و توموکی چه عذابی رو تو این اپیزود متحمل شد؛ نسبت به اپیزودهای گذشته، روبرویی بیشتری بین توموکو و توموکی وجود داشت و جالب اینکه هر وقت این دوکارکتر رو کنار هم میبینیم، اتفاقی بجز بهم ریختن اعصاب توموکی توسط توموکو نمیافته. حالا 3 ماه از دبیرستانی شدن توموکو گذشته و هنوز هم نتونسته تبدیل به یه دانشآموز محبوب بشه. همین نکته کوچولو و اشارهای که توموکو تو طول اپیزود به مدت زمان سپری شده کرد، به تاریکی داستان و سنگینی بار سختی که توموکو داره باهاش کنار میاد، وزن زیادی رو اضافه میکنه. کارکترهایی که تا اینجا با توموکو عادی برخورد کردن، مادرش و یو چان بودن. امیدوارم به زودی نفر سومی به لیست اضافه بشه. وارد شدن به کیوسک عکاسی، قویترین صحنه اپیزود به نظر من بود، میمیکها و ژسهای توموکو واسه عکاسی و خجالتی که از بابت گرفتن اون ژسها بهش دست داده بود و البته عکسالعملش بعد از دیدن عکسهای منتشر شده، فوقالعاده بود. جا داره به استفاده اون عکسها و برچسبها و عصبانی کردن توموکی هم اشارهای بکنم، واقعا خندهدار بود. صحنه فندک، سفارش کاپوچینو و ... خیلی جالب بودن.