M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Hajime no Ippo: Rising Episode 01 // Anime

Hajime no Ippo: Rising Episode 01 // Anime


Champion is BACK




یه شروع عالی از انیمه‌ای که میتونه بهترین انیمه فصل من باشه. نمونه بارزی از تکاملی که انیمه هاجیمه داره رو میتونید تو این اپیزود ببینید؛ اپیزودی که از حالت درام شروع میشه، ما رو به عمق احساسات اون اتفاق دراماتیک میبره و بعد از اون، سریع و بدون هیچ وقت تلف کردنی به سادگی ما رو به محیط مبارزه و رینگ بوکس وارد میکنه. تغییرفضایی که این اپیزود به بیننده قالب کرد، در نوع خودش بی‌نقص بود. این بار و تو این سری هم یه OP و ED خیلی خاص داریم؛ خصوصا ED انیمه که آدم رو یاد تصاویر میان برنامه سری اول هاجیمه میندازه ... حسابی خاطرانگیز کار شده و جالب اینکه تو صف کسایی که تو ED در حال دویدن هستن، میتونید حتی هاوک آمریکایی رو هم ببینید!

داستان اپیزود از دو بخش تشکیل شده بود ... بخش اولیه و نیمه اول اپیزود که مربوط به فلش بک پدر ایپو بود. یادم نمیاد قبلا به نحوه مُردن پدر ایپو اشاره‌ای شده یا نه .. اگه چنین اشاره‌ای شده بود بهرحال من حضور ذهنی ندارم اما این فلش بکی که تو اپیزود دیدیم، به حالت تصویری ما رو با فضای اون سال‌های زنده بودن پدر ایپو آشنا کرد؛ پدر مهربونی که با بقیه به ماهیگیری میرفت و بخاطر نجات یکی از دوستاش خودشو فدا میکنه و در دریا غرق میشه. ایپویی که به قول پدرش ایمان داره و هرلحظه منتظر برگشتن پدرشه، اشک‌های مادرش، اصرار دوستای پدرش ... هیچ کدوم چاره ساز نیست و ایپو همچنان به اینکه پدرش برمیگرده، اطمینان داره. بلاخره روز برگشتن پدرش فرا میرسه؛ اما این پدرش نیست که برمیگرده، بلکه کلاه پدرش ــه. صحنه‎‌های احساسی خیلی خوبی تو نیمه اول اپیزود گنجونده شده بود و واقعا از لحاظ درام سطح خوبی داشت. خوشحالم که شروع رو اینقدر خوب شروع کردن.

نیمه دوم اپیزود به سمت مرد دریا حرکت کردیم؛ کسی که قرار بود چهارمین مبارز ایپو برای حفظ کمربندش باشه. صحنه که ای که باهاش آشنا شدیم و یه ماهی خیلی بزرگ روی دوشش بود واقعا جالب بود. اما خیلی سریع تر از اونچه که فکر میکردم به رینگ رسیدیم، انتظار داشتم آشنایی مفصلی با کارکترش پیدا کنیم. کاری که هاجیمه با بقیه مبارزهای ایپو انجام میداده و بخاطر همین وقتی که به رینگ بازی میرسن، بیننده احساس نزدیک تری به اون حریف ها پیدا میکنه. بهرحال نکته مهمی که در مورد Shimabukuro ، مبارز جدید فهمیدیم این بود که میخواد دمپسی رول رو شکست بده و برای اینکار میخواد ایپو رو به قعر دریا ببره و تو قعر دریا باهاش مبارزه کنه! "بذار ببینم من مرد دریای بهتری ام یا ایپو" ظاهر خیلی قوی داشت ولی حداقل مثل هاوک وحشی نبود () ... مبارزه خیلی راحت شروع شد و ایپو بخاطر ترسی که از شکست دمپسی رولش داشت، شروع مبارزه رو با احتیاط آغاز کرد که نتیجه‌ش حمله ور شدن حریفش به طرف اون شد. مبارزه ، مبارزه ، مبارزه ... تا جایی از اپیزود که بلاخره صحبت در مورد قعر دریا و وارد دریا شدن بازم شروع شد؛ نقطه عطف اپیزود بازم اونجا بود ... جایی که حالا ایپو به حالت کمبود اکسیژن وارد شده بود. Shimabukuro به هدف خودش رسید. جالبه! ایپو تو تمام مبارزه‌هایی که داشته، تا بحال به چنین حالتی نیافتاده و باید ببینیم چطور میخواد از این مخصمه بیرون بیاد.

همیشه دلم میخواست یکی از انیمه‌های بلند موردعلاقه‌م مثل این انیمه رو به صورت اپیزودیک نقد کنم و تک تک نظراتم رو راجع به اون انیمه و اپیزودهاش رو بنویسم! خوشحالم که بلاخره با فصل سوم هاجیمه چنین موقعیتی برام فراهم شد. میدونم که این مسیر، مسیری میشه که حسابی ازش لذت خواهم برد. فکر کنم بعد از دو فصل موفق با عوامل انیمه، میتونیم با خیال راحت بگیم که این فصل هم یه فصل عالی میشه. داستان مانگای هاجیمه، فوق‌العاده‌ست؛ این نیازی به اثبات نداره. امیدوارم هرچند چپتری که قرار برگرفته بشه و به نمایش کشیده بشه، مثل همیشه به زیبایی هرچه تمام‌تر و جذابیت همیشگی انیمه همراه باشه. پیش به سوی یه انیمه افسانه‌ای دیگه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- پدر ایپو :



- آخرین شات تصویرهای OP :



- ایپو کوچولو در حال دادن کلاه به پدرش؛ کلاهی که بعدها به خودش میرسه :



- دریای طوفانی و اتفاقی که بعدش افتاد :



- اصرار ایپو به برگشتن پدرش :



- بلاخره کلاه از راه رسید و عکس‌العمل مادر ایپو که عالی بود :



+



- حریف جدید ایپو :



- به سمت رینگ و دفاع از عنوان :



- وارد شدن ایپو به فضای دریایی :



- و دو شات از ED عالی انیمه :



+


Diamond no Ace Episode 01 // Anime

 Diamond no Ace Episode 01 // Anime




میشد حدس زد که با بودن این دو استودیوی بزرگ در کنار هم انیمه ناامیدکننده از آب در نمیاد؛ همینطور شد. واقعا کیفیت انیمیشن خیلی خوبی داشت. خیلی جاها افکت‌ها به راحتی به چشم می‌اومدن و حتی ما هنوز به زمین بیسبال هم نرسیدیم و آنچنان به سمت ورزش و بازی هجوم نبردیم. طراحی ظاهری کارکترها عالی بود؛ ظاهر ساوامورا واقعا با این سبک انیمیشن به یک کارکتر نقش اول بی‌نقص تبدیل شده .. و وقتی که رفتارش رو در کنار این ظاهرش میذاریم؛ اون عصبانیت‌هاش، اهمیتی که به هم‌تیمی‌هاش میده، تعصبی روی بیسبال داره .. همه و همه باعث بهتر به تصویر کشیدن محیط انیمه میشه. خوشحالم که انیمه اینقدر وفادار به مانگا باقی مونده و خیلی از صحنه‌های اپیزود اول دقیقا کُپی شده از مانگا بود (بدون هیچ تفاوت کوچیکی) ؛ مثلا صحنه سیلی زدن بابابزرگ ساوامورا، یا صحنه دعوای اول اپیزود، آشنایی با آزوما و میوکی. این صحنه‌ها خیلی خوب به تصویر کشیده شدن.


کمدی که قبل از دیدن انیمه در نظر داشتم و تو مانگای کار دیده بودم، مقداری‌ش تو اپیزود اول به نمایش کشیده شد ولی انتظار میره که تو اپیزودهای بعد یه مقدار زیادتر بشه. داستان کار خیلی جالبه. ساوامورا از یک باخت شروع میکنه! عصبانیتی که از حذف تیم دبیرستانی‌ش داره رو سر بازیکن‌های حریف خالی میکنه؛ اونا رو کتک میزنه. تیم بیسبال دبیرستانی که در حال خراب شدنه و حالا باید به فکر رفتن به دبیرستان جدیدی باشن. از قضا ساوامورا آنچنان تو درس قوی نیست و برخلاف بقیه هم‌کلاسی‌هاش باید دنبال راه دیگه‌ای برای پیدا کردن دبیرستان باشه. از راه رسیدن دستیار مدیر دبیرستان شهری بیسبال معروف سیدو بهترین موقعیت ساوامورا بود. حالا با پیشنهاد وارد شدن به دبیرستانی روبرو میشه که پُر از بازیکن‌های بیسبالی ــه که میخوان تبدیل به بازیکن‌های حرفه‌ای بشن. بلاخره بعد از مدتی قبول میکنه که به سر تمرین اون تیم بیسبال بره. اونجا بازم تعصب بیسبالی‌ش گُل میکنه و با یه بازیکن بیسبال قُلدر درگیر میشه، میوکی رو برای اولین تو اون صحنه دیدیم و بعد از اون اپیزود با کلیف‌هنگر مسابقه بین ساوامورا و آزوما تموم شد.

روی هم رفته شروع انیمه رو دوست داشتم و مطابق میل‌م بود. امیدوارم تو ادامه هم بتونه کشش خودش رو حفظ کنه. ضمنا صداپیشه‌ها هم واقعا خوب بودن، OP کار عالی بود و یه سری جزییات ریز دیگه که آنچنان احتیاجی به اشاره کردن بهشون نیست. باید ببینم این انیمه چقدر موفق باقی میمونه؛ اگه واقعا خوب به جلو حرکت کرد، اونوقت مطمئنا بعد از دیدنش، دو انیمه‌ای که تو Plan To Watch خودم گذاشتم، یعنی Major و Ookiku Furikabutteرو خواهم دید.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ناراحتی ایجون از باخت‌شون :



- دختری که عضو تیم دبیرستانشون بود، نمیدونم در آینده هم چیزی ازش میبینیم یه نه :



- ایجون در کنار هم تیمی هاش :



- مشت بابابزرگش؛ فکر کنم خیلی درد داشت :



- آخرین پرتاب ایجون! انیمیشن کار اینجا واقعا عالی بود :



- جلسه خانوادگی ساوامورا در مقابل دستیار مدیر شهری :



- تعجب ایجون از دیدن امکانات بیسبال شهری :



- عصبانیت‌ش از دست آزوما؛ میمیک صورت رو ببینید :



+



- میوکی واقعا ظاهرا باحالی داره :



- اینم شات موردعلاقه‌م از اپیزود اول :

Log Horizon - Episode 01 // Anime

Log Horizon - Episode 01 // Anime


خوب وقت بازی کردنه ... آهان نه، وقت انیمه دیدنه! خیلی خوب بود. نکته جالبی که از همون شروع به ذهنم رسید و دیدمش این بود که، انیمه بدون هیچ مقدمه سازی کارکترها رو وارد دنیای بازی کرده بود و دنیای واقعی رو اصلا ندیدیم. این باعث میشه که بهتر بتونیم فضای بازی انیمه رو درک کنیم. به نظر میرسه بازی، موضوعی ــه که این انیمه بیشتر بهش خواهد پرداخت و از تعویض منوها و زیاد بودن تعداد انتخاب های کارکترها مشخص بود که تمرکز زیادی به بازی دارن. نکته خیلی مثبت انیمه از نظر من، کمدی اون بود؛ هرکدوم از کارکترهای اصلی کمدی خاص خودشون رو داشتن .. ناتسوگو با شوخی‌هاش راجع به منحرف بودن، آکاتسوکی و بازی انیمیشنی جالبی که با قیافه ش میشد و میمیک های جالبی که داشت و شیرو هم تو همراهی کردن شوخی های بقیه حسابی خوب عمل میکرد. شیرو خوشبختانه از اون کارکترهای خُشک نقش اول نبود و به نظر میرسه میتونه تو هر موقعیتی خودشو جا بده و عکس العمل های خوبی داشته باشه. ناتسوگو در عین شوخ طبع بودن، قوی به نظر میرسه و آکاتسوکی هم که اسم "قاتل" از همون اول روش بوده. کارکتر اصلی که تو این اپیزود چیزی بجز یک شات ازش ندیدیم، اون گربه (Nyanta) بود که آخرین لحظه اپیزود سر و کله ش پیدا شد. به نظر من میتونه زوج خوبی واسه کمدی های ناتسوگو بشه. نحوه تماس شیرو با ناتسوگو واقعا باحال بود و روی هم رفته نکته های ریز زیادی بود که حس گیم رو به بیننده به خوبیم منتقل میکرد.

انتظاراتی که از اپیزود اول داشتم، برآورده شد. و اما، مقایسه با SAO ، (مگه میشه اینکارو نکرد؟!) وقتی فقط اپیزود اول کار رو در نظر میگیرم، کاملا فضای دو انیمه با هم تفاوت داره و Log Horizon از فضای کمدی بیشتری برخوردداره در صورتی که SAO بیشتر حس درام رو داشت و حالت جدی در طول اپیزودش حکم فرما بود. Log Horizon سریعا وارد حالت ماجراجویانه خودش شد و با توضیحاتِ خیلی کم و مناسب در مورد محیطی که درش قرار دارن، همه چیزو جمع و جور کردن. البته من سعی ندارم ضعفی از SAO بگیرم، بلکه صرفا دارم تفاوت ها رو نام میبرم. (اگه بخوام اونکارو انجام بدم، مسلما SAO به راحتی انیمه بهتر لقب میگیره) روی هم رفته به نظر میرسه Log Horizon فضای شادتر و مبارزهای بیشتری نسبت به SAO داشته باشه. از نظر داستانی نمیدونم قراره به چه سمتی حرکت کنن ولی امیدوارم اگه قراره به سمت اپیزودهای جدی حرکت کنند، فضای کمدی رو هم در طول مسیر و به صورت گذرا حفظ کنند. این قسمت با موجودات خیلی ساده ای مبارزه کردن؛ بهتره منتظر وارد شدن هیولاهای بزرگ باشیم و فکر کنم همه موافق باشیم که پتانسیل مبارزه ای انیمه خیلی بیشتر از این موجودات ساده ست. ضمنا ... OP انیمه عالی بود، بیننده رو حسابی واسه شروع یه ماجراجویی جذاب آماده میکنه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ورود آکاتسوکی :



- دنیای حقیقی جدید ما :



- یکی از صحنه های منوی بازی که البته خیلی زیاد بودن :



- ناتسوگو در کنار شیرو :



- دو نوع مرد منحرف تو دنیا وجود داره! (اونایی که اعتراف میکنن که منحرفن و اونایی که مخفیانه منحرفن!)



- شیرو از اون کارکترهای ــه که همیشه دست به عینکه :



- بازی با میمیکِ آکاتسوکی :



- ناتسوگو و گریه کردنش در حین غذا خوردن :



- و نیانتا، کارکتر اصلی دیگه تو آخر اپیزود :

Strike the Blood Episode 01 // Anime

Strike the Blood Episode 01 // Anime


شروع معمولی داشت و خیلی ساده بیننده رو وارد داستان کرد. خوبی که انیمه داشت این بود که، اصلا ایــچی خودش رو به بیننده اجبار نکرد و بجز یکی دو شات، صحنه ایچی نداشت؛ کلا میشه گفت ایچی اصلا جز اولویت‌های انیمه نبود. میشه امیدوار بود که درآینده و اپیزودهای بعد هم روی ایچی انیمه کنترل خوبی داشته باشن. دوبلورهاش خوب بود و درکنارش دو کارکتر اول خصوصا هیمراگی، دختر داستان طراحی جالبی داشتن. باید منتظر وارد شدن کارکترهای فرعی و تاثیر اونا به انیمه باشیم. در کل به نظر میاد انیمه خون‌آشامی جالبی بشه ولی با همه این حرف‌ها و شروع نسبتا خوبی که داشت، انتظارات بالایی ازش ندارم و خودم رو کاملا برای به بن‌بست خوردن آماده کردم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- این صحنه منو یاد Bakuman انداخت؛ فقط ژس کارکتر رو ببینید ...



- دو شات از هیمراگی :



+



- این صحنه فریاد جالب بود :



- دو کارکتری که آخر اپیزود دیدیم :



+


Kyousougiga Episode 00 // Anime

Kyousougiga Episode 00 // Anime


به نظر من نکته‌ای که قبل از دیدن این انیمه باید بدونید و باهاش آشنا باشید اینه که، قرار نیست خیلی‌‍ ازموضوعات انیمه و اتفاقاتی که داره میافته رو درک کنید و متوجه بشید! باید خیلی ساده خودتون رو در روند جاری انیمه رها کنید و اصلا به دنبال پیدا کردن دلیلی برای قانع کردن خودتون نباشید. این انیمه، انیمه‌ایه که با آرت استایل جذاب و روند تُند خودش شما رو به جلو حرکت میده ... تفاوت زیادی با انیمه‌های دیگه داره و جزییات زیادی رو تو عوض شدن سریع بین صحنه‌ها میتونید ببینید. این عنصر عجیب بودن انیمه وقتی با سبک و استایل انیمیشن و آرت‌ش همراه میشه، یه انیمه خلاقانه رو بهمون تحویل میده. قسمت 00 انیمه Recap ــی از اپیزود ONA پخش شده سال 2011 انیمه ست که حالا با کیفیت بهتر به دست ما رسیده. برای بیشتر آشنا شدن بیننده در کنار هم به صورت یک اپیزود 25 دقیقه ای ترکیب شده و بهش OP و ED هم اضافه شده. فکر کنم این اجازه رو به بیننده تازه وارد میده که بدون نیاز به نگاه کردن اون اپیزودهای قبلی، از همینجا داستان رو شروع به دیدن کنه. (باید ببینیم شروع اپیزود 01 از کجاست و به اون 5 اپیزود دیگه مرتبط میشه یا نه) من که خیلی از دیدنش لذت بردم .. قبلا دیده بودمش، پس چرا لذت بردم؟ چون ایندفعه با کیفیت بالاتری اونو دیدم و دفعه قبل که اون قسمت ها رو میدیدم، با یه کیفیت افتضاح روبرو بودم. امیدوارم با سریالی شدن و 25 دقیقه ای شدن اپیزودها بتونه کشش خودشو حفظ کنه و خیلی منتظر رسیدن هفته بعد و قسمت 01 هستم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- کوتو تو یکی از صحنه های اپیزود :



- کوتو بهمراه آ و اون، داداشای دوقلوش :


Outbreak Company Episode 01 // Anime

Outbreak Company Episode 01 // Anime


یکی دیگه از انیمه های خوب فصل رو دیدم. نسبت به خوب آب در اومدنش مشکوک بودم ولی بعد از دیدن اپیزود اول حس میکنم یه انیمه خوب طرف هستم. اول اینو بگم که حدسم درست بود و پوسته کُلی کار با شباهت به حس Sword art online ــه. دوم اینکه داستان به راحتی شروع به حرکت کرد و اصلا وقتی رو تلف نکردن! هنوز 20 ثانیه نگذشته بود که کارکتر اولمون، کانو وارد دنیای فانتزی شد. با خدمتکارش، میسرو آشنا شد؛ خدمتکاری که نیمه انسان و نیمه الف بود. فکر میکردم رابطه بین خدمتکار و کانو زیاد از حد کلیشه ای و غیرقابل تحمل باشه ولی خوشبختانه شروع خوبی داشت و نه کانو زیاد از حد منحرف بود و نه میسرو کارکتر بدی بود. از طرف دیگه خوشحالم که ژانر ایچی در داستان پیدا نمیشه و به نظر میاد بیشتر به روابط بین کارکترها و داستان متمرکز میشیم تا اینکه بخوایم فلان قسمت بدن میسرو رو با زوم زیاد ببینیم! البته ناگفته نماند که دو سه دیالوگ اپیزود حالت منحرفانه داشت ولی اصلا در سطحی نبود که لطمه ای به فضای انیمه بزنه؛ آخه هرچی که نباشه، کارکتر اولمون یه اوتاکوئه و به موقعیت ها و کارکترهای خاصی تو انیمه ها و غیره علاقه داره و وقتی که با اون تیپ کارکترها تو دنیا فانتزی روبرو میشه، طبیعی ــه که از خودش عکس العمل نشون بده. روی هم رفته، اپیزود کلا به وارد شدن کانو به دنیای فانتزی و آشناییش با خدمتکارش پرداخت و بعد از اون با صحنه روبرویی با پتراسا، ملکه سرزمین و عصبانی شدنش از دست کانو به پایان رسید.

صحنه هایی از اپیزود :

- انگشتری که توسط اون زبان همدیگه رو میفهمیدن :



- میسرو و کانو :



- گوش های الفی ــه میسرو :



- خوشحالی کانو از اینکه خدمتکارش "نه تنها خدمتکاره، بلکه نیمه الف و نیمه انسانه هم هست!"



- موجود عجیبی که با میسرو به دیدن کانو اومد :



- ملکه :



- کانو اونو دختر کوچولو صدا زد و باعث عصبانی شدن کتک خوردنش شد :


Nagi no Asukara Episode 01 // Anime

Nagi no Asukara Episode 01 // Anime


خیلی ساده بگم که انیمه واسم رویایی بود! یه فانتزی رمنس بی‌نهایت دلچسب و دوست‌داشتنی که تو محیط دریایی چشم‌نوازی شکل میگیره. نمیشه از جزییات انیمه به سادگی گذشت چون اون جزییات واقعا نقاط مثبت خیلی مهمی هستن؛ جزییات محیطی انیمه، ماهی‌هایی که تو دریا بودن و شناور بودن، کارکترها و نحوه رفتن‌شون از جایی به جای دیگه (به وسیله شنا کردن) ، دیالوگ‌هاشون راجع به نمک، پولک‌های کارکترها (خصوصا جایی که ماناکا زخمی شد و پولک‌هاش در حال ریختن بود) ، نفرینی که ماناکا رو دچار کرد و صداهای خنده‌داری که ماهی روی پاش از خودش در میاورد، اون کوتوله‌های شیطون که حتما در آینده چیزای بیشتری ازشون میبینیم و ... رفتار آدمای خُشکی در مقابل دریایی‌ها خیلی جالب بود، یه جورایی خشن با ماناکا رفتار کردن و روی هم رفته خوش‌آمدگویی گرمی به بچه‌های دریایی تحویل ندادن. حداقل بعدش با روبرو شدن با اون پسر دیگه متوجه شدیم که همشون مثل هم نیستن. این اینمه، واقعا اون چیزی بود که میخواستم ببینم؛ اصلا شاید بهتر هم بود و خیلی خیلی دلم میخواد که همینجور عالی باقی بمونه. فصل پاییز واقعا به هایپی که داشت وفادار موند و تا حالا اصلا ناامیدکننده نبوده.

داستان خیلی خوب و عالی شروع شد؛ مدرسه دریایی تعطیل شده و حالا مجبورن برای تحصیل به مدرسه خشکی برن. محیط خیلی ریلکس‌کننده و آروم با حضور چهار دوست صمیمی، ماناکا به خاطر رفتار متفاوتش بیشتر به چشم می‌اومد و خصوصا با بودن دوبلوری مثل Hanazawa واقعا کارکترش دوست‌داشتنی و کاویی شده بود. (این نقش خیلی بیشتر از نقشی که تو coppelion داره بهش میخوره.) نفرینی که به مانکا رسید و پاش رو به اون شکل در آورد، اصلا با کارکترش سازگار نبود و بخاطر همین حسابی خجالتی شده بود. نمیدونم تا کی قراره این نفرین رو داشته باشه. اصلا اون اوروکا ساما به نظر کارکتر بدی نمیرسید و نمیدونم چرا تصمیم گرفت ماناکا رو نفرین کنه! هیکاری زیادی نسبت به ماناکا حساسه و دوست نداره کسی حتی به ماناکا نزدیک بشه! اونو دوست داره ولی حاضر به نشون دادن علاقه‌ خودش نیست! (این نوع کارکترها رو زیادی دیدیم و باهاشون آشناییم) شاید حالا با وارد شدن اون کارکتر پسر این دعوای رمنس شدت بگیره و هیکاری به خودش بیاد. جایی که ماناکا با اون پسر جدید آشنا شد، پسری که اونو در حین زخمی بودن پیدا کرد و به خونه خودشون بُرد، خیلی پرداخت خوبی داشت. کلا صحنه وان حموم رو دوست داشتم، نمک ریختن تو وان و رفتار اون پسر با ماناکا (خدا رو شکر که هیکاری اونجا نبود :دی) از طرف دیگه چی چان هم به هیکاری علاقه داره و نمیتونه بخاطر ماناکا حرکتی انجام بده! من فکر میکردم با اون یکی پسر و دوست‌شون رابطه‌ای داشته باشه یا بهم علاقه‌ای داشته باشن ولی خوب اینجور نبود. این جاذبه‌های رمنس داستان کشش خیلی خوبی دارن و امیدوارم پایان‌بندی انیمه جوری باشه که حداقل یکی به یکی برسه و همه روی هوا معلق نمونند. اما ... فعلا واسه این بحث خیلی خیلی زوده و بیاین فعلا از سفر جذاب و مسیری که هر هفته جلوی چشمامون قرار میگیره، لذت ببریم!

صحنه‌هایی از اپیزود :
[واقعا شات خوب زیاد داشت، خیلی سخت بود که ازشون این تعداد رو انتخاب کنم]

- اولین روبرویی ماناکا و هیکاری تو اپیزود :



- گیر کردن ماناکا تو تور ماهیگیری :



- صحنه حباب‌بازی OP انیمه، OP واقعا عالی بود :



- صحنه معرفی کلاس و رفتار دانش‌آموزای کلاس :



- یونیفورم عوض کردن ماناکا توسط چی و ... کاوایی!



+



- بچه‌های شیطونی که خرابکار بودن :



-اوروکا ساما و حرکتش در مقابل ماناکا :



- اینم عکس‌العمل ماناکا و جواب مهربونانه‌ش :



- نفرین روی پای ماناکا :



- حمله بچه‌های کلاس به ماناکا و بازبینی کردن‌ش :



- صحنه احساسی که چی از علاقه‌ش به هیکاری گفت :



- اون یکی پسر داستان؛ پسری که ماناکا رو نجات داد :


Golden Time Episode 01 // Anime

Golden Time Episode 01 // Anime


خوب، این انیمه دوز هفتگی رمنس ما تو فصل پاییزه؛ همونطور که فکر میکردم رمنس خوبی داشت و شروعش با توجه به اینکه انتظار زیادی ازش نداشتم، واسم جالب بود. تمرکز داستان اپیزود روی آشنایی کارکترها و وارد شدن به محیط مدرسه حقوق‌شون بود. کوکو واقعا کارکتر خوبی بود ترسی که میتسو ازش داشت خنده‌دار بود .. حتی من حس کردم سیگنال مثلث عشقی بین‌شون وجود داره ولی بعدش .. تادا به یه دختر همکلاسی و یه دختری به نام لیندا آشنا شد که حدسیات مربوط به مثلث عشقی رو مقداری بهم ریخت. کمدی انیمه خیلی سطح معمولی داشت و بیشتر شبیه به یک طنز لبخندآور و شیرین شباهت داشت. OP و ED هر دو خوب بودن و تم رمنسی درشون گنجونده شده بود. البته هر دو پر ازتصاویر کوکو بودن. ظاهرا کوکو نسبت به لیندا و اون یکی دختر نقش مهم تری رو ایفا میکنه. کلا شروع خوبی بود و مطمئنا اپیزودهای بعدیش رو هم میبینم. [نمیدونم چرا ولی این فکر که لیندا همون کوکوئه، از ذهنم خارج نمیشه!]

صحنه‌هایی از اپیزود :

- کوکو و صحنه تبریک گفتنش :



+



- محو شدن تادا در چهره کوکو :



- OP انیمه :



- میتسو و حرکات خنده دارش :



- تمام مدتی که تو کلاس با هم حرف میزدن، کوکو پشت سرشون نشسته بود :



- دختر دوم اپیزود که یه خورده عجیب بود :



- لیندا و کمک کردنش به تادا :