M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Flip Flappers - Episode 02

Flip Flappers - Episode 02





صدای ملچ ملوچ و لیسیدن انگشتای من بعد از دیدن این اپیزود اتاقُ برداشته.
عالی بود .. عالـــی!




خدا رو شکر که انیمه داره مطابق میلم جلو میره و هنوز حس ضعفی واسم نداره. ماجراجویانه و لطیف و پر از لحظات خوبِ خوبِ خوووووووب! هر اپیزود با کوکونا و پاپیکا یه ماجراجویی ابرعجیب و توهم آمیزه. جایی دیدم که کسی از احساس جیبلی وار بودن و تریگر وار بودن انیمه (اسم دو استودیو) حرف زده بود و حالا که بهش فکر می کنم می بینم واقعاً هم چنین حسی رو داره؛ هم فانتزی لطیف جیبلی رو میشه درونش حس کرد و هم میشه عجیب و غریب بازی ها و تندرفتن های استودیوی تریگر رو در انیمه لمس کرد. و این چه خصوصیت خوبی واسه این استودیوی تازه کاره. و تازه، من خودم احساس می کنم این انیمه به Jinrui wa Suitai Shimashita شباهت عجیبی داره ... Jinrui wa Suitai Shimashita یکی از برترین انیمه های تمام دوران منه و تو 10 انیمه برترم جا داره. یه حس شباهت عجیب بین Jinrui wa Suitai Shimashita و Flip Flappers احساس می کنم که واسه من رویاییه! حتی ED انیمه هم شباهت زیادی به اون سری داره و چه بهتر از این؟! من یکی که خریدارم!

و اینکه، فقط کافیه خودتونُ تو دل انیمه رها کنید ...

دیگه بقیه کار رو کوکونا و پاپیکا انجام میدن؛ شما رو به عمق ماجراجویی، بُعد و مکان هایی میبرند که انتظارشُ ندارید و این عطش دیدن هرچه بیشتر دنیاهای متفاوت چیزیه که این انیمه رو واسه مخاطب میسازه؛ فقط کافیه به این اپیزود نگاه کنید ... نه! فقط نیمه دوم رو ببینید .. چقدر دنیای جدیدی که بهش پا گذاشتیم خاص بود. دریایی از خصوصیات جزئی و جالب محیطی و کارکتری رو شاهد بودیم. شاید بعضی ها فقط گوش های خرگوشی رو ببینن و خب سرعت انیمه کمی بالاست ولی این یه خصوصیت دوم خوب به انیمه اضافه می کنم و اون خصوصیت دارا بودن قابلیت تماشای مجدد انیمه ست. من فکر می کنم این خصوصیت در این کار وجود داره ... خودم اپیزود اول رو دوبار تماشا کردم و همچنان از دیدنش لذت بردم. حالا مطمئناً در طول هفته باز به سراغ اپیزود دوم میام و چک می کنم که چه چیزایی واسم تازگی دارن.

روی هم رفته ادامه باحالی رو داشتیم .. من نمره خودم به انیمه رو از 7 به 8 ارتقا دادم. تا ببینیم ادامه کار چی میشه.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- این صحنه منُ خندوند .. خیلی بامزه بود .. شکل زمین خوردن کوکونا با اون اخلاقش :





- اینکه دانش آموز انتقالی نبود .. شاهزاده بود :



- یایاکا هم بیخودی منُ ذره بین به دست می کنه :



- از صحنه های خیلی خوب و ترکیبی کوکونا و پاپیکا :



- وای، ED هم از الان کاندید بهترین ED فصله!!

Girlish Number - Episode 01

Girlish Number - Episode 01




یکی از بهترین شروع های پاییز!



از همون شروع انیمه نگاهتون به اینکه آیا واتارو می تونه اینجا هم نویسندگی خوبی ارائه بده یا نه و جالب اینه که اینجا می بینید چرا که نه؟! تونسته و کار نویسندگی اپیزود اول به طرز جالبی به دل میشینه. محتوایی جالب و یه کار حاشیه ای در مورد فضای گویندگی و صنعت انیمه که به خوبی می تونه لذت و کیف گوینده بودن و در عین حال گاهاً کثیف بودن بعضی چیزها رو به رخ بکشه. ناگفته نماند که من در ابتدا نسبت به انیمه Shirobako هم چنین حسی داشتم ولی احساس می کنم اینجا با وجود کمتر بودن کارکترهای اصلی میشه چیز متفاوت تری رو به چشم دید و حضور تک دختر داستان تو محور داستان خیلی جریان رو بهتر از حالت معمولی می کنه. اون لباس تخم مرغیش رو عشق بود .. هر دفعه چیتوسه تو صحنه ظاهر میشد نگاه من روی اون لباس خیره می موند.

اصلاً به ظاهر کار نگاه نکنید؛ این یه کار مثل Sore ga Seiyuu نیست که صزفاً ساده و کاوایی باشه. با همین تک اپیزود خوب به رخ کشید که می تونه چه پتانسیلی داشته باشه و چقدر ما رو به جریان متفاوت تری فرو ببره. یه فضای طعنه آمیز و گاهاً نیشخند وار نسبت به صنعت انیمه رو به رخ کشید و نشون داد که قرار نیست کلیشه ای پیش بره؛ جبهه طعنه آمیز چیتوسه در مقابل اتفاقاتی که در اطرافش می افتاد آدم رو یکم به یاد "هاچیمان" از انیمه Yahari میندازه که فکر می کنم همین می تونه خیلی ها رو به سمت انیمه بکشه. پس بحث نویسندگی حسی بدون فیلتر داره و روونی اون می تونه طعم باحالی به فضای کاری ببخشه. امیدوارم این جریان فقط مختص به اپیزود اول نبوده باشه و اپیزودهای بعد هم جریاناتی طعنه آمیز و پر از کنایه در باب صنعت انیمه شاهد باشیم.

حرف آخرم اینه که انیمه Girlish Number منُ غافلگیر کرد و می تونه جز گزینه های اصلی من برای بهترین غافلگیری فصل باشه.



- چیتوسه، کارکتر اول داستان هم میمیک های خاصی داره
از الان جز کاندیدهای من برای بهترین دختر فصل قرار گرفت :





- البته عکس العمل باقی کارکترها در مقابل چیتوسه هم تکمیل کننده خوبیه :

Classicaloid - Episode 01

Classicaloid - Episode 01






دیوانگی با موتسارت و بتهوون!
و آندانتــــه ای با حضور باخ!




بسپریدش به یوئیچی (کارگردان انیمه) تا بتونه با یه سوژه موزیکال هم شما رو مجذوب خودش کنه! تجربیات خوبی که با این کارگردان سپری کردیم به من ثابت کرده که فرد مطمئنی برای دنبال کردنه و می تونه یک فرد ایده آل برای خلق کارهای اغراق آمیز باشه. چه در گینتاما و چه در اوسوماتسو سان .. همه جا به خوبی تونسته این نبوغ رو به رخ بکشه و اینجا هم دست کارگردان هنرمندانه روی اثر و روی این سمفونی کشیده شده. من که از دیدن اپیزود اول لذت تمامی بردم و همین لحظه که شروع به نوشتن نقد کردم برای بار 4 ام یا 5 ام انیمه رو دوباره مرور کردم و باز هم صحنه های موزیکال اثر منُ گرفت! و این چه چیز خوبیه ... اینکه با وجود تغییراتی که در سمفونی ها داده شده میشه باز هم از ریتم موسیقی اثر لذت برد و در کنارش داستانی کمدی وار رو با حضور این عوامل تجربه کرد.

با حضور سوگیتا در نقش بتهوون که خوش درخشید؛ چه فریادهایی و چه خصوصیات اخلاقی جالبی رو به کارکتر بخشیده بود؛ اما خب، این سوگیتاست .. از اون همیشه انتظار خوب بودن میره. چیزی که من قبل از اومدن به سراغ انیمه باهاش مشکل داشتم نقش یوکی کاجی در قالب موتسارت بود که نمی دونستم چه نتیجه ای در پی داره. حقیقتش بدم نیومد ... فوق العاده نبود ولی از طرفی موتسارت زیاد تو این اپیزود نقشی نداشت و به نسبت بتهوون سوگیتا کمرنگ تر به نظر میرسید. (شاید داد و بیداد زیادی بتهوون منُ به این فکر انداخته!) قضاوت درباره یوکی کاجی و صدای اون در قالب شخصیت موردعلاقم رو به بعدها میسپرم!

یکی از نکات خیلی خوب انیمه رنگامیزی اون بود ... وووووه ... واقعاً از این لحاظ محشر بود؛ صحنه های موزیکال با رنگامیزی متنوع و پر از حس و حال به زیبایی هر چه تمام تر رسیده بودند. و من یکی خدا خدا می کنم که تو اپیزودهای بعد هم سر صحنه های موزیکال تلاش خوبی به کار برده بشه و رنگامیزی اثر حفظ بشه ... برخلاف رنگامیزی دیگه ای که تو این فصل دیدیم و خوشم نیومد (Nanbaka) ، کلاسیکالوید پاشیدن رنگ خودش رو به نحوی احسن انجام داده و غرق شدن در موزیک کلاسیک با رنگامیزی عالیِ انیمه تجربه ای لذت بخش بود.










در مورد داستان نمیشد چیز فوق العاده ای رو تصور کرد ...

به حد کافی خوبه و میشه از دیدنش لذت برد. سناریوی اولیه خوبی داشتیم و حالا موتسارت و بتهوون خونه خودشونُ به دست آوردند. باید دید دار و دسته باخ ساما () چه جریانی با کلاسیکالویدها دارند و چه اتفاقاتی بعدها خواهد افتاد. اتفاقاتی که پای شوپن و باقی موزیسین ها رو هم به میون می کشه و دیدن هر اپیزود با حضور یک موزیسین خاص مطمئناً لذت بخش خواهد بود.

چیزی که کمی منُ اذیت کرد درست دیده نشدن اثر توسط بعضی جوامع انیمه ای بود و اینکه انیمه برای خیلی ها سوتفاهمی بیش نبود. خیلی ها با نگاه اشتباهی به سراغ انیمه اومدن و خیلی ها هم از اینکه چنین ورژنی از موتسارت و بتهوون خلق شده ناراضی هستند. می تونم کمی بهشون حق بدم ولی از دیدگاه خودم، همراه شدن با یک ورژن انیمه ای از این کارکترهای بزرگ تاریخ می تونه نکات مثبتی داشته باشه؛ حالا چه بحث آموزشی و چه بحث سرگرمی! کافیه با دیدن این انیمه یک نوجوان به فکر به دست گرفتن سازی کلاسیک بیافته یا به سراغ شنیدن آثار کلاسیک بره ... با دریایی از موسیقی زیبا روبرو میشه!

روی هم رفته شروع جالب انگیزی داشتیم .. راضی بودم.

و البته می خوام به این اشاره کنم که تک دیالوگ باخ "آندانتــه" از نظر من بهترین دیالوگ اپیزود بود. حس بسیار باحالی به کارکترش بخشید.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- خدا به خیر بگذرونه! یک اپیزود و چنین بلایی با گیوزا پختن دیدیم :



- لحظه رها شدن قدرت "موزیک" که باید بیشتر ازش چیزی بدونیم :



- و لحظه موردعلاقه من از اپیزود، باخ ساما و ابهتش :

Flip Flappers - Episode 01

Flip Flappers - Episode 01



عجب اپیزود پر آشوب و عجق وجقی بود. (از نوع خوب!)

ولی تو فصل پاییز ضعیفی که داریم سپری می کنیم این یکی با شروعش تونست تا حدود زیادی منو راضی کنه.

برای من نکته خوب انیمه سه چیز بود :

- دو کارکتر اول که هر دو واسم دوست داشتنی بودن؛ رابطه بینشون قشنگ قابل لمسه و میشه اونُ قبول کرد.
- فضای فوق عجیب کار که با انیمیشن جالب و زیبا همراهی میشد.
- اشاره های زیرپوستی شوجو آی کار که به راحتی و بدون دست گرفتن ذره بین خودشونُ نشون می دادن.

با این سه میشه چه ماجراجویی هایی خلق کرد.


چند شات مختلف از قسمت اول :







Yuri!!! on Ice - Episode 01

Yuri!!! on Ice - Episode 01



با وقار، غرق در اوپرا ولی خاکی!


مشکوک بودم .. به اینکه انیمه خوب میشه .. بهتر از اون چیزی که فکر می کنیم و به نظر میرسه ولی تجربه قبلی من با انیمه تولید شده توسط MAPPA که Days بوده باشه کمی بهم این ترس رو می داد که نکنه انیمه معمولی از آب در بیاد. ولی چه اشتباهی کردم و چه تفاوت کیفیتی رو نسبت به اپیزود اول Days در اینجا دیدیم. Yuri!!! on Ice چه شروع مقتدرانه ای داشت .. من یکی رو که از الان علاقمند کرد .. اونم از نوع درجه یکش!

از نوع چینش و ترکیب بندی صحنه ها بسیار راضی بودم؛ اینکه چطور از یک فضای اسکی حرفه ای به یک فضای سنتی و نوستالژیک میدان یخ قدیمی برگشتیم و یا اینکه با یه اسکی باز مبتدی روبرو نیستیم و یوری، کارکتر اصلیمون از همین ابتدا می تونه روتین ویکتور حرفه ای رو به زیبایی جلوی چشمان دختر موردعلاقه ش، یو چان به اجرا بذاره ... حتی اینکه یوری نزدیک بود تو همین اپیزود اول اعتراف عشقی کنه اونُ با کارای دیگه متفاوت می کنه. نکات بسیار مثبتی رو به چشم دیدیم. برخورد با یوریِ دیگه ی داستان تو ابتدای انیمه هم در نوع خودش جالب بود. کیفیت تصویری و فضای گرافیکی انیمه بسیار خوبه و خصوصاً تو لحظه به رخ کشیدن صحنه های کلوز آپ نماهای معرکه ای رو شاهد هستیم. فرضاً جایی که یوری با یوری دیگه (!) برخورد داشت و اخم به چهره گرفت میشد به خوبی چهره یوری رو پر از رقابت دید :






این می تونه بعدها حسابی پررنگ تر بشه و جذابیت رقابت تو نفر رو بالا ببره.


و اما بعد ...

جریان اصلی از جایی شروع شد که ویدیوی تمرین و اجرای زیبای یوری (که تقلیدی از اجرای ویکتور بود) روی اینترنت پخش شد و تمام عالم و آدم اونُ دیدن. حتی ویکتور معروف و همین باعث شد که ویکتور به سراغ یوری بیاد .. از این حرف زد که می خواد مربی یوری باشه و اینجا این سوال اصلی بوجود اومد که : یعنی ویکتور مربی یوری خواهد بود؟! چون من فکر می کردم قراره رقیب هم باشند ولی خب .. اینجوریش هم جالبه. اگه ویکتور مربی یوری باشه، رقیب اصلی، یوریِ دیگه ی داستان خواهد بود که پتانسیل یک رقیب عالی بودن رو داره. میشه بهش به عنوان کارکتری که می تونه رشد کنه و ترسناک باشه نگاه کرد.

ضمناً .. لحظه اومدن ویکتور تو چشمه آب گرم لحظه خاصیه. خیلی ها انتظارشُ ندارن .. حداقل نه به اون حالت و تلنگری که به ذهن مخاطب درباره تم ضعیف شونن آی کار میزنه! :دی اما مهم نیست .. نظر شخصی من اینه که انیمه اونقدر جذاب بود که این صحنه شم واسه کسایی که چنین لحظاتی رو نمی پسندن چیز بزرگی به شمار نیاد و برای رسیدن اپیزود بعد لحظه شماری کنند. یه انیمه عالی با یک صحنه نچسب خراب نمیشه. و از طرفی خیلی ها هم با این صحنه که از نوع صحنه های موردعلاقشونه بیشتر جذب انیمه میشن که میشه اینجا به این نتیجه رسید که هر دو دسته با این صحنه کنار میان!

روی هم رفته اگه تا الان و قبل از دیدن این اپیزود فکر می کردم Yuri on Ice یکی از انیمه های کمرنگ و فرضاً Underdog فصل محسوب میشه، حالا حرفم رو پس می گیرم و میگم که نه، ممکن نیست اینطور باشه و این انیمه از هفته بعد در مرکز توجه جوامع انیمه ای خواهد بود و محافل انیمه ای با بحث سر اپیزودهای این انیمه گرم خواهد شد. پس پیش به سوی هفته بعد و پیش بردن داستانی زیبا ... امیدوارم!


صحنه‌هایی از اپیزود :

- اولین اشاره ـم به یو چانه .. دوسش داشتم .. طراحی، نوع رفتار، فلش بک ها و شاید نقشش کم باشه ولی خب :



- یکی از فلش بک های بین یو و یوری :



- سخت میشه صحنه های اسکی رو به رخ کشید ولی انصافاً جز بهترین لحظات اپیزود بودن :



+

- ویکتور :



- بچه های میدان یخ و رفقای یوری :

Love Live! Sunshine - Ep 13

Love Live! Sunshine  - Ep 13





پایان یک مسیر دلچسب، وداعی موقت با باشگاه و دنیای شیرین آکوا.



و بالاخره اپیزود آخر .. اپیزودی که به قدرت اپیزودهای قبلی نبود ولی میشه گفت پایان بندی رضایت بخش بود و آکوا داره به سمت درخششی که تمایل داره داشته باشه گام برمی داره؛ خصوصا با اجرای شعری که تو انتهای اپیزود داشتیم همه چیز رنگ و روی بهتری گرفت و وداع قشنگی رو با کارکترهای انیمه داشتیم. 13 اپیزود تمام رو صرف شخصیت پردازی و تشکیل دادن گروه آیدولیمون کردیم و این نشون میده برنامه هایی در راهه؛ هنوز بحث لاو لایو بر سرجاشه و باید واسه رسیدن به اون جایگاه بزرگ تلاش کنیم. رسیدن به اون نقطه، حالا با این پرداخت صحیح به کارکترهای انیمه می تونه به زیبایی انجام بگیره و خوبی جریان این خواهد بود که با تک تک کارکترهای آکوا آشنا هستیم و باهاشون انس داریم.

قبلاً از ترس گفته بودم. اینکه ممکنه سری ضعیف تر از سری قبلی باشه.

و شاید بود .. اما اصلاً فکر می کنم نباید این دو رو با هم مقایسه کرد. سانشاین به نوع دیگه ای خوب و سرگرم کننده بود و من تونستم با اعضای گروه به خوبی خو بگیرم و باهاشون همراه بشم. به عنوان مترجم حسابی از ترجمه این اثر لذت بردم و هر هفته هم با دوست خوبم، علی سر اپیزود گفتگو می کردیم و از اینکه این انیمه داره به روندی دچار میشه حرف میزدیم. هر دو به این باور هستیم که انیمه روند خوبی داشت و تونست راه خودشُ از میوز و انیمه لاو لایو قبلی جدا کنه و این همون نکته ای هست که ترس رو از دل ما میپرونه ... ما به عنوان طرفدارای سری از اینکه چنین اتفاقی افتاده و چنین ذهنیتی به وجود اومده خوشحالیم.

از پایان سری ناراحت نیستم. بطرز عجیبی مطمئنم که انیمه با قدرت برمی گرده و فصل دومی براش تایید میشه. فقط صبر کنید و فروش کار رو ببینید؛ لاو لایو یکی از محبوب ترین سری های تابستان بود .. شاید نه در ایران ولی در ژاپن و شاید جاهای دیگه سری محبوبیت فوق العاده بالایی داره و من یکی که منتظرم هر لحظه خبر تایید فصل بعدی از راه برسه .. این یه تضمینه!

حرف آخر اینکه دلم برای بامزه بازی تک تک کارکترهای انیمه تنگ میشه : زوراماروی عزیزم، روبیِ فوق کاوایی، ریکوی نازنین، کانان با وقار، ماری پر از شیطنت، دایای پر شور، یوهانه تو هپروت، یویی که هر هفته بهتر شد و حتی بهش تمرکز خاصی هم داشتیم و البته چیکا، رهبر گروه که با اینکه تو ابتدا کلیشه ای به نظر میرسید ولی تونست به مرور زمان جای خودشُ پیدا کنه.



صحنه‌هایی از اپیزود آخر :

- زوج فراموش نشدنی هانامارو و روبی :



- اپیزود آخر مادر چیکار رو بهمون نشون داد .. چقدر جوون به نظر میرسید :



- و اجرای آخر گروه :



Amanchu - Episode 12

Amanchu - Episode 12




رسیدیم. به اعماق آب ها، به اعماق دوستی ها، به آرامش!



انیمه به وعده خودش عمل کرد؛ ما رو به دنیای غواصی رسوند .. به زیبایی، به لطافت تمام، همراه با راوی گیری های خوب همیشگی و دلی پر از لذت به درون آب های آزاد رفتیم و غواصی رو تجربه کردیم. اینکه در انتها تکو گواهی غواصی رو می گیره چیز تعجب آوری نیست و همه می دونستیم که این اتفاق قراره بیافته. با یک انیمه ورزشی برد و باخت دار طرف نیستیم؛ با انیمه ای طرف هستیم که هدف اصلی اون چیز دیگه ایه. تحول دادن به شخصیتی که منزوی و در خود فرو رفته بوده ... تکو از اپیزود اول انیمه تا به اینجا راه درازی رو طی کرده و این رو به وضوح میشه در لبخندهای این اپیزودش درک کرد و فهمید. انیمه به خوبی تونست تمام کارکترها رو برای ما عزیز کنه. حتی آی چان که نقشی کم داشت و حتی سنسی که کمرنگ بود و شاید در این بین فقط ماکوتو رو بشه کمی دور از بقیه دونست که اونم بخاطر نداشتن نیاز به تمرکز به اون بود. اینکه بدون رفتن به سراغ ماکوتو هم ما داستانی کامل داشتیم. اما برگردیم به سراغ غواصی ... !

هر چیزی از لحظات زیر آب این اپیزود بگم کم گفتم و کم گفتم!

همه چیز اون زیر زیبا بود؛ و به قول تکو واقعاً یک دنیای جدید بود .. دنیایی که آدم دلش می خواد اونُ تجربه کنه و پا بهش بذاره. تصور می کنم به انیمیشن کشوندن دنیای زیر آب کار بسیار سختیه ولی بهرحال از اینکه چطور دنیای زیر آب رو دیدیم رضایت کامل رو داشتم .. استودیو به خوبی از پس رنگین و دل انگیز کردن اون دنیای زیرین بر اومده بود و حق مطلب ادا شده بود. از صحنه های فریز شده خبری نبود و همه چیز روان و شناور بود. یک فضای رویایی و جالب انگیز برای پایان بخشیدن به سری آمانچو؛ اثری که به خوبی تونست در میون انیمه های التیام بخش سری بین سرها بلند کنه و بگه که : بله، منم وجود دارم و شما می تونید یکی از انتخاب های مهمتون رو من بدونید. من که از الان سری رو وارد لیست پیشنهادی های خودم برای کارهای برش زندگی کردم و از اینکه می تونم دیگران رو با چنین اثری آشنا کنم به خودم میبالم.

از لحاظ داستانی تکو به هدف خودش، گرفتن گواهی و غواصی کردن با پیکاری و بقیه رسید و حالا روزهای غواصی با پیکاری شروع میشه. چه حیف که نمی تونیم ادامه مانگا رو ببینیم. هنوز کمی وقت نیازه تا مانگا بتونه به محتوای کافی واسه فصل دوم برسه ولی به عنوان یک طرفدار دو آتیشه امیدوارم که روزی این اتفاق بیافته و فکر می کنم این عوامل رو میشه به راحتی دوباره به دور هم جمع کرد. ممکنه ساتو جونیچی به عنوان سرکارگردان بر سر کار حضور نداشته باشه ولی کارگردان دیگه مون هم به اندازه ای خوب هست که بشه مشعل رو بهش سپرد. پس من یکی چشم به آینده می دوزم .. دلم می خواد بار دیگه انیمه شدن آمانچو رو یکی از آرزوهای انیمه ای خودم بدونم و از الان نفس خودم رو حبس می کنم و میپرم درون آب .. بلکه روزی آمانچو برگرده و بلکه روزی دوباره روزهای خودم رو در حال دیدن آمانچو سپری کنم.

انیمه احساسی تر از اون بود که من بتونم شفاف و واضح ازش حرف بزنم. از پایانش کمی غمگینم و از وصف خوبی های این انیمه به این بسنده می کنم که تونست با همین 12 اپیزود وارد 10 انیمه برتر تمام دوران من بشه. نمره خوبی از من می گیره ... نمره خیلی خیلی خوب. اونقدر لحظات به یادماندنی داشت که تونستم بهش چنین بهایی بدم. به عنوان یک مترجم سر ترجمه تک تک خط های اون استرس به خرج دادم و از اینکه داشتم پا به چنین دنیایی میذارم غرق در لذت بودم. و البته این پایان ارتباط من با آمانچو نیست؛ هم مانگا رو می خونم و هم دوباره به سراغ دیدن انیمه خواهم اومد. پس فعلاً باهاش خداحافظی نمی کنم! و همچنین .. چشم انتظار ریلیز شدن اپیزود OVA هم خواهم بود .. اونم دیدنی میشه!



صحنه‌هایی از اپیزود :

- تکو و پیکاری زیر آب :







- یکی از محبوب ترین لحظات انیمه ... صحبت صمیمی تکو و پیکاری،ت تشکرشون از هم و ابراز علاقه پیکاری به تکو :







Amanchu - Episode 11

Amanchu - Episode 11



آریا رو تعقیب کردیم و به اوهیمه رسیدیم!


این اپیزود از اون اپیزودهایی بود که با تمام وجود دوست داشتم؛ صمیمیتی که بین تکو و پیکاری به تصویر کشیده شد از اون صمیمیت های موردعلاقه منه .. اینکه چطور در عالم بی خیالی دل به کوچه ها سپردن و مشاور چا رو تا جایی که میشد دنبال کردن یه حس خیلی خوبی داشت. و شاید مقداری از عشقی که به اپیزود داشتم بخاطر تنها یک اپیزود باقی موندن از سری بوده باشه ولی رفتن لحظه به لحظه دنبال مشاور چان در حالیکه که حتی "چا چا،" گفتن هاش هم با موزیک مَچ شده بود و چهره چیبی کارکترهای انیمه ... بهتر از این نمیشد. راوی گری تکو مثل همیشه تو این اپیزود لذت کار رو دو برابر می کرد. گاهی آدم فکر می کنه ای راوی گری می تونه از آینده به این جا منتقل شده باشه؛ جایی که اتفاقی دراماتیک افتاده ولی فکر می کنم دارم زیادی بهش فکر می کنم. در هر صورت راوی گری تکو دلم رو خیلی می گیره. صحبت از سبزه ها و خاطرات رنگین ... تجربیاتی نو و تازه و دلی که حالا از غم انگیز بودن به دنیای خوش رنگی رسیده و شاده.

و بعد وقت ورود پیشی کوچولو یا همون اوهیمه رسید.

اوهیمه درجه کاوایی آمانچو رو خیییییلی بالا میبره؛ یادمه وقتی تو مانگا برای اولین بار دیدمش غرق در لبخند شدم .. حتی تو انیمه هم میشه این حسُ تجربه کرد. یه چیزی در مورد کارکتر اوهیمه وجود داره که دل آدم رو گرم می کنه ... معصومیت و حس زندگی رو به اپیزود می بخشه و حضورش کاملاً به بهتر همیار شدن تکو و پیکاری کمک کرد. اینکه بتونن بیشتر با هم همکاری داشته باشن و تو این راه اوهیمه به غذا و جای موندن دست یافت! گشتن به دنبال صاحب برای پیشی زیاد خوب پیش نرفت ولی خب، دست سرنوشت نذاشت این پیشی کوچولو بی صاحب بمونه و با مدیر مدرسه آشنا شدیم. که ظاهراً صاحب مشاور چا و یا به قول خودش "آریا" ست. آریا اسمیه که به انیمه Aria ، به مانگای نوشته شده توسط آمانو کوزوئه، مانگاکای این اثر اشاره داره؛ ارجاعی بسیار قوی به اثر محبوب و قبلی مانگاکا که می تونه خیلی ها رو غافلگیر کنه.

رشد تکو با حضور اوهیمه به وضع بهتری در اومد و افکارش منظم تر از قبل شد و برای غواصی آماده شد. این اون اتفاق خوبی بود که تونستیم از این اپیزود بهش برسیم و در نهایت به سمت غواصی حرکت کردیم. اپیزود آخری که قراره با تمام وجود ما رو دل دریا فرو ببره و مونولگ های زیبایی رو نوازش وار وارد گوش های ما کنه. اپیزود 11 دوست داشتنی، دلگرم کننده و پر از لحظات صمیمی بود و در کنار اپیزودهای دیگه آمانچو همچنان ثبات کیفیتی خودشُ داشت و آنچنان ضعفی نداشتیم.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- غرق در سبزه زار و زیبایی شدن تکو از اون لحظه های ماندگار بود :



- رسیدن به پیشی کوچولو و نجاتش از دست اون پرنده :



- انس تکو با اوهیمه :



- جناب مدیر بهمراه آریا :



- این دوتا هم چه عشق در نگاه اولی پیدا کردن :