M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

My Movie Challenge - 05 - Terminator 3

My Movie Challenge - 05 - Terminator 3   - 2003

تاریخ تماشا : 1403/02/25

ساعت تماشا :  11:00 الی 14:00



از جمله فرنچایزهایی که بدون دلیل بخصوصی، هیچوقت فرصت رفتن سراغش رو پیدا نکرده بودم و یکی دوماه قبل بالاخره تونستم شماره یک و دو رو ببینم که واقعا دو فیلم اکشن تماشایی و بی نظیری بودن. حتی با وجود گذر چند دهه باز هم میشه کیفیت فیلم ها رو بالا دونست و بقولی عمر سری خوب بوده. و خب، آرنولد هم برای من اینجا به عنوان بازیگر و در این نقش خیلی باورپذیر به نظر می رسید و معمایی که همیشه توی ذهنم داشتم که چرا آرنولد اینقدر فیلم بازی می کرده و با این بیان ضعیفش چطور انتخاب می‌شده، حل شد. متوجه جذبه و ابهت اون توی فیلم ها شدم. حالا می دونم که چرا دیدن آرنولد توی یک فیلم برای تماشاچی جذاب بوده. حتی میشه گفت عامل اصلی دیدن این سری فیلم ها آرنولد بوده. 


دنبال کردن ردپای شماره یک و دوی قدرتمند این فرنچایز کار راحتی به نظر نمی رسه و کمتر در باور من می گنجید که شماره سوم هم بتونه به قدرت دو شماره قبلی ظاهر بشه. فیلم سوم گرچه اکشن خوبیه و عنصرهای درگیرکننده خوبی درون خودش داره ولی سطح کیفی پایین تری به نسبت فیلم های قبل داره. که خیلی مهم نیست و لزومی نداره که همه فیلم ها در یک سطح هیجان انگیز باشند. اگه ما بتونیم تمایزی درون ذهنمون قائل بشیم تا بتونیم از هر فیلم به شکل خودش لذت ببریم، سالم تر تونستیم از این فرنچایز بهره ببریم.


با پیشرفت تکنولوژی در عرصه سینما، میشه توی این فیلم دید که استفاده خوبی از تکنولوژی های روز شده و سی جی فیلم یا صحنه های فرار و گریز و انفجارها رنگ و لعاب جالب تری پیدا کرده بودند. و مثل دو فیلم قبل لحظات دلهره آور مناسبی توی فیلم گنجونده شده بود که دنبال کردن فیلم رو باحال تر می کرد.

روی هم رفته اگه دو فیلم اول رو دوست داشتید، دیدن این فیلم هم برای یک باز می ارزه و خوبی های خودش رو داره. هنوز مثل سری های دیگه ای که به سرنوشت تلخی دچار میشن، سیر افولش غیرقابل تحمل نشده و نمی دونم از چه شماره ای این سیر شروع میشه ولی شماره سوم ترمیناتور قطعا اون مرحله نیست. یه اکشن جذاب و دیدنیه و شخصیت های آشنا و باحالی داره. گرچه بدمن و شخصیت منفی داستان می تونست قوی تر به نمایش کشیده بشه. آرنولد هم چندتا لاین و دیالوگ آیکونیک و خاطرانگیز داره. مثلا I'm back و یا You are terminated  و ... روی هم رفته این فیلم ارزش دیدن رو داره. (7/10)


My Movie Challenge - 04 - Arthur the King

My Movie Challenge - 04 - Arthur the King   - 2024

تاریخ تماشا : 1403/02/25

ساعت تماشا :  07:00 الی 10:00



تو نگاه اول چیزی که روی ذهن کمی بازی کرد، انتخاب مارک والبرگ به عنوان نقش اول این فیلم بود؛ احساس کردم برای یک شخصیت شرکت کننده و فعال توی مسابقات چند جانبه یکم پیر شده باشه ولی بعد که داستان به سمت سه سال بعد و اینکه این شخص تا بحال برنده نشده پیش رفت، کمی معقول تر شد. که هدف این بوده که این شخصیت کمی مسن تر به نظر برسه و در واقع کم کم وقتشه کفشهای خودش رو آویزون کنه و حالا وقتشه بالاخره یک برد بدست بیاره. و نه، من خیلی طرفدار والبرگ نیستم. بجز فیلم Departed به خاطر نمیارم که جایی اون و حضورش رو پسندیده باشم. احساس می کنم می تونسته انتخاب های بهتری تو زمینه بازیگری داشته باشه و کمتر دنبال فیلم گیشه باشه. ولی از طرفی کمی که با شخصیت مارک آشنا بشید، متوجه میشید مارک همینه و درونش اینجوری تغذیه میشه. پس ایرادی بهش وارد نیست.

شاید تا نیمی از فیلم فلسفه حضور سگ داستان رو نمی فهمیدم و هی می گفتم «چرا مدام به این سگ کات می کنیم؟» گرچه من طرفدار سگ ها هستم و از اول هم دیدن این سگ روی پوستر و خلاصه داستان باعث شد که بخوام این فیلم رو ببینم ولی دوست داشتم سگ داستان زودتر وارد بشه تا قصه شیرین تر بشه؛ در هر صورت اومدن سگ داستان ماجرا رو قشنگ تر کرد و از حالت یک فیلم معمولی «ما باید این مسابقه رو برنده بشیم» خارج شد. چیزی که موضوع رو جالب تر می کنه، اینه که قصه بر اساس یک اتفاق واقعیه و درسته که طبق معمولا برای دراماتیک و سینمایی تر شدن یه سری جزییات عوض میشه ولی باز هم شگفتی داستان سر جای خودش باقیه که یک سگ عادی و ولگرد چطور تونسته اینقدر این گروه رو همراهی کنه.

اعضای تیم مسابقه دهنده همچین خاص و منحصر به فرد نبودن و هرچی جلوتر می رفت، حس می کردم این گروه طوری انتخاب شدن که مارک والبرگ بیشتر به چشم بیاد یا خاصیت حضور والبرگ بین این بازیگرها بیشتر خودنمایی می کنه. کاش شخصیت پردازی ها کمی قوی تر بود. حسی که شخصیت پردازی سگ داستان به من می داد خیلی قوی از هر سه نفر فرعی تیم با هم بود. این یعنی افتضاح در شخصیت پردازی. ولی باز هم اگه می خواستن زمان بیشتری رو صرف شخصیت پردازی توی ابتدای فیلم کنن، داستان خیلی کندتر میشد و به صرفه نبود. کلا اینجا هنر فیلمنامه نویسی و کارگردانی مطرح میشه که افراد خبره تری باید پشت کار قرار می گرفتن تا یک جور ظرافت بخصوص به شخصیت های فرعی می بخشیدن که اینجا رعایت نشده بود.

فیلم از لحاظ لوکیشن زیبایی های خوبی داشت و تنوع لوکیشن توی سکانس های مختلف دیدنی بود. انتخاب موسیقی هم بدک نبود و با فضای معمولی فیلم همخونی داشت. به قول یارو گفتنی Nothing spectacular و همین و بس.

روی هم رفته فیلم بیشتر دلنشینه اگه طرفدار سگ ها باشید و شخصیتتون جوری باشه که یک فیلم رو زیاد جدی نگیرید. من به شخصه، بگی نگی سرگرم شدم و لذت بردم. سعی کردم خیلی عمیق دنبال مشکلات و چیزای مورد دار فیلم نکردم و از داستان شیرینش لذت ببرم. (6/10)


My Movie Challenge - 03 - Serenity

My Movie Challenge - 03 - Serenity  - 2005

تاریخ تماشا : 1403/02/24

ساعت تماشا :  16:00 الی 20:00




همیشه تمایل بخصوصی به سریال Firefly داشتم و متاسفانه چون دیده بودم کنسل شده، اصلاً میلی به دیدنش نداشتم. این کار رو هم به این خاطر انتخاب کردم که کمی از حسی که اون سری داره رو بتونم برداشت کنم. و البته که یکی از علت های اصلی من برای انتخاب این فیلم Nathan Fillion بوده که همیشه هر کجا می بینمش، بخاطر فیزیک و صدا و کلاً جذبه خاصی که به یک سری میده، دیدنیه. چه سریال The rookie باشه که این اواخر داشتم می دیدم و اونجا در نقش یک افسر پلیس پا به سن گذاشته (ولی تازه وارد به آکادمی) موفق می درخشه و هنوز در دست تماشای بیشتر دارم و چه هر کجای دیگه. حضورش می تونه عنصر بودن یک ستاره جذاب برای مخاطب رو تضمین کنه.

فیلم Serenity سرگرم کننده بود؛ کمی کند و کمی پراکنده ولی خب با توجه به علاقه ای که من نسبت به کارهای فضایی و این شکلی دارم، می تونستم عنصرهایی توی فیلم برای لذت بردن از سکانس ها پیدا کنم. چه سفینه های فضایی، صحنه های سی جی و طراحی لباس خدمه و عوامل موثر دیگه و چه از لحاظ داستانی که نسبتاً مناسب بود. خیلی کارهای دیگه میشه با این خدمه انجام داد ولی گمونم دیگه دوره اش سر اومده. طبیعتاً به پای خدمه آثاری مثل استارترک که جز کارهای محبوب من هست، نمی رسه ولی در نوع خودش تیم خوبی رو توی فیلم داشتیم.

روی هم رفته، شاید ارزش یک بار چک کردن رو داشته باشه ولی فیلم خاطر انگیزی نیست. (6/10)


My Movie Challenge - 02 - Rio Bravo

My Movie Challenge - 02 - Rio Bravo - 1959

تاریخ تماشا : 1403/02/24

ساعت تماشا :  07:00 الی 10:00



دین مارتین و جان وین توی یک فیلم وسترن! به به. چه ترکیبی؛ تصورم اینه که اون زمان دیدن این دو نفر توی یک فیلم مثل دیدن مارلون براندو و جک نیکلسون توی Missouri Breaks بوده. حالا نه لزوما در یک حد مساوی چون باز هم حس می کنم نیکلسون و براندو توی یک سطح بالاتر قرار دارن ولی خب، باز هم دیدن دو ستاره محبوب اون دوران توی یک فیلم وسترن که طبیعتاً وسترن هم توی اون دوره محبوبیت بخصوصی داشته، حسابی سالن های سینما رو پر می کرده. وصف کوچه و خیابون می شده که «جان وین و دین مارتین توی دنیای غرب، هفت تیر و هفت تیر کشی و بکش بکش، بزن بریم تماشا، چه کیفی کنیم»


جدا از این حاشیه بخصوص، خود فیلم هم سینه خوبی توی سرگرم کننده بودن سپر می کنه و عوامل و روند پیشروی داستان دلچسبه. حتی کارکترهای فرعی مثل اون نگهبان پیر  زندان (استامپی!) که نحوه دیالوگ گوییش رو فقط توی فیلم های کلاسیک می تونید پیدا کنید و نه جای دیگه، شیرینی خاص خودش رو داشت.

دین مارتین رو من عادت داشتم پشت صحنه و توی مراسمات ببینم؛ اینکه یه شخصیت شسته رفته و شیک و پیک همیشه پای بلندگو واسه خودش هنرنمایی می کرد و هیچوقت تصور دیدنش توی نقش یه آدم مست و هفت تیر کش و کثیف و صورت زخمی و زمخت رو نداشتم. شاید هم چون فیلم زیادی ازش ندیدم ولی بهرحال هرچی که بود، تونستم اینجا تصویر متفاوتی از دین ببینم و از حضورش راضی بودم.

و جان وین هم که معرف حضور هست و حضورش توی هرصحنه جذبه بخشه و ابهت جسمانی خوبی روی لحظات فیلم داره. وقتی مقابل هتل دار مکزیکی و یا یک خانم قرار می گرفت تازه می فهمیدید که چقدر جان جثه خوبی داره و چقدر گنده بکه. بهرحال این فیلم من رو راضی کرد که فیلم های بیشتری از وین ببینم. گرچه باید با فاصله ببینم که حوصله ام زیاد سر نره ولی بهرحال ارزش دنبال کردن رو داره.

یه چیزی که برای من خیلی واضح بود این فیلم نباید با نگاه نچسب امروزی دیده بشه. مثلا نحوه نمایش شخصیت زن داستان که صرفا اونجاست تا عشوه بیاد و ناز کنه و آلتی باشه واسه اینکه فضا برای لحظه ای لطیف تر بشه و مثلا با شخصیت اول، جان وین لاسی بزنه؛ چون طبیعتا مرد کلانتر داستان ما خیلی سر سنگین و مغروره و در شأن اون نیست که با یک زن دمخور بشه. فقط وقتی زن خوابه اون رو بغل می‌کنه و میاره روی تختش می خوابونه و مثال یک جنتلمنه. ولی زن داستان به نظر متمایل به یک زن هرزه میاد و خیلی نمیشه ازش داستان فمنیست پسندی رو برداشت کرد. که برای من چیز خوبی بود و دوست داشتم. چون حقیقتا از دیدن این جور پیام های زورکی توی فیلم های هالیوودی امروزی خسته و کوفته هستم. دیگه از یه جایی مثل پاتریک استیوارت دست میزنی به سرت (facepalm) و میگی «وای تو رو خدا بسه دیگه. یه فیلم بسازین فقط سرگرم بشیم و اینقدر زورکی پیام فمنیستی توش نچپونید»

بهرحال این جنبه هم رضایت بخش بود.

فیلم خوبی و به نسبت چیزی که انتظار داشتم بهتر بود؛ باز هم بهم یادآوری شد که دیدن وسترن سبک تر به نسبت وسترن های دارک و غلیظ سرجیو لئونه هم در جایگاه خودش می تونه لذت بخش باشه.

یه تیکه از فیلم هم که دین مارتین و ریکی نلسون آهنگ My rifle, my pony and me رو خوندن کیف کردم و تیکه موزیکال قشنگی بود. من با ریکی نلسون آشنایی نداشتم ولی چهره موزیکال و سینمایی خوبی داشته و حیف که با سانحه هوایی زود از دنیا رفته. می تونست بازیگر موفق تری بشه.

روی هم رفته از دیدن فیلم راضی بودم. (7/10)

My Movie Challenge - 01 - Into the Wild

My Movie Challenge - 01 - Into the Wild - 2007

تاریخ تماشا : 1403/02/23

ساعت تماشا : دور و بر 18:00 الی 10:00





تا خاطرم هست، همیشه اسم این فیلم رو توی لیست فیلم های موردعلاقه افراد مختلفی دیده بودم وهیچوقت میلی به دیدنش نداشتم. حتی سال های دور که دوز فیلم دیدنم زیاد بود و شاید روزانه 4  فیلم سینمایی هم می دیدم. و می تونم ببینم چرا طیف کسانی که این فیلم رو دوست دارن، زیاد و متنوع هستن. حس رهایی و آزادی فیلم حس قشنگیه و خیلی سعی می کنه با خصوصیت هیپستر مانند شخصیت اول فیلم، مخاطب جذب کنه و البته که موفق میشه؛ می تونه مریدان زیادی واسه خودش داشته باشه.


من به شخصه؟ نه خیلی. نه که از دیدن فیلم لذت نبرده باشم ولی اینطور نبود که سر و دست بشکونم که وای سریع این فیلم رو وارد فیلم های محبوب خودم بکنم و یا حتی اون رو جز فیلم هایی بذارم که کلمه «خاطرانگیز» کنارشون آورده میشه. از نظر من بیشتر یه فیلم معمولی بود و نه چیز دیگه. بازی ها نرمال بود ولی لوکیشن های جذاب و جالبی توی فیلم گنجونده شده بود. موسیقی چیز خاصی برای گفتن نداشت، شگفت انگیز و یا شنیدنی نبود.


چیز جذاب و قشنگی ندارم که درباره فیلم بگم. بیشتر دلم می خواست زودتر تمام بشه. و طبق معمول، روتین من به این شکله که باید حتماً فیلمی به دلم بشینه که حسابی به به و چه چه کنم و مدح و ستایشش کنم. پس از خیر نوشتن مطالب و کلمات زورکی می گذرم و صرفاً به اینکه فیلم سرگرم کننده و وقت گذرونی بود، اکتفا می کنم. شاید اگه کل عمر جوری پیش می رفتم که این فیلم رو نمی دیدم، باز هم چیزی رو از دست نمی دادم. (5/10)




چالش فیلم دیدن

سلام


در راستای ترمیم روش زندگیم و تغییرات جدیدی که دارم به روحیاتم می دم و شروع باشگاه و جدی تر گرفتن کلاس ساز و بهتر عمل کردن توی محیط کار، تصمیم گرفتم به سان سابق و سال های قدیم، شروع کنم بیشتر فیلم ببینم. گرچه خیلی به حس و حال آدم بستگی داره و فکر نکنم خیلی بتونم بهش تداوم بدم ولی بهرحال یه تلاشی براش می کنم. می خوام اگه بشه روزانه یک فیلم ببینم. لیست فیلم ها رو هنوز مشخص نکردم ولی یه سری فیلم از جان وین و در حال حاضر هوس فیلم های وسترن کردم که باید ببینم از سرجیو لئونه چیا رو ندیدم و بعد هم شاید کارای وس اندرسون رو ماراتون بزنم. چون بجز Rushmore و Life Aquatic فکر کنم چیزی ازش ندیدم. (باید بررسی کنم) و تم فیلم هاش خیلی به مذاقم خوش نمیاد ولی می خوام دوباره امتحان کنم، شاید نظرم عوض شد.


این چالش رو به این خاطر انجام میدم که من خیلی دیر به دیر این سال ها فیلم می دیدم ولی هر دفعه می دیدم، واقعاً از فرو رفتن توی یه دنیای خیالی لذت می بردم و همش آخر فیلم ها به خودم می گفتم «چرا من بیشتر فیلم نمی بینم؟ خلاصه اینکه بنا رو به مجبور کردن خودم می ذارم و گرچه اجبار خیلی چیز خوبی واسه فیلم دیدن نیست ولی بذار ببینم روتین رو می تونم پیاده کنم یا نه.

قدم اول، امروز فیلم Into the Wild 2007 ، از فیلم های خیلی معروفی که هیچ وقت سراغش نرفتم و فرصت نشده ببینم.
فردا هم احتمالاً Rio Bravo رو سر کار ببینم. اگه سرم خلوت بشه و گرچه خیلی طرفدار دیدن فیلم با موبایل نیستم ولی با این روتین چاره ای ندارم.


So, here we go



Alien Covenant 2017 - Prometheus 2012

Alien Covenant 2017 - Prometheus 2012




برای من که عاشق و شیفته بازی و نوع دیالوگ گویی مایکل فسبندر هستم، طبیعتا این دو فیلم می تونست هیجان انگیز و قابل اکتشاف باشه و راستش چند سال جلوی چشمام خاک خورده بودن تا اینکه امروز بالاخره بخاطر این دو هفته ای که رست هستم، از سر بیکاری پای فیلم نشستم. به امید اینکه سر فیلم اول یعنی Prometheus  خوابم نبره و می ترسیدم فیلم کسل کننده ای باشه. ولی برخلاف تصورم، از همون لحظه اول مجذوب پلات و روند پیشروی داستان شدم و البته سوالات زیادی درون ذهنم شکل گرفت. سوالاتی که شاید تا آخر داستان به خوبی جواب داده نشدن ولی بازم باعث نشد از مسیر و نوع حرکت داستان لذت نبرم.

خصوصاً بخش اصلی و دلیل دیدن این فیلم برای من مثل همیشه خوش درخشید. فسبندر به راحتی به صدر لیست بازیگران محبوب من در سال های اخیر رفته و این اواخر هم که بازیش رو در فیلم The killer اثر دیوید فینچر پسندیده بودم. فیلمی که باز هم مثل Prometheus خیلی مورد پسند منتقدین قرار نگرفته. یه سری ایرادات مسخره بهش گرفته میشه؛ مثلاً اینکه چرا افراد برگزیده و داشمندان نخبه ای مثل اینا چرا به این اشکال احمقانه می میرن. ولی خب دیگه بخوایم اینقدر جزییاتی گیر بدیم، به هرچیزی میشه گیر داد. این موضوع من رو اذیت نکرد. چیزی که واضحه اینه که توی یه فیلم دلهره آور این شکلی، قطعاً مرگ کارکترها دونه به دونه رخ میده و حالا احمقانه یا غیراحمقانه پیش میاد. انتظار دارید مرگ این کارکترها با شکل هوشمندانه ای رخ بده؟ واقعا این ایراد و خرده رو درک نمی کنم.

جلوه های بصری، مناظر زیبا و روی رفته لوکیشن ها و ساختمون ها و مجسمه ها و پرداخت به موجودات فضایی بسیار باب میلم بود و حس اسرارآمیز جذابی برام بوجود آورد که این حس رو ستایش می کنم. قابلیت خوبی درون فیلم وجود داشت از اینکه شخصیتی ربات مانند مثل دیوید رو به بهترین شکل از این فیلم ماندگار می کنه. خاطرانگیز بودن این دو فیلم می تونه بخاطر این شخصیت و الخصوص بازی فسبندر باشه که فکر نمی کنم بقیه کارکترها رشد و یا تحول جالب توجه ای به نسبت اون داشتند. همینکه به تنهایی کل دو فیلم رو روی دوشش حمل کرد نشون میده که کارکتر خوش پرداختی بوده. سطحی نبود و میشد درباره تغییر و تحولات اون فلسفه های مختلفی به زبون آورد و ازش بحث های جالب انگیزی درباره آفرینش و موضوعات این چنینی درآورد.

خیلی طرفدار Jump scare ها نیستم ولی توی این فیلم اونا اذیتم نکردن و تقریباً قابل پیش بینی بودن. میشد از حدس زد که الان قراره مرگ فلانی رخ بده. و پلات تویست انتهای کاوننت رو هم کمابیش فهمیده بودم و می دونستم قراره چی رو ببینم ولی باز هم ... خیییلی لذت بخش بود. پایان بندی فیلم دوم رو خیلی باب میلم دیدم و ازش راضی بودم. حالا بقیه فیلم های سری رو هم یه ریواچ میزنم که سری رو کامل دوباره دیده باشم.

روی هم رفته روز خوبی رو با دیدن این دو فیلم سپری کردم و بخاطرش چند فیلم فضامحور دیگه هم دانلود کردم که ببینم.


Scrubs (2001) - S01E17 - My Student

Scrubs (2001) - S01E17 - My Student

بله. برای بار n ام اسکرابز می بینم.

دیوونگیه ولی هنوز لذت بخشه.