حرف خاصی درباره میراکورون ندارم .. جز اینکه چقدر صدا پیشه ش رو همچنان خیلی زیاد دوست دارم و اینکه چقدر سناریوهاش احمقانه ولی نازنینه! و نکته حاشیه ای دیگه، سریالی بود که چیناتسو و یویی داشتن نگاه می کردن .. سریالی که مثل خود انیمه باز هم یوری بود و یه جورایی حس دنیای این انیمه رو واسه من لذت بخش تر می کنه ... اینکه همه چیز اونا به رابطه ها و تمایلشون یه شوجو آی و یوری مرتبطه .. یه نکته بامزه تو کار ناموری، مانگاکای انیمه ست که بخاطر این موضوع اون رو تحسین می کنم.
- بیچاره هیماواری از چه راهی تونست ژیمناستیکشُ یاد بگیره :
- حداقل ساکوراکو به یک دردی خورد :
- چه عجب! بلاخره یه صحنه خون دماغ از چیتوسه دیدیم :
- انتخاب لباس یویی معرکه بود :
- آخه چطور ممکنه این هاناکوی نازنین خواهر ساکوراکو باشه؟!
- روش جلب توجه کردن رو از کیوکو یاد بگیرید :
++
صحنه هایی از اپیزود هفتم :
- آیانو عجب چیزای خوشگلی تو اتاقش داره .. حسابی به کارکترش می خوره :
- بیچاره چقدر بامزه تپق میزنه!
- این تو سری زدن های یویی منو یاد Love Lab انداخت .. یاد شپلق زدن ها بخیر :
- اووووه، کیوکو داری چیکار می کنی؟!!!!
- چیزورو هم یک حضور کوتاه داشت :
- ذوق چیناتسو از گذروندن شب کنار یویی :
- اینجا میمیکش فوق العاده شده :
- اسب یویی :
- آکاری در قالب یویی :
- عاشق این میمیک های آکاری ام :
- قرار فوق العاده به یادموندنیِ کیوکو و آیانو
:
- این کلاهه چقدر به چیناتسو می اومد :
- میراکورون :
- فرار آکارین از دست چیناتسو .. هیچ وقت تکراری نمیشه :
- حداقل این دفعه سناریو برعکس شد و آکارین قاط زد :
- رضایت از قرار تو چهره آیانو موج میزنه :
- یویی بیچاره :
- و صحنه فوق العاده فرصت طلبی ناتمام چیناتسو .. یویی چقدر کاوایی شده :