M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Tamayura - More Aggressive // Anime

Tamayura - More Aggressive



انیمه ای بی‌نقص برای طرفداران فضای آرامش‌بخش! کاری از Satou Junichi کارگردان سری Aria .. داستان انیمه، داستان ساده ایه؛ فو بعد از مرگ پدرش، با یاد و خاطره اون که عکاسی رو خیلی دوست داشته، شروع به عکاسی میکنه. وقتش رو در کنار دوستاش و برادر کوچکترش که همیشه اونو همراهی میکنن، میگذرونه. محیط Slice of life انیمه با مقداری درام قاطی شده. من دوست دارم از اون درام به عنوان یک درام دوست داشتنی یاد کنم، صحنه هایی که فو با یادآوری پدرش و اینکه حالا اون در کنارشون نیست، خاطراتشو به یاد میاره. ریکاوری که در طول اپیزودها به مرور به دست میاره و عادت کردنش به موضوع، دوستانش که سعی میکنن ذهنش رو از موضوع دور کنند. همراهی چند دوست نزدیک در مسیر طولانی که در پیش رو دارن. من از موسیقی سری اولش واقعا خوشم می اومد و حس میکنم تاثیر به سزایی در نمایش احساسات کارکترها داشته. تو انیمه Tamayura از فن سرو//یس ها و درام های اضافی خبری نیست و همه چیز در حد مناسبه و با یه فضای شیرین و دوست داشتنی روبرو هستید. اپیزود همونطور که با آرامش شروع شده، با آرامش هم تموم میشه. البته اشتباه نکنید، منظورم من یکنواخت بودن اپیزود ها نیست و صرفا به ریلکس کننده بودن انیمه اشاره میکنم. یکی دیگه از نقاط قوت انیمه، انیمیشن و آرت اونه. از اونجایی که فو و بقیه کارکترها وقت زیادی رو تو مناظر دیدنی و محیط باز میگذرونن، همیشه میتونیم لوکیشن های خوبی رو به چشم ببینیم. نیمچه درام انیمه و محیط زندگی روزمره‌ای که تو این سبک انیمیشن به زیبایی به تصویر کشیده میشه. روای گری شخصیت اصلی انیمه، فو هم حس خوبی داره و به منتقل کردن بهتر فضای انیمه به بیننده کمک زیادی میکنه.

انتظاری که از فصل دوم دارم اینه که جزییات بیشتری در مورد نحوه مرگ پدر فو به بیننده‌ها بدن و مثل فصل اول، فلش بک های جالبی از پدر نشون داده بشه. در کنار حفظ کردن محیط فصل اول و روال همیشگی‌ش، بتونیم چیزای تازه ای رو هم ببینیم. حالا که کارکتر جدیدی به انیمه اضافه شده، میتونیم انتظار چنین چیزی رو داشته باشیم. کارکترهای فصل یک مثل چیهیرو فراموش نشن و ...

چندتا از صحنه های فصل اول که واسم از نظر کمدی و انیمیشن و ... جالب بوده رو به صورت عکس میذارم :

علاقه نوریه به برادر فو + دوباره - فو بهمراه برادرش در کنار پدرشون رو به دریا (فلش بک)
صحنه پیدا کردن لوکیشن عکسِ پدر فو در OVA - مومونکو، گربه عجیب انیمه

فو در حال عکاسی


در مورد کارکترها و دبلورها :

Sawatari, Fuu



- کارکتر اول انیمه، دختری که حدود پنج سال پیش پدرشو از دست داده و علاقه زیادی به عکاسی داره. بعضی از دوستاش اونو پوته صدا میزنن!
Taketatsu Ayana دوبلور این کارکتره. تو سالهای اخیر کارای واقعا خوبی داشته. از کارای معروفش میشه به کیرینو در OreImo ، سوگو در SAO ، آزوسا در K-On و ... اشاره کرد.



--

Norie Okazaki



- نوریه دختر پر انرژی انیمه ست، کارکتری که بیشتر بار کمدی انیمه رو به دوش میکشه.
Iguchi Yuka ، دوبلور کارکترهایی مثل ماریا (Boku wa Tomodachi) ، میا (To LOVE-Ru Darkness) ، یاشیرو، دختر فضایی Denpa Onna و ...



--

Maon Sakurada



- ماون، دختریه که یک عادت خیلی عجیب داره. اون عادت، سوت زدنه. گاهی حتی جواب سوالات رو با سوت زدن میده.
تو نگاه اول این حرکت خیلی واسم عجیب بود ولی رفته رفته به این کارش عادت کردم.
البته تو این عادت سوت زدنش زیاده روی نشده و گاهی وقت ها دیالوگ هاش رو بدون سوت زدن و به صورت عادی به زبون میاره!
دوبلورش، Gibu Yuko معمولا کارهای مکمل رو به عهده داره. از جمله کارهایی که نقش اول بوده، میشه Aoi Hana رو اسم برد.



--

Kaoru Hanawa



- اولین کسی بود که با فو ارتباط برقرار کرد، بهترین دوست فو. دوستاش اونو کائو تان صدا میزنن!
Asumi Kana از دوبلورهایی بود که تو سری Aria با این کارگردان همراه بوده.
بجز اون کار، میشه به یکی از معروف ترین کارهای فعلی‌ش یعنی نیاروکو تو انیمه Haiyore! Nyaruko-san اشاره کرد. فومی (Hayate no Gotoku) ، یونو (Hidamari Sketch) و ...



--

آخرین کارکتر، تو این فصل به جمع بقیه اضافه شده، کارکتری به نام :

Kanae Mitani



- ظاهرا تو همون دبیرستانیه که فو درس میخونه. مثل فو به عکاسی علاقه داره. باید ببینیم چطور وارد داستان میشه.
Ai Kayano ، رو همه بچه های انیمه بین میشناسن! منما (AnoHana) کارکتری فراموش نشدنی ــه. ساوتومی رومان (SKET Dance) ، می (Sukitte Ii na yo) و ...

About Love Lab // Anime

مقایسه کاور مانگا با انیمه :



سایز بزرگ عکس

جدا از داستان اولیه عجیب انیمه، من حس خوبی نسبت بهش دارم و امیدوارم با توجه به عوامل مشترک زیادی که با YuruYuri داره، بتونیم با یه انیمه خوب روبرو بشیم. کارگردانی انیمه به عهده Oota, Masahiko ــه که قبلا کارهایی مثل Kotoura-san ، YuruYuri و اپیزودهایی از Ichigo Mashimaro کارگردانی کرده. این چند نمونه، انیمه هایی بودن که من ازشون خوشم می اومد و از لحاظ Slice of life همیشه اونا رو انیمه های خوبی دونستم. از عوامل مشترک دیگه این انیمه با YuruYuri دو نفر دیگه هم بین Cast حضور دارن (Aoshima, Takashi و Ebina, Yasunori) که فضای YuruYuri مانند رو یه جورایی تضمین میکنه. بجز مواردی که گفتم، با یک نگاه کلی به تریلری که از انیمه منتشر شد، میشه طراحی کارکترها رو خیلی به کارهای قبلی شون نزدیک دونست.

جدا از موضوع کارگردانی و شباهت ها؛ مهمترین مسئله در حال حاضر نحوه پرداختیه که به داستان خواهند داشت. اینکه چطور قراره بیننده رو وارد فضای انیمه کنند و آیا انتظاراتی که داریم، برآورده میشه یا نه. همیشه با دیدن عوامل و دوبلورهایی که به نظر موفق میرسند، نمیشه فرض رو بر این گذاشت که انیمه بدون شک موفق میشه ولی حداقل با بودن اون عوامل میتونیم مقدار درصد خوبی از امیدواری رو در ذهن خودمون به وجود بیاریم. من از اونجایی که نسبت به مانگای کار هم کنجکاو بودم و میخواستم بدونم فضای کارش چطور بوده، دو چپتر Raw رو از کارش دانلود کردم و نگاهی بهش انداختم، چون کُل مانگا به ژاپنی بود چیز خاصی از داستان دستگیرم نشد ولی بهرحال محیط مانگا جالب به نظر میرسید.


نگاهی به کارکترها و دوبلور های انیمه :
[هنوز بعضی بیوگرافی برای کارکترها نوشته نشده، بخاطر همین به صدا پیش ها کارهای قبلی شون اشاره میکنم]

Yuiko "Eno" Enomoto



- هنوز بیوگرافی راجع به کارکترش نوشته نشده و یه مقداری کارکترش مبهمه.
Sakura, Ayane دوبلوری که طرفدارای Slice of life سال های اخیر بدون شک با صدای اون آشنا هستن؛ دوبلور یوزورا انیمه Boku wa Tomodachi ga Sukunai و ماری انیمه Joshiraku که صدای متفاوت و خیلی خوبی داره.



--

Riko Kurahashi



- معاون شورا و دختری که اخلاق و رفتاری پسرونه داره.
Numakura, Manami دوبلور کارکتره که به نظر من بهترین کارش حضور تک اپیزودی ش تو SKET Dance و البته The iDOLM@STER در نقش Hibiki بوده.



--

Natsuo Maki



رئیس شورای دانش آموزی؛ دختری که رفتاری مودبانه و آروم داره و مورد تحسین همکلاسی‌های ریکو هستش!
یکی دیگه از دوبلورهای خوب انیمه، Akasaki, Chinatsu ــه که صدا پیشگی این کارکتر رو به عهده داره. از کارای معروفش میشه به Chuunibyou demo Koi ga Shitai و Kill Me Baby اشاره کرد که تو هر دو جز نقش های اصلی بوده.



--

+
دو دوبلور آخر انیمه، جز تازه کارا محسوب میشن و هیچ کدوم تجربه آنچنان بالایی ندارن، (Minase, Inori و Taichi, You) ..
این دو نفر دوبلور دو کارکتر Sayori و Suzune هستن. بهرحال باید ببینیم تقابل این دو نفر با بقیه دوبلورها چطور از آب در میاد.



--

Suisei no Gargantia - 12 // Ledo Vs Kugel

Suisei no Gargantia - 12 // Ledo Vs Kugel
Spoiler




اپیزود 12 انیمه واقعا خوب بود و تو ادامه اوج گرفتن انیمه کمک زیادی به آماده سازی نهایی برای یک پایان بندی جذاب کرد. نبرد بین فرمانده و لدو و کمک پینیون به لدو برای شکست دادن فرمانده کوگل! صحنه اکشن خیلی جالبی بود، نه زیاد شلوغ کاری شده بود و نه زیاد تو سطح پایینی بود. ولی شوکه کننده ترین صحنه اپیزود، صحنه ای بود که حقیقت وجود کوگل به ما نشون داده شد. لحظه ای که در کابین ربات باز شد و به جای کوگل زنده با دستگاه تغییر صدایی که بعد از لحظاتی از کار افتاد و صدای واقعی رو شد، روبرو شدیم. استرایکر کنترل رو به دست گرفته بود و تمام این مدت کوگل مرده بود! صحنه واقعا عالی بود و میتونیم اونو جز تاپ 10 بهترین صحنه های کُل انیمه بدونیم. شاید میشد قبل از این اپیزود حدس زد که کوگل نمیتونسته زنده مونده باشه ولی خوب وقتی تو اپیزودهای قبل با صدا و رباتش روبرو شدیم، احتمالی برای زنده بودنش قائل شدیم. در نهایت به نظر میرسه تصمیم لدو برای محافظت از گارگانتیا موفقیت آمیز بود و باید ببینیم اپیزود آخر لدو موفق میشه استرایکر رو از بین ببره یا نه!

صحنه های جالب اپیزود :

- صحنه بارون و خیره شدن لدو به آدمایی که دستاشون رو به آسمون بود و اتفاق وحشتناکی که بعد از اون افتاد.


+



- مکالمه لدو با چمبر در مورد امکان مبارزه با کوگل!



- این مبارزه ای بین خدایانه! فاصله تون رو حفظ کنید!



- صحنه روبرویی لدو با جسد فرمانده



- استرایکر و جمله آخرش.



--

Hajime no Ippo // That Epic Classic Anime

Hajime no Ippo // That Epic Classic Anime




ماراتون 4 روزه من


انیمه ای کلاسیک و متفاوت! Hajime no Ippo انیمه ای که دید شما رو نسبت به بوکس عوض میکنه! وقتی انیمه رو به من معرفی کردن، این جمله بیشتر از همه پررنگ بود: "اگه به بوکس هم علاقه ای نداری و حتی یکی از قوانین ساده بوکس رو هم نمیدونی، باز هم از این انیمه خوشت میاد" وقتی این جمله رو شنیدم، زیاد اونو جدی نگرفتم و فقط تصور رو به فن بوی بودن و تعصبی بودن فرد مورد نظرم در مورد انیمه گذاشتم. جدا از این مورد با دیدن آرت و فضای انیمه و علاقه قبلی که به محیط های انیمه های کلاسیک داشتم، میدونستم که اگه بوکس انیمه رو کنار بذارم، میتونم از دیدنش لذت ببرم. ولی خوب بعد از دیدن چند اپیزود به راحتی متوجه شدم که تمام تمرکز انیمه روی بوکس و پیشرفتیه که کارکترهای انیمه در طول زمان در بوکس به دست میارن اما این تمرکز روی بوکس به بهترین شکل ممکن انجام شده بود؛ تمرین هایی که کارکترها برای موفقیت و بردن انجام میدن، افکارشون و خواسته هایی که از بوکس داشتن، رابطه های دوستانی که از بوکس ریشه میگیره! درسته، این یه انیمه ورزشی ساده نبود و مسیر رسیدن یک پسر ساده به نام ایپو به هدف های بزرگش رو نشون میداد. خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکردم، حرف برای گفتن داشت. تو نگاه کُلی اولیه، دیدن 75 اپیزود پر از بوکس و مشت های سنگین و تمرین های مداوم برای موفق شدن تو مسابقه بعدی، خسته کننده به نظر میرسید ولی Hajime no Ippo این تجربه رو به تجربه ای لذت بخش و بی نهایت سرگرم کننده تبدیل کرد.

کارکترها، پرداخت عالی داشتند. بوکسور هایی که یکی بعد از دیگری از راه میرسیدن و گذشته ای که از زندگی اونا نمایش داده میشد، احساساتشون، هدف اونها و دلیل اینکه میخوان به موفقیت بالایی در بوکس برسن! گاهی گذشته ای که از بوکسورها نمایش داده میشد، خیلی تلخ به نظر می اومد و حتی بیننده برای تشویق کردن شخصیت اول و برنده شدنش به تردید می انداخت. بهرحال این قدرتی بود که در کارکترپردازی فرعی انیمه اعمال شده بود. تمام طول انیمه بجز یک کارکتر که اونم تو آخرین اپیزود ها اضافه شد، کارکتر اعصاب خورد کن و غیرقابل تحملی برای من وجود نداشت. همه خاصیت های مثبت خودشون رو داشتند، از ماشیبا و خشونت اولیه و طنزی که بعدها به کارکترش اضافه شد بگیرید تا تاکامورای بزرگ و خرس کُش! همه خوب بودند. تقابل کارکترها، رابطه های دوستانه و دشمنانه ای که با هم داشتن و نمایش داده شد، واقعا خوب بود و روی هم رفته از لحاظ کارکتر، انتظاری باقی نمیمونه که بی جواب باقی مونده باشه. رابطه ایپو با رقیب هاش هر کدوم متفاوت تر از دیگری به نمایش کشیده میشد، رابطه ای که با میاتا و شروع ملاقاتشون داشت، سندو، وُلگ، ایجی و ...



دوبلورها، مسلما یکی از مهم ترین نکات موفقیت هر انیمه ای هستن! Hajime چیزی در این زمینه کم نداشت، اونا حتی از دوبلور GTO ــ Takagi, Wataru دوبلور اونیزوکا سنسی استفاده کرده بودن که یه جور کانکشن دوست داشتنی بین دو انیمه میسازه. Utsumi, Kenji یکی دیگه از دبلورهای خوب انیمه بود، تجربه بالاش در تقابل با دوبلورهای دیگه اینجا کاملا به چشم میومد. (واقعا حیف که دیگه بین ما نیست) برای شخصیت اول داستان، ایپو، Kiyasu, Kohei رو انتخاب کرده بودن، من تا بحال چیزی ازش ندیده بودم ولی حس میکنم صداش به ایپو میخورد و نقص آنچنانی نداشت. گفتنی راجع به دوبلورهای انیمه زیاده و لازم نیست چیز خاص دیگه های اضافه کنم بجز اینکه توانایی همه این دوبلورها بود که کارکترها رو باورپذیر و دوست داشتنی و گاهی تنفر آمیز کرده بود.

وقتی بعد از دیدن انیمه خوب، یک نگاه به عقب بندازید، همیشه نکات مثبتی هستند که بیشتر از همه در ذهن شما باقی موندن! یکی از اون نکات پررنگ تو این انیمه واسه من، مبارزات اون بود، مبارزاتی که جذابیت فوق العاده داشتن؛ ناک داون ها، ناک اوت ها، بیهوش شدنها، فینت ها، استایل های متفاوت مبارزه، زنگ های پایان راندی که بی موقع به صدا در می اومد، شمارش های 1 تا 10 داور و خیلی چیزای دیگه که تو انیمه وجود داشت. خلاقیت مبارزات در سطح خیلی خوبی بود و غیرقابل پیش بینی بودن، همیشه وجود داشت. هر کدوم از مبارزات، فضای خاص خودشو داشت، آماده سازی که قبل از اونا انجام میشد، گاهی چند اپیزود به درازا میکشید و هیجان کار رو چندبرابر میکرد و لحظه ای که دو بوکسور وارد رینگ میشدن! حالا لحظه ای بود که همه تماشاگرا انتظارش رو میکشیدن!



نمیشه این انیمه رو دید و هیچ اشاره ای به طنز نابش نکرد. در عین جدی بودن و صحنه های بوکس زیاد انیمه، اونقدر صحنه طنز خنده دار خوب وجود داره که میتونه هر کمدی دوستی رو راضی از پای انیمه بلند کنه. به مرور زمان و هر جلوتر میریم، کارکترها هر کدوم قابلیت خاصی در خندوندن بیننده پیدا میکنن. اپیزود های خالی از بوکس انیمه که تعدادشون محدوده، به هیچ وجه نقطه ضعفی برای انیمه محسوب نمیشد! دلیل اون استفاده عالی از کمدی خوب در فضای اپیزود هاست، رودرویی های باحال چهار کارکتر اصلی همیشه طنز خودشو بهمراه داره، حتی گاهی در جدی ترین صحنه ها هم، تاکامورا میتونه ما رو بخندونه، اونم با یه جمله خیلی ساده! کمتر پیش میاد که کارکتری رو به چشم طنز و کاریکاتور وار ببینید و باز هم ابهت زیادی در وجودش حس کنید ولی تاکامورا به راحتی به چنین کارکتری تبدیل شده بود. یکی از مهمترین نکات قوی بودن انیمه در قسمت طنزش، استفاده عالی از میمیک های صورت متفاوت و زیاده روی شده ست. چیزی که تو انیمه هایی با چنین آرتی به خوبی یافت میشه و به زیبایی صحنه های کمدی و خلاقیت شون نمره بالاتری میده.



روی هم رفته، فکر کنم از نوشته های من به سادگی میتونید به این نتیجه برسید که خیلی از انیمه خوشم اومد و جز بهترین هایی بود که دیدم. ذهنیت خیلی خوبی نسبت بهش پیدا کردم و خیلی سریع سراغ فصل دومش میرم و شاید جز معدود انیمه هایی باشه که حتی منو به سمت خوندن مانگاش هُل بده. باید ببینم فصل دوم به شکل شروع میشه، پیش میره و تموم میشه.

یک سری نکات حاشیه ای دیگه :

- دوبله انگلیسی انیمه رو که نگاه میکردم، واقعا بد بود و جدا دیدن انیمه با این دوبله، به یه جور شکنجه و ظلم شباهت داره!

- اوپنینگ و اندینگ های انیمه در سطح خیلی خوبی بودن. خصوصا اوپنینگ اول انیمه حس خیلی جذابی داشت.

- شات بین اپیزودی خاطرانگیزش و تغییرهایی که به مرور زمان در طی اپیزود های مختلف میکرد، هم طنز خاص و دوست داشتنی داشت.


--