Golden Time - Episode 21
"سایونارا" ؟! چطور ممکنه؟!
یه اپیزود عالی از انیمه. وقتی اپیزود شروع شد و موضوع علاقه اوکاچان به
میتسو رو شد، فکر کردم قراره از موضوع اصلی درگیریهای بانری با خود
قدیمیش، خاطرات و ... فاصله بگیریم و اپیزود حالت فرعی رو پیدا کنه ولی
اینجور نشد .. خیلی زود مکالمه بانری و اوکا چان به سمت بهم ریختن دوباره
بانری حرکت کرد و واقعا از اونجا به بعد اپیزود دیدنی شد. حتی اون موضوع
قبل از بهم ریختن بانری یعنی علاقه اوکا چان به میتسو به شکل زیبایی به
تصویر کشیده شد و من که صحنه ناراحتی اوکا چان رو دوست داشتم. باید تو
ادامه ببینیم که رابطه اوکا، میتسو و لیندا به چه شکلی جلو میره. اما آخرین
صحنههای اپیزود مثل بقیه اپیزودها یه سوپرایز عالی داشت اونم روبرویی
کوکو و بانری بود. جایی که بانری حلقه خودشو به سمت کوکو دراز کرد و کوکو
به راحتی اونو پس زد و باهاش خداحافظی کرد.
کوکویی که به اون شکل در برابر بانری محتاج رفتار میکرد، از بانری میخواست
که هیچ وقت اونو تنها نذاره، به شکل عجیبی عاشق بانری بود و همیشه خودشو به
بانری میچسبوند، حالا با آرامش تمام با بانری خداحافظی کرد. البته ..
میدونم، میدونم! جریان باید شکافته بشه و چیزای بیشتری از این قضیه بفهمیم
ولی بهرحال فعلا ظاهر قضیه خیلی "غیر کوکویی" به نظرمیاد! یکی از
تئوریهایی که الان سر زبون طرفدارای انیمه ست و زیاد دور از ذهن نیست اینه
که کوکو ویدیوی مربوط به بهم ریختن بانری رو دید و بخاطر همین خودشو از
صدمه دیدن نجات داد. ویدیویی که در اون بانری لیندا رو صدا میزد و به اون
سر و وضع افتاده بود. بهرحال، اپیزودهای بعد دیدنی میشن و بازم کُلی
موضوعات جالب واسه دنبال کردن داریم.
صحنههایی از اپیزود :
- اشکهای اوکا چان :
- بانری در کنار لیندا :
- مثل همیشه نانا سنپای حرف خودشو خوب میزنه

:
- "سایونارا" :
