M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Outbreak Company Episode 12 // Anime

Outbreak Company Episode 12 // Anime

در مورد اپیزود؛ حس رسیدن به پایانِ خوبی داشت و روی هم رفته خیلی خوب تونست داستان درام مانندی که از اپیزود قبل شروع شده بود رو به انتها برسونه. صحنه احساسی بین شینچی و میسرو مثل همیشه جالب بود و موسیقی هم تو اون صحنه نگه داشتن قفسه با جادوی میسرو سطح خوبی داشت. رو کردن دست سران ژاپنی و فهمیدن ملکه از نقشه های اونا یکی دیگه از قسمت های جالب اپیزود بود؛ جایی که شینچی با یه حقه هوشمندانه وسیله ارتباطی و شنود ملکه رو با خودش برد و ارتباط اینترنتی ش با اون آدما رو به ملکه نشون داد. بی خیالی ماتابا بعد از برملا شدن رازشون دیدنی بود .. فکر میکردم دستپاچه بشه و نتونه با قضیه کنار بیاد ولی خوب ظاهرا باید به همون دستپاچگی طرف اینترنتیِ ماتابا رضایت بدیم. اعتراف شینچی به میسرو هم نصفه باقی موند! واقعا داشت به میسرو ابراز علاقه میکرد ولی کارش نیمه تموم باقی موند .. حداقل فهمیدیم که شینچی به میسرو علاقه داره و این وسط اگه ملکه از این موضوع با خبر بشه، جهنمی به پا میکنه! .. اما، اون اون داستان دیگه ای و فصل دیگه ای ـه!

شاید تونستیم فصل دیگه ای رو از این انیمه ببینیم و این داستان بین شینچی، پتراکا و میسرو ادامه پیدا کرد. شینچی تو این دنیا فانتزی موند و قراره ماجراجوییِ خودشو تو اون سرزمین ادامه بده. روی هم رفته، سفر خیلی جالبی رو با شینچی تو دنیای فانتزی گذروندیم و همه چیز داشتیم؛ کمدی خیلی خوبی و گاهی حتی تونست درام رو هم خوب وارد داستان کنه. از شروع فصل حس خوبی راجع به این انیمه داشتم و خوشختانه انتظاراتم برآورده شد. کارکترهای جالبی داشت .. هرکدوم در نوع خودشون چیزی به فضای انیمه اضافه میکردن. اپیزود آخر هم خیلی خوب جلو برده شد و از دیدن این انیمه راضی بودم.

نمره‌م به انیمه : 7.5/10 ~

صحنه‌هایی از اپیزود آخر :

- رسیدن میسرو به شینچی میون آتیش :



- استفاده از قدرتش برای محافظت از شینچی :



- ارتباط شینچی با اون مسئولان ژاپنی :



- صحنه صحبت شینچی و میسرو و اون منظره زیبا :

Outbreak Company Episode 11 // Anime

Outbreak Company Episode 11 // Anime

یه اپیزود با تم جدی از Outbreak Company ، خیلی خوب بود و واقعا تفاوت بین فضای جدی و کمدی انیمه به خوبی نمایش کشیده شد. اینبار شینچی با حقیقت حضورش تو این دنیای فانتزی روبرو شد، تهاجم فرهنگی ژاپن به این دنیا. شینچی وسیله ای برای وارد کردن فرهنگ بیگانه به این دنیا بوده. صحنه های صحبت و رو کردن حقایق از دهان ماتابا واقعا جالب بودن و عوض شدن لحظه به لحظه حالت چهره شینچی بخاطر رابطه عمیقی که با مردم این دنیای فانتزی داره، خیلی تاثیرگذار و خوب بود. بعد از اون یه صحنه خیلی احساسی و عالی رو بین شینچی و میسرو داشتیم که بازم به پیشرفت رابطه ای این دوتا کارکتر کمک کرد. اما مهمترین صحنه اپیزود، جایی بود که شینچی ایده ساخت مانگا و انیمه تو خود الدانت رو به ملکه ابراز کرد و ماتابا سان رو بهت زده و سوپرایز کرد. شینچی تونسته بود به احساساتش غلبه کنه و با رسیدن به چنین ایده ای با نقشه ماتابا و بقیه کسایی که تو این کار نقش داشتن، مبارزه کنه. باید ببینیم ماتابا اپیزود بعد چه بلایی سر شینچی میاره .. آیا به همین راحتی شینچی رو بیخیال میشن و یا بخاطر این عملش مجازاتی در راهه؟ فقط یک اپیزود دیگه از این انیمه خیلی خوب باقی مونده .. باید ببینیم پایان بندی انیمه چقدر خوب میشه. امیدوارم بی سر و ته نباشه و بتونیم یه پایان بندی مناسب با روند کُلی انیمه ببینیم چون روند انیمه واقعا خوب بود و از لحاظ سرگرم کنندگی سطح بالایی داشت.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- البته که ایشون 9 سالشه!



- صحنه بین ماتابا و شینچی :



+



- پیشنهاد شینچی به ملکه :

Outbreak Company Episode 10 // Anime

Outbreak Company Episode 10 // Anime

وقت آوردن سینما به دنیای خیالی ـه. آوردن تکنولوژی ها و تکنیک های سینمایی برای ساخت فیلم و استفاده از ملکه به عنوان نقش اول .. خیلی خوب بود و واقعا نسبت به اپیزودهای قبل تفاوت خوبی داشت .. چیزی که این انیمه همیشه به خوبی ارائه میده. پتراکا به عنوان دختر جادویی و با اون لباس‌ها واقعا کاوایی شده بود و از طرف دیگه چندتا صحنه خوب از مینوری، میسرو و البیا داشتیم. یه سوپرایز جالب هم وجود داشت، اونم روبرو شدن کارکترها، رام کننده اژدها با اژدها بود .. بلاخره اژدهایی از این دنیا دیدیم و ظاهرا خیلی خوبی رو هم براش طراحی کرده بودن. ارجاعات اپیزود خیلی زیاد بود ولی یکی که بیشتر از بقیه تابلو بود و با یک نگاه میشد حدسش زد، ارجاع صحنه قطار Yosuga no Sora بود که صحنه جالبی بود. تو شروع فیلم هم ارجاع مربوط به Papa no Iukoto wo Kikinasai رو داشتیم. تو ادامه یه صحنه بوسه جالب بین پتراکا و شینچی هم داشتیم که جالب بود. روی هم رفته بازم اپیزود خیلی خوبی بود و خلاقیتِ خوبی تو محیط انیمه دیده میشد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- روبرو شدن با اژدها :



- این علامت El wood چیز جالبی بود :



- ارجاع Yosuga no Sora :



- پتراکا :

Outbreak Company Episode 09 // Anime

Outbreak Company Episode 09 // Anime



از راه رسید؛ اپیزود ساحلی Outbreak Company با ارجاعات انیمه‌ای و مانگاییِ خودش. قسمت خیلی جالبی بود واقعا حس سرگم‌کنندگی خوبی داشت. فن‌سرویس زیادی در مورد مینوری وجود داشت و اینبار شینچی رو به سمت مینوری هُل دادن و چندین بار تو طول اپیزود صحنه‌های منحرفانه‌ای از شینچی دیدیم. میسرو و البیا هم تو ساحل بهمراه شینچی بودن و هر کدوم صحنه‌های خاص خودشونُ داشتن. نیمه اول واقعا فان بود و بهتر از این نمیشد. از طرف دیگه بزرگان کشور برای انتخاب لباس شنای ملکه جلسه گرفته بودن و فضای کاملا خنده‌داری رو به وجود آورده بودن. این وسط یکی از اون آدما اصرار عجیبی به لباس شنای مدرسه‌ای داشت که آخرشم هم به خواست‌ش رسید. حالتی که شینچی تو حرف‌هاش در مورد اپیزود ساحلی داشت، واقعا حس اپیزودی ساحل رو بالاتر برده بود .. اینکه در مورد اپیزود ساحلی تو مانگاها و انیمه‌ها حرف میزد و اونا رو با چیزی که الان جلوی روشون بود مقایسه میکرد. اما خوب وقتی بهش فکر کنیم، خیلی از اتفاقات اپیزودهای ساحلی واسه شینچی هم اتفاق افتاد. مثل درخواست مینوری واسه کمکِ شینچی، آب بازی با میسرو و .. حتی آخرش هم با اتفاق ناگواری واسه میسرو در مقابل شینچی روبرو شدیم که چرخه انتظارات شینچی رو کامل کرد.

وارد شدن دو کارکتر، دو دانش آموز کلاس تو نیمه دوم سوژه داستانی جالبی رو بهمراه داشت و تونستیم به دنبال ماجراجویی حلِ موضوع بیهوشی رومیلدا بریم. جایی که کسایی که برای محافظت از شینچی و بقیه اومده بودن، با برق رومیلدا رو بیهوش کرده بودن و از طرف دیگه با دوربین عکاسی‌شون عکسای زیادی از حرکات مینوری، البیا و میسرو گرفته بودن که مینوری حسابی باهاشون برخورد کرد. این اپیزود از لحاظ دیالوگی واقعا خوب بود و واقعا دیالوگ‌های خارج از فضایی و مرتبط با انیمه‌ای جالبی داشت. تا اینجا مطمئنا جز اپیزودهای تاپ انیمه بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- جلسه بزرگان برای انتخاب لباس شنای ملکه :



- بیهوشی رومیلدا :



- رسیدن به محل نجات میسرو :



- ملکه و پوشیدن لباس شنای انتخاب شده :

Outbreak Company Episode 08 // Anime

Outbreak Company Episode 08 // Anime

اپیزود معمولی رو به خوبی بود و در مقایسه با دو اپیزود قبلی کمی ضعیف بود. اینبار متمرکز به ملکه و اینکه از کار زیادی خسته شده .. بخاطر همین خودشُ تو اتاق‌ش حبس کرد و حالت منزوی و کم معاشرتی رو به خودش گرفت. همه به دنبال راهی برای برگردوندن ملکه بودن و چه راهی بهتر از فرستادن یه پسر که خودش منزوی بوده و چنین حالتی رو تجربه کرده. شینچی توسط دوست دوران کودکی‌ش رد شده بوده و بخاطر همین منزوی شده بوده. شینچی با ملکه همراه شد و بدون فشار آوردن به اون با گذر زمان ملکه کم کم متوجه اهمیت حضورش در کنار بقیه شد و به سمت‌ش برگشت. از لحاظ کمدی چیز خاصی نداشتیم، شاید اون تیکه دیوونگی میسرو و غذا درست نکردن‌ش رو بشه یکی از صحنه‌های خوب طنز این اپیزود دونست. بهرحال ملکه خیلی بچه‌ست و هنوز اونقدرها با محیطی و شرایطی که درش قرارگرفته، آشنا نیست و از طرف دیگه کمی در مورد گذشته ملکه چیزایی برملا شد و این موضوع که گالیوس هم از نزدیکان پتراکائه بهمون نشون داده شد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- میز غذای خنده‌دارشون :



- صحنه بین گالیوس و شینچی :



- ظاهر اتاقی که شینچی برای پتراکا درست کرد



- ناراحتی پتراکا از شرایط که توش قرار گرفته بود :

Outbreak Company Episode 07 // Anime

Outbreak Company Episode 07 // Anime


یه تغییر فضای خیلی جالب رو دیدیم. لوکیشن و محیط انیمه به خاطر سوژه اپیزود کاملا تغییر کرد؛ شینچی بخاطر تهیه کردن مانگا و انیمه‌های مورد نظرش به ژاپن و دنیای خودش برگشت. و البته که به همین سادگی رفتن و برگشتن پیش نرفت. میسرو هم خودشُ تو ساک شینچی قایم کرد و باهاش رفت. میشه گفت این اپیزود اپیزود کاملا اختصاص داده شده به شینچی و میسرو بود و صحنه‌های جالبی رو در کنار هم داشتن. تعجب و بهت زدگی میسرو راجع به چیزایی که تو دنیای انسان ها بود، نکته خیلی جالبی تو اپیزود بود؛ دیدن قطار، دیدن شیر آبی، رفتن به آکیباهارا و دیدن اون همه مغازه‌های مختلف انیمه‌ای و ... همه جز نقاط مثبت اپیزود بودن. نیمچه صحنه‌های منحرفانه‌ای هم در مورد شینچی در حال شکل گرفتن بود که وقتی معصومیت میسور رو دید، با یه لبخند اون افکار رو از ذهنش پاک کرد که واقعا ویژگی کارکتری جالبی بود. نکته خنده‌دار اپیزود وقتی رو شد که فهمیدیم شینچی اصلا از دنیای خودش چیزی رو نیاورده و بخاطر همراهی با میسرو کاملا هدف خودشُ فراموش کرده بود. روی هم رفته این اپیزود هم نسبت به بقیه اپیزودها تفاوت خوبی داشت و ادامه جالبی بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- قایم شدن میسرو تو کیف شینچی برای رفتن به ژاپن :



- تعجب میسرو از دیدن شیر آبی که خود به خود آب بیرون میده :



- ارجاع انیمه به YuruYuri .. دی‌وی‌دی‌های انیمه :



- صحنه آخر و فهمیدن اینکه شینچی هیچی با خودش نیاورده :

Outbreak Company Episode 06 // Anime

Outbreak Company Episode 06 // Anime


وقتی دعوای بین دانش‌آموزای شروع اپیزود رو دیدم، فکر کردم داریم به سمت تکراری شدن پیش میریم ولی بعدش شینچی با رو کردن ایده "فوتبال بازی کردن" کاملا نظر منُ برگردوند. این اپیزود واقعا خوب بود و بازم ثابت کرد که چرا این انیمه، انیمه خوبی ـه. بخاطر رفع کردن اختلافات بین الف ها و کوتوله‌ها شینچی و بقیه تصمیم گرفتن یه مسابقه فوتبال دوستانه بین‌شون برگزار کنن. بعد از اون هیجان زده شدن دانش‌آموزا و رو آوردنشون به مانگاها و انیمه‌های فوتبالی (Captain Tsubasa) جو باحالی به انیمه داد. حتی البیا و توپ بازی کردن‌ش هم واسه من بامزه بود و کُل اپیزود یه جو سرگرم‌کننده خیلی خوب پیدا کرد؛ چیزی که Outbreak Company همیشه در موردش خوب عمل کرده.

مسابقه فوتبال هیجانی‌ بود و نیمه اول بدون جادوی خاصی شروع شد که کوتوله‌ها 50 به 0 از الف‌ها جلو افتادن. صحنه گل زدن‌شون حرف نداشت؛ کافی بود پای اونا به توپ برسه، دروازه بان رو با تور بهم گره میزدن! خنده‌دار بود ولی به نظر میرسید که هدف دوست شدن این دو گروه با این حس شکست افتضاح به سرانجام نمیرسه. نیمه دوم اجازه استفاده از جادو داده شد که بخاطر همین الف‌ها قدرت گرفتن و نتیجه رو نزدیک کردن. بازی بشدت هیجانی شد و بعد از اون از "هیجانی بودن" به "زمین جنگ بودن" تبدیل شد. دیگه افکت‌های شوت زدن‌ها شبیه به بمب منفجر شدن شده بود و هر بازیکنی یه جایی روی زمین افتاده بود. بهرحال دیدن یه اپیزود فوتبالی تو چنین دنیای فانتزی کاملا سوپرایز کننده بود و به خاطر همین این اپیزود خیلی برام جالب بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :


- علاقه البیا به چیزای گرد ... توپ :



- صف گرفتن دو تیم قبل از شروع مسابقه. نحوه عکس گرفتن مینوری جالب بود :



- دروازه بان الف بیچاره :



- خوشحالی رومیلدا بخاطر گُل زدن :



- شروع نیمه دوم و اولین گُل الف‌ها :

Outbreak Company Episode 05 // Anime

Outbreak Company Episode 05 // Anime


درس‌های کلاس ادامه پیدا کرد، میموری خیلی اصرار به درس دادن راجع به BL داشت ولی شینچی زیر بار نمیرفت! شینچی همه رو با بازی‌های موردعلاقه کامپیوتری خودش آشنا کرد. صحنه فضای بازی و محو شدن بقیه تو گیم واقعا باحال بود. این انیمه با یه سری نکات ریز مثل همین بازی کامپیوتری و یا اون مانگا خوندن‌ها واقعا حس اوتاکو بودن کارکترها رو خیلی خوب منتقل میکنه. دیدن اینکه چندتا کوتوله با الف ها راجع به بازی و ... دعوا میکردن، خیلی عجیب و خنده‌دار بود. از طرف دیگه البیا وارد فاز دیوونگیِ عجیبی شد و رفتار متفاوتی تو این اپیزود از خودش نشون داد که حتی داشت شک مربوط به جاسوس بودنش رو برمیگردوند ولی با اتفاق کمدی که آخر اپیزود افتاد، همه چیز به حالت قبلی برگشت. یه صحنه مکالمه خیلی خوب هم بین میسرو و شینچی داشتیم که رابطه بین این دوتا رو بهتر کرد؛ شینچی از میسرو خواست که درصورت برگشتن به ژاپن، میسرو هم اونو همراهی کنه و میسرو هم به راحتی موافقت کرد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- شینچی در حال درس دادن :



- فضای بازی‌ها :



- البیای قاطی کرده :



- دعوای دانش آموزای کلاس :