- خیره شدن به سوراخ ملخ ها :
- بهت زده شدن رن چون از ظاهر ملخی که دید :
- چه راحت ملخ و مارمولک رو تو دستاشون می گرفتن :
- گریه های هوتارون سر جریان آتیش بازی :
- قیافه بقیه هم ناب و دیدنی بود :
- و از همه جالب تر ، ترقه چتر نجاتی بود :
- و در نهایت، رفتن به دل شب تاب ها
:
- از جمله بد بیاری های کوما چان :
- عذرخواهی رن چون خیلی بامزه بود :
- افتادن تو استخر و شنا کردن :
- پرش رن چون و هوتارون منو یاد اون صحنه معروف پرش OP فصل اول انداخت :
- این شات هم به راحتی یکی از دلچسب ترین شات های این فصل انیمه واسه من بود :
- لم دادن های ناتسومی و با تنلبی حرف زدنش خیلی بامزه ست :
- گردش جنگلی خوش آب و هوامون :
- پناه گرفتن تو شیرینی فروشی کنار کائده :
- هه هه، کوماری چه لباس قشنگی پوشیده بود :
+ یاد لباسای بچه های Yuru Yuri افتادم.
- ماسک ترو-ترو بوزو، ورژن دوم :
- رن چون در حالت آماده باش :
- لحظه کمدی دیالوگ آخر کوما چان سوپر عالی بود .. بهتر از این نمیشد :
بله، غرق در مسابقه شدیم و لحظه به لحظه هیجان انگیز تر از قبل به پیش
میریم. جو حاکم بر جایگاه تماشگران تاثیر بسیار بسزایی در فضای بازی داشته و
ماروئو به سختی تونسته به مسابقه مسلط باشه. هرچند شروع بسیار خوبی داشت و
تونست راهنمایی نابائه کون در مورد برتری سریع گرفتن به ایده کون رو عملی
کنه و حتی یک ست ببره ولی جوری که مسابقه پیش رفت، نشون داد که ایده کم کم
سکان هدایت بازی رو به دست گرفت و یک ست باخته رو جبران کرد و حالا با ورود
اون پسر بچه زخمی شده، جو سنگین تری به مسابقه داده شد .. واقعاً من حس می
کنم وضعیت بدجور به نفع ایده چرخیده و ماروئو فقط با مسلط شدن به افکار و
خونسرد بودنش و رو کردن مهارت بالاتر تنیسه که می تونه مبارز برتر این
میدان باشه. وگرنه، ایده هم تماشاگران رو در کنار خودش داره و هم قابلیت
بهره بردن و بهتر بازی کردن در یک مسابقه دراماتیک رو داره. ایده ذاتی
دراماتیک داره و از این ذات دراماتیک کمال استفاده رو می بره؛ حالا چه از
به تور زمین خوردن باشه و چه از نجات بچه ای که بهش قول برد داده و حالا
برای تشویق اون پا به جایگاه تماشاگران گذاشته. و همه می دونیم که حتی اگه
بدون این بچه ایده انگیزه ای فوق العاده ای نداشته (که اینطور نبوده) ،
حالا با توجه به انگیزه ای که این بچه به اون میده، کار ماروئو رو بی نهایت
سخت خواهد کرد.
اما خب جالبی قضیه اینه که ماروئو با وجود این لحظات دراماتیک و اتفاقات پی
در پی ای که به نفع ایده کون پیش میره، دید خودش رو به بازی عوض کرده و می
خواد از این اتفاقات استفاده کنه. می دونه یک مسابقه حرفه ای قراره چنین
جو جمعیتی رو داشته باشه و ذهنیتش به شکلی پیش میره که بتونه تا انتهای
مسابقه این فضا عادت کنه. شاید تو اون مسابقات حرفه ای و دوران حرفه ای شدن
، اتفاقاتی مثل نجات پسر بچه ای توسط حریف وجود نداشته باشه ولی احتمالاً
فشار بالای تماشاگران به همین شکل خواهد بود. بهرحال ماروئو با استفاده از
قابلیت تغییر شتاب و فضای بازی خودش خوب تونسته تاکتیک رو کنه و بجز ست دوم
که باب میلش پیش نرفت، به نظر میرسه که بتونه به بازی برگرده .. فقط باید
بتونه به احساسات خودش غلبه کنه و خونسرد باشه.
من فکر می کنم اپیزود بعدی هیجان چند برابری نسبت به این دو اپیزود اخیر داشته باشه و شدیداً مشتاق دیدن اون دو اپیزود هستم.
به همین زودی به اپیزود 18 رسیدیم. خیلی کنجکاوم ببینم تا 25 قسمت به چه
نقطه ای از مسابقات میرسیم. اینجور که بوش میاد، قرار نیست به مسابقات
سراسری برسیم .. و وای اگر فصل سومی در کار نباشه و اون مسابقات رو
نبینیم!! چه ضدحالی میشه.
صحنههایی از دو اپیزود :
- صحنه ای که ایده تعادل خودشو از دست داد و به تور خورد به جو مسابقه جلوه متفاوتی داد :
- حواس پرت بودن این دوتا ، هر کدوم در نوع خودش باحال بود :
- از راه رسیدن و تشویق پسر بچه ای که تصادف کرده بود :
- بیچاره ساساکی ، چقدر دلش می خواست با ماروئو باشه ، هه هه :
- حضور نابائه کون سرنوشت ساز شد، مشخصه که ذهنیت ماروئو رو عوض کرد :
مسابقه با اوگوموری همچنان ادامه داره. سیدو با اینکه اختلاف زیادی بدست
آورد و تونست برتری خوبی بگیره ولی تو انتهای مسابقه در حال کم آوردن و
امتیاز دادنه. چندین و چند امتیاز رو به اومیمیا و تیم اوگوموری دادند و
همین باعث انگیزه گرفتن اونا شد. تیم اوگوموری روحیه شدیداً خوبی داره ..
نائو کون خیلی تاثیر فوق العاده خوبی روی روحیه بازیکناناشون داره. فورویا
خوب پرت می کرد و کلاً نمایش خیلی خوبی داشت. به قول مربی فیلدرها هم گاهی
بد بازی کردند و همش تقصیر فورویا نبود ولی خب تا به اینجا و بعد از این
همه دور بازی کردن، میشه گفت که دیگه تلاش خودش رو کرده و نیازی نیست دور
نهم رو بازی کنه. همون هشت دور واسش کافی بود و حالا نوبت ورود ساوامورا
ست.
حقیقتش اینه که فقط یک دور اختصاص دادن به شخصیت اول انیمه کمی ظالمانه ست
ولی خب برای رشد کارکتری اون چنین چیزی نیازه. فعلاً ایس تیم فورویاست و
مسلماً هشت دور اختصاص داده شدن به ایس تیم، قابل قبوله ولی کم کم میشه
جرقه هایی رو از طرف ساوامورا دید و متوجه شد که داره به فورویا نزدیک
میشه. ممکنه هنوز تا ایس شدن فاصله داشته باشه ولی روحیه تیمی خوبی به دست
آورده. تو این دو اپیزود اخیر به خوبی فورویا رو تشویق کرد و من حس می کنم
یه مقدار از عملکرد خوب فورویا به خاطر ساوامورا و حرف های اون بوده باشه.
بهرحال، نوبت ورود ساوامورا رسیده و باید ببینیم یک دور آخر رو چطور به
سرانجام میرسونه.
فلش بک های زیادی رو دیدیم، فلش بک های خوبی بودند و تونستن به خوبی انگیزه
و دلیل اینهمه سرحال بودن تیم اوگوموری رو به ما نشون بدن. من فکر می کنم
به اندازه کافی فلش بک دیدیم و نیازی نیست دو دور نهم هم فلش بکی ببینیم.
باید کاملاً به جریان بازی متمرکز بشیم و نهایت هیجان رو تجربه کنیم.
مسلماً یه مسابقه باحال رو دیدیم و حالا وقتشه یه پایان بندی درخور رو واسش
رقم بزنیم. نکته جالب اینه که تماشاگرها هم به نفع تیم اوگوموری چرخیدن و
دوست دارن یه اتفاق غافلگیر کننده مثل برد اوگوموری رو به چشم ببینند و این
اتفاق هم دور از دسترس نیست. باید ببینیم تو دور نهم چه اتفاقاتی می افته.
صحنههایی از اپیزود :
- نائو کون روی تخت بیمارستان، فیزیوتراپی ها و دردی که می کشید، جز لحظات دراماتیک خوب بودند :
- فورویا در حال پرتاب :
- و بلاخره ساوامورا داره وارد بازی میشه :
++
- خیره شدن رن چون به وزغ ها ، یه لحظه عالی دیگه :
- دوچرخه سواری دسته جمعی :
- لحظه غمناک اپیزود، دل آدم رو به درد می آورد :
- نمی دونم چرا ولی این لحظه و این شات خیلی دلم رو هوایی کرد، واقعاً این چند ثانیه رو دوست داشتم :
- Oh c'mon ...
- ذوق رن چون از دیدن وزغ های جدید :
- یک منظره راندوم از جمله منظره های زیبای انیمه :
داشتم طبق معمول بین نظرات بچه های MAL می چرخیدم و به نظراتی برخورد کردم
که از تمرکز بیشتر این فصل به کمدی نسبت به فصل قبل صحبت کرده بودند. از
این گفته بودند که فصل اول بیشتر از اینها روی جنبه آرامش بخش و التیام بخش
تمرکز داشته و حالا داریم زیادی وارد کمدی میشیم. نشستم و به این موضوع
فکر کردم؛ هنوز دقیقاً به جواب درستی دست پیدا نکردم ولی می دونم که به چه
سمتی متمایلم .. نظرم اینه که اونقدرها تفاوت بزرگی بین فصل اول و دوم نمی
بینم .. شاید کمی کمدی بیشتر شده باشه ولی همچنان لحظات آرامش بخش زیادی رو
داریم در لحظه لحظه انیمه می بینیم. صحنه های طبیعت، قدم زدن کارکترها،
دیدن محیط سرسبز روستایی و ... از این نمونه صحنه های ساکت همچنان زیاد
داریم و فکر می کنم نظرات اون کاربرای MAL کمی سختگیرانه بوده. بهرحال به
نظر میرسه نکته ای باشه که بشه در ادامه آنالیز بهتری روی اون انجام داد و
به تفکر بهتری رسید.
این اپیزود به یه دوره تعطیلات طلایی برگشت زدیم؛ یه دوره تعطیلات پشت سر
هم، یه چیزی مثل این چند روز عیدی که اخیراً خود ما ایرانی ها داشتیم ..
اینبار صحنه مشترکی با فصل اول نداشتیم ولی مشخص بود که همچنان در حال سپری
کردن برهه زمانی قبلی هستیم. جایی که اثری دوباره از گو ، سگ راکون رن چون
دیدیم و لحظات زیادی رو با کوزوهو ، نه نه گذروندیم. اما قبل از اون دیدن
شیطنت ها و رفتار بچگانه ی ناتسومی در برابر امتحانات بی نهایت لذت بخش
بود. حماقت هاش در برابر سوالات کوماری واقعاً خنده دار بودند .. جواب هاش
به سوالات کاملاً بی خودی و مسخره بود و همین لحظات قشنگ کودکانه بود که
نیمه اول انیمه رو ساخت و بعدشم که لذت نمره خوب گرفتن ناتسومی رو به چشم
دیدیم. فکر نمی کردم تو امتحان دوم بتونه موفق بشه ولی انگار دسته جمعی درس
خوندن به یه دردی خورد و حداقل این ناتسومی رو به درس خوندن وادار کرد.
نیمه دوم نه نه و تنبلی هاشُ دیدیم .. و البته انگیزه دادن رن چون؛ هر چند
در نهایت به هدفی که دوست داشت نرسید ولی شنیدن افکاری که در برابر مسئله
ای مثل انگیزه دادن به بقیه داشت، ناخودآگاه لبخند رو روی لبم می نشوند. چه
خوبه که کارکتری به این سادگی می تونه با چنین حرفایی دل ما رو خوش کنه. و
البته منم باهاش موافقم؛ دوست دارم بجای مبارزه با میوه ها، اونا رو
بخورم.
در مورد ظاهر و قابل اتکا بودن یک معلم حرف های گرانبهایی رو از زبون رن
چون شنیدیم؛ حرف هایی که کوزو نه باید آویزه گوش خودش می کرد ولی افسوس ...
!
در نهایت، جا داره اصلاً به صحنه ماسک گذاشتن نه نه گیر ندیم. اون گول زدن
نه نه اونقدر حس شیرینی داشت که دلم نمیاد هیچ ایرادی بهش بگیرم. رفت تو
حیاط و از حیاط هم زد بیرون و باز هم نفهمید که اتاق خواب و تشکی در کار نیست. ناتسومی باید هم با دیدن این صحنه تصمیم به بیشتر درس خوندن بگیره!
الگو و انگیزه گرفتن از معلم واقعاً تو این صحنه موج میزد و میشد دید که
دانش آموزای این معلم چطور تونستن انگیزه بگیرن. مطمئناً اگه چند صحنه دیگه
از حماقت های کوزو نه رو به این حالت ببینن، آینده شون تضمین میشه و به
جاهای خیلی خوبی میرسند.
صحنه هایی از اپیزود :
- بازم اون صحنه سوت بی صدای رن چون واسه کشوندن گو رو دیدیم :
- یکی از بهترین لحظه های اپیزود ، میمیک رو داشته باشید :
- هوتارون چقدر تو این صحنه ناز شده بود :
- درجه افسردگی و دپرس شدن بابت کیک نداشتن خیلی سنگین به نظر میرسید :
- این ماسکه واقعاً به کوزو نه می اومد. خیلی بامزه ش کرده بود :
وقت ورود کیریه به انیمه فرا رسیده؛ دختری کاملاً عجیب و غریب که حتی با وجود گذروندن یک اپیزود باهاش، من هنوز نفهمیدم فازش چیه!
تیپ کارکتری و اینکه جز دسته کدوم کارکترهای دختر قرار می گیره، هنوزم در
هاله ای از ابهام قرار داره. کمی حس و حال یاندره داشت، کمی سوندره و ...
بهرحال ، هرچیزی که هست، مشخصه که به اومارو علاقه زیادی داره و دوست داره
بهش نزدیک بشه. حالا فعلاً تونست با کومارو، آبجی خیالیِ اومارو دوست بشه
.. این یه قدم اول و خوب واسه کیریه بود. باید ببینیم خلق کردن چنین شخصیت
جدیدی توسط اومارو ، در آینده چه اتفاقات غیرمنتظره ای رو برای اون به وجود
میاره. مسلماً حالا خیلی راحت تر از قبل می تونه از دوستاش پذیرایی کنه و
بیشتر خودش باشه ولی فعلاً این دایره به کیریه محدود میشه و فکر نکنم ابینا
قرار باشه با کومارو آشنا بشه. حرف از ابینا شد، چیزی که واضح بود، حسودی
کیریه نسبت به ابینا و ندیده گرفتن اون توسطش بود؛ کیریه دوست داره با
اومارو ولی دوست نداره یه همراه اضافی رو کنار خودشون داشته باشه. امیدوارم
این عطش و علاقه زیاد بودنش با اومارو کار دستش نده!
اومارو حالا دیگه یه همراه واسه بازی های ویدیویی خودش پیدا کرده؛ کسی که
استاد صداش میزنه و داداش بیچاره می تونه یه نفس راحت بکشه. میمیک های
کیریه خیلی واسم بامزه بود .. چه لحظاتی که تیپ عصبی داشت و چه لحظاتی که
تو حالت خجالتی و توهم فرو میرفت. همه جوره ازش خوشم اومد و در کنار ابینا،
کارکتر خیلی خوبی واسه معرفی شدن و آوردن به انیمه بود. حالا فقط تاچیبانا
باقی می مونه که ظاهراً قراره تو اپیزود بعد اون و داستانش رو ببینیم. من
از الان می دونم که قراره از تاچیبانا خوشم بیاد. چون همین الانش هم با
دیدن لحظات کوتاهی از حضورش، بهش علاقمند شدم و فکر می کنم دیدن تصاویر
بیشتری از اون، منو به سمتش بیشتر جذب می کنه. بهرحال باید منتظر اپیزود
بعد باشیم و ببینیم چه اتفاقاتی بین تاچیبانا و اومارو می افته.
تو ادامه دوست دارم محیط بیرون از انیمه رو بیشتر ببینم. می دونم که اومارو
مقر خودش رو خونه شون قرار داده ولی بهرحال دیدن محیط نمایشگاه ها و جاهای
دیدنی دیگه ای مثل دریا یا کوهستان می تونه حسابی جو انیمه رو دلچسب تر
کنه. احتمالاً چنین سناریوهایی در پیش داشته باشیم و فقط باید از این برهه
زمانی معرفی کارکترها عبور کنیم.
صحنههایی از اپیزود :
- از اداهای بامزه تاچیبانا :
- نگاه های خشن کیریه :
- من که از دیدن لبخند های زیبای اومارو خسته نمیشم :
- و البته دیدن این صحنه های گیم بازی کردنش هم جای خود داره :
- بیچاره چه میمیک خواب قشنگی داشت :
++
- خود خواب هم معرکه بود :
- از میمیک های کیریه :
- برخورد کیریه با داداشی هم دیدن داشت :
- تصورات کیریه ، بقیه رو میوه فرض می کنه :
- وای، اینجا خیلی بامزه کیفشُ دست گرفته بود :
[میشه تو دل جنگل و تاریکی سر قوطی گمشده رو پیدا کرد. چرا که نه؟!]