M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Osomatsu-san

Osomatsu-san


osomatsu-san1111-5-jpg



توضیحات و نظر شخصی : برای اینکه من بتونم شما رو با Osomatsu-san ، یکی از امیدوار کننده ترین انیمه های فصل پاییز آشنا کنم، باید به خیلی عقب برگردم؛ به دهه 60 ، جایی که مجله ای به نام Weekly Shonen Sunday که از سال 1959 شروع به انتشار کرده بود و برخلاف اسمی که داره روزهای چهارشنبه پخش میشد، در سال 1362 شروع به انتشار مانگایی در مجله خود کرد. اون مانگا چیزی نبود بجز Osomatsu-kun ، و جالبه بدونید که این انتشار تا سال 1969 ادامه پیدا کرد و خودتون می تونید تصور کنید که این کار تبدیل به چه کار طولانی و پر از خاطره و نوستالژی ای برای خوانندگان این مجله شده بوده. اما در حین انتشار این مانگا برای اولین بار یک اقتباس انیمه ای از اثر توسط استودیوی Studio Zero انجام شد و 60 اپیزود از این سری از شبکه تلویزیونی MBS پخش شد. بعد از اون، بعد از گذشت نزدیک به دو دهه از شروع به انتشار سری مانگا، در سال 1988 ، اینبار Studio Pierrot قدم دیگری در راه رنگ بخشیدن به رویایی قدیمی برداشت و این اثر رو بار دیگه به انیمه تبدیل کرد؛ سری انیمه ای جدید در قالب 88 اپیزود از شبکه Fuji TV پخش شد. یک سال بعد Studio Pierrot فیلمی سینمایی و 25 دقیقه ای رو از اثر منتشر کرد و دوباره سکوتی عمیق پیرامون فضای این اثر رو فرا گرفت و حالا ... بار دیگه Studio Pierrot به یاد گذشته ها و زنده کردن یاد این اثر کلاسیک افتاده و می خواد دوباره این کار پر از نوستالژی برای انیمه بین های ژاپنی و شاید حتی غیر ژاپنی رو به انیمه دیگری تبدیل کنه. اینبار در سال 2015 هستیم و سطح گرافیکی امروزی تفاوت فوق العاده زیادی با دهه های قبلی داشته .. هر چند در بین استودیوها Studio Pierrot بهترین کار گرافیکی رو ارائه نمیده ولی بهرحال ناگفته پیداست که سطح گرافیکی به نسبت سری دهه 60 یا 80 پیشرفت شگرفی داشته و مطمئناً با یک چهره گرافیکی بی نهایت بهتر روبرو خواهیم شد.

اما بذارید از تاریچه اثر بگذریم و به شش قلوها بپردازیم!
بله درست خوندید؛ شش قلوهای "ماتسونو" .. نه یک قلو، نه دو قلو ... ، بلکه شش قلو .. شش برادر دردسرساز و فضول 10 ساله ای که همه متولد روز 24 می هستند و کلاس پنجم دبستان رو سپری می کنند. برخلاف تصوری که میشه، رابطه این شش برادر، رابطه خوبیه ولی با اینحال، وقتی میگم خوبه شما تصور رو به این بذارید که بهتر از هر شش قلوی دیگه ای با همدیگه کنار میان وگرنه محاله خونه ای دارای شش بچه بشه و هیچ دعوایی رو نشه در اون دید؛ این شش قلو هم در موقعیت های مختلف با هم دیگه گلاویز میشن، سر به سر هم میذارن و از این بین خصوصاً "اوسوماتسو" و "کوروماتسو" بیشتر با بقیه دعوا می کنند و سر اختلاف رو باز می کنند. اگه بخوام از کارکترها برای شما تعریف کنم، باید بگم که "اوسوماتسو" برادر بزرگتر و رهبر شش قلوها محسوب میشه و همینطور بهترین مهارت دعوا و مبارزه رو بین این شش برادر داره. "کاراماتسو" برادر دومه و با اینکه رفتاری شسته رفته و تر و تمیز داره ولی دمدمی مزاجه و هر لحظه یه سازی رو میزنه. "کوروماتسو" برادر سومه، برادر باهوش بین شش قلوها اونه ولی در عین اینکه باهوشه، خودخواهه و معمولاً بهمراه اوسوماتسو درگیر فضولی کردن و خرابی به بار آوردنه. "ایچیماتسو" برادر چهارمه، یه پسر صاف و ساده و صادقه که قدرت زیادی هم داره. "جوشیماتسو" برادر پنجمه که به خصوصیتی مثل مهربونی بیش از اندازه رو دارا هست که همین نقطه ضعف بزرگ اون محسوب میشه. و نفر آخر، "تودوماتسو" برادر ششمه که یه آدم بیخیاله و از حموم کردن متنفره! و ... این خلاصه ای از معرفی کارکترهای اصلی انیمه بود .. شش قلو ها رو نسبتاً با هم دیگه شناختیم.

اما بذارید کمی از حس و حالی که در ذهن خودم نسبت به این انیمه دارم براتون بگم؛ خیلی خیلی امیدوار کننده ست .. حتی حاضرم با شما سر این موضوع شرط ببندم که این انیمه تبدیل به یکی از بهترین های فصل پاییز میشه. عوامل و جوی که دور انیمه ست حس بسیار مثبتی داره و کافیه به بعضی از این نکات اشاره کنم تا شما هم با من همراه بشید. اول از اینکه این اثر، یک اثر کلاسیکه خیلی خوشحالم و دوست دارم اصالت کار و خصوصیات کلاسیک و بارز زمانیِ اثر در درون انیمه حفظ بشه و فرضاً با نگه داشتن استایل هنری مانگاکا وجهه زیبایی به این اثر کلاسیک داده بشه و حفظ ارزش های اون برای من یک فاکتور بسیار مهمه که نباید توسط تولید کنندگان انیمه از قلم بیافته. خوشبختانه با از راه رسیدن تریلر، تونستیم نگاهی به فضای کار داشته باشیم و من فکر می کنم دیدگاه اولیه و چهره ابتدایی جالب انگیزی رو میشد در فضای تریلر دید. صحنه هایی کمدی ، با حس و حالی اغراق آمیز که در جای جای تریلر به چشم می خورد و نوید بالا بودن احتمال موفقیت کار رو به بیننده میداد.

همونطور که اشاره کردم، قبلاً دو سری بلند از این سری ساخته شده که حالا با وجود استودیویی به نام Studio Pierrot به عنوان تولید کننده این اثر و سابقه طولانی این استودیو در ساخت انیمه های بلند، باز هم میشه امیدوار بود که سری جدید این انیمه هم به انیمه ای بلند تبدیل بشه و از این لحاظ باز هم نکته ای مثبت رو میشه برای این انیمه در نظر گرفت. خیلی ها از جمله خود من دیدن یک انیمه بلند رو لذتی خاص در عالم انیمه دیدن تصور می کنیم و یکی از بهترین تجربه های انیمه ای دنبال کردن یک انیمه بلند خوش پرداخته. امیدوارم این اثر هم در درجه اول تبدیل به یک انیمه خوب و بعد از اون، یک انیمه بلند بشه و بتونه رضایت ما رو بدست بیاره.

مسلماً گشت و گذار با برادران
ماتسونو پر شور و شر خواهد بود. شور از این لحاظ که اونا کارکترهایی با خصوصیات اخلاقی متفاوت ولی پر انرژی هستند و شر بخاطر دردسرساز بودنشون و اینکه چقدر قراره در و همسایه رو از دست خودشون عذاب بدن. می تونم از الان حس کنم که دسته جمعی بیرون زدن شش قلوها از خونه می تونه چه دادی از دهان مردم شهر بیرون بیاره و چه خرابکاری هایی که قراره به بار بنشینه. می تونیم امیدوار باشیم که درجه متفاوتی از سطح فضولی و سر به هوا بودن رو از این شش برادر ببینیم و من فکر می کنم چیزی که می تونه رنگ و روی جذابی رو به انیمه ببخشه همین تعامل بین برادران ماتسونو خواهد بود.

وقتی من از کمدی اغراق آمیز صحبت می کنم، تصور می کنم بعضی از شماها به این فکر می افتید که کاش یک کارگردان خوش ذوق در این زمینه سکان هدایت این کار رو به عهده گرفته باشه و بذارید بهتون این خبر خوش رو بدم که بله، همینطوره و نگران نباشید؛ Fujita Youichi ، کسی که تجربه کارگردانی چند سری از Gintama و انیمه Binbougami ga که هر دو از جمله انیمه های عالی از این جنس کمدی هستند، قراره کارگردان سری Osomatsu-san باشه و همین بودن این کارگردانی که تا بحال کارهای بلند شاخصی رو کارگردانی کرده، باز هم تاکید می کنه که این انیمه می تونه یک انیمه بلند باشه. بهرحال من فکر می کنم Fujita فرد فوق العاده مناسبی برای پیاده کردن داستان مانگا و تبدیل یک اثر کلاسیک به انیمه ای ماندگاره. امیدوارم این انتظارات من به خوبی برآورده بشه و بتونیم با هم شاهد یک انیمه عالی در ژانر کمدی باشیم.

استودیو سازنده Studio Pierrot خواهد بود؛ استودیی که از سال 1979 تاسیس شده و در تولید کارهای انیمه ای بسیار زیادی نقش داشته. اخیراً و در فصل های اخیر کارهایی مثل Akatsuki no Yona ، Re-Kan ، Baby Steps ، Tokyo Ghoul رو تولید کرده و از جمله کارهای بسیار معروف استودیو میشه کافیه به Naruto و Naruto Shippuuden اشاره کنیم و از خیر اطلاعات اضافه دیگه ای درمورد استودیو بگذریم! موسیقی متن انیمه به عهده خانم Hashimoto Yukari خواهد بود؛ کسی که از تجربه های قبلیش میشه به Yurikuma Arashi ، Gekkan Shoujo Nozaki-kun ، Golden Time ، Toradora و ... اشاره کرد. به نظر میاد انتخاب خوبی باشه ... هرچند فضای کاری در اینجا رک تره و مستقیم تر به روی کمدی متمرکزه ولی تصور می کنم با تجربه خوبی که این خانم آهنگساز داره، بتونیم کار خوبی رو ازش شاهد باشیم.

و اما ... دوبلورها .. حالا به جاهای خوبش رسیدیم. حتماً فکر کردید استودیو، کارگردان یا روبرو بودن با یک اثر کلاسیک، نقاط مثبت انیمه هستند و لیست دوبلورها متشکل از یک دسته دوبلور نا آشنا هستند و قرار نیست چیز خوبی رو در لیست دوبلوری ببینید ولی نه، صبر کنید و بذارید لیست دوبلورها رو براتون به زبون بیارم و بعد شما هم به اندازه من برای دیدن این کار هیجان زده میشید؛ اول از همه Kamiya Hiroshi مرد خوش سیمای دنیای انیمه که صدایی طلایی داره. نمیشه صدای اونو شنید و ازش لذت نبرد .. برای من یک استثنا میون دوبلورهای ژاپنی محسوب میشه و فکر می کنم اگه نگاهی به کارنامه کاری اون بندازید، به راحتی می تونید چندین و چند کارکتر مورد علاقه خودتونُ در لیست کارهای پیشین این دوبلور ببینید. فصل های اخیر با نقش هایی مثل "سوما" در انیمه Working ، "ایزایا" در انیمه Durarara ، "کیوشی" در انیمه Prison School در بین ما حضور داشت و وقتی به دورترها نگاه کنیم، کارکترهایی مثل "آکاشی" در انیمه Kuroko no Baske ، "یاتو" در انیمه Noragami ، "آراراگی" در انیمه Monogatari ، "لیوای" در انیمه Shingeki no Kyojin ، "ناتسومه" در انیمه Natsume Yuujinchou و صدها نقش خاطرانگیز دیگه رو میشه از لیست پر کار این گوینده اسم برد که واقعاً کارنامه درخشانی رو براش به جا میذاره. پس یه جورایی میشه گفت کافیه اسم Hiroshi در لیست دوبلورهای یک انیمه دیده میشه تا بتونید با اطمینان خاطری از جانب تیم دوبلوری پا به دنیای انیمه بذارید. Hiroshi قراره نقش کارکتر "کوروماتسو" رو به عهده داشته باشه. اما بحث تیم دوبلوری به همینجا ختم نمیشه؛ چهره های نام آشنا و خوش صدای دیگه ای هم در کنار Hiroshi حضور دارند .. چهره هایی مثل Nakamura Yuuichi ، دوبلوری که فصل های اخیر رو با انیمه های مثل Durarara ، Owari no Seraph ، Shinmai Maou no Testament و ... گذرونده و قراره در انیمه هم One-Punch Man نقش داشته باشه. Nakamura نقش "کاراماتسو" رو عهده داره. Fukuyama Jun یکی دیگه از دوبلورهای اصلی انیمه ست که آدم بعد از دیدن دو دوبلور اول و رسیدن به اسم Fukuyama کم کم به این فکر می افته که استودیو چقدر روی استخدام دوبلورها هزینه خرج کرده ... ! Fukuyama قراره نقش "ایچیماتسو" رو بدست بگیره و از جمله کارهای اخیر ایشون میشه به Working ، Akagami no Shirayuki-hime ، Ansatsu Kyoushitsu اشاره کرد و جا داره به نقشی که همیشه اونو چهره ای خاص نگه میداره هم اشاره کنم : لولوش از انیمه Code Geass . بعد از اون Sakurai Takahiro ، قراره نقش "اوسوماتسو" رو به عهده داشته باشه ... Tokyo Ghoul ، Junjou Romantica ، Shokugeki no Souma ، Dog Days ، Diamond no Ace و ... از جمله بعضی کارهای این دوبلور هستند. به شخصه خودم خاطره خیلی خوبی رو از این دوبلور با کارکترهایی مثل "نابائه یو" از Baby Steps و "میوکی کازویا" از Diamond no Ace دارم ولی مطمئنم اگه شما هم نگاه به کارنامه ایشون بندازید، کارهای خاطرانگیزی رو برای خودتون پیدا می کنید. حالا که از انیمه های ورزشی اسم بردیم، کاملاً جای مناسبیه که اسم دوبلور بعدی رو به زبون بیارم : Ono Daisuke ، کسی که با نقش "میدوریما شینتارو" از انیمه Kuroko no Basket در خاطر ما جا خوش کرد و دوبلور بسیار ماهر و مناسبی برای این جمع حرفه ای به شمار میره. فصل های اخیر هم با انیمه هایی مثل Working ، Charlotte ، Durarara و ... حسابی خوش درخشید. نفر آخر از بین این شش دوبلور که کمی به نسبت بقیه سط پایین تر (ولی همچنان خیلی خوب) به نظر میرسه، Irino Miyu ست که قراره نقش "تودوماتسو" رو به عهده داشته باشه و از جمله کارهای قبلیش میشه به Owari no Seraph ، Haikyuu ، Kotonoha no Niwa ، Nazo no Kanojo X و ... اشاره کرد که همه جز انیمه های شناخته شده و محبوبی هستند.

و این هم لیست تیم گویندگان این انیمه .. خب، چطور بود؟ حالا حاضرید با من لحظه لحظه آینده رو صرف هیجان زده بودن برای دیدن اپیزود اول این انیمه بکنید؟ من واقعاً برای دیدن این انیمه لحظه شماری می کنم و فکر می کنم می تونه یکی از بهترین کارهای پاییز 2015 باشه. امیدوارم بعد از خوندن این معرفی شما هم دید مثبتی نسبت به این انیمه پیدا کرده باشید و اگه تا بحال بخاطر عکس کاور انیمه نسبت به دیدنش اشتیاقی نداشتید، حالا با آشنا شدن با عوامل کاری خوش رنگ اثر تصمیم به دیدن این انیمه بگیرید. این هدف من بود و حرف آخری که باقی مونده اینه که، همه چیز برای تبدیل شدن این انیمه به یک اثر عالی مهیاست .. فقط کافیه سرجای خودمون بشینیم و مسیری که قراره این انیمه طی کنه رو نظاره کنیم!


« دوبلورها و کاراکترهای اصلی انیمه»

osomatsu-san1111-1-jpgosomatsu-san1111-2-jpgosomatsu-san1111-3-jpgosomatsu-san1111-4-jpg




sstudio-pierrot-jpg

Skeleton Tree

Nick Cave & The Bad Seeds - Skeleton Tree





Sunday morning, skeleton tree
Oh, nothing is for free
In the window, a candle
Well, maybe you can see
Fallen leaves thrown across the sky
A jittery TV
Glowing white like fire
Nothing is for free
I called out, I called out
Right across the sea
But the echo comes back in, dear
And nothing is for free

Sunday morning, skeleton tree
Pressed against the sky
The jittery TV
Glowing white like fire
And I called out, I called out
Right across the sea
I called out, I called out
That nothing is for free

And it's alright now
And it's alright now
And it's alright now



Love Live! Sunshine - Ep 10

Love Live! Sunshine  - Ep 10





بعد از یک اپیزود سوپر دراماتیک چی میچسبه؟! اگه گفتید ... !



بعله .. یه اپیزود ساحلی .. ساحلی!  اونم با دایایی که ادای رئیس ها رو درمیاره، با ماری ای که همه رو بازیچه دست خودش می کنه و کانان که حسابی تو این اپیزود کاوایی بودنش نشون داده شد؛ نگاه ماری به کانان و اون نوع تبلیغ خواستن ازش خودش نشون میده که چقدر می تونه بینشون جو شوجو آی برقرار بشه. و خب، این، این ... تنها نکته شوجو آی این اپیزود نبود و من حتی اگه ذره بین هم به دست نمی گرفتم صحنه های متمایل به شوجو آی رو به راحتی کشف می کردم! از صحنه های خواب ماری و کانان گرفته تا صحنه های خیلی لطیف و بامزه بین ریکو و چیکا و لحظات آخر اپیزود که واقعاً زیبا پیش برده شد. من که اصلاً به زوج چیکا و ریکو فکر نمی کردم ولی تو این اپیزود حسابی پتانسیل خودشونُ نشون دادن. پس از این به بعد دیفالت ذهنی من روی زوج بودن این دو کارکتر جا می مونه. ولی خب بقیه زوج ها یه جورایی مشخص هستن.


بهرحال اپیزود ساحلی بود .. یه رستوران کثیف ساحلی داشتیم و یه گروه آیدولی 9 نفره که باید اونُ می چرخوندن! صحنه های پختن غذا به اون سبک و سیاق عجیب، شنا کردن های ناز، دعوت کردن از همکلاسی ها و بعد ورزش کردنشون برای بهتر و بهتر شدن با شیوه های تمرین گروه میوز ... همه چیز حس و حال ساحلی داشت. حتی موسیقی هم به نظر من کمی هوای هاوایی رو داشت و یه جورایی فضا رو فوق دریایی کرده بود. 


در کل، تو این اپیزود حرفی از مسابقات لاو لایو زده شد ولی هنوز نمی دونم که آیا تا اپیزود آخر به اجرای مسابقات می رسیم ولی خب اگه هم برسیم تصور می کنم آکوا نتونه برنده مسابقات لاو لایو بشه .. کار خیلی سختیه و نشدنی به نظر میرسه ... حداقل تو شرایط فعلی. ولی تجربه خوبی میشه تا بعدها و فصل بعدی انیمه که مطمئناً از راه خواهد رسید .. در اینکه سانرایز فصل بعدی برای این انیمه در نظر داره شکی نیست.



صحنه‌هایی از اپیزود :


- گامباروووووبی :



- خوبه که بالاخره میمیک های کانان از غم به یه چیز متفاوت تبدیل شده، اینجوری خیلی نازتره :



- جاذبه ای که هویج های یو بعد از خرد شدن داشتن معرکه بود :



- روبی و یو تو این اپیزود زوج کمدی خوبی شده بودن :





- خدا به کسی که غذای ماری رو می خوره رحم کنه :



- خستگی از تمرین :



- بیچاره چیکا چان :

Love Live! Sunshine - Ep 09

 Love Live! Sunshine - Ep 09



جا داره بیخیال اصول بشم و بگم : واااااااااااااااااااااااااااو! قسمت نهم رسماً از لحاظ دراماتیک نهایت زیبایی بود. اونقدر خوب پیش رفت که من اواسط اپیزود یه لحظه به خودم اومدم و دیدم دارم اشک میریزم! بار درام خیلی قشنگی از جانب کلاس سومی های باشگاه به اپیزود تزریق شد. و این همه احساس بخاطر مقدمه سازی بسیار عالی در برابر این کارکترها و گذشته شون بود .. میشد با یک اپیزود همه چیز رو بهم چسبوند و تمومش کرد ولی خوشبختانه با صبوری مناسب تک تک کارکترهایی که هنوز عضو نشده بودن رو دنبال کردیم و فلش بک هایی دیدیم و بالاخره این اپیزود فلش بک اساسی و سرنوشت ساز برای ملحق شدن دایا، ماری و کانان به باشگاه آیدولمون زده شد. یه جو خیلی صمیمانه و پر از لطافت بین ماری و کانان و از طرفی دایا که با تمام عطشی که برای آیدول شدن داشت بخاطر احساس مسئولیت کانان نسبت به ماری ذوق خودش رو کشت و از گروه آیدول فاصله گرفت.

در اینکه تصمیم کانان اشتباه بود و می بایست قبلش با ماری حرف میزد شکی نیست. درسته به فکر ماری بود ولی اینکه تصمیم گرفت بخاطر رفتن ماری به مدرسه و رسیدنش به جاهای خوب گروه آیدولی رو منحل کنه یکم اونُ خودخواه نشون میده. و موندم این وسط چرا حاضر شده رابطه فوق صمیمی خودش با ماری رو قربانی کنه. فقط کافی به صحنه بغلی که تو این اپیزود با هم داشتن نگاه کنید ... شور و احساس دوستی مووووووج میزنه! نگاهی که کانان به ماری داشت و ماری که غرق در اشک بود. چطور میشه چنین دوستی خوبی رو فدای یک گروه و سرنوشتی که فکر می کنی دوستت باید داشته باشه بکنی؟! کاش کانان باهوش تر عمل می کرد ولی خب، به هر صورتی بود این قائله ختم به خیر شد.

حالا دیگه تمام اعضا به گروه ملحق شدن .. و چه عالی شد. 9 اپیزود رو صرف کردیم تا کل گروه رو دور هم جمع کردیم و همین اپیزود نهم یک اجرای آهنگ خیلی باحال از گروه داشتیم که نشون داد این گروه، گروه آکوا می تونه چی باشه و به کجاها برسه. حالا فقط می مونه تمرین و تمرین و تمرین! واسه رسیدن به نقطه اوج و جاهایی که بشه به فکر بردن لاو لایو بود. هنوز راه درازی در پیش روی آکوا ست ولی باید دید در دو سه اپیزود باقی مونده مسیر به چه سویی میره. فکر نمی کنم جای پرداخت به مسابقات لاو لایو رو داشته باشیم ... موندم قراره چطور به این وضعیت اپیزودهای باقی مونده رسیدگی بشه و به چه راهی پا بذاریم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه های فوق العاده ناز فلش بک کارکترها :







- رقص زیبای کانان .. پر از وقار :



- صحنه دراماتیک دویدن ماری به سمت کانان :









- رسیدن به کانان و دعوا و بعد صلحشون با بغل کردن همدیگه :











- اجرای آهنگ زیبای آکوا :



Amanchu - Episode 09

Amanchu - Episode 09



هی، اینجا رو، رنگ و بوی آریا به مشام میرسه.
آکاری چان، آیکا چان مهمون اپیزودن ... !



واو، به این میگن یه اپیزود پر از حرف! اپیزود قبلی رو به خوبی جبران کردیم .. بازی با خاطره هایی زیبا از تکو، دیالوگ های بی نهایت زیبایی که از دوستی، خاطرات و نوستالژی به زبون می آورد و دوران مدرسه ای سابقش با حضور دو گوینده موردعلاقه من از سری Aria ، حقیقتاً انتظارشُ نداشتم .. اولین بار وقتی که صدای آکاری (آریا) رو متوجه شدم وقتی بود که تکیه کلام معروفش "هــــــــه" رو به زبون آورد .. غرق خوشحالی شدم. نوستالژی به سمتم هجوم آورد .. بعد از اون جالب تر این بود که یهو دیدم آیکا هم در کنار آکاری هستش و وای که ساتو جونیچی چه انتخاب خوبی واسه این جریان داشته. فقط کاش که نقش آیکا بیشتر بود و بیشتر از این بهش دیالوگ داده میشد .. سخت میشد از نبود نقش کافی آیکا هق هق نکرد. بهرحال نقش آکاری به اندازی کافی پررنگ بود و پشت تلفن و رودرو با تکو لحظات قشنگی رو ازش داشتیم. محرک خوبی واسه احساسات تکو بود و جریان کادو تولد قشنگی رو هم در کنارش داشتیم. و حالا نمی دونم باز در آینده این دو کارکتر رو می بینیم یا نه ولی این اپیزود پر از نوستالژی و احساس بود .. بهتر از این نمیشد.

در مورد داستان اپیزود درسته از غواصی کمی دور شدیم ولی دیدن سناریوی ساده ای مثل پر شدن حافظه گوشی خیلی جالب لطافت دنیای آمانچو رو به رخ کشید؛ اینکه تکو چه احساساتی در مقابل رها کردن خاطرات گذشته خودش داشت و اینکه چطور بقیه برای نگه داشتن اون خاطرات به تکو کمک کردند و همین باز دوباره رابطه بین دو سمت رو صمیمی تر می کنه! یه گروه غواصی بی نهایت صمیمی ... و این چیزیه که بعدها در زیر آب لذت دیدن صحنه های دریای رو دو چندان می کنه! اینکه می تونیم لبخندی که در زیر آب میزنن رو با تمام وجود لمس کنیم و دنیای صمیمی اونا رو بپذیریم. معجزه پرداخت خوب به کارکترها اینجا نشات می گیره!

روی هم رفته یکی از بهترین اپیزودهای سری از نظر من این اپیزود بود؛ همه چیز داشتیم ولی گمونم چیزی که این اپیزود رو برام خاطرانگیز می کنه حضور کارکترهای انیمه آریا به عنوان گوینده مهمان باشه ... حس خیلی خیلی خوبی واسم داشت.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- دوستای تکو، (آکاری، آیکا از انیمه آریا) :



- اداهای آی چان و پیکاری در حین دادن کادو به تکو خیلی بامزه بود :


- حتی مشاور چا هم از کادو دادنشون سرخ شده بود :



- یه بغل صمیمانه :



+

- تکو و گوشی موبایلش :



- از لحظه های احساسی خوب اپیزود :



- و از صحنه های زیبای اپیزود :



Amanchu - Episode 08

Amanchu - Episode 08





نامه ای عاشقانه برای آی چان! صورتی که از سرخی دیده نمیشد.
و بعد امتحان ورزشی با تکو و پیکاری!


این قسمت راوی گری داستان بین سه کارکتر چرخید؛ اول ماکوتو و صحبت از نگاهی که به خواهرش داره و اینکه دوست داره ازش مراقبت کنه. لحظاتی هر چند کوتاه که آی چانِ لطیف رو با هم دیدیم (هه هه) و بعد کتک اسلوموشن وار آی چان. هم با کمدی و هم با ظرافت .. ولی خب در عین راوی گری داداش کوچولو تمرینات غواصی ادامه پیدا کرد و کمی داستان یادگیری غواصی تکو به جلو پیش رفت. و مسئله جالب این قسمت نامه عاشقانه ای بود که به آی چان رسید. واکنش آی چان در مقابل نامه یکی از نازنین ترین لحظات انیمه بود ... سرخ شدنش .. سرخ شدنش .. چه چهره فوق العاده خوبی بهش داده بود. نشون داد که با وجود خلق و خویِ بزنی که داره چه معصوم و ناز می تونه رفتار کنه.

بخش دوم که خیلی کوتاه بود رو آی چان راوی گری کرد و دقیقاً همون حس و حال نگران نسبت به ماکوتو رو داشت. و خب معلوم شد که نامه مربوط به یکی از دوستای آی چانه که قفسه ش پایین تر از قفسه اونه. حرف های آی چان در مورد احساس پسری که نامه رو نوشته واسم جالب بود. چیز آنچنان خاصی تو این بخش آی چان ندیدیم و ازش گذشتیم.

و بعد نوبت به پیکاری رسید. که از راوی گری اون به امتحان ورزش کلاس رسیدیم. ریتم و حس و حال صحنه جوری بود که بیشتر از قبل وابستگی تکو به پیکاری نشون داده شد؛ امتحان های ورزشی ای که تکو دوست داشت با پیکاری بده ولی وقتی پیکاری نبود حتی یه پا روی سکو گذاشتنم به زحمت و سختی انجام میداد. و خب صمیمانه ترین لحظه اونا جایی بود که تکو به پیکاری رسید و مثل یک هاپو (!) نشون داده شد. مسابقه دو هم که در نوع خودش دلگرم کننده و شاد بود .. تلنگر دوباره ای به احساسات دلسرد تکو بود؛ اینکه چطور میتونه دلگرم بشه و به مسیر پیش روی خودش پا بذاره.

روی هم رفته اپیزود کمی تا قسمتی نسبت به اپیزودهای قبلی ضعیف بود ولی باز هم حس و حالی همیشگی آمانچو رو داشت.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- صورت سرخ شده آی چان از دیدن نامه عاشقانه :





- امتحان ورزش پیکاری و تکو :



Love Live! Sunshine - Ep 07 & 08

Love Live! Sunshine  - Ep 07 & 08




به توکیـــو رفتیم، رقصیدیــم، آواز خوندیــم!
اما ندرخشیدیم ...
آکوا هنوز راه درازی تا موفق شدن پیش رو داره.


بخاطر دمو و ویدیوهای گروه رتبه گروه آکوا به طرزی باور نکردنی بالا رفت و چیز جالب تر اینکه یه دعوتنامه از طرف توکیو واسه حضور و اجرای گروه آکوا به دست بچه ها رسید. بهونه خوبی بود .. هم یه سفر باحال به شهر شلوغ توکیو از راه رسید و هم یه اجرای پر از حرف و حدیث که اصلاً به اون نتیجه ای که دوست داشتیم نرسیدیم. آکوا نتونست رای خاصی بدست بیاره و از بین 30 گروه اجرا کننده 30 ام شد که یکم شوکه کننده ست .. فکر می کردم حداقل به اواسط رده بندی برسن ولی خب انگار بعد از میوز سطح سختی مسابقات و رقابت های گروه های آیدولی سنگین تر شده. بهرحال این می تونه نقطه شروع خوبی برای اوج گرفتن گروه باشه. سفر بهونه خوبی شد که روابط کارکترها نزدیک تر بشه و صمیمیت گروه بالا بره. هر چند آکوا رو ضعیف دیدیم ولی دوستی بین کارکترها قوی تر شد.

اما جدا از بحث ناراحت کننده آخر شدن گروه ...

اتفاقات بامزه زیادی افتاد؛ از لباسای توکیویی چیکا، هانامارو و روبی گرفته تا رفتن به دل شهر توکیو و ادا در آوردن جلوی مردم توکیو. یه جورایی منُ یاد سفر به آمریکای گروه میوز انداخت. ولی خب فکر کنم آکوا هنوز برای اون سفر آماده نیست و حالا حالاها باید سختی بکشند تا به اون تیم رویایی تبدیل بشن. یه چیز خوب که تو توکیو دیدیم ارجاعات به انیمه لاو لایو قبلی بود .. از پله های معروف محل تمرین میوز گرفته تا بعضی کارکترهای فرعی که Cameo داشتن و تلنگر خاطرانگیزی به ذهن ما زدند.

و در کنارش هم که با گروه "قدیس برفی" آشنا شدیم. گروه دو نفره ای که به نسبت آکوا ریتم حرفه ای تری دارن و انگار قراره رقیب آکوا تو سری محسوب بشن. چیزی که من متوجه ش شدم اینه که رقیب میوز هم (آ-رایز) تو سری قبلی چنین حس و حالی داشت .. آهنگ های ضرب دار می خوندن و با کلاس و با اطوارهای مختص خودشون عمل می کردند. اینجا هم تو همون صحنه شروع، یکی از دخترها پشتک خارق العاده ای زد و من مونده بودم چه نیازی به اون پرش بوده؟! بهرحال باحال بود ... گروه جالبی پیش روی آکوا قرار گرفته بود.





اپیزود هشتم به اجرای دو گروه پرداختیم.

اجرای قدیس برفی که انصافاً خیلی قشنگ بود. منُ به یاد اجرای Shocking Party از فصل دوم انداخت. یه کار شیک و خیلی گوش نواز با روتین رقص عالی! اینجا میشد به راحتی دید که قدیس برفی چقدر نسبت به آکوا سره و خب این هدف این اپیزود بود. و جالب اینه که حتی قدیس برفی هم گروه برتر مسابقات نیست و اونا به گروه برنده ها هم راه نیافتن. پس سوالی که پیش میاد اینه که چرا تیمی که ضعیف تر از باقی گروه ها بوده به عنوان رقیب آکوا معرفی شده؟! بهرحال دلیل هر چیزی که هست، من از وجود گروه قدیس برفی رضایت کامل دارم و حس می کنم رقیب باحالی واسه آکوا میشن.

اجرای آکوا رو ندیدیم ولی خب، از سبک لباس پوشیدنشون مشخص بود همون اجرای ساحل رو تکرار کردن. و آخر شدن چیزی نبود که اذیت می کرد، آکوا گروهیه که تازه شروع به کار کرده ولی چیزی که اذیت کننده و به قولی "دردناک" به نظر میرسید این بود که آکوا نتونست رای بدست بیاره و همین چیکا و بقیه رو آزرد. احساسشون قابل درک بود .. اینکه می خواستن حداقل توجهی رو به خودشون جلب کنن. و حالا این خودش تلنگری میشه واسه بهتر عمل کردن و آماده شدن درست و حسابی واسه لاو لایو. تو این بین کلی فلش بک هم از سال سومی ها دیدیم و سه عضوی که هنوز به گروه ملحق نشدن مانور خوبی دریافت کردن. جریانات اجرا نکردنشونُ دیدیم و علاوه بر اون، به رابطه خیلی صمیمی دایا، کانان و ماری پی بردیم ... حتماً اپیزود بعد بازم تمرکز جالبی رو پرداخت کارکتری این سه نفر خواهیم داشت. خوشبختانه وقت مناسبی رو صرف کارکترپردازی کردیم و از این لحاظ لاو لایو عجله ای عمل نکرده.

روی هم رفته فکر می کنم این دو اپیزود خیلی خوب تونستن ادامه رو قسمت های خوب قبلی باشند و پیشرفت های داستانی جالبی داشتیم. حالا با وجود داشتن 3-4 اپیزود تا پایان سری باید دید چه اتفاقاتی می افته. من فکر می کنم مسابقه اصلی لاو لایو به یه وقت دیگه و فصل بعدی موکول میشه .. چون فرصت مقدمه سازی برای اونُ ندارم. حتماً استودیوی سانرایز برنامه مرتبی برای این جریان چیده. باید نشست و دید که چه اتفاقاتی می افته و فصل جدید انیمه کی تایید میشه.



صحنه‌هایی از اپیزود هفتم :

- لباسای توکیوی کارکترها خیلی بامزه بودن :









- عکس العمل من در برابر لباس ها ترکیبی از این دو میمیک بود :



- گروه قدیس برفی خیلی تیز و جالب به نظر میرسن :



+

- پرش عضو قدیس برفی هم جو جالبی به یکی از صحنه ها زد .. آدم می مونه دلیل اینکارش چی بوده .. عرض اندام عجیبی بود :









- پرش چیکا از روی پله های محل تمرین میوز :





صحنه‌هایی از اپیزود هشتم :

- اجرای قدیس برفی حرف نداشت .. خیلی قشنگ و باحال :



- این تیکه از روتینشون و در آوردن ادای تپش قلب بامزه بود :



- یوهانه خوب داره اذیت میشه .. باید وقتشُ بیشتر کنن :



- آخی، روبی چه ناز روی پای دایا لم داد :



- کاش رابطه ماری و کانان باز به این حالت برگرده :





- بهم ریختن چیکا بخاطر باختشون :



Amanchu - Episode 07

Amanchu - Episode 07






کسلی از دست بارون ... بیکاری، بی حوصلگی، دیدن ادریس های شکوفه زده!
و بعد بازی کودکانه ای زیر گرما ... !



آرامش .. جای جای اپیزود، چه در دیدن ادریس های شکوفه زده برای یک لحظه بوده باشه، چه بازی کردن مشاور چا با چتر و چرخیدن تو دل چتر باز، چه بازی با چکمه های پیکاری و قدم قدم زدن تا رسیدن به قطار و چه های دیگه ای که میشه از هر ثانیه این اپیزود مثال زد و گفت که چه احساس التیام بخشی درون اون گنجونده شده. آرامش همیشگی انیمه یه کنج خلوت و دنج برای ما در طول هفته ست. اینکه می دونیم با رفتن به سراغ این انیمه لحظاتی آرامش بخش و عمیق وجودمونُ فرا می گیره، ندای خیلی خوبی برای سپردن دل به دنیای این انیمه ست .. لحظه شماری برای رسیدن هر جمعه شب برای من کار خیلی ساده ایه. همونطور که الان، تو روز جمعه نشستم و با نوشتن این جملات عطش فکر کردن به اپیزود امشب وجودمُ فرا گرفته ... می دونم که امشب یک 20 دقیقه سراسر آرامش بخش در انتظارمه و از الان دارم خودمُ آماده می کنم. ولی قبل از اون، نوبت به این اپیزود و حرف از اونه ...

این اپیزود یه جورایی از دیدن سنسی روایت شد. از راوی گری کاتوری سنسی گرفته تا دنبال کردن سنسی پشت پیکاری به قطار و اتفاقاتی که با ادریس ها و زیر بارون رفتن ها افتاد، همه چیز دوست داشت سنسی رو بیشتر از قبل پررنگ نشون بده و این اتفاق هم افتاده بود. سنسی یه کارکتر ارشد خیلی خوب واسه انیمه ست. همون وظیفه ایه که کارکترهایی مثل آلیسیا سان، آکیرا سان و آتنا سان تو انیمه Aria داشتن، اینجا به عهده کاتوری سنسی ـه. و خب کار خودشُ به خوبی انجام میده. در عین بامزگیِ تمام میمیک های کارکترش، مهربونی خاصی داره و گه گاه می تونه خشونت هم بخرج بده.



[لحظه دیدن ادریس ها]







نیمه دوم هم عالی پیش رفت .. بهتر از این نمیشد.

زیر آفتاب نشستن کارکترها و لمس کردن نور آفتاب توسط پیکاری در عین بچگانه بودن حس فوق العاده نوستالژیکی به آدم می داد. من که به خوبی یادمه چطور مثل پیکاری سعی می کردم اینجوری دستامُ بیرون بیارم و گرما رو حس کنم .. بعد از مدتی بودن تو سرما، چشیدن یک قطره از گرمای تیز احساسی فوق العاده دل انگیز رو بهم میداد. اینجا هم همون حس و حال رو داشت. همراه شدن باشگاه غواصی تو لمس چنین لحظه ای به تنهایی صورت نگرفت؛ بلکه یکی مثل من و شاید شما هم در کنار گروه زیر آفتاب نشستیم و باهاشون لحظه رو تجربه کردیم. و از اون قشنگ تر جایی بود که درباره ادریس ها حرف زدن و پیکاری به حالتی فوق العاده فوق العاده نازنین از تموم شدن وقت دیدن ادریس ها حرف زد؛ "وامپ، وامپ، وامپ، وامپ" مثل آهنگ Game Over یه بازی، پیکاری صداهای بامزه ای در آورد و من یه جورایی یکه خوردم .. انتظار چنین بامزه بازی ای رو از پیکاری نداشتم .. خیلی لحظه شیرینی بود.

بازی چراغ سبز-قرمز (یا همون داروما سان به ژاپنی؟!) تفریح خیلی باحالی زیر آفتاب داغ به نظر میرسید. و بودن یه کارکتر مثل آی چان خوب تونست جو رقابتی رو وارد حس و حال بازی کنه؛ اینکه چطور واسه گرفتن تکو دست و پا میزد خیلی بامزه بود و بامزه تر لحظه ای بود که ماکوتو بجای گرفتن تکو به سمت آی قدم برداشت و اونُ اوت کرد. بهرحال روی هم رفته بخش بازی هم خیلی سرگرم کننده بود و به دل من یکی که نشست. باز هم تو انتها با دادن جوی ملایم و به همراه داشتن موسیقی متن دلنشینمون اپیزود رو به پایان بردیم.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- بازی دوربین با چکمه های پیکاری خیلی بامزه بود :



- این زاویه دوربین از میمیک سنسی معرکه بود :



- بازی مشاور چا با چتر تو قطار یکی از لحظه های موردعلاقه من از اپیزود بود :





- و بازی نیمه دوم :



+


- ادامه تمرین تکو :



- سنسی خشن بود، رحم نکرد :