Golden Time Episode 03 // Animeاپیزود خوبی برای تشکیل و بهتر شدن رابطه بین بانری و کوکو بود .. نیمه اول
اپیزود آنچنان چیز خاصی نداشت و بیشتر حالت آمادهساری برای وارد شدن به
جنگل و فرار بانری کوکو از لوکیشن و آدما بود. بانری با تعریف کردن داستان
راجع به از دست دادن حافظهش، بقیه رو فراری داد و بعدشم بهمراه کوکو به
راحتی فرار کردن و به دل جنگل پناه بردن. صحنه خیلی خوبی رو در کنار هم
گذروندن، از اون صحنههایی بود که واقعا به انیمه رمنس این شکلی میخوره و
مدتِ زیادی رو به حرف زدن راجع به علائقشون و اتفاقاتی که براشون افتاده
پرداختن. کوکو از علاقه خودش به میتسو و اینکه بدون میتسو هیچ چیزی نیست،
گفت و بانری داستان از دست دادن حافظه خودشو برای کوکو تعریف کرد. پیدا شدن
لیندا تو دل جنگل و دیدن کوکو و بانری سوپرایز خوبی بود و جالب اینکه
بانری اونو "باربارا" صدا زد! البته لیندا از اون سبک دخترایی به نظر نمیاد
که به خاطر اشتباه گفتن اسمش عصبانی بشه ولی بهرحال مسئله مهمی هم نبود و
باید ببینیم اپیزود بعد بین این سه نفر چه اتفاقی میافته.
صحنههایی از اپیزود :
- یه شات از کوکو :
- تنها در جنگل بعد از فرار :
- از راه رسیدن لیندا :