Gin no Saji 2nd Season - Episode 08
خداحافظ کومابا .. اتفاقی که براش افتاد، ناراحت کننده و دردناک بود ..
میتونستم احساسی که هاچیکن در مورد این مسئله داشت رو درک کنم و باهاش
همراه بشم. فدا کردن رویاهای خودت برای برآورده کردن رویاهای دیگران و دادن
قرضهای خانواده ، تصمیمی که کومابا گرفت و به راحتی با جمع کردن وسائل
خودش از فضای داستان ما محو شد. بلاخره دلیل اون گریههای میکاگه مشخص شد و
فهمیدیم که میکاگه چرا به اون شکل گریه میکرد. تلاش هاچیکن به جایی نرسید؛
درگیر کردن افکارش با این موضوع و حرص خوردن در مقابل جریانی که جلوی چشم
خودش میدید، نتیجه خاصی براش نداشت و عصبانیتی رو به سمتش هُل داد. باید
ببینیم جریان کومابا تو اپیزودهای بعد ادامه پیدا میکنه یا نه، قرار این
جدا شدن کومابا رو به عنوان قسمتی از زندگی و درسی برای بقیه کارکترها
ببینیم. چیزی که مشخصه اینه که، هاچیکن هنوز هم ذهنش درگیر این موضوع هست و
اپیزود بعد رو هم به همین حالت ادامه میده .. باید ببینیم میتونه کاری رو
انجام بده یا نه.
اپیزودهای اخیر از لحاظ رمنس بین هاچیکن و میکاگه پیشرفت جالبی رو با هم
دیدیم و هر کدوم به شکلی تو جذاب کردن رابطه بین این دو کارکتر نقش داشتن.
سفر دو نفری هاچیکن و میکاگه تو اپیزودهای قبلی یکی از تیکههایی بود که
واقعا دوست داشتم و در کنار اون صحنهها، خجالتی شدن میکاگه از فهمیدن
موضوع علاقه هاچیکن به خودش هم دیدنی بود. با توجه به پیش اومدن موضوع
کومابا، فکر کنم کمی تا برگشتن به مسیر رمنس داستان فاصله داشته باشیم و
فعلا روی محتوای داستانی دیگهای که پیش روی ماست، متمرکز بشیم.
صحنههایی از اپیزود :
- حرفهای میکاگه با هاچیکن :
- ناراحتی میکاگه :
- صحنههای رفتن کومابا :
+
