M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Love Live! Sunshine - Ep 13

Love Live! Sunshine  - Ep 13





پایان یک مسیر دلچسب، وداعی موقت با باشگاه و دنیای شیرین آکوا.



و بالاخره اپیزود آخر .. اپیزودی که به قدرت اپیزودهای قبلی نبود ولی میشه گفت پایان بندی رضایت بخش بود و آکوا داره به سمت درخششی که تمایل داره داشته باشه گام برمی داره؛ خصوصا با اجرای شعری که تو انتهای اپیزود داشتیم همه چیز رنگ و روی بهتری گرفت و وداع قشنگی رو با کارکترهای انیمه داشتیم. 13 اپیزود تمام رو صرف شخصیت پردازی و تشکیل دادن گروه آیدولیمون کردیم و این نشون میده برنامه هایی در راهه؛ هنوز بحث لاو لایو بر سرجاشه و باید واسه رسیدن به اون جایگاه بزرگ تلاش کنیم. رسیدن به اون نقطه، حالا با این پرداخت صحیح به کارکترهای انیمه می تونه به زیبایی انجام بگیره و خوبی جریان این خواهد بود که با تک تک کارکترهای آکوا آشنا هستیم و باهاشون انس داریم.

قبلاً از ترس گفته بودم. اینکه ممکنه سری ضعیف تر از سری قبلی باشه.

و شاید بود .. اما اصلاً فکر می کنم نباید این دو رو با هم مقایسه کرد. سانشاین به نوع دیگه ای خوب و سرگرم کننده بود و من تونستم با اعضای گروه به خوبی خو بگیرم و باهاشون همراه بشم. به عنوان مترجم حسابی از ترجمه این اثر لذت بردم و هر هفته هم با دوست خوبم، علی سر اپیزود گفتگو می کردیم و از اینکه این انیمه داره به روندی دچار میشه حرف میزدیم. هر دو به این باور هستیم که انیمه روند خوبی داشت و تونست راه خودشُ از میوز و انیمه لاو لایو قبلی جدا کنه و این همون نکته ای هست که ترس رو از دل ما میپرونه ... ما به عنوان طرفدارای سری از اینکه چنین اتفاقی افتاده و چنین ذهنیتی به وجود اومده خوشحالیم.

از پایان سری ناراحت نیستم. بطرز عجیبی مطمئنم که انیمه با قدرت برمی گرده و فصل دومی براش تایید میشه. فقط صبر کنید و فروش کار رو ببینید؛ لاو لایو یکی از محبوب ترین سری های تابستان بود .. شاید نه در ایران ولی در ژاپن و شاید جاهای دیگه سری محبوبیت فوق العاده بالایی داره و من یکی که منتظرم هر لحظه خبر تایید فصل بعدی از راه برسه .. این یه تضمینه!

حرف آخر اینکه دلم برای بامزه بازی تک تک کارکترهای انیمه تنگ میشه : زوراماروی عزیزم، روبیِ فوق کاوایی، ریکوی نازنین، کانان با وقار، ماری پر از شیطنت، دایای پر شور، یوهانه تو هپروت، یویی که هر هفته بهتر شد و حتی بهش تمرکز خاصی هم داشتیم و البته چیکا، رهبر گروه که با اینکه تو ابتدا کلیشه ای به نظر میرسید ولی تونست به مرور زمان جای خودشُ پیدا کنه.



صحنه‌هایی از اپیزود آخر :

- زوج فراموش نشدنی هانامارو و روبی :



- اپیزود آخر مادر چیکار رو بهمون نشون داد .. چقدر جوون به نظر میرسید :



- و اجرای آخر گروه :



Amanchu - Episode 12

Amanchu - Episode 12




رسیدیم. به اعماق آب ها، به اعماق دوستی ها، به آرامش!



انیمه به وعده خودش عمل کرد؛ ما رو به دنیای غواصی رسوند .. به زیبایی، به لطافت تمام، همراه با راوی گیری های خوب همیشگی و دلی پر از لذت به درون آب های آزاد رفتیم و غواصی رو تجربه کردیم. اینکه در انتها تکو گواهی غواصی رو می گیره چیز تعجب آوری نیست و همه می دونستیم که این اتفاق قراره بیافته. با یک انیمه ورزشی برد و باخت دار طرف نیستیم؛ با انیمه ای طرف هستیم که هدف اصلی اون چیز دیگه ایه. تحول دادن به شخصیتی که منزوی و در خود فرو رفته بوده ... تکو از اپیزود اول انیمه تا به اینجا راه درازی رو طی کرده و این رو به وضوح میشه در لبخندهای این اپیزودش درک کرد و فهمید. انیمه به خوبی تونست تمام کارکترها رو برای ما عزیز کنه. حتی آی چان که نقشی کم داشت و حتی سنسی که کمرنگ بود و شاید در این بین فقط ماکوتو رو بشه کمی دور از بقیه دونست که اونم بخاطر نداشتن نیاز به تمرکز به اون بود. اینکه بدون رفتن به سراغ ماکوتو هم ما داستانی کامل داشتیم. اما برگردیم به سراغ غواصی ... !

هر چیزی از لحظات زیر آب این اپیزود بگم کم گفتم و کم گفتم!

همه چیز اون زیر زیبا بود؛ و به قول تکو واقعاً یک دنیای جدید بود .. دنیایی که آدم دلش می خواد اونُ تجربه کنه و پا بهش بذاره. تصور می کنم به انیمیشن کشوندن دنیای زیر آب کار بسیار سختیه ولی بهرحال از اینکه چطور دنیای زیر آب رو دیدیم رضایت کامل رو داشتم .. استودیو به خوبی از پس رنگین و دل انگیز کردن اون دنیای زیرین بر اومده بود و حق مطلب ادا شده بود. از صحنه های فریز شده خبری نبود و همه چیز روان و شناور بود. یک فضای رویایی و جالب انگیز برای پایان بخشیدن به سری آمانچو؛ اثری که به خوبی تونست در میون انیمه های التیام بخش سری بین سرها بلند کنه و بگه که : بله، منم وجود دارم و شما می تونید یکی از انتخاب های مهمتون رو من بدونید. من که از الان سری رو وارد لیست پیشنهادی های خودم برای کارهای برش زندگی کردم و از اینکه می تونم دیگران رو با چنین اثری آشنا کنم به خودم میبالم.

از لحاظ داستانی تکو به هدف خودش، گرفتن گواهی و غواصی کردن با پیکاری و بقیه رسید و حالا روزهای غواصی با پیکاری شروع میشه. چه حیف که نمی تونیم ادامه مانگا رو ببینیم. هنوز کمی وقت نیازه تا مانگا بتونه به محتوای کافی واسه فصل دوم برسه ولی به عنوان یک طرفدار دو آتیشه امیدوارم که روزی این اتفاق بیافته و فکر می کنم این عوامل رو میشه به راحتی دوباره به دور هم جمع کرد. ممکنه ساتو جونیچی به عنوان سرکارگردان بر سر کار حضور نداشته باشه ولی کارگردان دیگه مون هم به اندازه ای خوب هست که بشه مشعل رو بهش سپرد. پس من یکی چشم به آینده می دوزم .. دلم می خواد بار دیگه انیمه شدن آمانچو رو یکی از آرزوهای انیمه ای خودم بدونم و از الان نفس خودم رو حبس می کنم و میپرم درون آب .. بلکه روزی آمانچو برگرده و بلکه روزی دوباره روزهای خودم رو در حال دیدن آمانچو سپری کنم.

انیمه احساسی تر از اون بود که من بتونم شفاف و واضح ازش حرف بزنم. از پایانش کمی غمگینم و از وصف خوبی های این انیمه به این بسنده می کنم که تونست با همین 12 اپیزود وارد 10 انیمه برتر تمام دوران من بشه. نمره خوبی از من می گیره ... نمره خیلی خیلی خوب. اونقدر لحظات به یادماندنی داشت که تونستم بهش چنین بهایی بدم. به عنوان یک مترجم سر ترجمه تک تک خط های اون استرس به خرج دادم و از اینکه داشتم پا به چنین دنیایی میذارم غرق در لذت بودم. و البته این پایان ارتباط من با آمانچو نیست؛ هم مانگا رو می خونم و هم دوباره به سراغ دیدن انیمه خواهم اومد. پس فعلاً باهاش خداحافظی نمی کنم! و همچنین .. چشم انتظار ریلیز شدن اپیزود OVA هم خواهم بود .. اونم دیدنی میشه!



صحنه‌هایی از اپیزود :

- تکو و پیکاری زیر آب :







- یکی از محبوب ترین لحظات انیمه ... صحبت صمیمی تکو و پیکاری،ت تشکرشون از هم و ابراز علاقه پیکاری به تکو :







Amanchu - Episode 11

Amanchu - Episode 11



آریا رو تعقیب کردیم و به اوهیمه رسیدیم!


این اپیزود از اون اپیزودهایی بود که با تمام وجود دوست داشتم؛ صمیمیتی که بین تکو و پیکاری به تصویر کشیده شد از اون صمیمیت های موردعلاقه منه .. اینکه چطور در عالم بی خیالی دل به کوچه ها سپردن و مشاور چا رو تا جایی که میشد دنبال کردن یه حس خیلی خوبی داشت. و شاید مقداری از عشقی که به اپیزود داشتم بخاطر تنها یک اپیزود باقی موندن از سری بوده باشه ولی رفتن لحظه به لحظه دنبال مشاور چان در حالیکه که حتی "چا چا،" گفتن هاش هم با موزیک مَچ شده بود و چهره چیبی کارکترهای انیمه ... بهتر از این نمیشد. راوی گری تکو مثل همیشه تو این اپیزود لذت کار رو دو برابر می کرد. گاهی آدم فکر می کنه ای راوی گری می تونه از آینده به این جا منتقل شده باشه؛ جایی که اتفاقی دراماتیک افتاده ولی فکر می کنم دارم زیادی بهش فکر می کنم. در هر صورت راوی گری تکو دلم رو خیلی می گیره. صحبت از سبزه ها و خاطرات رنگین ... تجربیاتی نو و تازه و دلی که حالا از غم انگیز بودن به دنیای خوش رنگی رسیده و شاده.

و بعد وقت ورود پیشی کوچولو یا همون اوهیمه رسید.

اوهیمه درجه کاوایی آمانچو رو خیییییلی بالا میبره؛ یادمه وقتی تو مانگا برای اولین بار دیدمش غرق در لبخند شدم .. حتی تو انیمه هم میشه این حسُ تجربه کرد. یه چیزی در مورد کارکتر اوهیمه وجود داره که دل آدم رو گرم می کنه ... معصومیت و حس زندگی رو به اپیزود می بخشه و حضورش کاملاً به بهتر همیار شدن تکو و پیکاری کمک کرد. اینکه بتونن بیشتر با هم همکاری داشته باشن و تو این راه اوهیمه به غذا و جای موندن دست یافت! گشتن به دنبال صاحب برای پیشی زیاد خوب پیش نرفت ولی خب، دست سرنوشت نذاشت این پیشی کوچولو بی صاحب بمونه و با مدیر مدرسه آشنا شدیم. که ظاهراً صاحب مشاور چا و یا به قول خودش "آریا" ست. آریا اسمیه که به انیمه Aria ، به مانگای نوشته شده توسط آمانو کوزوئه، مانگاکای این اثر اشاره داره؛ ارجاعی بسیار قوی به اثر محبوب و قبلی مانگاکا که می تونه خیلی ها رو غافلگیر کنه.

رشد تکو با حضور اوهیمه به وضع بهتری در اومد و افکارش منظم تر از قبل شد و برای غواصی آماده شد. این اون اتفاق خوبی بود که تونستیم از این اپیزود بهش برسیم و در نهایت به سمت غواصی حرکت کردیم. اپیزود آخری که قراره با تمام وجود ما رو دل دریا فرو ببره و مونولگ های زیبایی رو نوازش وار وارد گوش های ما کنه. اپیزود 11 دوست داشتنی، دلگرم کننده و پر از لحظات صمیمی بود و در کنار اپیزودهای دیگه آمانچو همچنان ثبات کیفیتی خودشُ داشت و آنچنان ضعفی نداشتیم.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- غرق در سبزه زار و زیبایی شدن تکو از اون لحظه های ماندگار بود :



- رسیدن به پیشی کوچولو و نجاتش از دست اون پرنده :



- انس تکو با اوهیمه :



- جناب مدیر بهمراه آریا :



- این دوتا هم چه عشق در نگاه اولی پیدا کردن :

Some thoughts on Summer 2016 - Anime

Some thoughts on Summer 2016 - Anime

یه فصل فوق العاده رو پشت سر گذاشتیم. از من بپرسید تنها بخاطر Amanchu هم که شده، این فصل رو عالی می دونم. یکی از محبوب ترین انیمه های تمام دوران خودم رو به چشم دیدم و می دونم که تاثیر اون روی نگاهم به دنیای انیمه عمیق خواهد بود. مدتها بود که چشم انتظار چنین انیمه ای بودم و این کار به خوبی تونست با روح و روان من سازگار باشه و هر هفته خوشی رو به دل من بیاره.

[ + ]

اما جدا از اون :

نظر من درباره انیمه های فصل تابستان 2016 (در تاپیک معرفی پاییز هم اشاره کردم):

احساس می کنم حق اینه که صحبت درباره تابستان رو با اشاره به ReLIFE شروع کنیم! انیمه ای که به حالت سریالای شبکه استریم معروف آمریکایی نتفلکس بصورت یکجا منتشر شد و تو همون هفته های اول ما رو غافلگیر کرد. یه داستان درگیر کننده بهمراه شخصیت پردازی بسیار تاثیرگذار؛ اینها از خوبی های راحت دیده شده درون این انیمه به شمار میرفتند. شاید بخاطر یهویی ریلیز شدن انیمه بعضی از شما اونُ ندیده باشید و توصیه من اینه که اگه فکر میکنید بهترین انیمه های تابستان رو دیدید و ReLIFE رو گوشه ای گذاشتید که خاک بخوره، بهتره دست از این تفکر بردارید و به دیدن اون انیمه مشغول بشید .. مطمئناً سرگرم میشید. Taboo-Tattoo یه کار اکشن از استودیوی J.C.Staff بود که برخلاف فضای ملایم اخیر استودیو جنبه اکشن خوبی گرفته بود و برخی صحنه های اکشن کار در محفل های انیمه ای موضوع خوبی برای بحث شده بودند. شاید از لحاظ داستانی ضعف هایی دیده شد و اون چیز ایده آل نبود ولی مخاطبین سری به اندازه کافی زیاد بودند که بشه اونُ انیمه ای خوب دونست. Shokugeki no Souma: Ni no Sara از همون اپیزودهای اول ترس "با عجله پیش رفتن داستان" رو به دل همه انداخت .. مانگا خون ها از ضعف پرداخت بیشتر به صحنه ها و چپترهای مانگا حرف میزدند ولی در کنار این موضوعات، نمیشد از زیبایی های انیمه حرف نزد؛ مسابقات بسیار هیجان انگیزی رو به چشم دیدیم؛ ظرف هایی که پر از غذاهای متنوع شد و داورهایی که با چشیدن طعم هر غذا لباس های خودشونُ پاره پاره شده دیدن! Mob Psycho 100 حتی قبل از شروع فصل هم یکی از بهترین های فصل لقب گرفته بود و این فشار، فشاری نیست که هر انیمه ای بتونه زیر اون دوام بیاره. ولی خب، وقتی اسم جناب ONE ، مانگاکای خوش نام One Punch Man پشت اثر باشه فشارها معنی ندارند و زیبایی داستان خودشُ به رخ می کشه! انیمه سیر صعودی خیلی خوبی داشت و نیمه دوم طوفانی به پیش رفت! Tales of Zestiria the X یک عالم فانتزی خوب رو به تصویر کشید؛ گاهی گنگ به چشم میرسید ولی روی هم رفته میشه جلوه های تصویری انیمه رو اونقدر خوب دید که به سراغ دیدنش رفت و سعی کرد از دیدن اثر لذت برد. Orange ، فکر کنم عشق روزای گرم تابستونی خیلی از ماها همین Orange بود؛ چه احساسی و چه با حس و حال به دنیایی از ترس فرو رفتیم .. ترسی شیرین از ابراز علاقه به فرد موردعلاقمون، ترسی تلخ از اینکه بلایی بد بر سر فرد موردعلاقمون بیاد، ترس از کمتر بودن با دوستان خود و ... Orange یک انیمه با طراوت، عاشقانه و دلچسب بود.

Amaama to Inazuma کیه که دنیای شیرین این انیمه رو فراموش کنه؟! همراه شدن هفتگی با سوموگی و عشقی که به غذاهای خوشمزه داشت، اون اوپنینگ پف پفی، خوک های بامزه سوموگی و یه عالمه لحظات کودکانه و معصومانه زیبا که در این انیمه برای التیام بخشیدن هر چه بیشتر روح ما گنجونده شده بودند و چه استقبال خوبی هم از این انیمه به عمل اومد. کافی بود هر هفته به تاپیک های نقد این انیمه سر بزنید و ببینید که انیمه دوست ها چه عشقی به این انیمه میورزند. Handa-kun انیمه ای بود که یکی دیگه از فشارهای خاص فصلی روی دوشش احساس میشد؛ اینکه از سری Barakamon چطور به چنین سری کمدی منتقل میشدیم خیلی مهم بود .. رفتن از یک فضای آروم به یک فضای تند دبیرستانی و اغراق آمیز مدرسه ای! من فکر میکنم Handa-kun روندی صعودی داشت و در نهایت تونست قالب کلی خودش رو به مخاطبین بشناسونه. Kono Bijutsubu ni wa Mondai ga Aru یک فضای باشگاهی سرگرم کننده و یک پسر کاملاً خارج از باغ (!) ، من یکی وقتی به این انیمه فکر می کنم اون دست تکون دادن های اوپنینگ انیمه رو بخاطر میارم و خب، فکر می کنم بطور کلی اثر سرگرم کننده ای بود و هر هفته یه زنگ تفریح لذت بخش محسوب میشد. Masou Gakuen HxH یکی از ایچی های خوب چند وقت اخیر بود .. سوژه کاملاً کلیشه ای و تکراری ولی فضای انیمه برای یک ایچی دوست ایده آل به نظر میرسید .. کارکترهای دختر انیمه تمایز خوبی داشتند و ... هیچ! همین .. یک ایچی خوب! New Game یکی از کارهای موفق چند فصل اخیر استودیوی Doga Kobo بود؛ استودیویی که همیشه در ساخت برش زندگی موفق عمل می کنه و من یکی که از همون ابتدای فصل چشم انتظار دیدن کار بودم. فکر می کنم طراحی کارکتر زیبایی داشتیم و انیمیشن مثل همیشه خوب خودش رو به رخ می کشید .. و روی هم رفته یک برش زندگی دلپذیر رو از این استودیو شاهد بودیم.

Berserk گفتن از انیمه برسرک جدید آنچنان وقتی نمیبره! همه با جریان آشناییم .. اثری شاهکار رو طلب می کردیم، با انیمیشنی زیبا ولی بعد اثری قصابی شده از لحاظ داستانی و گرافیکی ضایع رو به چشم دیدیم! و البته فصل جدید انیمه برای بهار تایید شده که باید دید جریان به کجا می انجامه. گفته میشه گرافیک قراره بهتر بشه ... باید نشست و دید! Days یه انیمه فوتبالی کند ولی خوب بود ... کند از این لحاظ که برای رشد کارکترها هنوز نیاز به وقت داریم ولی مطمئن باشید در پاییز، Days جز بهترین ها خواهد بود؛ کم کم انیمه داره اوج می گیره و به پاییز رسیدن مساوی میشه با رسیدن لحظات هیجان انگیز فوتبالی! Arslan Senki: Fuujin Ranbu با 8 قسمت به طرز نسبتاً مناسبی به پایان رسید و هنوز خبری مبنی بر ساخت ادامه کار به گوش نرسیده! امیدها پابرجاست ولی خب در مورد خود سری جدید میشه گفت که لحظات غافلگیر کننده و خوبی داشتیم که این سری 8 قسمتی رو با ارزش می کنند. Amanchu انیمه ای بود که طرفداران ژانر برش زندگی امیدهای فراوانی به اون داشتند و نتیجه بهتر از اونی شد که ما فکر می کردیم؛ دلبستگی در برابر این انیمه به سادگی اتفاق افتاد و میشد با دلی گرم با انیمه و کارکترهای اون انس گرفت! ساتو جونیچی، ابرکارگردان ژانر برش بار دیگه ثابت کرد که چه لمس ظریفی در ساخت انیمه های برش زندگی داره و تونست مانگای خانم آمانو کوزوئه رو به زیبایی به تصویر بکشه. Love Live! Sunshine ادامه ای زیبا بر سری Love Live بود؛ اینبار کارکترهایی جدید .. ترسی که به دل هواداران انیمه افتاده بود، نگرفتن کار و خوب از آب در نیومدن اون بود و حالا بعد از گذشت پخش این انیمه میشه با اطمینان گفت که اون ترس، ترسی بیخود بود و باید منتظر فصل های بعد Love Live! Sunshine بود .. من به شما تضمین میدم که فصل بعد این انیمه در راهه! محاله که استودیوی Sunrise چنین پروژه محبوبی رو نیمه کاره رها کنه .. این خط و این هم نشون!







>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>



/////////////////////////////

در حاشیه :




- بهترین انیمه فصل برای من : Amanchu ، Love Live! Sunshine
- رده های بعدی بهترین انیمه ها برای من : Shokugeki no Souma: Ni no Sara ، Orange ، New Game ، Handa-kun ، Amaama to Inazuma
- بهترین سورپرایز فصل برای من : ReLIFE
- انیمه‌ای با محبوبیت خاص درون ذهنم : Amanchu ، [که وارد 10 انیمه برتر تمام دورانم شد.]
- بهترین موسیقی متن فصل : Amanchu
- بدترین موسیقی متن فصل : انیمه خاصی تو این زمینه نداشتیم!
- نا امید کننده ترین انیمه فصل برای من : Berserk ، Battery
- تعداد انیمه‌های دراپی این فصلم : 16 انیمه. (یکی بیشتر از فصل قبل)
- تعداد انیمه هایی که تا آخر دنبال کردم : 14 انیمه. (یکی کمتر از فصل قبل)




>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>


بهترین کارکترهای مرد فصل تابستان :


1- Handa - Handa-Kun
کارکتری که در دنیای منفی بافی خودش غرق بود و همین بار کمدی کل انیمه رو روی دوش اون گذاشته بود.




2- Souma Yukihira - Shokugeki no Souma: Ni no Sara
یوکیهیرا همیشه جذبه خاصی بین کارکترهای فصل خواهد داشت. من فکر می کنم این فصل هم در سطح مناسبی ظاهر شد.




3- Akane Tsutsui - Handa-Kun
یه کارکتر لات و باحال! در مقابل رفتار هاندا بهترین عکس العمل ها رو داشت!




4- Hisahito Mizuki - DAYS
چند اپیزود اخیر حسابی منُ مجذوب خودش کرد.




5- Hayama Akira - Shokugeki no Souma: Ni no Sara
یه رقیب عالی برای یوکیهیرا بود و از حضورش تو این فصل بسیار راضی بودم.




6- Hiroto Suwa - Orange
یه دوست عالی! و یه همراه خوب واسه ناهو ... !



+

و ... اشاره افتخاری به گربه برتر فصل :

Aria - Amanchu

گربه ای که 10 قسمت به نام مشاور چا شناخته میشد .. از قضا معلوم شد اسمش "آریا" ست.
هم اسم محبوب ترین انیمه تمام دوران من!!



//////////////////////////////////////////


بهترین کارکترهای زن فصل تابستان :


1- Pikari - Amanchu
یه موجود بی نهایت دوست داشتنی! عاشقش بودم .. همه جوره!








2- Hanamaru Kunikida - Love Live
به راحتی یکی از محبوب ترین کارکترهای چند فصل اخیر من! فقط حیف که حریف سرسختی مثل پیکاری داشت!






3- Teko - Amanchu
لطافتی که تکو به انیمه می بخشید مثال زدنی بود .. فوق العاده نازنین.






4- Ruby Kurosawa - Love Live
یکی از کاوایی ترین دخترای انیمه ای که من تا بحال دیدم. حتی نوع حرف زدنش هم دل آدمُ میبرد.






5- Riko Sakurauchi - Love Live
ریکو لحظات منحصر بفرد و زیبایی داشت. (من تمام دخترای لاو لایو رو دوست دارم، پس بقیه رو دیگه لیست نمی کنم! )





6- Alice Nakiri - Shokugeki no Souma: Ni no Sara
حیف که حضورش کم بود ولی انصافاً یکی از زیباترین دختران فصل بود و از حضور چند اپیزودیش لذت تمام بردم.




7- Mato Katori - Amanchu
سنسی به این خوبی کی دیده؟ هم میمیک های کمدی و هم میمیک های جدی و دلگرم کننده .. حرف نداشت.




8- Hifumi Takimoto - New Game
به اعتقاد خیلی ها بهترین دختر انیمه بود و منم به همین نظرم!




9- Tsumugi Inuzuka - Amaama to Inazuma
وای از دست این دختر کوچولوی تو دل برو.




10- Ai - Amanchu
جا داشت کمی بیشتر به چشم بیاد ولی همین مقدار هم مکمل خوبی واسه تکو و پیکاری بود.






11- Naho Takamiya - Orange
خاصیت معصومانه جالبی تو چهره و رفتار کارکترش بود که اونُ دوست داشتم.




12- Kou Yagami - New Game
از اون کارکترهایی که خوب خودش رو تو یه انیمه نشون میده .. حضور خنده دار، خجالت زده و ... دوسش داشتم.




13- Rena Kariu - ReLIFE
یه مقدار حضور ذهنم کم شده ولی زمان دیدن انیمه حسابی ازش خوشم اومده بود.



>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

بهترین OP های فصل (به ترتیب) از نظر من :


Love Live! Sunshine
[ریتم زیبا، رقص باحال، آواز جالب .. این OP همه چز داشت.]




Amanchu
[یه شروع دل انگیز برای ورود به دنیای غواصی!]




Amaama to Inazuma
[یه عالم کودکانه و آماده سازی محشر واسه دیدن انیمه ای معصومانه.]




Orange
[هم آهنگ زیبا بود و هم لحظاتی که به تصویر کشیده میشد.]




New Game
[شاد .. شاد .. شااااااد.]




Kono Bijutsubu ni wa Mondai ga Aru
[صرفاً بخاطر همین ریتم دست تکون دادنشون .. هه هه.]



>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>


بهترین ED های فصل (به ترتیب) از نظر من :


Love Live! Sunshine
[فوق العاده بود .. هم حس کلیف هنگر سنگینی میداد و هم زیبایی درش موج میزد.]




Amanchu
[یک وداع آروم با گربه های انیمه و آهنگی ملایم.]




Handa-kun
[حتی همین دو شات هم می تونه از حس و حال انیمه براتون حرف ها بزنه!]





Amaama to Inazuma
[دوست داشتنی!]

Love Live! Sunshine - Ep 11 & 12

Love Live! Sunshine  - Ep 11 & 12





دوستی ها محکم شد. راه رسیدن به لاو لایو هموار شد.
همه چیز آماده ست!




قسمت 11 : با اینکه داستان خیلی به جلو حرکت نکرد ولی یه اتفاق مهم افتاد و اونم بهتر پرداختن به شخصیتی مثل یو بود که کمی کمرنگ به نظر میرسید. در کنار یو یوهانه هم همین حسُ داره و باید کمی بهش بها داده بشه ولی یو چون دوست چیکاست قطعاً نیاز به توجه داشت. نکته جالب اینه که یو یکی از محبوب ترین کارکترهای آکوا بین هواداران انیمه ست، چیزی که من فکر نمی کردم اینطور باشه و این تمرکز مطمئناً به دل خیلی ها خوش اومده. منم از لحظات خاصی که از یو دیدیم حسابی لذت بردم. چه لباس ملوانی پوشیدنش، چه تصورات یوری وارش از جریان صحبت با چیکا و یا چه صلح و آشتی خوبی که با چیکا تو انتهای اپیزود داشت. همه چیز لذت بخش بود.

انتهای اپیزود هم یه اجرای فوق العاده خوب داشتیم. که با پیانو زدن ریکو در شهر دیگه ای تلفیق شده بود و قشنگ از آب در اومده بود.

روی هم رفته اپیزودی متمرکز به دوستی و دلگرم کننده داشتیم. اینکه چطور میشه از احساس دوری یک دوست به صمیمیت برگشت و اینکه گاهی احساساتی که ما داریم چیزی نیست که واقعاً در حال اتفاقه و عمق بیشتری در جریانات دور و برمون نهفته ست. اما اینجا بحث کار تیمی هم به فضا اضافه شده بود که نشون میداد داشتن یک دوستی خوب همیشه به ریتمی با ثبات تر کمک می کنه و خب ... اپیزود نکات ریز و قشنگ زیادی از کارکترهای مختلفمون داشت که اونُ یه اپیزود دیدنی می کنه .. لاو لایو مثل هیمشه به اکثر کارکترها در طول یک اپیزود اهمیت میده. کاری که با داشتن 9 کارکتر اصلی کاری مشکل به نظر میرسه!


صحنه‌هایی از قسمت :

- چیکا با لباس ملوانی :



- ماری نقش خوبی تو فهموندن جریان به یو داشت :



- خیالات یو عالی بودن :





+


- یو با عینک خیلی ناز شده بود :



- اجرای آهنگ آخر اپیزود :





قسمت 12 : نقطه چرخشی بزرگ برای گروه آکوا از راه رسید.

می پرسید از چه لحاظ؟ از این لحاظ که آکوا تونست مسیری برای خودش پیدا کنه و از دنیای دنبال کردن جا پای میوز خارج بشه. تفکرات کل گروه بخاطر نگاه چیکا که حالا به معنای واقعی رهبر گروه به نظر میرسه عوض شد و حالا اونا بدون نیاز به داشتن پوستر گروه میوز تو اتاقشون می تونن به راه آیدولی خودشون ادامه بدن. لحظه محو شدن پوستر گروه میوز از اتاق چیکا یه لحظه احساسی واسه من بود .. هم نوستالژیک و هم امید به آینده و اینکه حالا یه گروه آکوای عالی رو خواهیم دید. تکیه کردن به میوز چیز بدی نبود و گاهی به گذشته ارجاع می گرفتیم ولی باز هم فکر می کنم سانشاین نیاز به رفتن به دنیایی جدید داشت که تو این اپیزود این اتفاق افتاد و حالا میشه با اطمینان گفت که آکوا آماده رفتن به درون مسابقات لاو لایوه .. فقط باید تمرین و تمرین کنند و آماده بشن.

در توکیو گفته شد که چیزی از میوز باقی نمونده. این شفاف سازی کمی دلم رو به درد آورد ولی خب 5 سال گذشته و ... طبیعیه!

ادای احترام لازم رو داشتیم و بعد اون صحنه فوق العاده اتفاق افتاد .. جایی که حلقه اتحاد آکوا شکل گرفت و روحیه درون تک تک کارکترهای انیمه موج زد .. نوع خوشحالی و پریدن به هوای بچه های آکوا واقعاً شوق و ذوق رو به آدم تزریف می کرد .. یکی از محبوب ترین صحنه های این فصل من این صحنه بود .. جایی که چهره آکوا رنگ گرفت و تمام کارکترهایی که در طول این 12 اپیزود شناختم به هوا پریدند و چهره بشاشی به خودشون گرفتن.


صحنه‌هایی از قسمت :

- صحنه اتحاد و همدلی گروه آکوا :







+


- دختر کوچولویی که شبیه به هونوکا بود :



- ادای احترام آکوا :



- یکی از صحنه های بامزه ماری. این دوتا چه زوج خوبی میشن :



- و محو شدن پوستر از اتاق چیکا ، یه پایان بندی عالی :