M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Kyoukai no Kanata - E12- End // Anime

Kyoukai no Kanata - E12- End // Anime



"میشه افتخار زدن این عینک رو بهم بدی؟"


چه جمله خوبی برای پایان این انیمه؛ کاملا درخور فضای تاکید کرده بر روی عینک و علاقه آکیهیتوی عینک پرستِ داستانمون بود! و میخواید بدونید بعد از شنیدن این جمله با خودم چی گفتم؟ گفتم "فویوکای‎دس!" آره به همون سبک و سیاقی که کورویاما بارها و بارها تو طول هر اپیزود این عبارت رو تکرار کرد ... انیمه جالبی بود، خیلی خوب تونست یه محیط Slice of life ـی رو با محیطی Supernatural ترکیب کنه. به نظر من گاهی زیاد از حد معمول وارد فضای Slice of life میشد اما خوشبختانه این روند تو اپیزودهای آخر کاملا از بین رفت و به جاش قسمت‌های پرهیجانی رو دیدیم. کارکترها پرداخت خوبی داشتن و انیمیشن هم خیلی خوب بود اما از طرف دیگه داستان انیمه اونقدرها پرکشش نبود و یه مقدار معمولی به نظر میرسید. خوشبختانه نقاط مثبت به نقاط منفی غلبه کرده بود و بخاطر همین کار رو تا آخر تماشا کردم. نمیشه اینکار رو با کار فصل قبلی کیوتو مقایسه کرد، Free یه انیمه کاملا متفاوت، چه از لحاظ ژانری و چه از لحاظ انیمیشنی بود و به نظر من هر کدوم در جای خودشون انیمه خوبی بودن و تونستن سرگرم‌کنندگی سطح خوبی داشته باشن.

++ ED انیمه واقعا خوب بود و هر اپیزود نمیتونستم کامل اونو تا آخر نشنوم!

شات‌هایی از لحظات آخر انیمه :



+



+

Kill La Kill Episode 12 // Anime

Kill La Kill Episode 12 // Anime

هاریمه، کاواییِ روانی! فکر کنم عبارت خوبی برای توصیف‌ش باشه .. همونجایی که اپیزود قبلا کلیف‌هنگر وار تموم کرده بودیم، شروع کردیم. صحنه‌های جالب بین هاریمه و ریوکو و تو همون شروع اپیزود یه فلش‌بک عالی از پدر ریوکو و روبرویی‌ش با هاریمه دیدیم. استفاده پدر ریوکو از شمشیر قیچی با اون سبک و سیاق خیلی جالب‌انگیز بود و واقعا شمشیر باید به دست صاحب‌ش سپرده بشه که شکل اصیل‌ش دیده بشه. فضای تاریک مبارزه بین هاریمه و پدر ریوکو با اون افکت‌های صدایی کارکتری هاریمه قاطی میشد و در کنارش صحنه‌های سریع حملات پدر ریوکو و جاخالی‌های هاریمه رو میدیدیم که به شکل خیلی جذابی به تصویر کشیده میشدن! صحنه‌های فلش‌بک خیلی خیلی خوب بودن .. هاریمه تو شروع به راحتی ماتویی سنسی رو مغلوب کرد و اونو مجروح کرد. وقتی هاریمه از "مهربون بودن" ـه خودش حرف میزد، با خودم گفتم .. تنها چیزی که در مورد هاریمه مهربون به نظر میاد، قیافه اونه وگرنه تمام حرکات و اعمال‌ش از اون یه شخصیت وحشی میسازه. ظاهر بی‌حالتی که با لبخند تمام شمشیر قیچی رو به بدن ماتویی سنسی وارد میکرد. اما بعد از اون صحنه جالب‌تر هم شد؛ جایی که ماتویی سنسی با یه حرکت چشم چپ هاریمه رو به آبشار خون تبدیل کرد .. اون اتفاق باعث شد، اون رویِ هاریمه ببینیم ... روی خشنی که با یه حرکت سنسی رو به دیوار میخکوب کرد.

"حالا مثلا میخوای انتقام پدرتو بگیری؟" برگشتیم به زمان حال! زدن چنین حرفی در مقابل ریوکویی که با چنین خشونتی جلوی روی اون وایساده، واقعا دل و جرات زیادی رو میطلبه! این صحنه رو خیلی دوست داشتم و حس میکنم کارکتر هاریمه با ظاهر کودکانه‌ش، ابهتی درخور رو با این دیالوگ به تسخیر خودش در آورد. کار به جایی رسید که سنکتسو نتونست قدرت خونیِ ریوکو رو تحمل کنه و به اون شکل عجیب در اومد. ساتسکی سریعا از هدف هاریمه با خبر شد. این وسط و تو حاشیه ماکو چان دوباره به حالت همیشگی‌ش وارد شده بود و کمدی اپیزود رو رخ کشید و بعد از اون وارد شدن ساناگیاما تو اون حالت لُخت یه تکمیل کننده عالی واسه صحنه بود. ترکیب حالت کمدی انیمه و همراه کردن اون صحنه‌ها با صحنه‌های جدی فوق‌العاده ست .. به هیچ وجه لطمه‌ای به فضای انیمه نزده و حتی برعکس، جذاب‌تر هم شده. سنسی و سوموگو در حال چک کردن صحنه؛ از اون طرف ساتسکی وارد عمل شد ... چیزی که خیلی دوست داشتم بدونم این بود که، کامویی تا کجا میتونه جلو بره و این بارش خون تا کی قراره ادامه پیدا کنه. صحنه وارد شدن سوموگو و وحشیانه به رگبار بستن کامویی و هاریمه عالی بود .. از اون صحنه‌های کلاسیک Kill la kill ـی که واقعا دوست دارم. مبارزه بین ریوکو و ساتسکی همیشه جذابه ولی ایندفعه با دخالت ماکوچان به اون شکل خنده‌دار و در حال دست شنا زدن (!) ما رو وارد یه صحنه احساسی باحال کرد که مبارزه بین اون دوتا رو متوقف کرد. ماکو چان بود که تونست ریوکو رو به خودش بیاره و اونو نجات بده. آره، بازم ماکو چان نقش مهمی داشت!

اپیزود واقعا خوب بود و میشه چندجای اونو نقطه اوج دونست .. از لحاظ هیجان کم نداشت و یکی از بهترین‌های Kill la kill بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- استایل مبارزه ماتویی سنسی :



- صحنه مربوط به سوموگو و رگباری که به سمت هاریمه و کامویی شلیک کرد :



- سبک وارد شدن ماکو چان به صحنه مبارزه بین ساتسکی و ریوکو :



- صحنه بین ریوکو و ماکو چان :

Nagi no Asukara Episode 12 // Anime

Nagi no Asukara Episode 12 // Anime

به یک اپیزود طوفانی وارد میشیم! اپیزودی که قراره روابط و احساسات به شکل عجیب و غریبی برملا بشن و همه با چیزی که درون قلب دور و بری‌هاشون میگذره، روبرو بشن. یه اپیزود عالی از احساسات و اشک‌ها و لبخندها ... چیزی که تو این انیمه به زیبایی هر چه تمام‌تر به نمایش کشیده میشه و بارها و بارها به ما نشون داده شده. پرچم احساسات زیبای کارکترهای انیمه تو این اپیزود بالا برده شد! بلاخره داریم به یه نقطه برای برملایی تمام اسرار میرسیم. با توجه به رسیدن به نیمه انیمه و باقی موندن کُلی اپیزود دیگه، کمتر انتظار میرفت که اینقدر سریع روابط به سمت جلو هُل داده بشن ولی تا اینجا واقعا اعترافات و اتفاقات پیش اومده به جذاب و پرکشش بودن انیمه کمک کرده .. خیلی خیلی خوب بوده.

شروع اپیزود چه درگیری بامزه‌ای بین میونا، سایو و پدر هیکاری (تومورو) دیدیم .. پدر بیچاره؛ شبیه یه منحرف بودن هم دردسری ـه! شوکه شدن پدر هیکاری از شنیدن کلمه "پدربزرگ" در نوع خودش جالب بود و میشه کم کم تغییراتی تو کارکتر یکدنده‌ش دید. بعد از اون به شهر رفتیم. صحنه‌های چک کردن کیمونو و درخشنده بودن‌ش و روی هم رفته خرید سوموگو، چیساکی و ماناکا واقعا جالب بود. یه صحنه کوتاه از ملاقات سوموگو و مادرش دیدیم .. مادری که چیز زیادی در موردش نمیدونیم و شاید این مقدمه‌ای برای شروع اون مسیر از داستان و وارد کردن‌ش به داستان باشه. صحنه احساسی ملاقات بین پدر و آکاری و مرور کردن خاطرات مادرش خیلی خوب بود .. یه فلش‌بک از صحنه خاطرانگیز اولین سوپی که تومورو بعد از مرگ مادرشون براشون درست کرده بود و تشکری که آکاری از پدرش کرد. تو ادامه وقتی دوباره وارد فضای دریایی شدیم، یکی دیگه از اون صحنه‌های اکو دار زیر آبی رو دیدیم که واقعا جالب بود.

اینجا بود که کم کم اپیزود اوج گرفت و هیجان به سطح بالایی رسید؛ چیساکی چقدر به اعتراف نزدیک بود ولی کانامه از راه رسید! (با خودم گفتم"اَه، بازم چیساکی نتونست احساسات‌ش رو به زبون بیاره" ولی نمیدونستم که ...) قیافه کانامه بعد از رسیدن بین اون دوتا واقعا جالب بود .. میشه گفت برای اولین بار یه حالت خیلی خاص تو قیافه کانامه دیدیم؛ از اون چهره شاد و بشاش خبری نبود و بخاطر خلوت چیساکی و هیکاری کمی ناراحت شده بود. "ممکنه دیگه هیچ وقت همدیگه رو نبینیم" شرایطی که باید باهاش روبرو شده بودن .. بار دیگه به سمتشون حمله ور شد، مجبور شدن با احساساتِ خودشون در مورد دوستاشون روبرو بشن، دوستایی که میخواستن رابطه‌شون با اونا به "بیشتر از یک دوست صمیمی" پیشرفت کنه و با سوال کانامه در مورد احساسات هیکاری در برابر ماناکا روبرو شدیم! اعتراف هیکاری به شکل زیبایی به تصویر کشیده شد. بهم ریختگی کانامه بعد از اون صحنه فوق العاده بود، کارکتری که تمام این مدت به ساده‌ترین شکل ممکن دیده بودیم و مثل یه دوست صلاح خواه میموند، حالا از ناتوانی خودش در رسیدن به عشق‌ش آزرده خاطر شده بود و شرایط سختی رو میگذروند. درک نکردن ماناکا قابل پیش‌بینی و قابل درک بود اما چیزی که این اپیزود رو جالب کرد این بود که، این اعتراف تنها اعتراف اپیزودمون نبود و حالا نوبت به چیساکی رسید که به اون شیوه و در حال تعقیب هیکاری و افتادن روی زمین، عشق خودشو به هیکاری اعتراف کنه. اما با چنین جمله‌ای حرف‌های خودشو ادامه داد : "فهمیدم، عاشق اون هیکاری هستم که اینقدر ماناکا رو دوست داره" اینم یه انکار دیگه از طرف چیساکی بود؟ بهرحال صحنه بعد از اعتراف اصلا "ناجور" نشد و برعکس هیکاری کاملا چیساکی رو درک کرد که بازم یه رشد کارکتری دیگه از طرف هیکاری بود .. اینو قبلا راجع بهش بحث کردیم و شکل گیری کارکتر هیکاری هر اپیزود بهتر و بهتر میشه.

ولی همه چیز به کنار .. صحنه پایانی اپیزود شاهکار بود. خیلی خیلی اونو دوست داشتم. وقتی موسیقی به اون شکل زیبا به گوش میرسید و ماناکا با چشم‌هاش اشکبار دوباره گیر تور سوموگو افتاد؛ حالت چهره سوموگو و ماناکا بعد از روبرو شدن باهم روی آب دیدنی بود! چیزی که کمتر تو قیافه سوموگو به چشم میخوره، تغییر حالت چهره‌ایه؛ همیشه به یک حالت خونسرد کار خودشو ادامه میده اما آیا سوموگو هم مثل کانامه بلاخره از این بی حالت بودن خسته میشه و به سمت بروز احساسات‌ش حمله ور میشه؟ حداقل تا الان چیزی ازش ندیدیم و من هنوز منتظر نشونه‌ای از سوموگو برای علاقمند بودن به یکی از دخترهای انیمه هستم. البته اینقدر قضیه رابطه‌ای بین اون چهار نفر پیچیده شده که وارد شدن نفر 5 ام فقط باعث صدمه دیدنِ بیشتر اون کارکترها میشه ... واقعا چطور میخوان این روابط و پایان‌بندی بین‌شون رو جمع و جور کنن؟ خیلی کنجکاوم که بدونم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- خواب رفتن ماناکا رو شونه‌های چیساکی :



- هیکاری پرچم به دست :



- ناراحتی کانامه و بهم ریختن‌‍ش :



- صحنه بین هیکاری و چیساکی :