M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

N66- Dogtooth - 2009

My Movie Challenge - 66-  Dogtooth - 2009



بعد از دو سه تجربه اخیری که از لانتیموس داشتم و رضایت قلبی و خوبی که از کارهاش بدست آوردم، دلم خواست به عقب برگردم و ببینم قبل تر از این، این کارگردان بخاطر چه آثاری شناخته شده و اوج گرفته. و حقیقتاً با فیلمی مطابق انتظاراتم روبرو شدم. یعنی می دونستم که با فیلمی عجیب و در عین حال درگیر کننده و متفاوت با چیزای کلیشه ای و استریوتایپ دار امروزی روبرو میشم ولی باز هم گفتن اینکه این فیلم مطابق انتظاراتم بود معنیش این نیست که قابل پیش بینی بود و منظورم صرفاً اینه که میدونستم فیلم متفاوتی میشه.


فیلم واقعاً احساسات متفاوتی رو درون آدم بوجود میاره. یه جاهایی خنده داره و یه جاهایی بطرز وحشتناکی دلت می خواست صفحه پیش روت رو نگاه نکنی. از فرط جسورانه عمل کردن توی بازی با اخلاقیات انسانی و اینکه چطور میشه توی یک محیط بسته باورهای متفاوتی به انسان ها و فرزندان یک خانواده داد. فیلم رو میشه به عنوان یک آزمایش اجتماعی بخصوص در نظر گرفت که حقیقتاً اگه به پرده عمل دنیای واقعی کشونده بشه هم همینطور میشه و حتی شاید فجیع تر از این هم بشه. اینجا بخاطر دراماتیک تر شدن، پیچش هایی به داستان داده شده ولی توی یک فضای واقعی قضیه می تونه هولناک تر از اینا هم بشه.


بازی ها رو دوست داشتم. مضمون رو دوست داشتم، به بخش مریض درونم احساس رضایت خوبی داد.


در نهایت فیلم راحتی برای تماشا نبود. ولی تماشا را کردیم،  لذت را بردیم و خرسند بودیم. حال بگویید دلقک دربار بیاید و کمی برایمان لطیفه بگوید. (7/10)



N65- The help - 2021

My Movie Challenge - 65-  The help - 2021



صرفاً بخاطر دیدن آثار بیشتر از جودی کومر که تازگیا خیلی ازش خوشم اومده سراغ فیلم رفتم و فیلم یه فیلم تلویزیونی بود. داستان هم درباره محل اسکان بیماران آلزایمریه که با شیوع کرونا وضعیتشون بدتر میشه و ...


فیلم که زیاد از حد واسه خلق و خوی من دراماتیک و پر از لحظات نفس گیر و سنگین بود و حقیقتش مرور لحظات سخت کرونایی واقعاً ناخوشایند و ناراحت کننده ست که می‌دونی چنین اتفاقاتی واقعاً رخ داده و واقعاً افرادی بودن که بهشون توجه کافی نشده و به دست کرونا جان سپردند و این توی فیلم به خوبی نشون داده میشه. ولی جدا از این موضوع، بازی جودی کومر واقعاً تحسین برانگیزه و خیلی خوب تونسته حتی در یک فیلم تلویزیونی خودش رو به رخ بکشه. برای من صرفاً همین نکته دلپذیر بود و چیز دیگه از فیلم چشمم رو نگرفت و دلم نمی‌خواست زیاد تو فضای اون باقی بمونم. روی هم رفته اگه دنبال یه فیلم خوب درباره دوره کرونا هستید، این فیلم انتخاب بدی نیست. (5.9/10)

N64- Tokyo Story - 1957

My Movie Challenge - 64-  Tokyo Story - 1957



بیشتر از هرچیزی فضا و فرهنگ و چهره حاکم بر فیلم چشم من رو گرفت؛ محیط ژاپنی و سنت‌ها و دیالوگ‌ها و تعارفات و سلام و علیک‌های بخصوص ژاپنی و هر چیزی که روابط بین افراد رو نشون می‌داد و اینکه به چه سبک و سیاقی این سنت‌ها محترم شمرده می‌شدن و طبق معمول یه فضای ژاپنی مملو از احساس تفاوت فرهنگیه و اینکه میشه یه حس و حال سنتی رو درون اون دید که به دل می‌شینه.

جدا از این مطلب، فیلم به نظرم معمولی بود و خیلی چیز بخصوصی درون داستان و یا محتوای اون نبود و درک نمی‌کنم که چرا اینقدر عزیز شمرده میشه. شاید اثر زمان باشه و اینکه در طول زمان فیلم نوستالژیک تر به نظر رسیده ولی برای من احساس یک فیلم شگفت‌انگیز رو نداشت و صرفاً از فضا لذت بردم. شاید هم همین سادگی و بی ریا بودن اثره که اون رو قشنگ جلوه می‌ده. هر چی که هست من دلم می‌خواست بیشتر بتونم باهاش ارتباط بگیرم و نگرفتم. (5/10)

N63- Austin Powers - 1997

My Movie Challenge - 63-  Austin Powers: International Man of Mystery - 1997



نمی دونم چرا برای لحظاتی مایک میرز رو با مایکل جی فاکس اشتباه گرفته بودم ولی به خیر گذشت.

آستین پاورز فیلم کمدی باحال و غافلگیرکننده ایه. البته که اگه انتظارش رو نداشته باشید (مثل من) جالب‌تر هم میشه و من بدون داشتن هیچ اطلاعی درباره فیلم سراغ دیدنش رفتم و صرفاً چندین باری اسمش رو شنیده بودم و دلم می‌خواست امتحانش کنم. سبک کمدی اغراق آمیز اثر یه مقداری شبیه به کارهایی مثل Nak d Gun و Airplane و یا امثالهم هستش. حالا شاید با یه مقداری تفاوت فضایی و ریتمی. ولی روی هم رفته خوش ساخت بود و بازی بازیگرها هم حسابی به دل می نشست. مایک میرز هم در نقش آستین و هم دکتر ایوِل واقعاً خوش درخشیده بود و هر دو نقش رو یه جورایی ماندگار و به یادموندنی کرده بود. از سبک صحبت دهه 60 اون گرفته تا تیکه های جنسی و الفاظ غیرمعمولی که دوست داشت به کار ببره. عبارات خاص آستین پاورز که کمتر جایی می شنوید و اون زمان احتمالاً حسابی مد شده بودند. نقش رو بسیار دوست داشتنی کرده بود.

الیزابت هرلی هم در نقش ونسا همراه خوبی بود و در مقابل شخصیت چندش (از نوع بامزه!) آستین، خوب تونسته بود که در قالب جا بگیره. از نکات بامزه دیگه‌ای که توی لیست بازیگرا دوست داشتم، نقش ست گرین در نقش پسر دکتر ایوِل بود که خیلی بامزه و امروزی طور داشت نقش یک شخصیت منفی شرور رو ایفا می‌کرد و چندباری صدای خنده من رو بلند بیرون کشید.

نمی‌دونم شماره 2 و 3 این سری چطور هستند ولی نمراتشون بدک نیست و حتماً سراغ دیدنشون میرم. به این امید که اونا هم مثل این فیلم دیدنی باشند. گرچه که گذر زمان احتمالاً عنصرهای امروزی و پاستوریزه‌تری رو وارد فیلم می‌کنه و یکم دست نویسندگان رو می‌بنده ولی باز هم در حدی سری بامزه‌ای بود که دلم بخواد ادامه‌اش رو ببینم. (6.9/10)

N62- Inside Out 2 - 2024

My Movie Challenge - 62-  Inside Out 2 - 2024



حقیقتش یکی از تغییراتی که توی سال های اخیر داشتم این بوده که کمتر می تونم با انیمیشن (یا حتی انیمه) حس بگیرم و تقریباً میشه گفت اون بخش از وجودم از بین رفته و خاکستر شده. حالا شاید گه گاهی یه چیزی فوق العاده چشمم رو بگیره و بخوام ببینمش (مثل کار جدید میازاکی) ولی اینکه بتونم ازش لذتی ببرم و سرگرم بشم، چالش بسیار سختی به نظر میرسه. این فیلم هم تا جایی که یادمه، شماره اولش رو دوست داشتم ولی با شماره دوم اصلاً نتونستم ارتباط بگیرم.


حالا این لزوما معنیش این نیست که انیمیشن خوبی نبود، شاید دلیلش همون نداشتن میل به انیمیشن درون من باشه و به همین خاطر شاید بهتره از این به بعد تصمیم بگیرم که کمتر سراغ چنین آثاری برم و خودم رو الکی درگیر نکنم.


فضای شاد و پر طراوتی توی کار بود و رنگامیزی و محیط و هرچیزی که میشد به کار احساس زنده بودن بده، وجود داشت. داستان هم با ورود احساسات جدید بدک نبود و بگی نگی کنجکاوکننده بود. (5/10)

N61- IF - 2024

My Movie Challenge - 61-  IF - 2024




بله بله، داستان شیرین و تکراری هیولاهایی که سراغ بچه های کوچولو میرن و می خوان باهاشون باشن و دوسشون دارن. این تو حالتیه که بخوام طعنه آمیز و سختگیرانه فکر کنم ولی وقتی بخوام عین خیالم نباشه و فقط عین بچه ها دنبال یه حس خوب باشم و فقط از دیدن رایان رینولدز و هیولاهای فیلم ذوق زده بشم، بازم شدنیه و چه می دونم. نهایتاً فیلم سرگرم کننده، معمولی رو به پایین و نه چندان خاطرانگیزی بود. مگه اینکه فن رایان باشید که سبک شوخ طبعی و حضورش رو دوست داشته باشید، این به درد اون چنین طیف مخاطبی می خوره. 


روی هم رفته ایده فیلم بدک نیست و میشه دورهمی Meh واری با دیدن این فیلم داشت. مثلاً حواست رو بیشتر به حرف زدن بدی تا اینکه متمرکز به فیلم باشی و خیلی دنبال کردن دیالوگ ها و صحنه ها حائز اهمیت نیست. (4/10)


Not my cup of tea ...



N60- Kinds of Kindness - 2024

My Movie Challenge - 60-  Kinds of Kindness - 2024





نسبت به فیلم قبلی که از این کارگردان دیده بودم (Poor Things) تفاوت زیادی داشت (یا من اینطور حسی داشتم که کار متفاوتیه) و ابهام و عجق وجقی خاصی رو توی فیلم حس می کردم. حالا شاید عبارت «عجق وجق» تو این لحظه و برای توصیف این فیلم مناسب نباشه ولی بیشتر منظورم مرموز و اسرارآمیز بودن فضای حاکم بر فیلمه که سعی می کردم بفهمم چی به چیه و گرچه که در نهایت به اندازه کافی چیزایی دستگیرم شد و خیلی پیچیده نبود ولی هرچی که بود بهتر از فیلم های کلیشه ای امروز هالیوود بود و دلم خواست حتی فراتر از این همه پیچیده و مرموز بشه و سعی نکنه سراغ استریوتایپ های همیشگی بره.


تیم بازیگری دلچسب بود. اولاً که اما استون، بازیگر زن محبوب منه و همیشه هر کجا می بینمش، ستایشش می کنم و اینجا هم تو برخی صحنه ها با نوع بیان و بازی خودش تونسته بود که کل توجه ها رو به خودش جلب کنه و واقعاً خوب بلده چطور خودش رو به رخ بکشه و نشون بده که وسعت بازیش در چه حدیه. حسابی از حضورش راضی بودم و به فضای فیلم می خورد. ویلیام دفو هم که ناگفته پیداست به چنین فیلم می خوره و عنصر قدرتمندی واسه فیلم محسوب میشد. ولی جسی پلمونس رو هرکجا که ببینم باهاش ارتباط نمی گیرم و اصلاً درک نمی کنم توی این بازیگر چی می بینن که هی مدام بهش پروژه های مختلف تعارف می کنن. نمیگم توی این فیلم بخصوص فوق العاده بد بود ولی می تونم تصور کنم اگه یه بازیگر بهتر جاش بود، چقدر فیلم پرکشش تر میشد.


یه مقدار طولانی بود و یه مقدار کند پیش میرفت ولی روی هم رفته فیلم جالب توجه ای بود. (7/10)

N59 - Archive - 2020

My Movie Challenge - 59 -  Archive - 2020


تاریخ تماشا : 1403/06/5





فرای هر چیزی در خصوص بازی و هنرنمایی بازیگرای فیلم، من مجذوب ایده و پلات فیلم بودم که واقعا آدم رو مجذوب خودش می کرد. داستان مردی که می خواد بوسیله AI همسر فوت شده اش رو در قالب یک ربات برگردونه و چالش هایی که توی این مسیر با انواع و اقسام اتفاقات محیطی که درس حضور داره براش رخ میده. مثل ایده های فضایی و آثار متمرکز در سیارات دیگه ابهام و سنگینی علامت تعجب بخصوصی رو در دل آدم بوجود میاره و این زیباترین احساسی هست که میشه از چنین آثاری بدست آورد. احساس ناشناخته بودن و نامفهوم بودن اون چه که جلوی روی ماست و دنبال کردن مسیری که کمتر اطلاعی داریم که داره به کجا منتهی میشه.


نه که این فیلم در بالاترین سطح ممکن در زمینه آثار علمی تخیلی قرار گرفته باشه ولی در هر صورت آینده نگری جالبی رو به رخ می کشه؛ آینده ای که اصلا دور از انتظار نیست و میشه تصور کرد که روزی حرص و فراق انسان اون رو به چنین جایگاهی بکشونه؛ جایی که بخوابم عزیزان از دست رفته خودمون رو به هر طریقی شده برگردونیم. 


ولی این سوال همیشه باقیه که : آیا اون چیزی که برمیگردونیم حقیقتا همون عزیز از دست رفته ستط؟ من همیشه بین دوستان میگم و اینجا هم دوباره میگم؛ تا مدتی دیگه میشه یک فیلم رو با استفاده از AI ساخت که جیمز دین، براندو، دین مارتین، جین کلی، بوگارت و هر بازیگر کلاسیک دیگه ای رو توش قرار بدیم و یه داستان جذاب هم داشته باشه ولی آیا این فیلم روحی خواهد داشت؟ آیا دیدنش جذاب میشه؟ کنار اومدن با فرهنگ AI از نظر من چیزی نیست که به این سادگی حداقل برای نسل من ممکن باشه. شاید نسل جدید بهتر بتونه پذیرش اون رو داشته باشه ولی برای افرادی مثل من که اومدن و رفتن ستاره های سینمایی رو در طول سال ها دیدیم، تصور اینکه براندو پس از مرگش روی پرده نمایش در کار جدیدی باشه، خالی از روح به نظر می رسه.


 نمی دونم. نهایتا باید روزی توی موقعیت قرار بگیریم تا حسمون رو بسنجیم.


روی هم رفته فیلم سرگرم کننده و باحالی بود. (7/10)