تیک تیک، داریم غواصی رو یاد می گیریم!
و بعد به سمت آب میریم.
باز هم اپیزود بسیار خوبی بود. چه از لحاظ احساسی و چه از لحاظ آموزشی که
نیمه دوم رو خیلی خوب روی جنبه آموزشی متمرکز کردیم. اما تو نیمه اول همراه
شدن با دلسردی های تکو و پیکاری ای که اونُ سرحال آورد یه گردش و تفریح دل
انگیز بود. میمیک ها و صحنه های ساده ولی زیبایی رو به چشم دیدیم. نکته ای
که در این بین و خصوصاً تو نیمه اول خوب به چشم میاد استفاده زیاد از برگ
های درخت ساکوراست که از افتادنشون روی زین موتور فوتابا گرفته تا لحظه
رودرو شدن با تونلی از ساکوراها، همه و همه لحظاتی هستند که با وجود برگ
هایی ساده رنگی لذت بخش به انیمه می بخشند و از طرفی دلسردی و ناراحتی
فوتابا رو از بین میبرند. خلق لحظات التیام بخش این چنینی یکی از چیزهایی
بود که من از ابتدا در این انیمه به دنبالش بودم و چقدر خوشحالم که این
خواسته من به راحتی و از همون اپیزود اول به حقیقت پیوسته.
این بار ششم بود که این اپیزود رو میدیدم. دو سه بار رو حین ترجمه دیدم و بعد دوباره دیدم و دیدم!
هنوزم واسم تازگی داره. هنوزم تو لحظات اول با سکوت و قدم زدن های پیکاری و
تکو همراه هستم؛ دلم برای دیدن هر چه بیشتر مشاور چا پر می کشه و بعد صدای
موسیقی گونتیتی بلند میشه و کل انیمه رو غرق در فضایی رویایی می کنه! هر
چه جلوتر میریم موسیقی متن انیمه رو بیشتر می پسندم و احساس می کنم کاشت
موسیقی در جای جای لحظات انیمه به نحو عالی انجام گرفته. نمونه خوبش لحظه
دیدن تونل ساکوراها و یا لحظات آخر اپیزود بود؛ ملایم و شنیدنی و لمس کردنی
... یه موسیقی خودمونی و تو دل برو! ساسوگا ... گروهی که تجربه داشتن 30
آلبوم آکوستیک رو داشته باید در این سطح عالی عمل کنه. ایول دارن .. بی
صبرانه منتظر دانلود کل موسیقی متن و گوش دادن بهش هستم.
++
- تونل ساکوراها :
- بازی پیکاری با مشاور چا :
- کتک خوردن پیکاری از معلم :
- نگاه ناجور معلم به مشاور چا :
- وای، این لحظه چه خوب در اومده بود ... پیکاری سوت به دهان :
- فوتابا موقع بیدار شدن خیلی نازه :
- انگار پیکاری دستش به هرچیزی میرسه اونُ بو می کنه :
- بازیگوشی پیکاری و اعصاب خردی معلم :
- مسابقه با معلم :
- واقعاً هم منظره خوبی بود .. من که خوشم اومد :
- پریدن پیکاری و تو کادر تکو قرار گرفتنش :
- جالبه که با ژس شیرجه و غواصی پایین میاد :
- غواص بودن سنسی هم مشخص شد .. سیگنال غواصی :
- نگاه ناز فوتابا از میون در :
- من که از دست مشاور چا خسته نمیشم .. خیلی تو دل بروئه :
- وااای اون پشت رو ببینین .. پوستر آلیسیا سانه ... یه جورایی! میشه ارجاع به آریا دونستش!!
- میمیک این لحظه پیکاری عالی بود :
- بیا شنا کنیم :
- به این لحظه ها نمیشه اشاره کرد ... فوق العاده زیبا بودن :
- این لحظه منُ کشت!!
- فرشته ای در میان آب :
لحظه های به تصویر کشیده نشده :
- صحنه آشنایی اول معلم با پیکاری، که جور دیگه ای رخ داد و یه جورایی سر رسیدن به مدرسه با هم مسابقه میدادن!
تو اتوبوس همدیگه رو دیدن و بعد شروع به جلو رفتن کردند .. که پیکاری کمی هم روی اعصاب خانم معلم رفت :
+
- تو همین تعقیب و مسابقه، یکی از صحنه های مورد علاقه من از مانگا قرار داشت که به انیمه تبدیل نشد ... !
یه جورایی حیف شد ولی می تونم تصور کنم چرا این صحنه تو انیمه آنچنان مورد استفاده نیست :
- اینم یکی از لحظه های بامزه رد و بدل کردن سیگنال غواصی بین معلم و پیکاری (بعد از پرش پیکاری) :
- نوشته هایی که روی تخته سیاه دیدیم و با گچ نوشته شده بود کاور یکی از چپترهاست.
تو صفحه اول چپتر معلم رو در حال کشیدن اونا می بینیم :
لحظه های خوب و فوق العاده عالی اقتباس انیمه :
- لحظه شروع انیمه :
- لحظه از راه رسیدن فوتابا (تکو) به لب صخره :
- جریان سنگ انداختن تکو به زیر آب :
و ...
این لحظه که عالی به تصویر کشیده شد :
شیرجه زدیم، رفتیم به درون آب و نوبت به غواصی رسید!
من هنوز به اوپنینگ انیمه نرسیده بودم که خودم رو احساساتی و پر از شور دیدم؛
اینکه چطور OP از تمام علائقی که دوست دارم تو این انیمه حرف زد واسم
رویایی بود .. لحظه ای که آهنگ اوج گرفت فوق العاده زیبا بود و از نشون
دادن صحنه های غواصی واقعاً لذت بردم و تو ادامه اونقدر غرق در فضای انیمه
بودم که تمام 20 دقیقه برای من تو یه چشم بهم زدن تموم شد. از دیدن
اپیزود راضی هستم و فکر می کنم انیمه خیلی با اون چیزی که تو ذهنم می
طلبیدم همخونی داره؛ انتظاراتم از دیدن پیکاری برآورده شد ... یه دختر فوق
شنگول و شادُ دیدیم و در کنارش یه دختر مهربون و احساسی به نام فوتابا
(تکو) که نکته جالب واسه من این بود که تکو تو مانگای انگلیسی به نام
Dotty شناخته میشد و همش منتظر بودم کلمه "داتی" رو بشنوم که حال با خوندن
نظرات مختلف متوجه شدم اون انتخاب مترجم انگلیسی بوده و در اصل "تکو" لقب
اصلی فوتاباست.
بهرحال از این جریان اسم که بگذریم، یه زوج دخترانه رویایی رو داریم!
زوجی که میشه به راحتی قبولشون کرد .. پیکاری آماده ست که دست تکو رو
بگیره و به دریا بکشونه. لحظات ابتدایی و آشنا شدن با جریان غواصی آمانچو
خیلی حس و حال خاطرانگیزی داره؛ اینکه چطور پیکاری با تشت زیر آب وقتشُ
میگذروند منُ یاد لحظاتی می ندازه که خودمُ روی آب شناور می کنم و از بودن
روی آب لذت میبرم. یعنی این خصوصیت کارکتری پیکاری برای زیرآب موندن رو
به خلق و خوی خودم نزدیک می بینم که یه چیز عالی واسه منه. می تونم بهتر
کارکترشُ بپذیرم.
جایی که تکو با دیدن حباب های بالا اومده از آب سنگی انداخت و پیکاری جاخالی داد شاید اولین لحظه کمدی شیرین انیمه بود.
این سبک و جنس کمدی انیمه ست؛ نرم و لطیف و نه آنچنان اغراق آمیز! قرار
نیست پای دیدن انیمه قهه قهه بزنید بلکه قراره لبخند بزنید ... اونم یه
لبخند از ته دل و با تمام وجـــودتون! اتفاقی که واسه من افتاد و با دیدن
صحنه های زیرآب پیکاری ناخودآگاه نیشم باز شده بود.
و بعد به جریان معلوم شدن کار مادربزرگ و پیکاری رسیدیم؛ اینکه اونا
غواصی رو به دیگران نشون میدن و همین باعث شده که پیکاری علاقمندی بیشتری
به این شغل داشته باشه. جماعتی که غواصی کرده بودند تونجیرو خوردند و ... !
روی هم رفته مقدمه رو خیلی دوست داشتم .. یه حس روستایی و خودمونی خیلی
قشنگ درونش بود. نیازی به پیچیده بودن نداریم .. همین نوه ای در کنار
مادربزرگش و صحبت از دریا می تونه پر از زیبایی باشه! و وقتی نفر سومی از
شهر به اینجا میاد و مادربزرگ در کنارش از وسعت دریا سخن میگه دیگه شگفتی
اثر به چند برابر میرسه! فوتابا با رسیدنش چهره ای غمگین رو به صورت داشت
ولی طولی نکشید که جادوی آدمای اطرافش اونُ احاطه کرد و غرق در کنجکاوی در
مقابل پیکاری شد. وسعت دریایی که به چشم دیده بود در وجود انسان های اطراف
خودش به چش می خورد؛ داشتن خصوصیاتی کاملاً متفاوت در درون شخصیت پیکاری
فوتابا رو به سمت اون کشوند.
- شات زیبای OP ، پیکاری و تکو در کنار هم :
- ابزار و لوازم غواصی رو تو لحظاتی دیدیم! بعدها بیشتر باهاشون آشنا میشیم :
- پیکاری و تشت باحالش :
- یه لبخند فوق العاده زیبا از پیکاری :
- انس کودکانه ای که پیکاری با میزش داشت خیلی نازنین بود :
- آخه سوت سرکلاس می خوای چیکار؟!
- معلم داستان جنبه خشن هم داره!!
- این یکی از لحظات فوق محبوبم از اپیزود اول بود ... ذره بین به دست شدم :
- واو ، میمیک معلم از نزدیک چه با وقار بود :