M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Diamond no Ace - Episode 27

Diamond no Ace - Episode 27

به نظر من صحنه بیرون کشیده شدن فورویا با اینکه داشت زیادی دراماتیک میشد ولی خوب تونست ذهنیت فورویا رو در مورد تیم و امیدی که با بودن خودش درون زمین داره نشون بده. میتونه از جهتی خودخواهی تلقی بشه و از جهت دیگه اشتیاقی که واسه رسوندن تیم به برتری داره، به تصویر کشیده میشه. این مقدمه خوبی برای ورود ایجون به زمین بود .. ایجونی که با مثل همیشه با حالت کمدی و اشتیاق زیادش برای بازی وارد شد و حالا باید به توصیه های میوکی گوش بده. اما نکته ای که نباید فراموش کنیم اینه که شونشین فعلا روی نیمکت نشسته و با برگشتن اون به زمین، دوباره فشار چندین برابر میشه. بازیکن خوش فکری که کمی هم مغروره! تو این اپیزود به نظر میرسید با دیدن پرتابای ساوامورا خیلی سوپرایز شده و شاید تو انتهای بازی ساوامورا رو بیشتر از فورویا بهتر بدونه. بهرحال اپیزود خیلی خوبی بود.

چیزی که میشه به وضوح دید و به نظر من پررنگ ـه، جذاب تر به تصویر کشیدن تصاویر پرتاب مربوط به بازی ساوامورا در مقابل فورویا ست که اصلا چیز بدی نیست. بهرحال ساوامورا کارکتر اول این انیمه ست و قراره ما بیشتر با اون همراه بشیم! در مورد پرتاب های ساوامورا، حرکت پرتاب مخفی ساوامورا افکت باحالی داره. اون مخفی بودن دست چپ مربوط به ساوامورا و لحظه پرت شدن توپ ـش شکل جالبی داره و هر دفعه که ساوامورا وارد زمین میشه، منتظر دیدن اون صحنه هستم. حیف که قراره اپیزود 52 از داستان جدا بشیم وگرنه میشد شکل پرتاب های جالب تری رو هم از ساوامورا و بقیه کارکترها دید. امیدوارم خبر ساخت ادامه ـش در آینده از راه برسه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- خستگی فورویا دیگه کاملا واضح بود :



- قرار دادن توپ در دستان ایجون :



- چهره مطمئن مربی کاتائوکا هم در نوع خودش جالب بود :

Mushishi Zoku Shou - Episode 02

Mushishi Zoku Shou - Episode 02

عجیبه .. تو دنیای Mushishi حتی با اینکه به سمت محیط دریایی میریم، صدف‌ها رو میبینیم، بازی بچه‌ها کنار ساحل اون دریا رو با هم میبینم ولی باز هم حس تاریکی بر فضای داستان حاکمه. فضای تاریکی که از صدف‌های آواز خوانی شروع میشه که خبر از فاجعه‌ای درون دریا میدن. داستان مردم ماهیگیری که اتفاقات زیادی براشون افتاده و حالا گینکو در سفر خودش به اینجا میرسه. اپیزود واقعا خوبی بود .. خیلی راحت تحت تاثیر موسیقی این اپیزود قرار گرفتم و فکر میکنم استفاده از موسیقی متن به زیبایی انجام گرفته بود. یکی از صحنه‌های مورد علاقه م تو این اپیزود، دیدن پرنده‌های درون صدف‌ها و البته .. لحظه پرواز کردن اون پرنده‌ها در انتهای اپیزود بود .. یه پایان بندی بی‌نقص برای اپیزودی دریایی و زیبا که به سرانجامی خوب رسید. روی هم رفته اپیزود خیلی خوبی بود ولی میتونست بیشتر از اینها گینکو داشته باشه .. هر چند، اپیزود بدون حضور زیاد گینکو هم به شکلی عالی جلو رفت ولی خُب، دوست دارم بیشتر اونو به چشم ببینم و با توضیحات ـش در مورد موشی‌ها همراه بشم .. شنیدن توضیحات اون همیشه لذت بخش ـه و فضای انیمه رو جذاب تر میکنه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- لحظه‌ای که مینا صدای خودشو بخاطر موشی از دست داد :



- گینکو در حال گوش دادن به داستان دریا از زبان اون مرد :



- پرنده‌های درون صدف :



- پرواز انتهای اپیزود اون پرنده ها که نشان از برطرف شدن فاجعه داشت :

Akuma no Riddle - Episode 02

Akuma no Riddle - Episode 02

خُب، راستشو بخوام بگم با دیدن اپیزود اول به این دودلی رسیده بودم که نکنه قراره این انیمه هم به شکل Danganronpa پیش بره. چیزی که قبلا تجربه کردم بودم و برام نکته مثبتی نبود. به نظر من اون انیمه که حال و هواش کمی با شباهت به این انیمه بود، رفته رفته اُفت داشت و اصلا نتونست انتظارات منو برآورده کنه. اما با دیدن اپیزود دوم این انیمه و روند پرداخت اپیزودی اون، نظر من کاملا عوض شد و حس میکنم که حالا بهتر میتونم فضای انیمه رو درک کنم. کارکترهای فرعی تو این اپیزود پرداخت بهتری داشتن و به شکل مناسب تری به نمایش کشیده شدن. رابطه بین هارو و توکاکو پیشرفت جالبی داشت و به تصویر کشیده شدن روند علاقه پیدا کردن توکاکو به هارو به زیبایی داره پیش میره. این روند با رو شدن صحنه‌هایی احساسی تو این اپیزود به تصویر کشیده شد که نکته مثبت این اپیزود از نظر من بود .. جایی که توکاکو راجع به اون زخم‌ها از هارو سوال میپرسید و بعد از اون هم صحنه حمایتش رو از هارو دیدیم و هارو هم به شکل معصومانه ای توکاکو رو برای تشکر در آغوش گرفت. همه چیز پیش مقدمه ای خوب واسه وارد شدن به فضای حمله ور شدن قاتل ها به سمت هارو ـه.

این اپیزود Isuke رو با هم دیدیم، یکی از شاگردای کلاس و کسی که مثل بقیه به دنبال هارو ـه. درگیری اون با توکاکو واقعا جالب بود و اون صحنه‌های اکشن هم جز نکات مثبت اپیزود بودن. البته نمیشه به صحنه جلسه شاگردای کلاس هم اشاره نکرد .. جایی که هدف بودن هارو بین تمام شاگردها مشخص شد و البته نکته جالب اینه که هارو میدونه که هدف قرار گرفته شده. صحنه‌های حرف زدن هارو از اینکه تمام اطرافیانش برای زنده موندن اون جون خودشونُ دادن واقعا عالی بود و معصومیت کارکترش بیشتر از قبل به نمایش کشیده شد. حالا به نظر میرسه نقطه آغاز اصلی داستان اینجاست .. جایی که همه کارت ها رو شده و باید منتظر خون و خونریزی باشیم .. یا نه قراره شکل متفاوتی از تعقیب و گریز بین هارو، توکاکو و بقیه کلاس ببینیم؟! من که خیلی دوست دارم داستان رو دنبال کنم.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- جالب اینکه هارو در حالت نیمه بیهوش هم این دیالوگ‌ها رو به زبان میاره :



- مبارزه بین توکاکو و ایسوکی، شات‌های خیلی جالبی داشت :



- حرف‌های هارو با توکاکو :



- اعلام حمایت توکاکو از هارو :



+ صحنه مورد علاقه من از اپیزود دوم [++]

Escha & Logy no Atelier - Episode 01

Escha & Logy no Atelier - Episode 01

شروع آرومی بود و خیلی ساده وارد داستان شدیم. مسلما کسایی که بازی کامپیوتری انیمه رو بازی کرده باشن و البته به اون علاقه داشته باشن، لذت خیلی بیشتری میتونن از انیمه ببرن ولی من هم به عنوان کسی که تا حالا بازی رو نکرده و فقط تریلرها و نقدهای اونو دیده، خیلی خوب تونستم وارد فضای انیمه بشم و بهش عادت کنم. با توجه به تریلر انیمه و فضایی که در اون دیده بودم، حدس میزدم که فضای آرامش‌بخشی در انتظارم باشه و همینطور هم شد. شهر کولسیت و سازمان تحقیق و توسعه ای که حالا دو کیمیاگر جدید به اسم اسکا و لوجی داره. آشنایی ـمون با دختر اول داستان خیلی زود و تو همون صحنه های اولیه شکل گرفت .. و بعد از اون هم لوجیکس رو دیدیم .. کسی که تو شهر سنترال با امکانات پیشرفته ای کار کرده و حالا با ورود به کولسیت اونو با دیگ روبرو شد و نمیتونست ازش برای کیمیاگری استفاده کنه. فضای سازمان تحقیق و توسعه آنچنان پیچیده نیست .. ظاهرا درخواست‌های کمک مردم درون شهر رو دریافت میکنن و کیمیاگرها برای کمک به مردم دست به کار میشن.

کاری که تو اپیزود اول انجام دادن، تعمیر آسیاب بادی باغ سیب بود. باغ سیبی که از قضا، خونه اسکا هم هست و تصادف جالبی بود. از بین کارکترها مسلما کارکتر محبوب من اسکا هست چون دوبلور کار رو خیلی زیاد دوست دارم. با اینکه تازه کاره ولی صدای خیلی جالبی داره و واقعا به درد انیمه‌های Slice of life و آروم میخوره. لوجی هم دوبلور خوبی داره و کارکتر خوبیه ولی هنوز نیاز به شکافته شدن و آشنایی بیشتر با اون داریم. تا اینجای کار خیلی راحت با اسکا کنار اومد و تونستن تیم خودشونو با هم تشکیل بدن. ماریون، سرپرست سازمان هم به نظر کارکتر خوبی میاد ولی من چشم انتظار دیدن کارکترهای حاشیه ای دیگه ای هستم که قراره از راه برسن. بهرحال برای شروع، تعداد کارکتر معرفی شده مناسب بود و با خیلی ها آشنا شدیم. اما بعد از اون به "خرابه‌های اکتشاف نشده" که موضوعی جالب بود، رسیدیم .. موضوعی که احتمالا بعدها بیشتر به اون پرداخته میشه و میتونه کنجکاوی بیننده رو بهمراه داشته باشه. رویای اسکا رسیدن و پا گذاشتن به اون خرابه هاست و باید ببینیم آیا لوجی میتونه این رویای اسکا رو به حقیقت تبدیل کنه یا نه. در مورد رمنس، همونطور که انتظارشو داشتم، چیز خاصی بین لوجی و اسکا وجود نداره و بیشتر شبیه یه رابطه دوستانه میمونه.

OP , ED در سطح خوبی هستن و تو صحنه‌های OP انیمه صحنه‌های اکشنی هم به تصویر کشیده میشه که شاید از صحنه‌های اپیزودهای آینده خبر میده که یعنی قراره به سمت فضای اکشن هم حرکت کنیم. بهرحال برای شروع، من که خیلی از دیدن فضای آروم شهر کولسیت لذت بردم و مسلما چشم انتظار دیدن اپیزود دوم هستم. امیدوارم در ادامه هم فضای درون انیمه به زیبایی ادامه پیدا کنه و بتونیم یه داستان دلچسب رو با هم دنبال کنیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ماریون در کنار لوجی :



- اسکا در حال ترکیب کردن و استفاده از دیگ برای درست کردن کیک سیب :



- رسیدن به آسیاب بادی باغ سیب بهمراه کلونی :



- تعمیر شدن آساب بادی و صحنه زیبای بین لوجی و اسکا :



++ دوست دارم بیشتر این موجودات رو ببینم، به نظر بامزه میان :

Gochuumon wa Usagi Desu ka? - Episode 01

Gochuumon wa Usagi Desu ka? - Episode 01



فکر کنم کاندید اصلی کاوایی ترین انیمه فصل از راه رسید! واقعا انیمه بامزه ای بود .. شروع دقیقا مطابق میلم بود و لحظات ورود کوکوا به کافه به شکل دوست داشتنی شکل گرفت. صاحب کافه دختر کوچولویی بود که فکر کنم تو این فصل جز کارکترهای محبوب من باشه؛ "چینو" دختری که یه موجود پُفی بامزه رو با خودش اینور و اونور میبره و یه صدای خیلی آروم باحال داره. از طرف دیگه کوکوا دختر شادابی و حسابی چینوی آروم رو مجبور به همراهی با خودش میکنه. نکته جالب در مورد کافه این بود که بعد از رسیدن غروب، کافه تبدیل به "بار" میشه و پدر چینو اوضاع بار رو به دست میگیره و بارچی میشه و از طرف دیگه دخترها راهی خونه هاشون میشن. تقابل کافه و بار بعدها میتونه داستان های بامزه ای رو بین آدم های بزرگسال با بچه ها به وجود بیاره. به عنوان کارکتر اضافی، تونستیم با لیز هم آشنا بشیم. دختری که مهارت جالبی تو لاته درست کردن با تصاویر زیبا داشت و البته اون حرکات نظامی و اسلحه به دست بودن و خشن بودن ـش هم جالب بود! پایین تر به شباهت کارکتری ـش با یکی از کارکترهای چند فصل اخیر اشاره میکنم.


اما روی هم رفته واقعا اپیزود دوست داشتنی بود و من که از همین الان مشتاق دیدن اپیزود بعدی هستم. همیشه و تو هر فصل انیمه ای دنبال یک انیمه با این فضای کودکانه و بامزه هستم و این انیمه، یکی از اون انیمه هایی هست که حس خوبی راجع بهش دارم. منتظر آشنایی با کارکترهای دیگه انیمه میمونم .. احتمالا اپیزود بعد همه معرفی میشن. اما در مورد کارکترهای فعلی، مسلما چینو کارکتر موردعلاقه منه و حیوون مثلا "خرگوش" ـش هم خیلی بهش جلوه کاوایی تری رو میده. کوکوا با دوبلوری Sakura Ayane واقعا کارکتر جالبی شده. فکرشو نمیکردم که قرار باشه صدای Ayane رو با این حس کودکانه و در نقش یک کارکتر مهربون بشنوم چون تو سری قبلی که ازش دیدم (Non Non Biyori) دوبلوری یه کارکتر شیطون و پر سر و صدا رو به عهده داشت که حالا اینجا صداش خیلی تفاوت زیادی با اون فضای قبلی داره. بحث دوبلورها به جدا، حس کردم موسیقی انیمه هم با توجه به فضای Slice of life کاملا درخور و مناسب بوده و خیلی حس اون پُل‌ها و کافه و بار صحنه‌ها رو انتقال میداد.

شباهت‌هایی با انیمه‌های دیگه :


- تیپی، خرگوش چینو شباهت خیلی زیادی به "مومونکو ساما" از انیمه Tamayura داره. البته اینجا تیپی، حرف میزنه و البته اُبهت مومونکو ساما رو نداره!



- لیز شباهت عجیبی به "آیایا" از Kiniro Mosaic داره. هم از لحاظ رفتاری و هم از لحاظ ظاهری :


صحنه‌هایی از اپیزود :

- ورود کوکوا به کافه "خونه خرگوشی" :


- چینو واقعا بامزه ست :



- لیز در کنار چینو و خرگوش ـش :



- گیر دادن کوکوا به چینو برای "اونه چان" صدا زدنش هم یکی از شوخی‌های خوب اپیزود بود :

No Game No Life - Episode 01

No Game No Life - Episode 01

یکی از استارت‌های خیلی جالب بهاری بود. پررنگ ترین نکته ای که از همین شروع دوست دارم بهش اشاره کنم، جالب بودن دو کارکتر اصلی یعنی "شیرو" و "سورا" ست؛ برادر و خواهر گیمر داستان که هر کدوم تبحر خاصی در بازی ها دارن و واقعا هیچ کدوم از لحاظر کارکتری حس زننده ای رو به بیننده منتقل نمیکنن. خصوصا سورا با دوبلوری Yoshitsugu شدیدا آدم رو به یاد حس بازی SAO میندازه چون بهرحال دوبلور "کیریتو" تو اون انیمه بوده. اینجا هم فضای بازی به نظر کاملا سرگرم کننده میاد و همه چیز از ثانیه های اول شروع به تحرک پیدا میکنه. جایی که اونا بر اثر اتفاقی وارد دنیای جدید شدن. معلق شدن تو هوا با کسی که خودشو "خدا" میدونست، زیبایی تصویری خیلی باحالی داشت و به نظر من نیمه اول با اون صحنه حسابی جای خوبی در ذهن بیننده برای خودش پیدا میکنه. البته اون تنها مورد جلوه تصویری کار نیست و میشه باز هم از لحاظ انیمیشن نکات مثبت دیگه ای رو هم اسم برد .. روی هم رفته، رنگ آمیزی تصاویر واقعا خوب به نظر میرسه و امیدوارم که تو اپیزودهای بد هم چنین مناظر جالبی رو تو محیط انیمه ببینیم.

خواهر کوچولوی سورا، "شیرو" واقعا بامزه بود. اون افتادن‌های بی دلیل ـش و نحوه حرف زدن ـش حسابی دوست داشتنی ـه و به نظر من یه ترکیب عالی در کنار برادش، شیرو ـه. خوشبختانه از اون رفتارهای وابسته عجیب و غریب برادر/خواهری هم ندارن و میشه به راحتی ارتباط جالب دو نفری ـشون رو حس کرد. یه نکته جالب که من بهش توجه نکرده بودم و در حین دیدن اپیزود بهش رسیدم، وجود دوبلوری مثل Kugimiya Rie بین دوبلورها بود .. دوبلوری که حسابی با کارهاش خاطره دارم و برام یه دوبلور خیلی خوب محسوب میشه. انیمه با اینکه ژانر "ایــچی" رو هم جز ژانرهای خودش داره، تو اپیزود اول اونقدرها وارد فضای ایچی نشد .. آره، درسته .. "دورا" ، نوه آخرین پادشاه یه کارکتر بود که تو این اپیزود وظیفه بار ایچی رو به عهده داشت و خصوصا لحظات بعد از ED حسابی خودشو وارد این فضا کرد ولی بجز اون بیشتر به فضای گیم و حس هیجان قمار و تقلب‌های بازی ها پرداختیم. دنیای جدیدی که همه چیز توسط بازی در اون تصمیم گرفته میشه. قانون خیلی جالبی که لذت بردن از انیمه رو دو برابر میکنه.

امیدوارم سطح انیمه حفظ بشه و حتی بهتر هم بشه ولی برای شروع اگه فقط بخوام اپیزود اول رو در نظر بگیرم، به راحتی منو جذب خودش کرد و انتهای اپیزود هم کلیف هنگر نسبتا خوبی داشت. باید ببینیم ادامه داستان به چه وضعی جلو میره و سورا و شیرو چه کارهایی تو این دنیا انجام میدن. احتمالا سفر سرگرم کننده ای پیش روی ماست.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- Tet ، خدایی که اونا رو به این دنیا آورد :



- لحظه ای که شیرو و سورا با دنیای جدید و موجودات ـش روبرو شدن عالی بود :



- مسابقه سورا با اون زن و برنده شدن ـش :



- دورا، نوه آخرین پادشاه که قراره با کارکترهای اصلی آشنا بشه :

Soul Eater Not - Episode 01

 Soul Eater Not - Episode 01

فکر کنم یک جمله باشه که درست و حسابی ذهنیت منو در مورد اپیزود اول این انیمه بیان کنه : "چی فکر میکردم و چی شد!" واقعا با اون چیزی که انتظارشو داشتم، تفاوت داشت .. البته از نوع خوب! فکر میکردم با یه انیمه ساده روبرو میشم که چیز خاصی برای ارائه دادن نداره و به راحتی بعد از دیدن اپیزود اول اونو دراپ میکنم ولی اینجا برخلاف تصوراتم، با استفاده از چندتا دختر کاوایی و فضای انیمه اوریجینال کار، یه داستان خیلی جالب شروع شد. کاری که به نظر من بیننده نباید با رفتن به سراغ این انیمه انجام بده، مقایسه این انیمه با Soul Eater اصلی هست .. واقعا تفاوت‌ها زیاده و فضای کاملا متفاوتی رو به چشم میبینیم. سه دختر متفاوت با ویژگی‌ها و بامزگی خاص خودشون به هم میرسن و حالا قراره سر شریک شدن با هم دعوا کنند! البته همش یه دعوای ساده و بامزه ست.

شروع داستان و حرکت هارودوری به سمت آمریکا واقعا جالب بود، بالا رفتن از اون پله‌ها، روبرو شدن با "ماکا" و بقیه کارکترهای سری اصلی جز نکات مثبت انیمه بود و علاوه بر اون با وارد به صحنه‌های مبارزه هم تونستیم چیزای جالبی رو ببینیم. من هر سه دختر داستان رو دوست داشتم ولی هارودوری واقعا یه چیز دیگه بود و برام کارکتر بهتری نسبت به بقیه بود. دوبلورها واقعا خوب بودن و هر سه دختر دوبلورهای مناسبی داشتن! دوبلوری که بین 3 دوبلور اصلی بیشتر خودشو وارد ذهن من کرد، Saori دوبلور کارکتر "آنیا" بود که واقعا به کارکتر میخورد. امیدوارم ادامه داستان و انیمه هم چیزی برای ارائه دادن داشته باشه و جالب و جذاب باقی بمونه. باید ببینیم این سه نفر چطور این درگیری سر شریک داشتن ـشون رو حل میکنند و قراره بعد از اون به چه سمتی در داستان حرکت کنیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- رسیدن هارودوری بالای پله‌ها و اون شکل افتادن ـش خیلی باحال بود :



- "گاگانتوس" تکیه کلام باحالی ـه!



- اسلحه شدن هارودوری در دستان آنیا :



- اینم دعوای بامزه آخرشون سر شریک شدن با هارودوری :

Non Non Biyori - New Season Confirmed

Non Non Biyori - New Season Confirmed




بعد از ناامیدی که بخاطر OVA شدن Yuru Yuri به وجود اومد، حالا دیگه ناامیدی در کار نیست. واقعا داره اتفاق می افته. چقدر بعد از دیدن خبر خوشحال شدم. دوز هفتگی آرامش فوق العاده من داره برمیگرده. هیچ خبری تو این چند وقته منو به این اندازه خوشحال نکرده بود و واقعا برای تایین شدن تاریخ و پخش فصل دوم انیمه لحظه شماری میکنم. تا بحال چندین بار انیمه رو مرور کردم و تازه .. همش سه فصل ازش پاییز گذشته. میدونم که فصل دوم هم حسابی جذاب و دیدنی میشه. دوباره نیانپاسو داره به سراغ مون میاد و دوباره هوتارو، کوماری، ناتسومی، شیرینی فروش و ... کُلی کارکترهای فرعی و حیوونای دوست داشتنی! حالا دیگه باید منتظر زمان ـش بمونم.

جالب اینه که موسیقی متن انیمه جز لیست کارهایی هست که تو پروفایل لست اف ام من رنک بالایی پیدا کرده و واقعا خیلی زیاد بهش گوش دادم. در حدی که خودمم تعجب کردم .. بهرحال موسیقی متن ـش هم حسابی عالی بود و امیدوارم عواملی مثل آهنگساز و یا کارگردان سر جای خودشون باقی بمونند. چون برای اینکه حس انیمه دوباره زنده بشه، به تفکر و مهارت اونا نیاز داریم. فقط بودن دوبلورهای عالی انیمه کافی نیست.


منتظر میمونیـــم!