The Dark Crystal Age of Resistance
جواهری از ناکجاآباد
با بیشتر شدن تعداد سرویس های استریم و وسعت پیدا کردن شبکه های اینترنتی و مخاطب پسندی مثل نتفلکس، آمازون و حالا دیزنی + که در راهه و از الان عنوان های جذابی رو معرفی کرده چنین لحظاتی پیش میاد که ما ناگهان توسط اثری جدید غافلگیر میشیم و با وجود داشتن شک ها و دودلی های خودمون به اون اثر جدید شانسی برای درخشیدن میدیم. The Dark Crystal Age of Resistance نمونه براق و خوشایندی از این قبیل عنوان هاست. یک ماجراجویی بزرگ و پر از شگفتی در دنیای ثرا و موجودات مختلف و متفاوتی که در این دنیا زندگی می کنند؛ سنت هایی که اونا دارند و تاریخچه ای که در گذرانه و ما رو به دل ثانیه های خودش فرو می کشونه. گاهی باید ریسک ساخت آثار مختلف ولی جدید رو به جون خرید و به یک سری جدید فرصت رشد داد .. خوشحالم که تو این مورد با یک اثر رضایت بخش روبرو شدم.
اما در مورد سری، در عین اینکه شما دنیایی جدید رو با The Dark Crystal Age of Resistance تجربه می کنید تفاوتی آشکار رو به نسبت آثار دیگه ی نتفلکس و یا شبکه های دیگه می چشید. نوع عروسک گردانی یا استفاده از CGI زیبا برای تصاویر بکگراند چیزی جدید برای چشمان ماست و در عین اینکه این مسئله چیزی جدیده، فرمت پذیری و شکل دهی به این فاکتور بزرگ به نحوی دلپسند انجام شده و این بخش از تفاوت سری ذره ای از دلخواه بودن سریال کم نمی کنه. بلکه برعکس، جنبه ای تاریک رو به کارکترهای منفی اثر می بخشه و البته، شخصیت های خوب و خیر سری رو هم به چشم ما خوش می نشونه. کافیه به گروه خونخوار و جاه طلب اسککسیس ها نگاهی بندازید و لحظاتی که اونا قهه قهه میزنند و نقشه های شیطانی می کشند و عصاره هایی که از گلفلینگ ها بیرون کشیدن رو سر می کشند رو ببینید؛ حقیقتاً این لحظات جنبه دارک و خوفناکی به اثر می بخشند. یعنی با اینکه با یک اثر عروسکی روبرو هستیم ولی این اصلاً کار رو برای سازندگان سری سخت نکرده که بتونند این اثر رو به یک اثر تاریک تبدیل کنند و همچنین کارکترهای دلخواهشون رو ظالم نشون بدن. این یه امتیاز مثبت و جذابه. و نه ... فکرشم نکنید؛ با یک اثر بچگانه یا شبیه به آثار بچگانه هم طرف نیستید.
اینطور که من احساس کردم The Dark Crystal به راحتی می تونه طیف طرفداران پرشور خودش رو داشته باشه؛ یه دنیای جدید که می تونه بارها و بارها شاخ و برگ داده بشه و در قالب سری های مختلف به تصویر کشیده بشه. چیزی که هالیوود و صنعت سریال سازی هم بهش علاقه زیادی داره (هه!) و بعید نیست که این اتفاق بیافته. کاش اگه این اتفاق قراره بیافته به نحو احسن بیافته و موجبات خوشحالی من فراهم بشه! از طرفی، تو نگاه اول و بعد از منتشر شدن نقدهای مختلف می تونید ببینید که این سری واقعاً هم گرفته و ازش حرف های مثبت زیادی زده میشه ولی هنوز من اون قشر بزرگ طرفداران رو ندیدم و احساس می کنم کمی در حق سری کم لطفی شده. شاید به زمان نیازه ... باید ببینیم.
شخصیت پردازی و معرفی موجودات جدید این دنیا وسوسه کننده ست؛ شما با دیدن یک موجود جدید در این سریال هی به سرتون میزنه که "کاش یه موجود دیگه هم ببینیم" و یا "چه جذاب، دیگه چه چیزایی تو این دنیا وجود داره که من از وجودشون بی خبرم؟" و این نوع جملاتی که من و یا شما در حین دیدن این سری با خودتون تکرار می کنید بهتون نشون میده که این سری چقدر راحت خواستنی میشه. علاوه بر اون بعضی کارکترهای سریال مثلاً چمبرلین، شکارچی، دیت، آگرا و ... به خوبی به ذهن بیننده وارد میشن و خوب یا بد، مخاطب دلش می خواد اون کارکترها به اهدافشون برسند. من در طول دیدن قسمت ها به خودم می اومدم می دیدم که دارم چمبرلینِ منفور رو تشویق می کنم و یا دلم می خواد که شکارچی رو بیشتر ببینم و رعب برانگیز بودن این شخصیت برام چیزی جالب توجه بود. بعضی کارکترها رو میشد بهتر بزرگ کرد؛ مثلاً احساس کردم که ریان چیزی کم داره یا جنرال می تونست وحشی تر از این جنرالِ احمق باشه. یا امپراتور می تونست بزرگتر از این حرفا باشه .. ناسلامتی بزرگترین کارکتر اسککیس هاست و جای کار داشته. اما وقتی کل اثر رو از نظر می گذرونم می بینم از کلیت شخصیت پردازی راضی ام و خیلی تمایلی به ایرادگیری از اون ندارم.
نهایتاً باید بگم که انتخاب The Dark Crystal Age of Resistance و دیدن ماراتون وارش فکر خیلی خوبی برای گذروندن چند روز تعطیلی بود. امیدوارم در آینده بیشتر درباره این سری بشنوم و اگر هم نشنیدم خیالی نیست و جز کارهای خوبی خواهد بود که به دیگران برای دیدن پیشنهاد میدم.
به نظر مجموعه جالبی میاد