M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Nagi no Asukara Episode 05 // Anime

Nagi no Asukara Episode 05 // Anime

خوب .. به نظر میرسه آرک مربوط به میونا و داستان درام مربوط به آکاری بلاخره تموم شد و موضوع ختم به خیر شد. در عین اینکه این اپیزود کاملا به میونا متمرکز بود، اتفاقات جالبی بین چیساکی و مانکا افتاد که کُل درام انیمه رو تحت تاثیر قرار میده و مطمئنا اتفاقات آینده انیمه از این موضوع سرچشمه میگیره. فهمیدن ماناکا راجع به عشق چیساکی میتونه به چند شکل مختلف جلو و بره و داستان انیمه رو به هر شکلی در بیاره. معلومه که ماناکا با حرف چیساکی "فراموشش کن" به این سادگی‌ها موضوع رو از یاد نمیبره و چیزی میشه که تو ذهنش هک شده و حالا با فهمیدن این موضوع که چیساکی هیکاری رو دوست داره، باید با احساسات واقعی خودش روبرو بشه و ببینه .. آیا هیکاری رو دوست داره یا نه. تصمیمی که بلاخره باید باهاش روبرو بشه. از طرف دیگه حداقل چیساکی کاری انجام داده و مثل بقیه اپیزودها فقط با فکر "دوست داشتن هیکاری" به آخر اپیزود نرسیده که بهرحال نقطه مثبتی واسه کارکترش بود.

رابطه‌ای که میونا با هیکاری تشکیل داده از همون اپیزود ورودش خیلی خوب بود و حالا با اون صحنه صحبت‌های درون آبِ هیکاری به شکل عجیبی بهم وابسته شدن. کُل اون صحنه و دیالوگ‌ها واقعا عالی بود؛ تلاش میونا واسه شنا کردن، هیکاری و نجات دادن میونا، اشک‌ها میونا و حرف زدن راجع به ترسی که از داشتن اون حس سنگین "از دست دادن کسی" داره و حتی قسمت‌هایی که راجع به Lolicon بودنِ هیکاری حرف زدن هم در نوع خودش دوست‌داشتنی بود. آکاری هم بلاخره تصمیمِ خودش رو گرفت و میخواد به ساحل بیاد. احتمالا قسمت بعد از درام‌های کارکترهای فرعی دور بشیم و به سمت کارکترهای اصلی بیایم؛ شاید موضوع چیساکی و عشق‌ش رو دنبال کنیم یا چیز جدیدی از سوموگو ببینیم .. بهرحال مثل همیشه چشم انداز قسمت‌های بعد انیمه جذاب به نظر میرسه من که از همین الان منتظرشم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه‌ای که چیساکی در مورد دوست داشتن هیکاری به سوموگو گفت :



- سوپرایز سوپرایز! ماناکا هم اونجاست!



- این صحنه از اون صحنه‌هایی بود که بین چیساکی و ماناکا در حال ناجور شدن بود :



- آکاری و در آغوش گرفتن میونا :

Noucome Episode 04 // Anime

Noucome Episode 04 // Anime

نسبت به اپیزود قبلی یه مقدار آروم‌تر بود ولی کمدی همیشگی‌ش رو حفظ کرده بود. نقش شکلات تو این اپیزود زیاد شد و میشه گفت بلاخره حسابی وارد داستان و موضوع آماکوسا شد. شکلات به مدرسه اومد و بین پسرای مدرسه کاملا محبوب شد. آماکوسا مجبور شد گزینه "هارم" رو انتخاب کنه ولی بعدش متوجه شد که منظور از هارم، هارم مردونه‌ست .. صحنه فرارش از اون دسته پسرا خیلی خنده‌دار بود. یه نکته ای که راجع به دو سوالی‌ها مشخص شد اینه که، وقتی کسی بعد از انتخاب جوابی، کاری رو مجبور میشه انجام بده، بعد از تموم شدن اون کار، عمل خودشُ فراموش میکنه و این فقط آماکوساست که اونا رو به خاطر میاره. پس میشه گفت حداقل اون پسرا دیگه برای اینکه آماکوسا رو دنبال میکردن، عذاب وجدانی نمیگیرن! آخر اپیزود هم رئیس شورا و معاون شورا وارد داستان شدن و دارن یه جور مسابقه رو ترتیب میدن. باید جالب باشه ولی چیزی که خیلی مهمه اینه که هدف بعدی آماکوسا توسط کامی بهش داده شده و اونم اینه که باید تمام دخترایی که تو مسابقه هستن رو وادار کنه که بهش ابراز علاقه کنند. به نظر غیرممکن میاد.


صحنه‌هایی اپیزود :

- نمونه تهدید همکلاسی‌های آماکوسا بخاطر حسودی :



- معاون شورا :



- رئیس شورا :



- جدول مسابقه :

Non Non Biyori Episode 04 // Anime

Non Non Biyori Episode 04 // Anime



بهترین بود؛ واقعا از دیدن این اپیزود لذت بردم .. بهتر از این نمیشد. وقتی میخواستم انیمه رو شروع کنم، نسبت به کارکتر رن اونقدرا مطمئن نبودم و حس میکردم زیاد کارکتر جالبی نمیشه اما اشتباه میکردم. از همون قسمت اول فهمیدم که کارکتر خیلی خیلی دوست‌داشتنی ـه و بی‌صبرانه منتظر رسیدن اپیزود مربوط به رن چون بودم. یه اپیزود کاملا اختصاص داده شده به دختر کوچولوی داستان‌مون؛ دختری که بجز دوستای هم‌کلاسی‌ش هیچکس رو برای بازی کردن نداره و همیشه در حال چرخیدن تو روستا به تنهایی ـه. وقت تعطیلاتِ تابستونی ـه و نوبت گرفتن کارنامه‌ها و سنت هندونه خوردن و رفتن به خونه‌هاست. رن چون نمره کامل گرفته ولی ناتسومی اونقدرا اوضاع خوبی نداره و نگران روبرویی با مامانشه، رن چون از تو رودخونه خرچنگ میگیره ولی چون تابستونه و نگه‌داری ازش سخته، اونو به آب برمیگردونه، با بچه‌ها هندونه میخورن .. به هندونه نمک میزنن (!) به مدرسه ادای احترام میکنه و بهش میگه "نیمسال دوم میبینمت" و با بقیه به سمت خونه حرکت میکنن.

نیمه اول اپیزود با خواهر دیگه رن چون آشنا شدیم؛ هیکاگه، خواهری که توکیو درس میخونه و حالا برای تعطیلات تابستونی به خونه برگشته. خیلی دوست داشت بخاطر تو شهر بودن کلاس بذاره و از شهر و با قطار پرسرعت اومدن خالی‌بندی کنه ولی با ورود هوتارو و فهمیدن اینکه هوتارو با هواپیما اومده، همه چیز بهم ریخت. توجه همه از هیکاگه تازه وارد شده به سمت هوتارو برگشت. اونقدرا زیاد به هیکا تمرکز نشد و در عوض با رن چون همراه شدیم .. امیدوارم به این زودی کارکترش محو نشه چون جای پرداخت رو داشت. بعد از اون، رن چون تو مسیر گردشِ روزانه‌ش با دختر کوچولوی دوست‌داشتنی به اسم هونوکا آشنا شدم. دختری که واسه تعطیلاتِ تابستونی و برای دیدن مادربزرگش به روستا اومده. بهتر از این نمیشد، دو کوچولویی که روزاشون رو با هم گذروندن، بازی کردن، تو رودخونه خرچنگ گرفتن، به دنبال جاهای خوب واسه عکاسی گشتن و .. حسابی دلچسب بود. حس کودکانه فوق‌العاده‌ای تو اون صحنه‌ها بود و حتی موسیقی هم کمک زیادی به زیبایی صحنه‌ها کرده بود.

یکی از جالب‌ترین صحنه‌های اپیزود جایی بود که رن چون از رفتنِ ناگهانی هونوکا چین باخبر میشه و به شکل خیلی جالب و دوست‌داشتنی شروع به گریه میکنه. این صحنه هم مثل اون صحنه کش دار اپیزود اول که یه ماشین از کنار ایستگاه‌شون عبور میکنه بود. دوربین کاملا به صورت رن چون ثابت موند .. موسیقی آرومی شروع به نواختن کرد و کم کم تغییر حالت چهره رن چون رو به حالت کندی دیدیم؛ اینکه چطور از اشتیاق برای بازی با هونوکا خم به ابرو آورد و به سمت اشک ریختن حرکت کرد. روند این صحنه رو فوق‌العاده دوست داشتم. این یکی از نقاط کوچولوی جذابی ــه که این انیمه رو با انیمه‌های آرامش‌بخش دیگه متفاوت میکنه و حس کارکتر رو خیلی خوب به بیننده منتقل میکنه.



[خبری مربوط به داشتن OVA برای انیمه منتشر شد | ++ | Manga 'Non Non Biyori' to Have OVA Adaptation ]

[شایعاتی هم مبنی بر 21 اپیزود بودن سری وجود داره؛ امیدوارم همینطور باشه! ]

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه هندونه خوردن کلاس :



- هیکاگه، خواهر دیگه رن چون :



- روبرویی رن با هونوکا چین :



- اینو صحنه رو خیلی دوست داشتم. رن چون ناراحت از اینکه هونوکا رفته، روی زمین دراز کشیده و یه گربه روی پای اون لَم داده!



- عکسی که هونوکا از برا رن چون پُست کرد :



- رن چون خرچنگ به دست



- ادای احترام رن به مدرسه



- کلاس گذاشتن هیکاگه



- بازی هونوکا و رن چون

Gingitsune Episode 04 // Anime

Gingitsune Episode 04 // Anime


این قسمتم خوب بود و داستان جالبی داشت. ظاهرا شروعی برای یک آرک بود چون داستان تو همین اپیزود تموم نشد و قراره اپیزود بعد هم ادامه پیدا کنه. بعضی از جاهای اپیزود صحنه‌ها، حالت کش‌داری پیدا کرده بودن و جالب اینکه این وسط، موسیقی مرموز آرومی وجود داشت که طولانی بودن صحنه‌ها رو بیشتر کش میداد. نقطه منفی نبود ولی حس میکردم میشد اون صحنه‌های سکوت رو با دیالوگ پُر کرد. بهرحال ساتورو کارکتر بدی نبود و هارو هم قاصد دوست‌داشتنی بود ولی رفتار خوبی با ماکوتو نداشت. فلش‌بک‌هایی از ساتورو دیدیم و گینتارو هم آنچنان نقش پررنگی نداشت. شاید اپیزود بعد بیشتر وارد ماجرا بشه. لحظه آخر اپیزود، جایی که هارو با تمام وجود دوست داشت کنار ساتورو بمونه ولی ساتورو به سختی اونو از خودش روند واقعا صحنه احساسی خیلی خوبی بود و احتمالا بهترین نکته اپیزود واسه من بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- عصبانیت | سوتفاهم ماکوتو با پدرش :



- صحنه رسیدن ساتورو و هارو :



- هارو از نمای نزدیک :



- این صحنه واقعا خوب بود :

Magi Season 2 Episode 04 // Anime

Magi Season 2 Episode 04 // Anime


قسمت جالبی بود. صحنه‌های مربوط به دزدای دریایی، همونجور که انتظارشو داشتم خوب بودن و مبارزه روی کشتی و دیدن صحنه‌های بیشتر از هاکوریو خیلی خوب بود. کمی نسبت به به اپیزودهای قبلی، هاکوریو نقش بیشتری داشت، قدرتش رو دیدیم و تفاوت جالبی بود. جالب‌ترین صحنه اپیزود، صحنه روبرویی علائدین با مادورا بود که کارکتر خیلی خوبی به نظر میرسه. اگه اشتباه نکنم و سیگنال رو بد نگرفته باشم، فکر کنم مادورا برخلاف اینکه دیالوگ‌های مهربانانه‌ای داشت و حتی میخواست علائدین رو به خودش علاقمند کنه، افکار پلیدی داره و زیاد به فکر اون بچه‌ها نیست. ولی خوب، نمیشه انکار کرد که اون بچه‌ها واقعا شرایط خوبی داشتن و از محیطی که درش بودن، راضی و خوشحال ان. صحنه آخر اپیزود باحال بود .. نحوه پرتاب علی بابا و هاکوریو توسط مورجیانا و نمایش قدرت‌ش ... علی بابا هم با دیالوگ آخرش "Time to go on a rampage" حسابی جو رو واسه دیدن اپیزود بعد آماده کرد.

ظاهرا این اپیزود تغییرات زیادی توسط A-1 تو داستان نسبت به مانگا داده شده. مثلا گرفته شدن علائدین اتفاق نیافتاده و ورودش به جزیره شکل متفاوتی داشته. با اینکه اون صحنه‌های مانگا واقعا باحال به نظر میاد، نمیتونم بگم که این اپیزود، اپیزود بدی بوده. جایی به این اشاره کرده بودن که با گرفته شدن علائدین، اونو به یه کارکتر ضعیف تبدیل کردن؛ کارکتری که نیاز به نجات پیدا کردن داره ولی اصلا اینجور نیست و میشه اونو سیاستی از طرف علائدین برای بیشتر آشنا شدن با دزدای دریایی دونست. بهرحال امیدوارم این تغییرات اونقدرا زیاد نشه و وفاداری کار به مانگا بیشتر بشه.

صحنه مربوط به ورودشون تو مانگا

صفحه یک | صفحه دو



صحنه‌هایی از اپیزود :

- هاکوریو و قدرتش :



- صحنه حضور علائدین جلوی مادورا :



- مادورا و قیافه مهربونش، البته بعدش میمیک‌های ترسناکی هم ازش دیدیم :



- روش ارتباطی با سندباد از طریق اون گوی :

Hajime no Ippo: Rising Episode 04 // Anime

Hajime no Ippo: Rising Episode 04 // Anime


قسمت جالبی بود و تمرکز روی آئوکی همینطور ادامه پیدا کرد و این اپیزود کاملا به آئوکی و حریف‌ش پرداختیم. یکی از نکته‌های جالب اپیزود استفاده از کمدی در کنار صحنه‌های جدی آئوکی بود؛ مثلا در عین اینکه تومیکو، ائوکی رو دلداری میداد، خود ظاهر صحنه کمدی خاصی داشت و نمیشد اونو ندیده گرفت. اما این کارکترهای کمدی محبوب انیمه‌ها هستن که وقتی وارد دردسری میشن، بیننده ناخودآگاه پیروزی اونا رو میطلبه و آئوکی هم همینطوره. با اینکه حریف‌ش حیلی سرسخت به نظر میرسه ولی به نظر من جو اپیزود جوری بود که میشه گفت آئوکی برنده میدانه و البته .. حتی اگه برنده میدان هم نباشه، فضای کار رو به حالت دراماتیک خوبی وارد میکنن و اونقدرا چیز بدی نمیشه. چیزی که قبل از شروع فصل بهش فکر میکردم این بود که یکی از کارکترهای اصلی انیمه تو این فصل شکست میخوره (حدس میزدم) ، شاید اون کارکتر آئوکی باشه .. البته مبارزه تاکامورا با اون بوکسور توی OP خیلی خطرناک به نظر میرسه ولی فعلا باید نشست دید که چی میشه.

نیمه اول اپیزود فضای استرسی آئوکی رو دیدیم و اینکه چطور ایمائه با آئوکی دست نداد؛ کلا اونو حتی یه بوکسور نمیدونست و بیشتر با شباهت به کمدین میمونه واسش! یه مقدار مغروره ولی خوب نمیشه گفت داره آئوکی رو دست کم میگیره چون کاملا بعد از حرف‌های آئوکی خودشُ وقف دیدن ویدیوهای آئوکی کرد و آماده مبارزه‌ست. صحنه خیلی خیلی عالی از آئوکی و یه وزغ داشتیم که به استایل آئوکی میخوره و برای دیدن یه صحنه روحیه‌ای قبل از مسابقه چیز عالی بود. یه نکته فرعی هم وجود داشت که راجع به الهه داشتن و اینکه ایمائه قبل از مسابقه دوست‌دختر خودش رو یا به قول آئوکی "الهه" خودش رو از خودش دور کرد ولی آئوکی اونو نقطه قوت خودش میدونه و تو اپیزود دیدیم که تومیکو چطور اونو آروم کرد.

بعد از اون تو نیمه دوم، اتفاق عجیب دستشویی رفتن‌شون رو دیدیم؛ ایمائه کاملا بهم ریخت .. در حدی که تعادلش رو از دست داد و آئوکی رو خیس کرد! وقتی چنین رفتاری رو از کارکتری به حالت جدی ایمائه میبینیم، نمیشه بهش نخندید. البته اینها همش اثرات بودن آئوکی به عنوان کارکتر محوری اپیزوده و بخاطر وجود اونه که کمدی بین بقیه کارکترها هم پخش میشه. مبارزه ایتاگاکی چیز خاصی نداشت. من ایتاگاکی رو زیاد بوکسور جالبی نمیدونم و هنوز منتظرم با یه اتفاق خاص توجه منو به خودش جلب کنه ولی خوب .. حداقل پدرش کارکتر باحالی ــه و خوب تاکامورا رو تو قتل عام تماشاگرا همراهی کرد! صحنه‌های ورود آئوکی و ایمائه خیلی خوب بود. فکر کنم یه تک اپیزود بهشون اختصاص داده بشه و به نظر من بعیده که بیشتر از اینها طول بکشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه مربوط به وزن‌کشی :



- آئوکی و اون وزغ :



- صحنه روحیه دادن بقیه به آئوکی :



- رودرویی آئوکی و ایمائه تو رینگ :


Outbreak Company Episode 04 // Anime

Outbreak Company Episode 04 // Anime


این اپیزود واقعا خوب و خنده‌دار بود و خوشبختانه اون حالتِ دراماتیک مربوط به زخمی شدن میسرو خیلی خوب تموم شد و میسرو رو صحیح و سالم و در کنار شینچی دیدیم که زیاد از حد وقتی رو تلف نکرد و بیخودی درامی اضافه نشد، بهرحال نقطه مثبتی بود. البته شروع اپیزود یه صحنه کاملا ترول (Troll) داشتیم که کُلی جالب بود؛ ملکه کنار تخت میسرو ناراحت نشسته بود و این فکر به ذهن بیننده میرسید که نکنه واقعا میسرو مُرد؟ ولی بعدش متوجه شدیم که داره برای ماهی‌ش گریه میکنه و ما رو سرکار گذاشتن! اپیزود کاملا فضای خودشُ نسبت به اپیزود قبل عوض کرد و از کمدی زیادی بهره گرفته بود. اولین کلاس شینچی برگزار شد و موقعیتِ اینکه بتونه افکار منحرفانه خودشُ به بقیه درس بده، فراهم شد! البته مینوری هم به عنوان همکار در کنارش بود و اونم افکار BL منحرفانه خودشُ خیلی خوب به بقیه منتقل کرد. روی هم رفته ترکیب تدریسی خیلی عالی رو با هم تشکیل داده بودن و دانش‌آموزای کلاس هم کارکترهای جالبی بودن، خصوصا اون مرد گنده‌ای که دوربین خیلی به 10 ساله بودنش تاکید داشت و دست از سرش برنمیداشت.

بعد از اون ماجرای درس دادن و معلمی شینچی، یه کارکتر جالب دیگه به انیمه اضافه شد؛ شینچی با دختری به نام البیا آشنا شد. کمدی کار به جاسوس بودن‌ش گیر داده بود، در عین اینکه کاملا جاسوس به نظر میرسید، ولی حالت معصومانه خیلی خاصی هم داشت که اونو از افکار بد بقیه دور میکرد. صحنه ملاقات بین شینچی و البیا با ملکه و درخواست بخشش‌شون واقعا خوب و خنده‌دار بود. حسودی‌های ملکه، دفاعیه‌های شینچی، حتی گالیوس، مشاور ملکه هم وارد شوخی‌هاشون شد، از خجالت سرخ شد و صحنه واسش ناجور شد و ... کلا صحنه ملاقات شینچی بهمراه البیا با ملکه بهترین قسمت اپیزود واسه من بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- شاگردای کلاس :



- شات ویژه دانش‌آموز 10 ساله کلاس :



- البیا، کارکتر جدید :



- صحنه رفتن پیش ملکه :

Diamond no Ace Episode 04 // Anime

Diamond no Ace Episode 04 // Anime


اپیزود چند قسمتی خوبی بود. کُلی کارکتر فرعی جدید وارد داستان شدن، هارونو دختری که همکلاس ایجون و جز گروه سرپرست‌‎های دخترونه بود، زیاد از حد دست و پا چلفتی بود و با پرتاب لاستیک طرف ایجون تونست باهاش ارتباط برقرار کنه! کلا به نظر من میتونه یه کارکتر فرعی "دوست" جالب برای ایجون باشه و به کمدی کار هم چیزایی اضافه میکنه. دوتا نویسنده جالب رو داشتیم که در حین مسابقه سیدو با ایچیدای تیم سیدو رو بررسی میکردن و حرفای جالبی میزدن و البته .. مهم‌تر از همه این‌ها فورویا وارد داستان شد و با ایجون ملاقات کرد؛ کارکتری که حریف قدری برای ایجونه. قدرت پرتابش واقعا بالا بود و حتی ایجون انگشت به دهان شده بود. باید ببینیم مبارزه بین این دونفر چطور حالت جدی به خودش پیدا میکنه و بعد از این کی با هم روبرو میشن.

سیدو همونطور که تو اپیزود بهش اشاره شد، از لحاظ چوب زنی مشکلی نداره و مشکلی که تیم سیدو داره، مشکل نداشتن پیچر عالیه؛ حالا با ورود سال اولی‌های جدید و اومدن ایجونی که در حال تنبیه هستش و فورویایی که قدرت بالایی تو پیچری داره، سیدو میتونه به یه تیم عالی تبدیل بشه. این فکر با ایده سرمربی برای تیم درست کردن از سال‌اولی‌ها تو اپیزود بعد عملی میشه. اپیزود بعد مسابقه بین کلاس بالایی‌ها، تیم اصلی سیدو و سال اولی‌هاشونه؛ باید قسمت جالبی بشه. امیدوارم ایجون بتونه بازی کنه و البته چیزایی از فورویا ببینیم. روی هم رفته به نظر من مسابقه بین ایچیدای و سیدو بخاطر نشون دادن ضعف سیدو تو داشتن پیچر بود. اپیزود به دو نصف تقسیم شده بود؛ جایی که تیم سیدو بدون پیچر خوبه، تو زمین مسابقه با ایچیدای روبرو شده و جای دیگه که 2 پیچر خوب در حال تمرین با هم هستن (فورویا و ایجون) تمرین‌های سخت ایجون با اون لاستیک‌ها تا کی قراره ادامه پیدا کنه؟ بهرحال حتی دویدن با لاستیکِ ایجون هم کمدی خاص خودشُ داشت و علاوه بر اون .. صحنه‌هایی که خودش به تنهایی پرتاب توپ تمرین میکرد بازم جز نقاط کمدی جالب اپیزود بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه‌ای که هارونو، ایجون رو بخاطر احمق بودنش تحسین کرد :



- تمرین‌های ایجون :



- فورویا و بازی کردن‌ش با ایجون :


+