M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Some thoughts on Summer 2016 - Anime

Some thoughts on Summer 2016 - Anime

یه فصل فوق العاده رو پشت سر گذاشتیم. از من بپرسید تنها بخاطر Amanchu هم که شده، این فصل رو عالی می دونم. یکی از محبوب ترین انیمه های تمام دوران خودم رو به چشم دیدم و می دونم که تاثیر اون روی نگاهم به دنیای انیمه عمیق خواهد بود. مدتها بود که چشم انتظار چنین انیمه ای بودم و این کار به خوبی تونست با روح و روان من سازگار باشه و هر هفته خوشی رو به دل من بیاره.

[ + ]

اما جدا از اون :

نظر من درباره انیمه های فصل تابستان 2016 (در تاپیک معرفی پاییز هم اشاره کردم):

احساس می کنم حق اینه که صحبت درباره تابستان رو با اشاره به ReLIFE شروع کنیم! انیمه ای که به حالت سریالای شبکه استریم معروف آمریکایی نتفلکس بصورت یکجا منتشر شد و تو همون هفته های اول ما رو غافلگیر کرد. یه داستان درگیر کننده بهمراه شخصیت پردازی بسیار تاثیرگذار؛ اینها از خوبی های راحت دیده شده درون این انیمه به شمار میرفتند. شاید بخاطر یهویی ریلیز شدن انیمه بعضی از شما اونُ ندیده باشید و توصیه من اینه که اگه فکر میکنید بهترین انیمه های تابستان رو دیدید و ReLIFE رو گوشه ای گذاشتید که خاک بخوره، بهتره دست از این تفکر بردارید و به دیدن اون انیمه مشغول بشید .. مطمئناً سرگرم میشید. Taboo-Tattoo یه کار اکشن از استودیوی J.C.Staff بود که برخلاف فضای ملایم اخیر استودیو جنبه اکشن خوبی گرفته بود و برخی صحنه های اکشن کار در محفل های انیمه ای موضوع خوبی برای بحث شده بودند. شاید از لحاظ داستانی ضعف هایی دیده شد و اون چیز ایده آل نبود ولی مخاطبین سری به اندازه کافی زیاد بودند که بشه اونُ انیمه ای خوب دونست. Shokugeki no Souma: Ni no Sara از همون اپیزودهای اول ترس "با عجله پیش رفتن داستان" رو به دل همه انداخت .. مانگا خون ها از ضعف پرداخت بیشتر به صحنه ها و چپترهای مانگا حرف میزدند ولی در کنار این موضوعات، نمیشد از زیبایی های انیمه حرف نزد؛ مسابقات بسیار هیجان انگیزی رو به چشم دیدیم؛ ظرف هایی که پر از غذاهای متنوع شد و داورهایی که با چشیدن طعم هر غذا لباس های خودشونُ پاره پاره شده دیدن! Mob Psycho 100 حتی قبل از شروع فصل هم یکی از بهترین های فصل لقب گرفته بود و این فشار، فشاری نیست که هر انیمه ای بتونه زیر اون دوام بیاره. ولی خب، وقتی اسم جناب ONE ، مانگاکای خوش نام One Punch Man پشت اثر باشه فشارها معنی ندارند و زیبایی داستان خودشُ به رخ می کشه! انیمه سیر صعودی خیلی خوبی داشت و نیمه دوم طوفانی به پیش رفت! Tales of Zestiria the X یک عالم فانتزی خوب رو به تصویر کشید؛ گاهی گنگ به چشم میرسید ولی روی هم رفته میشه جلوه های تصویری انیمه رو اونقدر خوب دید که به سراغ دیدنش رفت و سعی کرد از دیدن اثر لذت برد. Orange ، فکر کنم عشق روزای گرم تابستونی خیلی از ماها همین Orange بود؛ چه احساسی و چه با حس و حال به دنیایی از ترس فرو رفتیم .. ترسی شیرین از ابراز علاقه به فرد موردعلاقمون، ترسی تلخ از اینکه بلایی بد بر سر فرد موردعلاقمون بیاد، ترس از کمتر بودن با دوستان خود و ... Orange یک انیمه با طراوت، عاشقانه و دلچسب بود.

Amaama to Inazuma کیه که دنیای شیرین این انیمه رو فراموش کنه؟! همراه شدن هفتگی با سوموگی و عشقی که به غذاهای خوشمزه داشت، اون اوپنینگ پف پفی، خوک های بامزه سوموگی و یه عالمه لحظات کودکانه و معصومانه زیبا که در این انیمه برای التیام بخشیدن هر چه بیشتر روح ما گنجونده شده بودند و چه استقبال خوبی هم از این انیمه به عمل اومد. کافی بود هر هفته به تاپیک های نقد این انیمه سر بزنید و ببینید که انیمه دوست ها چه عشقی به این انیمه میورزند. Handa-kun انیمه ای بود که یکی دیگه از فشارهای خاص فصلی روی دوشش احساس میشد؛ اینکه از سری Barakamon چطور به چنین سری کمدی منتقل میشدیم خیلی مهم بود .. رفتن از یک فضای آروم به یک فضای تند دبیرستانی و اغراق آمیز مدرسه ای! من فکر میکنم Handa-kun روندی صعودی داشت و در نهایت تونست قالب کلی خودش رو به مخاطبین بشناسونه. Kono Bijutsubu ni wa Mondai ga Aru یک فضای باشگاهی سرگرم کننده و یک پسر کاملاً خارج از باغ (!) ، من یکی وقتی به این انیمه فکر می کنم اون دست تکون دادن های اوپنینگ انیمه رو بخاطر میارم و خب، فکر می کنم بطور کلی اثر سرگرم کننده ای بود و هر هفته یه زنگ تفریح لذت بخش محسوب میشد. Masou Gakuen HxH یکی از ایچی های خوب چند وقت اخیر بود .. سوژه کاملاً کلیشه ای و تکراری ولی فضای انیمه برای یک ایچی دوست ایده آل به نظر میرسید .. کارکترهای دختر انیمه تمایز خوبی داشتند و ... هیچ! همین .. یک ایچی خوب! New Game یکی از کارهای موفق چند فصل اخیر استودیوی Doga Kobo بود؛ استودیویی که همیشه در ساخت برش زندگی موفق عمل می کنه و من یکی که از همون ابتدای فصل چشم انتظار دیدن کار بودم. فکر می کنم طراحی کارکتر زیبایی داشتیم و انیمیشن مثل همیشه خوب خودش رو به رخ می کشید .. و روی هم رفته یک برش زندگی دلپذیر رو از این استودیو شاهد بودیم.

Berserk گفتن از انیمه برسرک جدید آنچنان وقتی نمیبره! همه با جریان آشناییم .. اثری شاهکار رو طلب می کردیم، با انیمیشنی زیبا ولی بعد اثری قصابی شده از لحاظ داستانی و گرافیکی ضایع رو به چشم دیدیم! و البته فصل جدید انیمه برای بهار تایید شده که باید دید جریان به کجا می انجامه. گفته میشه گرافیک قراره بهتر بشه ... باید نشست و دید! Days یه انیمه فوتبالی کند ولی خوب بود ... کند از این لحاظ که برای رشد کارکترها هنوز نیاز به وقت داریم ولی مطمئن باشید در پاییز، Days جز بهترین ها خواهد بود؛ کم کم انیمه داره اوج می گیره و به پاییز رسیدن مساوی میشه با رسیدن لحظات هیجان انگیز فوتبالی! Arslan Senki: Fuujin Ranbu با 8 قسمت به طرز نسبتاً مناسبی به پایان رسید و هنوز خبری مبنی بر ساخت ادامه کار به گوش نرسیده! امیدها پابرجاست ولی خب در مورد خود سری جدید میشه گفت که لحظات غافلگیر کننده و خوبی داشتیم که این سری 8 قسمتی رو با ارزش می کنند. Amanchu انیمه ای بود که طرفداران ژانر برش زندگی امیدهای فراوانی به اون داشتند و نتیجه بهتر از اونی شد که ما فکر می کردیم؛ دلبستگی در برابر این انیمه به سادگی اتفاق افتاد و میشد با دلی گرم با انیمه و کارکترهای اون انس گرفت! ساتو جونیچی، ابرکارگردان ژانر برش بار دیگه ثابت کرد که چه لمس ظریفی در ساخت انیمه های برش زندگی داره و تونست مانگای خانم آمانو کوزوئه رو به زیبایی به تصویر بکشه. Love Live! Sunshine ادامه ای زیبا بر سری Love Live بود؛ اینبار کارکترهایی جدید .. ترسی که به دل هواداران انیمه افتاده بود، نگرفتن کار و خوب از آب در نیومدن اون بود و حالا بعد از گذشت پخش این انیمه میشه با اطمینان گفت که اون ترس، ترسی بیخود بود و باید منتظر فصل های بعد Love Live! Sunshine بود .. من به شما تضمین میدم که فصل بعد این انیمه در راهه! محاله که استودیوی Sunrise چنین پروژه محبوبی رو نیمه کاره رها کنه .. این خط و این هم نشون!







>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>



/////////////////////////////

در حاشیه :




- بهترین انیمه فصل برای من : Amanchu ، Love Live! Sunshine
- رده های بعدی بهترین انیمه ها برای من : Shokugeki no Souma: Ni no Sara ، Orange ، New Game ، Handa-kun ، Amaama to Inazuma
- بهترین سورپرایز فصل برای من : ReLIFE
- انیمه‌ای با محبوبیت خاص درون ذهنم : Amanchu ، [که وارد 10 انیمه برتر تمام دورانم شد.]
- بهترین موسیقی متن فصل : Amanchu
- بدترین موسیقی متن فصل : انیمه خاصی تو این زمینه نداشتیم!
- نا امید کننده ترین انیمه فصل برای من : Berserk ، Battery
- تعداد انیمه‌های دراپی این فصلم : 16 انیمه. (یکی بیشتر از فصل قبل)
- تعداد انیمه هایی که تا آخر دنبال کردم : 14 انیمه. (یکی کمتر از فصل قبل)




>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>


بهترین کارکترهای مرد فصل تابستان :


1- Handa - Handa-Kun
کارکتری که در دنیای منفی بافی خودش غرق بود و همین بار کمدی کل انیمه رو روی دوش اون گذاشته بود.




2- Souma Yukihira - Shokugeki no Souma: Ni no Sara
یوکیهیرا همیشه جذبه خاصی بین کارکترهای فصل خواهد داشت. من فکر می کنم این فصل هم در سطح مناسبی ظاهر شد.




3- Akane Tsutsui - Handa-Kun
یه کارکتر لات و باحال! در مقابل رفتار هاندا بهترین عکس العمل ها رو داشت!




4- Hisahito Mizuki - DAYS
چند اپیزود اخیر حسابی منُ مجذوب خودش کرد.




5- Hayama Akira - Shokugeki no Souma: Ni no Sara
یه رقیب عالی برای یوکیهیرا بود و از حضورش تو این فصل بسیار راضی بودم.




6- Hiroto Suwa - Orange
یه دوست عالی! و یه همراه خوب واسه ناهو ... !



+

و ... اشاره افتخاری به گربه برتر فصل :

Aria - Amanchu

گربه ای که 10 قسمت به نام مشاور چا شناخته میشد .. از قضا معلوم شد اسمش "آریا" ست.
هم اسم محبوب ترین انیمه تمام دوران من!!



//////////////////////////////////////////


بهترین کارکترهای زن فصل تابستان :


1- Pikari - Amanchu
یه موجود بی نهایت دوست داشتنی! عاشقش بودم .. همه جوره!








2- Hanamaru Kunikida - Love Live
به راحتی یکی از محبوب ترین کارکترهای چند فصل اخیر من! فقط حیف که حریف سرسختی مثل پیکاری داشت!






3- Teko - Amanchu
لطافتی که تکو به انیمه می بخشید مثال زدنی بود .. فوق العاده نازنین.






4- Ruby Kurosawa - Love Live
یکی از کاوایی ترین دخترای انیمه ای که من تا بحال دیدم. حتی نوع حرف زدنش هم دل آدمُ میبرد.






5- Riko Sakurauchi - Love Live
ریکو لحظات منحصر بفرد و زیبایی داشت. (من تمام دخترای لاو لایو رو دوست دارم، پس بقیه رو دیگه لیست نمی کنم! )





6- Alice Nakiri - Shokugeki no Souma: Ni no Sara
حیف که حضورش کم بود ولی انصافاً یکی از زیباترین دختران فصل بود و از حضور چند اپیزودیش لذت تمام بردم.




7- Mato Katori - Amanchu
سنسی به این خوبی کی دیده؟ هم میمیک های کمدی و هم میمیک های جدی و دلگرم کننده .. حرف نداشت.




8- Hifumi Takimoto - New Game
به اعتقاد خیلی ها بهترین دختر انیمه بود و منم به همین نظرم!




9- Tsumugi Inuzuka - Amaama to Inazuma
وای از دست این دختر کوچولوی تو دل برو.




10- Ai - Amanchu
جا داشت کمی بیشتر به چشم بیاد ولی همین مقدار هم مکمل خوبی واسه تکو و پیکاری بود.






11- Naho Takamiya - Orange
خاصیت معصومانه جالبی تو چهره و رفتار کارکترش بود که اونُ دوست داشتم.




12- Kou Yagami - New Game
از اون کارکترهایی که خوب خودش رو تو یه انیمه نشون میده .. حضور خنده دار، خجالت زده و ... دوسش داشتم.




13- Rena Kariu - ReLIFE
یه مقدار حضور ذهنم کم شده ولی زمان دیدن انیمه حسابی ازش خوشم اومده بود.



>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

بهترین OP های فصل (به ترتیب) از نظر من :


Love Live! Sunshine
[ریتم زیبا، رقص باحال، آواز جالب .. این OP همه چز داشت.]




Amanchu
[یه شروع دل انگیز برای ورود به دنیای غواصی!]




Amaama to Inazuma
[یه عالم کودکانه و آماده سازی محشر واسه دیدن انیمه ای معصومانه.]




Orange
[هم آهنگ زیبا بود و هم لحظاتی که به تصویر کشیده میشد.]




New Game
[شاد .. شاد .. شااااااد.]




Kono Bijutsubu ni wa Mondai ga Aru
[صرفاً بخاطر همین ریتم دست تکون دادنشون .. هه هه.]



>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>


بهترین ED های فصل (به ترتیب) از نظر من :


Love Live! Sunshine
[فوق العاده بود .. هم حس کلیف هنگر سنگینی میداد و هم زیبایی درش موج میزد.]




Amanchu
[یک وداع آروم با گربه های انیمه و آهنگی ملایم.]




Handa-kun
[حتی همین دو شات هم می تونه از حس و حال انیمه براتون حرف ها بزنه!]





Amaama to Inazuma
[دوست داشتنی!]

Love Live! Sunshine - Ep 11 & 12

Love Live! Sunshine  - Ep 11 & 12





دوستی ها محکم شد. راه رسیدن به لاو لایو هموار شد.
همه چیز آماده ست!




قسمت 11 : با اینکه داستان خیلی به جلو حرکت نکرد ولی یه اتفاق مهم افتاد و اونم بهتر پرداختن به شخصیتی مثل یو بود که کمی کمرنگ به نظر میرسید. در کنار یو یوهانه هم همین حسُ داره و باید کمی بهش بها داده بشه ولی یو چون دوست چیکاست قطعاً نیاز به توجه داشت. نکته جالب اینه که یو یکی از محبوب ترین کارکترهای آکوا بین هواداران انیمه ست، چیزی که من فکر نمی کردم اینطور باشه و این تمرکز مطمئناً به دل خیلی ها خوش اومده. منم از لحظات خاصی که از یو دیدیم حسابی لذت بردم. چه لباس ملوانی پوشیدنش، چه تصورات یوری وارش از جریان صحبت با چیکا و یا چه صلح و آشتی خوبی که با چیکا تو انتهای اپیزود داشت. همه چیز لذت بخش بود.

انتهای اپیزود هم یه اجرای فوق العاده خوب داشتیم. که با پیانو زدن ریکو در شهر دیگه ای تلفیق شده بود و قشنگ از آب در اومده بود.

روی هم رفته اپیزودی متمرکز به دوستی و دلگرم کننده داشتیم. اینکه چطور میشه از احساس دوری یک دوست به صمیمیت برگشت و اینکه گاهی احساساتی که ما داریم چیزی نیست که واقعاً در حال اتفاقه و عمق بیشتری در جریانات دور و برمون نهفته ست. اما اینجا بحث کار تیمی هم به فضا اضافه شده بود که نشون میداد داشتن یک دوستی خوب همیشه به ریتمی با ثبات تر کمک می کنه و خب ... اپیزود نکات ریز و قشنگ زیادی از کارکترهای مختلفمون داشت که اونُ یه اپیزود دیدنی می کنه .. لاو لایو مثل هیمشه به اکثر کارکترها در طول یک اپیزود اهمیت میده. کاری که با داشتن 9 کارکتر اصلی کاری مشکل به نظر میرسه!


صحنه‌هایی از قسمت :

- چیکا با لباس ملوانی :



- ماری نقش خوبی تو فهموندن جریان به یو داشت :



- خیالات یو عالی بودن :





+


- یو با عینک خیلی ناز شده بود :



- اجرای آهنگ آخر اپیزود :





قسمت 12 : نقطه چرخشی بزرگ برای گروه آکوا از راه رسید.

می پرسید از چه لحاظ؟ از این لحاظ که آکوا تونست مسیری برای خودش پیدا کنه و از دنیای دنبال کردن جا پای میوز خارج بشه. تفکرات کل گروه بخاطر نگاه چیکا که حالا به معنای واقعی رهبر گروه به نظر میرسه عوض شد و حالا اونا بدون نیاز به داشتن پوستر گروه میوز تو اتاقشون می تونن به راه آیدولی خودشون ادامه بدن. لحظه محو شدن پوستر گروه میوز از اتاق چیکا یه لحظه احساسی واسه من بود .. هم نوستالژیک و هم امید به آینده و اینکه حالا یه گروه آکوای عالی رو خواهیم دید. تکیه کردن به میوز چیز بدی نبود و گاهی به گذشته ارجاع می گرفتیم ولی باز هم فکر می کنم سانشاین نیاز به رفتن به دنیایی جدید داشت که تو این اپیزود این اتفاق افتاد و حالا میشه با اطمینان گفت که آکوا آماده رفتن به درون مسابقات لاو لایوه .. فقط باید تمرین و تمرین کنند و آماده بشن.

در توکیو گفته شد که چیزی از میوز باقی نمونده. این شفاف سازی کمی دلم رو به درد آورد ولی خب 5 سال گذشته و ... طبیعیه!

ادای احترام لازم رو داشتیم و بعد اون صحنه فوق العاده اتفاق افتاد .. جایی که حلقه اتحاد آکوا شکل گرفت و روحیه درون تک تک کارکترهای انیمه موج زد .. نوع خوشحالی و پریدن به هوای بچه های آکوا واقعاً شوق و ذوق رو به آدم تزریف می کرد .. یکی از محبوب ترین صحنه های این فصل من این صحنه بود .. جایی که چهره آکوا رنگ گرفت و تمام کارکترهایی که در طول این 12 اپیزود شناختم به هوا پریدند و چهره بشاشی به خودشون گرفتن.


صحنه‌هایی از قسمت :

- صحنه اتحاد و همدلی گروه آکوا :







+


- دختر کوچولویی که شبیه به هونوکا بود :



- ادای احترام آکوا :



- یکی از صحنه های بامزه ماری. این دوتا چه زوج خوبی میشن :



- و محو شدن پوستر از اتاق چیکا ، یه پایان بندی عالی :



Amanchu - Episode 10

Amanchu - Episode 10






حتی با یک دفترچه هم میشه غرق در صمیمیت شد.




از این اپیزود بوی یک مقدمه رو میشد حس کرد؛ مقدمه ای برای رفتن به سمت دریا و بالاخره به پایان رسیدن تمرینات استخر تکو. و از این که بگذریم اپیزود روی جریان بیکاری و استفاده ای که میشه از وقت انجام داد تمرکز قشنگ و بامزه ای داشت. رفتن به فروشگاه و دیدن لباسها و البته دیدن و خریدن دفترچه ای واسه دوران غواصی همه صحنه هایی خوب بودن .. شاید بشه همه چیز رو به جریان اعتماد به نفس تکو ارتباط داد و گفت که این اپیزود هم کمی به شخصیت پردازی تکو نگاه کردیم؛ شخصیتی که با وجود و تکیه به پیکاری داره به مانند گلی که داره به شکوفایی میرسه به نظر میرسه و این چه خوبه ... نشون میده که انسان ها در مقابل برخورد خوبی که از دیگران می بینند چقدر می تونن عوض بشن و ارتباط صمیمانه ای که بین تکو و پیکاری بوجود اومده یکی از بهترین نکات این انیمه تا به اینجاست.

اپیزود با سردرگمی سر و کار داشت .. اونم به مقدار زیاد. دیالوگ هایی که با زیبایی هرچه تمام تر از سردرگمی حرف میزدند و کارکترهایی که به دنبال رفع سردرگمی خودشون بودند. حتی آی که معمولاً با مشت و لگد بقیه رو همراهی می کنه سردرگمی ها و بیکاری های خاص خودشُ داشت. سپروندن روز به بطالت یکی از دغدغه های اصلی آی چان بود که با اومدن پیکاری و تکو رفع شد و بعد از اون غرق در رود همیشه جاری انیمه شدیم؛ جایی که موسیقی ما رو با خودش به همه جا میبره .. به فروشگاه، به دیدن لباس های رنگارنگ، به دیدن دفترچه های یک مدل و به دل ساحل و باز تو دلت می خواد کنار کارکترها غرق در آب های افکارشون باشی ولی خب ... روز به پایان رسیده و باید منتظر اپیزود بعد بمونیم.

چیزی که تو این اپیزود تونستیم بهش برسیم تبدیل کردن دلسردی به دلگرمی بود و این یعنی یک نتیجه مثبت!

و البته وقتی یک انیمه غواصی دارید مطمئناً انتظار داشتن یک یا چند اپیزود ساحلی چیز عجیبی نیست؛ اینجا هم در عین معصومیت و در باب اشاره به دلگرمی دادن به تکو به لب ساحل رفتیم و یه عالمه اونجا خوش گذروندیم. بعد از اون، تکو تونست از سد امتحان استخرش رد بشه و حالا نوبت به امتحان بعدی که امتحان وارد شدن به دریای آزاد و واقعیه میرسه. روی هم رفته اپیزود مثل همیشه التیام بخش و دل انگیز بود .. من هنوز که هنوزه جو انیمه رو با تمام وجود لمس می کنم و بهش عشق میورزم .. و فقط دو اپیزود دیگه باقی مونده.



صحنه‌هایی از اپیزود :

- کسلی آنه چان سنپای :



- خوشم میاد تکو و پیکاری همیشه با هم مَچ هستن :



- اطمینان خاطر دادن پیکاری به تکو :



- تکو هم چه با انرژی تمرین می کنه!

Thirty years ago in Anime

Thirty years ago in Anime


سی سال قبل : بهترین انیمه های سال 1986







با یک نگاه خاص چطورید؟ دوست دارید در عین حضور در مقابل فصل پاییز 2016 با هم گامی به عقب برداریم، به 30 سال قبل بریم و نگاهی به دنیای کلاسیک داشته باشیم؟!

تعداد انیمه هایی که هر سال ساخته و پخش میشن روز به روز در حال افزایشه و صنعت انیمه نسبت به دهه های گذشته پیشرفت شگرفی داشته؛ چه از لحاظ پیدا کردن مخاطبین جدید، راه پیدا کردن به خارج از ژاپن و سرتاسر جهان و چه از لحاظ کیفیت کاری صنعت انیمیشن سازی، پیشرفت های گرافیکی خیره کننده و در عین حال سرگرم کنندگی بالای آثار تولید شده که رضایت طرفداران رو بیشتر از قبل بدست آورده. در حال حاضر به جایی رسیدیم که هر فصل 30 یا حتی گاهی 40 انیمه جدید رو در لیست تولید استودیوهای بزرگ و کوچک انیمه ساز ژاپنی می بینیم؛ انیمه هایی که بازار فروش خوبی دارند و محصولات جانبی زیادی در کنار اونا به فروش رسونده میشه. کارهایی رنگارنگ، با طعم های متنوع و ساخته شده برای ذائقه های متفاوت! اما سوالی که اینجا ما می تونیم در طول یک فصل از خودمون بپرسیم اینه که : ما بعد از تمام شدن فصل اخیر به تماشای دوباره چه تعداد از انیمه هایی که به پایان رسیدند میریم؟ فرصتی برای انجام اینکار داریم یا که خیر! آیا این تفکر در ما وجود داره که باید روند خطیِ روبرو شدن با انیمه های جدید و به فراموشی سپردن انیمه های سابق رو طی بگیریم؟ قطعاً در این بین کارهایی هستند که با وجود گذشت سال ها همچنان در ذهن ما جای با ثباتی پیدا می کنند و جز انیمه های محبوب ما تلقی میشن. ولی هستند انیمه هایی که با وجود نبودن در لیست بهترین کارهای ما، ستایش شده به حساب میان و ممکنه به دلایل مختلف ارزش تماشای دوباره رو داشته باشند .. ارزش صرف کردن وقتی برای دیدن تک تک اپیزودها و دوباره بررسی کردن این موضوع که آیا این انیمه می تونه برای ما گفته هایی داشته باشه یا نه.

نکته اینه که اگه قراره یک انیمه بین فصلی باشیم، باید با این حقیقت روبرو بشیم که ما کمتر وقت و فرصت گذر دوباره به انیمه های فصل قبل رو خواهیم داشت. و البته این مسئله فقط شامل یکی دو فصل اخیر نمیشه بلکه سال های قبل، سال های کلاسیک که ما در مورد انیمه های تولید شده اون سال ها هم کنجکاو هستیم. شاید روزی بخاطر محبوبیت بی نهایت بالای Dragon Ball به دیدن انیمه ای از دهه 80 مشغول بشیم و تک تک اپیزودهای اونُ ببینیم؛ حتی اگر کیفیت انیمیشن کار افتضاح باشه و یا حتی اگر کیفیت صدای کارکترها به دل ما ننشینه ولی باز هم جرات انجام چنین کاری رو داریم و سعی می کنیم با دیدن یک انیمه کلاسیک خوشی هایی رو از دهه های قبل بدست بیاریم و اون لمس قدیمی رو احساس کنیم در نهایت ارجاعات امروزی به اون انیمه معروف رو بهتر از قبل درک کنیم. پس بذارید فعلاً انیمه های معروف پاییزی و جدید رو تو طاقچه بذاریم و به سمت دیگه ای نگاه کنیم : انیمه های کلاسیک و دیگه ای که در سال های دور تولید شدن و میشه بهشون نگاهی انداخت. الماس هایی مخفی که ممکنه ما هیچ وقت حتی اسمی از اونا نشنویم ولی شاید با رفتن به سراغ تماشای اونا لذتی فراتر از لذتی که امروزه از یک انیمه فصلی می بریم به دست بیاریم.

تو این پست قصد داریم به مقاله ای از ANN اشاره کنیم؛ جایی که لیستی از بهترین انیمه های دهه 80 میلادی ژاپن ترتیب داده شده .. دهه ای که به گفته نویسنده مقاله و خیلی از طرفداران انیمه به عنوان "دوره طلایی" شناخته میشده. و حالا که در سال 2016 به سر می بریم، برگشتن به 30 سال قبل و مقایسه کردن کیفیت کاری دو برهه زمانی می تونه نگاهی جالب و سرگرم کننده ای رو برای ما به همراه داشته باشه. ممکنه خیلی از انیمه هایی که اینجا اسم برده میشن حتی به انگلیسی یا فارسی هم برگردونده نشده باشند ولی من تصور میکنم بتونیم نمایی از چهره اونا رو ببینیم لذتی خاص رو برای ما بهمراه خواهد داشت و خالی از لطف نیست.

نکته : کسی که از انیمه ها حرف میزنه من خواهم بود ولی مابین صحبت های خودم به حرف های نویسنده مقاله نیز اشاراتی می کنم.


نگاهی به بعضی کارهای کلاسیک دهه 80 :



  • Megazone 23




توضیح : 4 اپیزود OVA که در طول برهه زمانی سال های 1985 تا 1989 پخش و به پایان رسید. بله، ظاهراً گاهی OVA های اون دوره و زمونه حتی اگه 4 اپیزود بوده باشن، زمان پخششون به چنین مدت زمان بلندی کشیده میشده. داستان درباره یه جناب خوشتیپ و عشق موتورسیکلت به نام "شوگو" هست که طی اتفاقی زندگی خودش رو دگرگون شده می بینه! شوگو درگیر پروژه ای میشه که در اون موتورسیکلت ها می تونن به ربات تغییر ظاهر بدن و ارتش که مخالف این پروژه ست به دنبال شوگو روانه میشه و قصد دستگیری اونُ داره. از جمله نکته هایی که میشه از نقدهای مختلف درباره این انیمه برداشت کرد طراحی های صورت خوبی هست که در اون به کار برده شده که برای چنین سالی نکته مثبتی به نظر میرسه.




و یک نقل قول از خودت نویسنده مقاله : کارهای Ichiro Itano ، کارگردان اثر همیشه تجربه ای فراموش نشدنی بوده اند.



  • Saint Seiya




توضیح : مقایسه کنید ... بالاتر از یک سری OVA چهار قسمتی صحبت کردیم که پخش اون به چهار سال درازا کشیده بوده و حالا اینجا Saint Seiya ، اسمی تازه شنیده شده در اون دوران و اسمی آشنا در دوران امروزی در بین انیمه بین ها از راه رسیده بود. انیمه ای که 114 قسمت داشت و طی سال های 1986 تا 1989 پخش میشد که یعنی مدت زمان کمتر به نسبت Megazone 23 ولی با اپیزودهای بیشتر. در اینجا جا داره به حمایت تلویزیونی اشاره کنیم که مسلماً وقتی حمایت تلویزیونی از کاری بیشتر باشه، بودجه و سرعت کار به مراتب بالاتر میره و این اتفاقیه که در مقابل سری Saint Seiya به وقوع پیوسته. Saint Seiya هنوز که هنوزه یک سری محبوب به شمار میره ... کمی کمتر اسمش شنیده میشه ولی وقتی اسمی از کارهای کلاسیک به زبون آورده میشه و لیستی ارائه میشه، اسم این سری هم به زبون آورده میشه. از جمله نکات جالب اینه که نمره سری در سایت مرجع Myanimelist روی نمره 8.03 قرار داره که یه نمره واقعاً خوبه!




نکته آخر اینکه سری های دیگری هم از این انیمه اقتباس شده و ساخته شدند و روی هم رفته این انیمه تونست مخاطبین بسیاری به دست بیاره.



  • Hokuto no Ken




توضیح : یکی از واضح ترین اشارت دهه 80 مسلماً سری Hokuto no Ken یا همون Fist of the North Star هست که چه در بین ما آسیایی ها و چه در جوامع غربی به محبوبیت بسیاری دست یافت. چه اکشن زیبا و در عین حال ترولی بر فضای انیمه حاکم بود ولی خب، ترول بودن یا نبودن صحنه مبارزات مهم نیست .. مهم اینه که وقتی کارکتر اول انیمه جمله معروف خودش "تو همین الانشم مردی" رو به زبون می آورد، بیننده حاضر بود از جای خودش بلند بشه و یه کف هیجان انگیز واسه کنشیرو (شخصیت اول انیمه) بزنه! کنشیرو ابهتی فراموش نشدنی داره و برگشتن و مرور کردن لحظات اوج کارکتری اون یکی از لذت های هواداران این سری به حساب میاد. بعد از موفقیت انیمه، بازی های کامپیوتری هم از این سری ساخته شد و گیمرها به سراغ اثر اومدن ... شنیدن "واتا واتا" های کنشیرو و نحوه مشت زنی اون در قالب بازی های کامپیوتری هم حس و حال خودشُ داشت و همه چیز واسه این سری و هوادارانش به خوبی پیش رفت. حالا فقط هوس هواداران جدید باقی مونده .. هوس یک بازسازی عالی از یک استودیوی عالی تر!




انیمه اول این سری در طی سال های 1984 تا 1987 در قالب 109 اپیزود پخش شد.



  • Dragon Ball




توضیح : وقتی گفتیم Hokuto no Ken "یکی از واضح ترین انتخاب های دهه 80 "ـه منظور این بود که قطعاً شماره اول اون دهه به Dragon Ball تعلق می گیره. سری ابرمحبوب انیمه ای که هنوز که هنوزه بعد از گذشت 30 سال انیمه های جدیدی برای اون تولید میشه و طیف مخاطبین بسیار وسیعی داره. همسفر شدن با گوکو و همراهانش برای بدست آوردن دراگون بال ها یکی از هیجان انگیز ترین ماجراجویی های دنیای انیمه هاست .. در این موضوع شکی نیست. دیدن اینکه گوکوی بچه چطور با بلوما آشنا میشه، منحرف بازی های موتن روشی ساما، اینکه چطور گوکو قدرت می گیره و در نهایت شکل گرفتن یک افسانه انیمه ای! این سری به زیبایی نحوه رفتن به سمت و سوی محبوب شدن انیمه های دراگون بال رو به رخ می کشه و می تونه یکی از خوش ترین تجربیات برای هر انیمه بینی باشه.




Dragon Ball در طی سال های 1986 تا 1989 در قالب 153 اپیزود پخش شد و به موفقیت عظیمی دست یافت.



  • Ginga Nagareboshi Gin




توضیح : سگ هایی مبارز و خوب، خرس هایی خبیث و شیطانی! داستان "گین" ، سگی که در بدو تولد کشته شدن پدرش توسط خرسی به نام "آکابوتو" رو به چشم می بینه و بعد هدفی بزرگ رو در سر می پرورونه؛ هدف شکست خرسهای نابه کار و جانی! کیه که دوست نداشته باشه یه ماجراجویی حیوونی اونم از نوع دراماتیک رو دنبال کنه؟! نگاهی دلگرم کننده به دنیای سگ هایی که با هم مکالمه می کنند، همدردی می کنند و برای رهایی از شر ظلم و ستم حاکم بر گله اونا دنبال راه چاره ای هستند. انیمه با اینکه کلاسیک و قدیمی محسوب میشه ولی تونسته 5 هزار رای رو در سایت مرجع MAL به خودش اختصاص بده و میانگین نمره خودش رو به نمره خیلی خوب 8.15 برسونه.




این انیمه در سال 1986 و در قالب 21 اپیزود تولید و پخش شد.



  • Dirty Pair




توضیح : مشکلی دارید، دردسری واستون پیش اومده، تلفنُ بردارید به گوست باسترز () ... نه، ببخشید. به سازمان صلح و رفاه جهانی زنگ بزنید و اونا مامورای کارآزموده و قهاری رو برای حل مشکل شما می فرستند. داستان انیمه روی دو مامور با نام های "کی" و "یوری" متمرکز بود، زوجی که با هم به سراغ حل مشکلات مردم در جاهای مختلف میرفتند و فرق اونا با مامورای دیگه سازمان این بود که با وجود حل کردن مشکل شما، خسارت های دیگه ای رو هم به شما و اطرافتون وارد می کردند .. پس شاید این زوج، بهترین راه حل برای مشکل شما نباشند ولی خب، سازمان اونا رو مامور کرده و چاره ای نیست جز اینکه با اونا هم پا بشید و ببینید چطور به مشکل شما رسیدگی می کنند. انیمه ناگفته حسی پلیسی، ماجراجویانه داره ولی خوبی دیگه ای که انیمه داره حس علمی تخیلی اونه که ناخودآگاه منُ به یاد کار نسبتاً با شباهتی مثل Space Dandy میندازه؛ اینکه قراره با یک دنیا خوش گذرونی روبرو باشید و یه اثر کلاسیک و پر از لحظات غیرمنتظره ببینید.




انیمه در سال 1985 و در قالب 24 اپیزود پخش شد .. تابستان 1985.



  • Mobile Suit Gundam ZZ




توضیح : بله، گاندام، سری همیشه جلوی چشم ما ایرانی ها، سری که کمتر به سراغش رفتیم ولی می دونیم که حسابی محبوبه و هر دهه کلی گاندام داریم و هنوز که هنوزه این سری رباتی طرفداران بیشماری رو به خودش اختصاص داده. فکر کنم می تونستید حدس بزنید که یکی از محبوب های دهه 80 همین گاندام هست ولی تصور کنید گرافیک مبارزات رباتی اون دهه با این دهه چه تفاوت های عظیمی کرده و اکتشاف همین موضوع خودش به تنهایی آدمُ واسه دیدن سری های انیمه گاندام وسوسه می کنه. در هر صورت، این سری از گاندام به اون محبوبی که فکر می کنید نیست و در سایت مرجعی مثل MAL به نمره 6.81 دست یافته که نمره آنچنان بالایی نیست و میشه گفت که متوسط و رو به خوب قلمداد میشه.




47 اپیزود 24 دقیقه ای، در سال 1986 تا 1987 و فصل بهاری که در نگاه طرفداران سری گاندام فصلی خوب به حساب میاد.



  • Laputa: Castle in the Sky




توضیح : هایائو میازاکی در دوران اوج! اسطوره ای که هر چقدر در میان انیمه بین ها از او صحبت بشه باز هم کمه و آثاری که اون خلق کرده، نوستالژی هایی که اون در بچگی نه تنها بچه های ژاپنی، بلکه خود ما ایرانی ها بوجود آورده چیزی فرای توصیفه. و مسلماً اینجا انیمه سینمایی Laputa: Castle in the Sky یکی از برترین های دهه 80 به شمار میره. انیمه ای ماجراجویانه، فانتزی از استودیوی همیشه محبوب گیبلی! 8.38 نمره خیلی به جا و خوبی برای این اثر در سایت MAL به شمار میره و خب تمام آثار میازاکی نمرات برتر و قابل تحسینی رو دارند. استاد با نبوغی که در ساخت انیمه های سینمایی خودش به خرج میداد نه تنها مخاطبین ساده بلکه، منتقدین برتر غربی رو هم انگشت به دهان می کرد و به همین دلیله که هنوز که هنوزه بعد از گذشت 30 سال Laputa: Castle in the Sky جز آثار به یادماندنی میازاکی به شمار میره و در جوامع انیمه ای وقتی که بحث بر سر آثار سینمایی میرسه، اسمی از این اثر برده میشه. و ... منُ رها کنید درباره میازاکی پاراگراف ها می نویسم .. بگذریم!




این انیمه سینمایی در سال 1986 تولید و پخش شد و به محبوبیت زیادی دست یافت.



  • Windaria




توضیح : این انیمه از زبان نویسنده مقاله زیبا قلمداد شده و ایشون دلیل بیشتر شنیده نشدن نام اثر رو دپرس کننده بودن و غمگینانه بودن فضای عاشقانه اثر می دونه. انیمه، یک انیمه سینماییه که به نمره 6.72 در سایت MAL رسیده و نکته ای که درباره اون بحث زیادی میشه تغییرات کارکتری و فضایی انیمه در نسخه دوبله شده برای مخاطبین غربییه که اونُ به درجه سنی پایین تری میکشونه و همین یکی دیگه از دلایل کمتر شنیده شدن اسم این انیمه ست. نقد های مثبت و منفی عجیبی درباره این اثر به چشم می خوره اما آیا این انیمه به خوبی یا به بدی حرف هایی که زده میشن هستند یا نه، چیزیه که ما می تونیم با رفتن به سراغش تشخیص بدیم.




این انیمه سینمایی در سال 1986 تولید و پخش شد.



  • Maison Ikkoku




توضیح : داستانی عاشقانه و زیبا ... از دوره راهنمایی شروع می کنیم، دبیرستان و بعد به سمت جلو میریم و چیزی که نویسنده مقاله با پتک اونُ به زمین میکوبه و بهش تاکید می کنه اینه که : «بله، انیمه یک پایان هم داره و نیمه تمام باقی نمی مونه!» این انیمه صرفاً به دنبال جذب مخاطبینی با سن پایین نبود و تونست در دل بزرگسالان هم جای خودشُ باز کنه و یک کار خاطرانگیز و نوستالژیک نامگذاری بشه. نمره 8.26 در سایت MAL هم نشان دیگه ای از خوب بودن سری هست که اونُ وارد لیست بهترین های دهه 80 میکنه. نگاهی به نقدهای مختلف این سری برای من جمله ای رو پررنگ کرد : این انیمه خاصیت خاطرانگیزی بسیار بالایی داره. اکثر منتقدین و هواداران از اینکه این انیمه می تونه تا سال های سال خاطره شیرینی رو در ذهن شما ایجاد کنه حرف میزنند و چه چیزی بهتر از بدست آوردن خاطره خوب و همیشگی از یک سری انیمه ای!




انیمه در قالب 96 اپیزود در سال 1986 تا 1988 تولید و پخش شد.



  • Project A-Ko




توضیح : فیلمی سینمایی Project A-Ko یکی از کارهای تحسین شده از نظر نویسنده مقاله ست؛ کاری که از نظر اون اکشنی بسیار عالی داشته و نکته جالب و عجیب درباره این سری اینه که قبل از اینکه این فیلم به یک فیلم اکشن و با طراوت (برای دهه 80) تبدیل بشه، به عنوان یک پروژه برای تبدیل شدن به فیلمی بالغانه و غیراخلاقی برنامه ریزی شده بوده که بعد وقتی اعضای تصمیم گیرنده دور میز گرد به دور هم جمع میشن جرقه ای به سرشون میزنه و با خودشون می گن : "صبر کن ببینم، شاید اگه این انیمه رو یک انیمه اکشن کنیم بهتر میشه و مردم اونُ بیشتر دوست داشته باشن!" و خب انگار اون تفکر درست از آب در اومد و این فیلم یک فیلم خوب از لحاظ اکشن و همینطور خوب از لحاظ محیط علمی تخیلی از آب در اومد.




این فیلم ماجرا دار در سال 1986 تولید و پخش شد.

و ...

در نهایت، همونطور که نویسنده مقاله هم به این موضوع اشاره کرده، این چند عنوان که خود بنده هم از چند کار مقاله فاکتور گرفتم، تنها قطره ای از دنیای انیمه های دهه 80 به حساب میان و شما تا دلتون بخواد می تونید بازم عنوان هایی خاص رو پیدا کنید. صنعت ساخت انیمه در دهه 80 جایگاه خاصی در دل مردم ژاپن داشته و بسیاری از کارگردانان و عوامل مختلف انیمه ای که امروزه در حال ساخت انیمه هستند انگیزه و احساس اولیه خودشون رو از اون دوران بدست آوردند. پس بیاین با هم تصمیم بگیریم که روزی از روزها به نوستالژی مردمینی که آثار موردعلاقه ما رو ساختند هم سر بزنیم و ببینیم اونا چه چیزهایی رو دوست داشتند و چه چیزهایی رو شاهکار می دونستن! در وصف مقاله دوست دارم بگم، خود من با خوندن این مقاله چشمم به بعضی از کارهای جالب انگیز افتاد و نسبت به دیدنشون کنجکاو هستم .. امیدوارم فرصتی پیش بیاد تا بتونم وقتم رو صرف دیدن اون آثار کنم. و کاش فرصتی پیش بیاد تا درباره انیمه های دهه 90 هم صحبتی داشته باشیم؛ جایی که باز هم میشه آثار زیبای بسیاری رو اسم برد.

این بود نگاهی کوتاه به مقاله ای که چند وقت اخیر در سایت ANN منتشر شده بود. امیدوارم از خوندن این مطلب لذت برده باشید.

Love Live! Sunshine - Ep 10

Love Live! Sunshine  - Ep 10





بعد از یک اپیزود سوپر دراماتیک چی میچسبه؟! اگه گفتید ... !



بعله .. یه اپیزود ساحلی .. ساحلی!  اونم با دایایی که ادای رئیس ها رو درمیاره، با ماری ای که همه رو بازیچه دست خودش می کنه و کانان که حسابی تو این اپیزود کاوایی بودنش نشون داده شد؛ نگاه ماری به کانان و اون نوع تبلیغ خواستن ازش خودش نشون میده که چقدر می تونه بینشون جو شوجو آی برقرار بشه. و خب، این، این ... تنها نکته شوجو آی این اپیزود نبود و من حتی اگه ذره بین هم به دست نمی گرفتم صحنه های متمایل به شوجو آی رو به راحتی کشف می کردم! از صحنه های خواب ماری و کانان گرفته تا صحنه های خیلی لطیف و بامزه بین ریکو و چیکا و لحظات آخر اپیزود که واقعاً زیبا پیش برده شد. من که اصلاً به زوج چیکا و ریکو فکر نمی کردم ولی تو این اپیزود حسابی پتانسیل خودشونُ نشون دادن. پس از این به بعد دیفالت ذهنی من روی زوج بودن این دو کارکتر جا می مونه. ولی خب بقیه زوج ها یه جورایی مشخص هستن.


بهرحال اپیزود ساحلی بود .. یه رستوران کثیف ساحلی داشتیم و یه گروه آیدولی 9 نفره که باید اونُ می چرخوندن! صحنه های پختن غذا به اون سبک و سیاق عجیب، شنا کردن های ناز، دعوت کردن از همکلاسی ها و بعد ورزش کردنشون برای بهتر و بهتر شدن با شیوه های تمرین گروه میوز ... همه چیز حس و حال ساحلی داشت. حتی موسیقی هم به نظر من کمی هوای هاوایی رو داشت و یه جورایی فضا رو فوق دریایی کرده بود. 


در کل، تو این اپیزود حرفی از مسابقات لاو لایو زده شد ولی هنوز نمی دونم که آیا تا اپیزود آخر به اجرای مسابقات می رسیم ولی خب اگه هم برسیم تصور می کنم آکوا نتونه برنده مسابقات لاو لایو بشه .. کار خیلی سختیه و نشدنی به نظر میرسه ... حداقل تو شرایط فعلی. ولی تجربه خوبی میشه تا بعدها و فصل بعدی انیمه که مطمئناً از راه خواهد رسید .. در اینکه سانرایز فصل بعدی برای این انیمه در نظر داره شکی نیست.



صحنه‌هایی از اپیزود :


- گامباروووووبی :



- خوبه که بالاخره میمیک های کانان از غم به یه چیز متفاوت تبدیل شده، اینجوری خیلی نازتره :



- جاذبه ای که هویج های یو بعد از خرد شدن داشتن معرکه بود :



- روبی و یو تو این اپیزود زوج کمدی خوبی شده بودن :





- خدا به کسی که غذای ماری رو می خوره رحم کنه :



- خستگی از تمرین :



- بیچاره چیکا چان :

Love Live! Sunshine - Ep 09

 Love Live! Sunshine - Ep 09



جا داره بیخیال اصول بشم و بگم : واااااااااااااااااااااااااااو! قسمت نهم رسماً از لحاظ دراماتیک نهایت زیبایی بود. اونقدر خوب پیش رفت که من اواسط اپیزود یه لحظه به خودم اومدم و دیدم دارم اشک میریزم! بار درام خیلی قشنگی از جانب کلاس سومی های باشگاه به اپیزود تزریق شد. و این همه احساس بخاطر مقدمه سازی بسیار عالی در برابر این کارکترها و گذشته شون بود .. میشد با یک اپیزود همه چیز رو بهم چسبوند و تمومش کرد ولی خوشبختانه با صبوری مناسب تک تک کارکترهایی که هنوز عضو نشده بودن رو دنبال کردیم و فلش بک هایی دیدیم و بالاخره این اپیزود فلش بک اساسی و سرنوشت ساز برای ملحق شدن دایا، ماری و کانان به باشگاه آیدولمون زده شد. یه جو خیلی صمیمانه و پر از لطافت بین ماری و کانان و از طرفی دایا که با تمام عطشی که برای آیدول شدن داشت بخاطر احساس مسئولیت کانان نسبت به ماری ذوق خودش رو کشت و از گروه آیدول فاصله گرفت.

در اینکه تصمیم کانان اشتباه بود و می بایست قبلش با ماری حرف میزد شکی نیست. درسته به فکر ماری بود ولی اینکه تصمیم گرفت بخاطر رفتن ماری به مدرسه و رسیدنش به جاهای خوب گروه آیدولی رو منحل کنه یکم اونُ خودخواه نشون میده. و موندم این وسط چرا حاضر شده رابطه فوق صمیمی خودش با ماری رو قربانی کنه. فقط کافی به صحنه بغلی که تو این اپیزود با هم داشتن نگاه کنید ... شور و احساس دوستی مووووووج میزنه! نگاهی که کانان به ماری داشت و ماری که غرق در اشک بود. چطور میشه چنین دوستی خوبی رو فدای یک گروه و سرنوشتی که فکر می کنی دوستت باید داشته باشه بکنی؟! کاش کانان باهوش تر عمل می کرد ولی خب، به هر صورتی بود این قائله ختم به خیر شد.

حالا دیگه تمام اعضا به گروه ملحق شدن .. و چه عالی شد. 9 اپیزود رو صرف کردیم تا کل گروه رو دور هم جمع کردیم و همین اپیزود نهم یک اجرای آهنگ خیلی باحال از گروه داشتیم که نشون داد این گروه، گروه آکوا می تونه چی باشه و به کجاها برسه. حالا فقط می مونه تمرین و تمرین و تمرین! واسه رسیدن به نقطه اوج و جاهایی که بشه به فکر بردن لاو لایو بود. هنوز راه درازی در پیش روی آکوا ست ولی باید دید در دو سه اپیزود باقی مونده مسیر به چه سویی میره. فکر نمی کنم جای پرداخت به مسابقات لاو لایو رو داشته باشیم ... موندم قراره چطور به این وضعیت اپیزودهای باقی مونده رسیدگی بشه و به چه راهی پا بذاریم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه های فوق العاده ناز فلش بک کارکترها :







- رقص زیبای کانان .. پر از وقار :



- صحنه دراماتیک دویدن ماری به سمت کانان :









- رسیدن به کانان و دعوا و بعد صلحشون با بغل کردن همدیگه :











- اجرای آهنگ زیبای آکوا :



Amanchu - Episode 09

Amanchu - Episode 09



هی، اینجا رو، رنگ و بوی آریا به مشام میرسه.
آکاری چان، آیکا چان مهمون اپیزودن ... !



واو، به این میگن یه اپیزود پر از حرف! اپیزود قبلی رو به خوبی جبران کردیم .. بازی با خاطره هایی زیبا از تکو، دیالوگ های بی نهایت زیبایی که از دوستی، خاطرات و نوستالژی به زبون می آورد و دوران مدرسه ای سابقش با حضور دو گوینده موردعلاقه من از سری Aria ، حقیقتاً انتظارشُ نداشتم .. اولین بار وقتی که صدای آکاری (آریا) رو متوجه شدم وقتی بود که تکیه کلام معروفش "هــــــــه" رو به زبون آورد .. غرق خوشحالی شدم. نوستالژی به سمتم هجوم آورد .. بعد از اون جالب تر این بود که یهو دیدم آیکا هم در کنار آکاری هستش و وای که ساتو جونیچی چه انتخاب خوبی واسه این جریان داشته. فقط کاش که نقش آیکا بیشتر بود و بیشتر از این بهش دیالوگ داده میشد .. سخت میشد از نبود نقش کافی آیکا هق هق نکرد. بهرحال نقش آکاری به اندازی کافی پررنگ بود و پشت تلفن و رودرو با تکو لحظات قشنگی رو ازش داشتیم. محرک خوبی واسه احساسات تکو بود و جریان کادو تولد قشنگی رو هم در کنارش داشتیم. و حالا نمی دونم باز در آینده این دو کارکتر رو می بینیم یا نه ولی این اپیزود پر از نوستالژی و احساس بود .. بهتر از این نمیشد.

در مورد داستان اپیزود درسته از غواصی کمی دور شدیم ولی دیدن سناریوی ساده ای مثل پر شدن حافظه گوشی خیلی جالب لطافت دنیای آمانچو رو به رخ کشید؛ اینکه تکو چه احساساتی در مقابل رها کردن خاطرات گذشته خودش داشت و اینکه چطور بقیه برای نگه داشتن اون خاطرات به تکو کمک کردند و همین باز دوباره رابطه بین دو سمت رو صمیمی تر می کنه! یه گروه غواصی بی نهایت صمیمی ... و این چیزیه که بعدها در زیر آب لذت دیدن صحنه های دریای رو دو چندان می کنه! اینکه می تونیم لبخندی که در زیر آب میزنن رو با تمام وجود لمس کنیم و دنیای صمیمی اونا رو بپذیریم. معجزه پرداخت خوب به کارکترها اینجا نشات می گیره!

روی هم رفته یکی از بهترین اپیزودهای سری از نظر من این اپیزود بود؛ همه چیز داشتیم ولی گمونم چیزی که این اپیزود رو برام خاطرانگیز می کنه حضور کارکترهای انیمه آریا به عنوان گوینده مهمان باشه ... حس خیلی خیلی خوبی واسم داشت.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- دوستای تکو، (آکاری، آیکا از انیمه آریا) :



- اداهای آی چان و پیکاری در حین دادن کادو به تکو خیلی بامزه بود :


- حتی مشاور چا هم از کادو دادنشون سرخ شده بود :



- یه بغل صمیمانه :



+

- تکو و گوشی موبایلش :



- از لحظه های احساسی خوب اپیزود :



- و از صحنه های زیبای اپیزود :



Amanchu - Episode 08

Amanchu - Episode 08





نامه ای عاشقانه برای آی چان! صورتی که از سرخی دیده نمیشد.
و بعد امتحان ورزشی با تکو و پیکاری!


این قسمت راوی گری داستان بین سه کارکتر چرخید؛ اول ماکوتو و صحبت از نگاهی که به خواهرش داره و اینکه دوست داره ازش مراقبت کنه. لحظاتی هر چند کوتاه که آی چانِ لطیف رو با هم دیدیم (هه هه) و بعد کتک اسلوموشن وار آی چان. هم با کمدی و هم با ظرافت .. ولی خب در عین راوی گری داداش کوچولو تمرینات غواصی ادامه پیدا کرد و کمی داستان یادگیری غواصی تکو به جلو پیش رفت. و مسئله جالب این قسمت نامه عاشقانه ای بود که به آی چان رسید. واکنش آی چان در مقابل نامه یکی از نازنین ترین لحظات انیمه بود ... سرخ شدنش .. سرخ شدنش .. چه چهره فوق العاده خوبی بهش داده بود. نشون داد که با وجود خلق و خویِ بزنی که داره چه معصوم و ناز می تونه رفتار کنه.

بخش دوم که خیلی کوتاه بود رو آی چان راوی گری کرد و دقیقاً همون حس و حال نگران نسبت به ماکوتو رو داشت. و خب معلوم شد که نامه مربوط به یکی از دوستای آی چانه که قفسه ش پایین تر از قفسه اونه. حرف های آی چان در مورد احساس پسری که نامه رو نوشته واسم جالب بود. چیز آنچنان خاصی تو این بخش آی چان ندیدیم و ازش گذشتیم.

و بعد نوبت به پیکاری رسید. که از راوی گری اون به امتحان ورزش کلاس رسیدیم. ریتم و حس و حال صحنه جوری بود که بیشتر از قبل وابستگی تکو به پیکاری نشون داده شد؛ امتحان های ورزشی ای که تکو دوست داشت با پیکاری بده ولی وقتی پیکاری نبود حتی یه پا روی سکو گذاشتنم به زحمت و سختی انجام میداد. و خب صمیمانه ترین لحظه اونا جایی بود که تکو به پیکاری رسید و مثل یک هاپو (!) نشون داده شد. مسابقه دو هم که در نوع خودش دلگرم کننده و شاد بود .. تلنگر دوباره ای به احساسات دلسرد تکو بود؛ اینکه چطور میتونه دلگرم بشه و به مسیر پیش روی خودش پا بذاره.

روی هم رفته اپیزود کمی تا قسمتی نسبت به اپیزودهای قبلی ضعیف بود ولی باز هم حس و حالی همیشگی آمانچو رو داشت.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- صورت سرخ شده آی چان از دیدن نامه عاشقانه :





- امتحان ورزش پیکاری و تکو :