره از تاچیبانا خوشم بیاد. چون همین الانش هم با
دیدن لحظات کوتاهی از حضورش، بهش علاقمند شدم و فکر می کنم دیدن تصاویر
بیشتری از اون، منو به سمتش بیشتر جذب می کنه. بهرحال باید منتظر اپیزود
بعد باشیم و ببینیم چه اتفاقاتی بین تاچیبانا و اومارو می افته.
تو ادامه دوست دارم محیط بیرون از انیمه رو بیشتر ببینم. می دونم که اومارو
مقر خودش رو خونه شون قرار داده ولی بهرحال دیدن محیط نمایشگاه ها و جاهای
دیدنی دیگه ای مثل دریا یا کوهستان می تونه حسابی جو انیمه رو دلچسب تر
کنه. احتمالاً چنین سناریوهایی در پیش داشته باشیم و فقط باید از این برهه
زمانی معرفی کارکترها عبور کنیم.
صحنههایی از اپیزود :
- از اداهای بامزه تاچیبانا :
- نگاه های خشن کیریه :
- من که از دیدن لبخند های زیبای اومارو خسته نمیشم :
- و البته دیدن این صحنه های گیم بازی کردنش هم جای خود داره :
- بیچاره چه میمیک خواب قشنگی داشت :
++
- خود خواب هم معرکه بود :
- از میمیک های کیریه :
- برخورد کیریه با داداشی هم دیدن داشت :
- تصورات کیریه ، بقیه رو میوه فرض می کنه :
- وای، اینجا خیلی بامزه کیفشُ دست گرفته بود :
- کارکتر اومارو تو بازی آنلاینش :
- نقشه ای اومارو ، نقشه خوبی بود ولی حیف که خودش خوابش برد :
- دادن بالشت به ابینا چان :
- و عصبانی شدن صاحبش :
- البته لذت دیدن این صحنه اونقدر بود که از اینکه بالشت به ابینا چان رسیده، ممنون باشیم :
فصل بعد از فصل میگذشت و هنوز اون طعم خوش "برش زندگی" های مورد علاقه ـم ،
برش زندگی هایی که از جنس منن رو نمی تونستم بچشم. کارهای برش زندگی زیادی
در چند فصل اخیر اومدن و رفتن که بهشون علاقمند شدم ولی گذر زمان باعث
میشد که ماندگاری خوبی درون ذهنم نداشته باشند .. دلم می خواست بازم یه کار
فوق العاده تو ژانر برش زندگی ببینم و تعجبی نداره که حالا، باز هم
این کارگردان مورد علاقهی برش زندگی منه که این کار رو انجام داده. Oota
همونطور که فکر می کردم، با تیم کمدی و SoL خودش برگشت و باز هم رضایت منو
به دست آورد. فضا فرق می کنه .. همونطور که قبلاً گفته بودم، ولی لطافت لمس
Oota روی اثر جدید وجود داره؛ لطافتی که در خلق کردن صحنه های کمدی به خرج
میده و خلاقیت بسیار دلنشینی که در روبرو شدن با کارکترهای کاوایی به ما
نشون میده. از صفات خوب این کارگردان تو پست معرفی اولیه زیاد گفتم و
واقعاً خوشحالم که بهم ثابت کرد همینطور بوده و اشتباه نمی کردم .. اون
واقعاً می دونه داره چیکار می کنه.
شروع خیلی خیلی خوبی بود. اومارو ، کارکتری فوق العاده روی اعصاب ولی بی
نهایت دوست داشتنیه. روی اعصاب رفتنش چیزیه که اونو نازنین می کنه و مهرش
رو به دل ما میندازه. هنوز نمی دونم کدوم ورژنش رو بیشتر دوست دارم، چیبی
یا غیر چیبی و با وقار ؛ ولی بهرحال تمایلم به دیدن هر چه بیشتر اومارو سر
به آسمون می کشه و بالاست. چه دوبلور خوش صدایی داشت .. زیبایی کارکتر
اومارو رو چندین برابر کرده بود .. هم در لحظات چیبی بودن یا از خود راضی
بودنش و هم در لحظات مهربون رفتار کردن و ناز کردنش ... در همه حال صدایی
خیلی خاص و در خور شخصیت اومارو رو داشت. انصافاً از کار دوبلور اومارو
رضایت کامل رو دارم، معومیتی که دوست داشتم رو تو صدای خودش داره و
مشتاقانه منتظر شنیدن هر چه بیشتر صدای اونم.
- اینو .. چه ژس هایی می گیره :
- کاوایـــــــــــــــی :
- بد نگذره یه وقت .. اومارو، چیز دیگه ای نمی خوای؟
- این تیپش هم عالی بود :
- You Dead ... ؟
- چپ و راست شدن اومارو تو این صحنه خیلی خنده دار بود :
- وای چه لبخنــــــــــدی!
- ED بی نهایت زیبای انیمه :