My Movie Challenge - 80 - The Third Miracle - 1999
اد هریس در قامت یک کشیش دارای تزلزل در اعتقاد توی این فیلم ظاهر میشه؛ کشیشی که داره معجزات رو پیگیری میکنه تا بلکه اعتقاد و ایمان رو در وجود خودش زنده و راسخ کنه.
جز فیلم های خوبی بود که اخیرا از کارنامه هریس دیدم و واقعا خوب تونسته بود نقش رو توی وجود خودش زنده کنه. سبک پیشبرد داستان از نظرم بدک نبود و داستان فیلم بطور کلی شگفت انگیز نبود ولی بحث معنویت رو به شکل قشنگی توی فیلم پیاده کرده بودند. اینکه چرا و به چه دلیل ما به داشتن معنویت نیازمندیم و من این جنبه از فیلم و حالت عرفانی که گاهی تو برخی صحنه های اون وجود داشت رو دوست داشتم، چرا که باعث میشد نسبت به دنیای پیرامون خودم و باورهای خودم بیشتر تعمق کنم. و باعث شد دلم بخواد فیلم های مذهبی طور بیشتری ببینم. باید یه سرچی در این باره بکنم.
«آن هیچ» هم به طرز عجیبی توی این فیلم جذاب و دلربا بود و دلم خواست بیشتر ازش فیلم ببینم. تقابل جالبی با اد هریس داشت و به نظر من انتخاب به جایی برای نقش روکسان بود.
6.7/10
My Movie Challenge - 79 - A Cure for Wellness - 2016
فرای هرچیزی فضا و حس و حال مرموز فیلم رو دوست داشتم که به من احساس جالبی می داد. یه جورایی احساس می کردم دارم یک کتاب رو می خوندم و در واقع نحوه چینش سکانس ها و قدرت تزریق احساس اسرارآمیزی که فیلم داشت در نوع خودش قابل تحسین بود و مدام من رو به این احساس می رسوند که فیلم خاصیت منحصر به فردی درون خودش داره و به راحتی تا انتها اون رو دنبال کردم.
بازی ها همه خوب بودن و داستان هم به شکل متفاوتی تمام شد که سوالاتی رو توی ذهن بیننده بوجود میاره ولی عیب نداره و اینم بخشی از زیبایی های یک فیلم هستش که بخشی از ماجرا رو خودمون برای خودمون تعیین کنیم که چه شد و چه اتفاقی افتاد. نهایتا راضی بودم ولی می تونست خیلی بهتر از اینها هم باشه و یه سری عنصرها رو میشد به مراتب زیباتر به نمایش کشید.
6.5/10
My Movie Challenge - 78 - Deadpool & Wolverine - 2024
نهایتا سرگرم کننده بود ولی نکتهای که سرتاسر فیلم برای من کمی آزاردهنده بود زیاد از حد خودآگاه بودن فیلم بود که احساس میکنم تو شماره های قبل بیشتر روی داستان متمرکز بود تا شکستن دیوار چهارم و اینجا متاسفانه دوز صحبت با مخاطب و ارجاعات به دنیای واقعی خیلی زیاد شده بود و یکم این برای من ناخوشایند بود.
قطعا که دیدن هیو جکمن دوباره توی نقش ولوورین برای من پر از هیجان بود، به عنوان طرفدار پر و پا قرص سری X-Men هوادار دو آتیشه ی درونم جیغ و داد فراوانی از سر ذوق داشت و هنوز فکر می کنم هیو توانایی بودن توی این نقش رو خوب نشون داد ولی از طرفی حس می کنم دیگه اینجا می تونه قطعا به این نقش پایان بده و بیشتر از این دیگه جای بازی توی این نقش رو نداره، یعنی کاری که می خواسته رو انجام داده و دیگه بیشتر نمیشه با این نقش بازی کرد. (شاید هم اگه بشینم فکر کنم بازم دلم راضی نشه، نمی دونم.) و امیدوارم اون شوخی «قراره تا ۹۰ سالگی توی این نقش حضور داشته باشه» که توی فیلم هی مدام از زبون ددپول خارج میشد، صرفا یک شوخی باقی بمونه و رنگ و بوی حقیقت به خودش نگیره.
از نظر من این فیلم ضعیفی نیست و از طرفی قوی هم نیست. سرگرم کننده ست و به درد یه جمع دوستانه میخوره و هدف خودش رو به خوبی به سرانجام میرسونه. و راستش دیگه من فکر می کنم شاید همینجا پایان خوبی برای فرنچایز ددپول بتونه باشه و شاید دیگه بیشتر ادامه دادنش اون رو نچسب کنه. ولی کنجکاوم ببینم رایان رینولدز چه صحبتی درباره آینده این سری داره و منتظر اخبار می مونم.
6.9/10
My Movie Challenge - 77 - Nelly & Monsieur Arnaud - 1995
در راستای بیشتر فیلم دیدن از امانوئل برت این فیلم دوست داشتنی بود و از دیدنش لذت بردم؛ داستان آشنایی یه مرد نسبتاً مسن و دختری جوون که برای یه سری کارهای نوشتاری قبول می کنه که به اون شخص کمک کنه و ارتباطی که بین این دو شکل می گیره و زندگی هر کدوم و روایتی که ما رو به سمت جلو می بره.
بیشتر از همه دو چیز رو دوست داشتم؛ یکی فضای حاکم ملو و دلچسب لوکیشن ها و محیط فرانسوی فیلم که نکته قشنگی بود و نکته دوم هم اینکه فیلم زیاد طبق پیش بینی من پیش نرفت و یه مقدار نسبت به این موضوع احساس خوشایندی پیدا کردم. در کنارش دیدن امانوئل برت دوباره توی دوران جوونی لذت بخش بود. (گرچه به نظر می رسه از همینجا تزریقات نادرست خودش رو شروع کرده و کمی به چشم می خورد.) میشل سرالت، بازیگر مقابلش رو نمی شناسم ولی توی این فیلم بدک نبود و ازش حضورش راضی بودم.
6.5/10
My Movie Challenge - 76- Ghostlight - 2024
داستان مردی که با مشکلاتی توی خانواده مواجه شده و با دخترش و رفتار اون سر و کله میزنه و اتفاقی پاش به نمایش تئاتری باز میشه و ...
فیلم ساده ولی دلپذیری بود. به نظر میرسید فیلم و عواملش میدونن چی میخوان، میدونن چی هستن و به هدف خودشون رسیده بودند. به راحتی میشه فیلم رو دنبال کرد و از فضای حاکم بر اون لذت برد. بازی ها شگفت انگیز نبودن و من از انتخاب بازیگر بعضی شخصیت ها بدم اومد و همش با خودم میگفتم «واقعا چرا چنین شخصی رو برای این نقش انتخاب کردید» ولی بعد به نظرم می رسید که مثلاً عمدا یه زن آسیایی قد کوتاه مسن که بازی خوبی نداره رو برای چنین نقشی در نظر گرفتن که من چنین حرفی رو بزنم و بنالم. و می خواستن سخت روی «عادی بودن فضا» «داشتن انسان های روزمره» تاکید کنن که به نظر من ضروری نبود و میشد بهتر انتخاب بازیگر رو انجام داد.
روی هم رفته از دیدن این فیلم لذت بردم.
6/10
My Movie Challenge - 75- Funny Face - 1957
یه موزیکال معمولی با حضور آستر و هپبورن. واقعا چیز خاطرانگیزی نداشت و در عین حال، یه جورایی دنبال کردنش سرگرم کننده بود. نمیدونم شاید بخاطر استایلهای متنوع و لباس های بخصوص هپبورن و یا شیرین کاری های همیشگی فرد بود یا شاید هم من زیادی بیکار بودم؛ بهرحال تا آخر فیلم بدون کسل شدن دیدم. صحنه های ورود بازیگرها به پاریس و قطعات موزیکالش مثل یه جور تبلیغ استانی شهرستانی برای منطقه میموند و یکم از حس فیلم دور بود. اون تیکه برای من نچسب بود.
و شاید همین تنوع لوکیشن جز نکات خوب فیلم بود که نسبت به بقیه کارهای موزیکال قدم فراتر گذاشته بود و از لحاظ لوکیشن به جای دیگه ای رفتیم. جدا از اون، نه دیالوگ خاطرانگیز و نه آهنگ های به یاد ماندنی توی فیلم داشتیم. وقتی به عقب برگردم با خودم میگم آره Funny face فقط یه موزیکال بود که من یه زمان دیدم. البته احتمالش هست هم که خیلی زود یادم بره این فیلم چی بوده.
بهرحال ... کاش موزیکال بعدی که می بینم بهتر باشند.
5.5/10
اشاره کنم به این صحنه رقص فرد و آدری که خوب در اومده بود و دلنشین بود :
Funny Face (1957) - "Funny Face" Song - Audrey Hepburn & Fred Astaire
My Movie Challenge - 74- Honkytonk Man - 1982
دیدن کلینت در سیمای یک خواننده کانتری برای من تازگی داشت و اصلاً فکر نمیکردم بتونم کلینت رو در چنین نقشی تصور کنم. کلینت در این فیلم در کنارش پسرش کایل، زوج جالبی رو درست کرده بودن و گرچه که میشد یه جورایی فیلم رو حدس زد و پیش بینی کرد که داره به چه سمتی میره ولی بازم فضای ملو و موزیکال فیلم احساس خوبی به من داد و برای پیش رفتن و دیدن پایان بندی هیچ عجلهای نداشتم.
قطعات موزیکال کار برام خوشایند بود و دیدن کلینت در حال خوندنشون دوست داشتنی بود. حضور الکسا کنین به نظرم غیرضروری بود و نقش دختره رو میشد کلاً حذف کرد و خیلی حضورش برام حائز اهمیت نبود. و شگفت انگیزه که وقتی به فیلم سال 1982 نگاه میکنید، کلینت نسبتاً پا به سن گذاشته و پیر به نظر میرسه و هنوز در سال 2024 بازم کلینت حضور داره. هه.
کلاً فیلم سرگرمکننده و خوبی بود. (6/10)
My Movie Challenge - 73- Pay It Forward - 2000
اولین نکته اینکه به محض پلی شدن اولین قطعه ساندترک فوراً حدس زدم که آهنگساز فیلم توماس نیومن بوده. چون حقیقتش خیلی با شباهت به American Beauty بود و این نکته عجیب ولی خوبی برای من بود. جدا از اون، کل فیلم برای من احساسی نه چندان شگفت انگیز داشت. یعنی مثلاً ... قرار بود کوین اسپیسی در نقش این معلم صورت وحشتناکی داشته باشه؟! چون تا وقتی بهش اشاره نشده بود حتی صورت اون رو عجیب ندیده بودم و به نظرم عادی می رسید. ظاهراً گریمورهای فیلم خیلی به خودشون زحمتی برای تغییر چهره کوین نداده بودن و این به نظر من کم کاری بود. و جالبه که بچههای مدرسه بقیه بچهها رو مسخره میکردن ولی معلم بدریخت رو اصلاً اشاره هم نمیکردن. هه.
هلن هانت هم فوق العاده Meh بود و رسماً هر کسی جای اون بود، میتونست نقش رو بهتر ایفا کنه. و اصلاً درباره پایانبندی که دیگه دست روی دلم نذارید که اصلاً براتون چطور بیان کنم که چقدر احساس اجبار داشت. و من چقدر از درامای اجباری بدم میاد. Ugh. کاش اون زمان که نویسنده با خودش گفته «خب فلان کار رو بکنیم و اینجوری تمامش کنیم» بعدش فوراً اون رو پای گیوتین میبردن و خلاصش میکردن. رسماً گند زد به فیلم.
و میدونم میشه یه جورایی توجیح کرد و بشه گفت در راستای فلان هدف بود و فلان فلان شد. ولی بازم قبول نمیکنم. (5/10)