M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Super Sonico Animation - Episode 02

Super Sonico Animation - Episode 02

خُب، این اپیزود تمرکز خوبی به باند و دوستای باندی سونیکو داشت .. چیزی که بهرحال قراره محور اصلی داستان باشه. اینکه چطور تمرین میکردن و مثلا سوزو چه انتظاری از سونیکو داشت .. پوشیدن اون لباس عجیب و تو این بین بحث کنسرت هم پیش کشیده شد. کنسرتی که قرار بود بهمراه سوزو و فوری اجرا کنن. من هنوز درک نمیکنم چرا مدیر برنامه‌های سونیکو همیشه در حال ماسک پوشیدنه! البته وقتی بهش فکر کنیم، یه جورایی مثل همیشه هدفون زدن سونیکو میمونه .. هر دو یه ویژگی کارکتری دارن که ازش دست نمیکشن و تمام مدت با خودشون اینور و اونور میبرن. تو ادامه صحنه آشنایی سونیکو و سوزو و همینطور سوزو و فوری رو هم دیدیم .. جایی که سوزو با دیدن استرس سونیکو به سراغش رفت و شروع به حرف زدن با اون راجع به راک کرد .. فورو هم درگیر یه آدم منحرف افتاده بود که سوزو اونو نجات داد .. هر دو صحنه صحنه خوبی بودن و اینجوری این گروه دوست سه نفر به وجود اومد. بلاخره به صحنه کنسرت رسیدیم؛ رابطه بین سونیکو با تماشاگرا شکل جالبی به خودش گرفته بود و با اینکه سوزو و فوری دیر کرده بودن، تماشاگرای کنسرت کاملا به سونیکو روحیه میدادن و دیر کردن بقیه براشون اهمیتی نداشت .. بلاخره سوزو و فوری از راه رسیدن و شروع آهنگ یه پایان بخش جالب واسه اپیزود بود. پایان بخشی که با آب شدن لباس سونیکو همراه شد .. اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد و سونیکو خجالت زده شد!

صحنه‌هایی از اپیزود :

- محل تمرین باند :



- سوزو در کنار لباسی که واسه سونیکو آورده بود :



- صحنه آشنایی سوزو با سونیکو تو فلش بک :



- محل اجرای کنسرت و دیر کردن سوزو و فوری :

Hajime no Ippo: Rising Episode 14

Hajime no Ippo: Rising Episode 14


اپیزود استراحت بدی نبود ولی انتظار کمدی بیشتری داشتم. روی هم رفته راضی بودم و کمی از فضای سنگین رینگ و مبارزه دور شدیم. "دیگه به دمپسی رول تکیه نکن" از توصیه‌های دکتر به ایپو که بگذریم، اینبار اپیزود به یه کارکتر فرعی دیگه مترکز شد. تو شروع فصل دو قسمت به آئوکی مترکز بودیم و حالا یه کارکتر مثل اومزاوا و داستان مانگا نوشتن‌ش. البته مگه میشه در حال نوشتن مانگا باشی و از دار و دسته تاکامورا کمک نگیری؟ حتی اگه نخوای هم زورکی بهت کمک میکنن! تو چند ثانیه کار اومزاوا رو نابود کردن و بعدش هم که فرار کردن! انتظار بهتری ازشون نمیرفت. خوبی پاره شدن مانگای اومزاوا این بود که اصلا ناامید نشد و وقتی اشتیاق اونا رو واسه مانگا دید، بیشتر انگیزه گرفت. تصور اینکه اومزاوا از اون کارکتر زورگیری که ایپو رو میزد به چه جایی رسیده، خیلی جالبه .. تغییر کارکتریش خیلی زیاد بود و تو این بین دوست خیلی خوبی برای ایپو بود. تو ادامه اپیزود، یه مسئله مهم هم مطرح شد و اون کنسل شدن بقیه مبارزه های ایپو بود .. باید ببینیم تو ادامه جریان مبارزات ایپو به چه سمتی حرکت میکنه. بجز این اتفاق، حرف های ایپو با دکتر و دیدن پیشرفت هایی از ایتاگاکی تو مبارزه بخاطر کار کردن با ایپو، چیز خاصی از داستان اصلی ندیدیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ایپو در حال تصور میاتا :



- صحنه پاره شدن مانگا :



- میز غذای خانواده بهمراه اومزاوا :



- ایپو در حال انگیزه دادن به اومزاوا :

Tonari no Seki-kun - Episode 02

Tonari no Seki-kun - Episode 02

خُب، بساط شوگی راه انداخته شد .. سکی، رومی و ما رو به دنیای شوگی برد؛ جایی که یه مهره ساده به سرباز تشبیه شد و یه مهره دیگه جنرال شد و در این بین اون سرباز از پشت به جناب جنرال خنجر زد. دیدن حرکات و افکار رومی یکی از بهترین قسمت‌های این انیمه ست؛ جوری که هر لحظه با حرکات سکی بیشتر به درون اون بازیگوشی‌ها فرو میره و مثلا اینجا چطور وارد عمق فاجعه درگیری بین جنرال و سرباز شده بود، جالب به تصویر کشیده شد. روی هم رفته قسمت بامزه ای بود و فضای کُلی خودشو به اثبات رسوند .. اینکه چطور شروع میکنیم و چطور به پایان میرسیم! این قسمت OP رو هم داشتیم که خود Hanazawa کار خوانندگی‌ش رو به عهده داشت .. خوب بود.

صحنه‌‎هایی از اپیزود :

- سرباز خیانتکار در ظاهر جنرال :



- دوتا میمیک از رومی :



+



- نیشخند شیطانی سکی :

Nisekoi - Episode 01

Nisekoi - Episode 01

دقیقا چیزی که دوست داشتم ببینم! یه کمدی رمنس خیلی خوب و بامزه با کارکترهای جالب. با اینکه شروع داستان کمی حالت تکراری برام داشت ولی دید کُلی خیلی خوبی راجع به انیمه پیدا کردم. تصادفی که کریساکی و ایچیجو داشتن، از جمله صحنه‌های بود که به نظر من حس تکراری داشت ولی خُب .. صحنه جالبی بود و بعد از اون .. البته که دانش آموز انتقالی جدید، دقیقا همون دختری از آب در میاد که به ایچیجو خورده. از این نکات ریز و حاشیه‌ای که بگذریم، فضای ساخته شده تو اپیزود اول واقعا جذاب بود و در کنارش، انیمیشن کار هم تو سطح عالی قرار داره .. استایل آرت Shaft تو تمام صحنه‌ها موج میزنه و خودشو به رخ بیننده میکشه .. من که حسابی از دیدن‌شون ذوق کرده بودم و برام لذت بخش بود .. خیلی از صحنه‌ها ناخودآگاه به تعریف از انیمیشن تو ذهنم پرداختم. رفتار کریساکی با ایچیجو خیلی دیدنی بود، خصوصا تیکه‌هایی که ایچیجو قصد کمک داشت و با رد شدن‌ش توسط کریساکی روبرو میشد. از طرف دیگه اگه میخواید یه دختر دوم برای انیمه در نظر بگیرید و قراره اون دختر کمی خجالتی باشه، هیچ وقت فراموش نکنید که از Hanazawa استفاده کنید! :دی خارج از شوخی، کار هانازاوا هم مثل همیشه عالی بود و خیلی به کارکتر میخوره. وسط این درگیری‌های ایچیجو برای پیدا کردن قفل عزیزش، دیدن حرکات گانگسترها و آشوبی که به پا کرده بودن هم خیلی باحال بود .. به نظر میرسه تو ادامه کار بتونن کمدی خیلی خوبی رو به واسطه این گانگسترها تو انیمه شکل بدن .. من که امیدوارم.

یکی از نقاط اوج اپیزود اول از نظر من جایی بود که کریساکی وابستگی ایچیجو رو به اون قفل به تمسخر گرفت و بعد از اون بارون شروع به باریدن کرد؛ واقعا اون صحنه زیبایی خاصی داشت و میشد از بارون برای تصور کردن اشک روی چهره ایچیجو کمک گرفت! ممکنه کمی تخیلی به نظر برسه ولی خُب، یه جورایی علاقه ایچیجو رو به اون قفل با بارونی که داشت میبارید، میدیدیم و در کنارش قیافه متعجب اونودرا ... بلاخره تونستن قفل رو پیدا کنن و شر قضیه کنده شد. تو این بین، پدر ایچیجو برای مصلحت گنگستری خودش تصمیم گرفت که ایچیجو رو به سمت ازدواج با دختر اون یکی گروه گنگستری هُل بده ... حدس بزنید که دختر اون گروه گنگستری کی بود؟ ... دیدن اینکه قیافه ایچیجو بعد از دیدن کریساکی چطور در هم رفت و آب شد و به زمین فرو رفت، فوق العاده بود. "قراره سه سال دوست‌پسر، دوست‌دختر باشید" اجباری به کریساکی و ایچیجو و .. شروع داستان تنفر از با هم بودن در عین اجبار به با هم بودن! فکر کنم همه ما میدونیم که گاهی این تنفرها به علاقه تبدیل میشن؛ آیا قراره اینجا هم به همین شکل جلو بریم؟ ایچیجو توانایی تحمل کریساکی سوندره رو داره؟ جریان دوست دوران کودکی ایچیجو خیلی کنجکاو کننده ست و دوست دارم بدونم اون دختر چطور به داستان‌مون ربط پیدا میکنه. تو این قسمت اونودرا چیزایی احتمالی درباره اینکه "ممکنه اون دختر باشه" از خودش نشون داد! منتظر اپیزودهای بعد میمونم و سعی میکنم بیشتر به فضای انیمه وارد بشم .. خیلی برام سرگرم کننده بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اونودرا در حال چسب زدن روی صورت ایچیجو :



- کریساکی در کنار ایچیجو :



- فکر کنم این لوکیشن بعدها جای خاطرانگیزی واسه این کارکترها بشه؛ تیکه گشتن به دنبال قفل :



- یه شات جالب از ایچیجو



- امیدوارم از این حرکات کریساکی بیشتر ببینم! خیلی بامزه بود :



- ایچیجو در کنار قفل نازنین‌ش

ImoCho - Episode 02

ImoCho - Episode 02

قسمت دوم هم خوب بود. هیوری برای اینکه میتسوکی رو مجبور به همکاری با خودش کنه، به سمت دروازه بهشت برد و بهش نشون داد که چطور پله های رسیدن به دروازه ساخته میشن. کارهای منحرفانه ای که هیوری در قالب بدن میتسوکی باید انجام بده تا اون ظرف پر بشه و هر بار که ظرف پر میشه، یه پله درست میشه. (و اگه کاری در مقابل یویا انجام ندن، ظرف کم کم خالی میشه و اگه از یه مقداری خاصی کمتر بشه، باعث مرگ میتسوکی میشه!) نکته جالب یا عجیب این موضوع اینه که اون میخواد با انجام کارهای منحرفانه به "بهشت" برسه! منحرفانه = بهشت ... سازگاری نداره ولی فقط محظ ادامه دادن داستان میشه بهش گیر نداد! واقعا نمیشه از اتفاقی که تو اتاق پرستار افتاد، حرفی زد! زیادی WTF بود و بازم یکی از اون صحنه‌هایی بود که میتسوکی بعد از کُلی تحمل بالا و انتظار به اون شکل در اومد .. یه موقعیت خیلی خجالت آور و ناجور در مقابل یویا. البته طولی نکشید که برعکس همین موقعیت واسه یویا اتفاق افتاد و اینبار اون روبروی میتسوکی خجالت زده قرار گرفت (هرچند اینبار هم این میتسوکی بود که خجالت زده به نظر میرسید!) در نهایت هم اون صحنه حموم آخر اپیزود که کاملا هر دو نفر بخاطر هیوری و حرکت ناگهانی‌ش یه شرایط ناجور گیر کردن. فکر نکنم این اتفاق تو قسمت بعد ادامه پیدا کنه ولی خُب، پایان بندی خوبی واسه اینهمه حرکات منحرفانه بود!

صحنه‌هایی از اپیزود :

- میتسوکی و هیوری در حال چک کردن پله‌ها و دروازه :



- میتوسکی به امید "خواب بودن اتفاقات" بیدار شد ولی ظاهرا اینجور نبود :



- رفتن به اتاق پرستار با یویا :



- اشک میتسوکی بعد از قرار گرفتن تو اون موقعیت خجالت آور :

Gin no Saji 2nd Season - Episode 01

Gin no Saji 2nd Season - Episode 01

"میگن اگه یه نعل اسب پیدا کنی، واست خوش شانسی میاره"



میشه از همون استارت با سر و صدای مرغ‌ها و گاوهای اپیزود هم حس کرد که ... آره Gin no Saji برگشته! بدون کوچکترین معطلی وارد فضای انیمه و با هاچیکن شدیم! خیلی این نکته رو در مورد شروع دوست داشتم. اوپنینگ انیمه بازم مثل سری اول حس روستایی و حیوونی خودشو حفظ کرده و واقعا متناسب با فضای انیمه انتخاب و ساخته شده. میکاگه چه راحت راجع به سیــ نه بند با هاچیکن حرف میزد .. انگار نه انگار .. هاچیکن هم که کاملا به خودش کنترل داره و اصلا نمیذاره طرف مقابلش بفهمه که مکالمه براش ناجور شده .. خنده دار تر بعد از این ماجرا بود که فهمیدیم سیــ نه بند برای گاو بوده و نه برای میکاگه! بهرحال اینم یکی از موارد آموزشی دیگه Gin no Saji ـه؛ اینکه برای حیوونی مثل گاو هم چنین وسیله ای همنام با استفاده انسانی شه. تو ادامه هاچیکن رو معاون باشگاه سواری کردن .. بعد از اون، دیدن اشک های میکاگه نه تنها هاچیکن بلکه من رو هم درگیر خودش کرد .. خیلی کنجکاو بودم که دلیل این اشک ها رو بدونم. هاچیکن هم مثل من به دنبال پیدا کردن دلیل این ناراحتی میکاگه بود و منم اونو به سمت جلو تشویق میکردم! هاچیکن فکر میکرد که کومابا با میکاگه رابطه داره و دلیل ناراحتی میکاگه به اتفاقی بی اون و کومابا برمیگرده .. کلا تو این بین درگیری ذهنی هاچیکن خیلی زیاد شد و با اون استایل طنز جالب به علاقه داشتن یا نداشتن به میکاگه فکر میکرد (اونم در حالی که یه گاو دستاشو میخورد! )

حواس پرتی میکاگه باعث شد اسبا بیرون بیان و بیشتر از قبل نشون بده که اتفاقی افتاده و جریانی پیش اومده. هاچیکن بلاخره تصمیم نهایی و پر اراده خودشو واسه صحبت با میکاگه گرفت ولی به طرز فجیع خنده داری رد شد "به تو ربطی نداره!" خیلی باحال بود .. خصوصا وقتی که با اون موسیقی به سمت اتفاق افتادن ای صحنه رفتیم و اون موسیقی "انرژی بخش" باعث چندین برابر خنده دار تر شدن صحنه شد. آخرش هم نفهمیدیم که میکاگه چرا ناراحت بود و احتمالا این موضوع تو اپیزود بعد ادامه پیدا کنه و بلاخره متوجه بشیم. جریان اون نعل هم دیدنی بود و بودن نعل تو ED انیمه هم در نوع خودش جالب بود. یه شروع عالی برای فصل دوم بود .. من که حسابی از دیدن ش راضی بود و حس خوب فصل اولش بازم به سراغم اومد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اشک‌های میکاگه به اون حالت معصومانه :



- هاچیکن غرق در افکار :



- "به تو ربطی نداره، هاچیکن!" .. این استایل خرد شدن هاچیکن فوق العاده بود.

Diamond no Ace - Episode 14

Diamond no Ace - Episode 14

کمپ تمرینی شروع شد ولی با حالت کند و با تلف شدن مقداری وقت. بهرحال باید ناراحتی ایجون از انتخاب خودشو تو دسته اول میدیدیم و اون صحنه‌ها رو ادامه میدادیم .. تا جایی که بلاخره اتفاقی باعث بشه ایجون به حالت همیشگی‌ش برگرده. این اتفاق با حرف‌های کریس تو اون شب بارونی پیش اومد .. جایی که ایجون دوباره غرق در اشک ریختن شد و بازم کریس بهش گفت که داره زیاده روی میکنه و تمرین به معنای بیخودی سخت کار کردن نیست! "باید یاد بگیری استراحت کنی" ایجون حرف شنوی خوبی از کریس پیدا کرده و حتی احترامی که بهش میذاره، در سطح بالاتری نسبت به میوکی ـه! میوکی و کوروموچی حرف‌های جالبی در کنار کریس در مورد زیاده روی ایجون تو تمرین زدن. از طرف دیگه فورویا هم تو این حواشی زیاد به چشم اومد. به نظر میرسه تمرین دادن ایجون و فورویا و در کنارشون هارویچی تمرکز اصلی داستان ـه. کمپ تمرینی به شکل خیلی سختی داره برگزار میشه .. تعداد دورهایی که مربی به بازیکن‌ها میداد، جالب بود و ایجون با حرف‌هایی مثل اینکه "من هر روز اینکارو با تایر انجام میدم" شروع کرد و بعدش کار به جایی رسید که داشت غذاشو بالا می آورد! بهرحال اپیزود خوبی بود. منتظر عوض شدن OP بودم ولی با عوض شدن تنها ED روبرو شدم. خوب بود ولی به نسبت ED قبلی کمی ضعیف‌تره.

من فکر میکردم کمپ تمرینی قراره بیرون از مدرسه برگزار بشه! مثلا ساحلی یا کوهی (چه خوش خیال بودم! دیدن ایجون و فورویا لب ساحل؟ قرار نیست اتفاق بیافته! ..) کمپ تمرینی قراره ادامه پیدا کنه. تو همین نیمه دومی که درگیر کمپ بودن، خستگی از سر و روی این سه نفر جاری بود و مشخصه که دیگه تحمل تمرین بیشتری رو ندارن. تانبا هم در حال تمرین روی یه شکل پرتاب خیلی خاص ـه که احتمالا تو مسابقات با اون پرتاب روبرو میشیم. ببینیم میتونه روی حرفش بمونه یا نه. "شماره ایس م رو به هیچ کس نمیدم" .. به نظر نمیرسه فعلا حداقل ایجون حریف سختی براش باشه ولی فورویا باریکه های امیدی داره. هرچند همه اونا میتونن بازی کنن و کمپ تمرینی خیلی سرنوشت سازه. دیدن صحنه‌های کمدی کلاسی بین معلم و هارونو که از رفتار ایجون تو کلاس تعجب کرده بودن، هم جالبی خاصی داشت و مثل همیشه صحنه‌های کمدی انیمه سطح خوبی دارن. امیدوارم تو ادامه کمپ تمرینی جالب تر بشه و البته زودتر به زمین مسابقات اصلی برسیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه‌ای ایجون فکر میکرد میوکی و بقیه میخوان بخاطر اومدن تو دسته اول اونو کتک بزنن :



- نگاه ایجون و فورویا بعد از حرف‌های کریس در مورد مهم بودن نقش پیچر :



- "ساوامورا، که نمیخوای عاقبتت مثل من بشه؟" چه نگاهی!



- خستگی تمرینات کمپ :



- اندینگ جدید انیمه :

ReWatching - Yuru Yuri - 01

Yes, i'm actually doing this .. hehe
Episode 01


چرا که نه؟! دوباره سراغ یکی از کارهای محبوبم اومد و میخوام از اول اونو ببینم. در عین اینکه ظاهر کودکانه ای داره، یه انیمه بی نهایت دوست داشتنی ـه و خیلی تو ذهنم موندگار شد. حالا فرصت خوبی ـه که دوباره به سراغش برم. قسمت اول خیلی ساده شروع میشه. وارد راهنمایی شدن آکاری و بقیه .. حالا قراره با هم باشن و باشگاه سرگرمی رو راه بندازن! باشگاهی که تو اتاق باشگاه چاییِ منحل شده جمع میشه .. اونم مخفیانه. یویی، توشینو کیوکو و آکاری .. کمی بعدتر چیناتسو هم بلاخره بهشون اضافه میشه و جمع 4 نفره شون تکمیل میشه. نکته جالبی که قبلا بهش توجه نکردم بودم، دیدن هیماواری و ساکوراکو تو همین اپیزود اوله که از خاطرم رفته بود؛ حتی از همین شروع هم بهم میپرن و همدیگه رو اذیت میکنن. دیدن اینکه همه اعضای باشگاه سرگرمی به راحتی متوجه حضور کم آکاری تو انیمه هستن، عالی ـه. یه صحنه طنز ادامه داره جالب در طول کُل سری.


یه صحنه تو اپیزود هست که یویی از بقیه میپرسه، "کس خاصی رو دوست دارید؟" همه جواب‌هایی میدن که کاملا به شخصیت شون میخوره و حسابی بامزه ست. آکاری سریعا داد میزنه و میگه کیوکو و یویی رو دوست داره. قیافه یویی در مقابل این جواب دیدنی ـه! کیوکو هم سریع میگه "خودمو دوست دارم" که البته به قول یویی "اصلا سوپرایز نیست" و همه اونو میدونن :دی .. یویی هم درون خجالت فرو میره و حرفی نمیزنه. بعد از فهمیدن اینکه آکاری به عنوان کارکتر اصلی حضور کمی تو انیمه داره، تصمیم میگیرن حضورش رو با روش های خاصی بیشتر کنن! در عین اینکه کیوکو یه کارکتر طنز فوق العاده ست و بار طنز انیمه رو به دوش میکشه، به هیچ وجه نمیشه از نقش پررنگ آکاریـــن گذاشت؛ دوبلور شاهکاری داره، عاشق صحنه های قاطی کردن آکاری هستن .. دوبلور به طرز عجیبی تو ذهن من رشد داشت و خیلی خیلی دوبلور آکاری رو دوست دارم. آخر اپیزود با ورود ناگهانی آیانو و چیتوسه از راه میرسن و حرف های آکارین رو قطع میکنن که دوباره "حضور" ـش رو نابود میکنن. این خراب کردن حضور آکارین خیلی بامزه ست و بارها تو طول انیمه تکرار میشه.


نمیخوام هر پست به صورت طولانی به فضای انیمه بپردازم و همینجور گذرا نظرمو راجع به بعضی از قسمت ها میگم. اینم یه نمونه از اون پست هاست و فکر کنم چیزایی که دوست داشتم رو همه کاور دادم. بهرحال قسمت اول اونقدرا معرف عالی برای انیمه نیست ولی میشه پتانسیل خیلی خوبش رو دید و از دیدنش لذت برد. حالا که برای بار دوم یا سوم؟ دیدمش، بازم برام لذت فوق العاده ای داشت و به زودی سراغ بقیه قسمت ها هم میرم.


صحنه‌هایی از اپیزود :