The Pledge
2001
داستان راجع به رئیس پلیس بازنشسته ست که قسم خورده قاتل یک دختر کوچولو رو پیدا کنه.
یک درام جنایی خیلی خوب با کارگردانی شان پن و بازیگری جک نیکلسون. خیلی
فیلم خوبی بود. حالات نیکلسون تو این فیلم، یه مقدار به حالات و نحوه بازی
اون در فیلم About Schmidt ، فیلمی که یک سال بعد در اون ایفای نقش کرده،
شباهت داشت. فضای فیلم، یه فضای آروم ولی جناییه و شاید یه مقدار به نظر
بیاد که کند داره پیش میره در صورتی که این کند به نظر اومدن فیلم، یک
نکته خیلی مثبت با در نظر گرفتن سوژه و داستان فیلم هستش! انتظاری برای به
دام انداختن یک قاتل، اینکه آیا این مرد، همون مرد مورد نظره یا نه، اصرار
یک پیرمرد تازه بازنشست شده برای دستگیری یک قاتل که هیچ اثری ازش وجود
نداره! شان پن در مقام کارگردانی خیلی خوب ظاهر شده همونطور که قبلا در
فیلمی مثل The Crossing Guard این موضوع رو ثابت کرده بود. حتی به نظر من
شباهاتی بین فضای دو فیلم وجود داره. روی هم رفته، The Pledge برای من در
سطح یکی از فیلم های خیلی خوب جک قرار گرفت.
7.3/10
//
Limitless
2011
What if a pill could make you rich and powerful? l
داستان : یه نویسنده به اسم ادی که چیزی برای نوشتن نداره و به بن بست
رسیده، یک روز اتفاقی به برادر زن سابقش برخورد میکنه و اون یه قرص ویژه
به اسم NZT به ادی میده که باعث میشه بجای استفاده از 20% مغزش، بتونه از
تمام 100% مغز خودش استفاده کنه و ...
واو! چه سوپرایزی بود اینم فیلم! اصلا انتظار فیلمی به این خوبی نداشتم و
خوب شاید یه مقدار این انتظار پایین من هم بی تاثیر نبود. خیلی فیلم جالب
و خوش ساختی بود. یه بازی عالی از Bradley Cooper که کل این فیلم رو
میسازه! بودن عکس دنیرو روی کاور شاید بیشتر بخاطر به فروش رفتن فیلم باشه
چون آنچنان زیاد در فیلم نقش پررنگی نداره ولی خوب جز کارکتر های محوریه
یه جورایی! البته هیچ وقت دیدن دنیرو تو یه فیلم خالی از لطف نیست ولی به
نظر من حتی اگه دنیرو هم تو فیلم نبود، این فیلم میتونست موفق باشه. Abbie
Cornish هم خیلی انتخاب خوبی بود برای نقش لیندی و بازی خیلی جالبی توی
فیلم داره. فیلم همونجور که از اسمش پیداست، به محدودیت ها و تا کجا پیش
رفتنشون بر میگرده و اینکه یه نفر با فرضا "قرص" تا کجاها میتونه بره. از
لحاظ سرگرم کنندگی، فیلم در درجه عالی قرار داره و از اول تا آخر فیلم
خیلی روان و جالب جلو میره و من یکی که حسابی از تک تک صحنه های فیلم لذت
بردم. خوشبختانه پایان فیلم هم از اون پایان های قابل پیش بینی و ساده
نیست و به نظر من خیلی متفاوت تموم شد. یه پایان بی نقص.
8.6/10
//
Halloween
1978
فیلم خوبی بود. به نظر من اونقدر ها هم فیلم بزرگی نبود و یه مقدار زیادی
بزرگ شده! نمیدونم، شاید دلیلش این باشه که من زیاد طرفدار فیلم های
ترسناک نیستم! (البته همیشه استثنائاتی وجود داره!) یکی از نقاط ضعف فیلم
Halloween ، استفاده از موسیقی فیلمش بود! خود موسیقی خیلی خوب بود ولی
انصافا بعضی جاها خیلی بی مورد استفاده شده بود. خیلی از صحنه های ساده
فیلم، ما اون موسیقی متن ترسناک رو میشنویم، در صورتی که به نظر من اصلا
وجودش لازم نبود. همین نکته، بعضی از سکانس ها رو برای من تبدیل به سکانس
های خنده داری کرد! (و خوب وقتی که تو یه فیلم ترسناک، شروع کنید به
خندیدن ... ) بازی ها خیلی خوب بودن و داستان کلی هم جالب بود. روی هم
رفته، فیلم خوبی بود ولی یه نقطه ضعف بزرگ دیگه هم داشت که نمره من رو
پایین تر آورد. اونم پایان فیلم بود، یه پایان ضعیف و غیر منطقی!
6/10
//
Brothers
2009
خیلی خوب بود. سه بازیگر محوری فیلم، جدا عالی بودن! اصلا انتظار بازی به
این خوبی از Gyllenhaal و Maguire نداشتم. ناتالی هم که مثل همیشه عالی
بود و از بازیش خیلی لذت بردم. فیلم، صحنه های تاثیر گذار خوبی داشت و
داستان فیلم هم به این نکته و بیشتر به چشم اومدن اون صحنه ها، کمک زیادی
میکرد. در کل فیلم خیلی جالبی بود.
7.3/10
//
One Fine Day
1996
یه کمدی رمنس خوب با بازی جورج کلونی و میشل فایفر. داستان خیلی خوبی داشت
و رابطه ای که بین کلونی و فایفر توی فیلم شکل گرفته بود، خیلی باور پذیر
و جالب بود. دو تا بازیگر بچه هم فیلم داشت که بازی خیلی خوبی داشتند،
خصوصا بازیگر دختر فیلم، Mae Whitman که الان بخاطر سریال Parenthood و
فیلم Scott Pilgrim vs. the World خیلی ها اون رو میشناسند. دیدنش تو اون
سن و سال تو این نقش خیلی جالب بود. پایان فیلم هم، یک پایان "کمدی رمنس
وار" جالب بود.
6.5/10
//
Just Go with It
2011
کمدی رمنس خیلی خوبی بود. همون انتظاری که از یه فیلم با حضور آدام سندلر
و جنیفر آنیستون داشتم. کلا هر دو بازیگر، بازی خیلی خوبی داشتند. داستان
هم بهرحال یه مقداری تکراری به نظر میرسه ولی خوب، من معمولا سعی میکنم
زیاد به داستان های تکراری فیلم های کمدی رمنس گیر ندم. بازی بازیگرای بچه
ی فیلم خیلی جالب بود. یه مقدار دیدن نیکول کیدمن تو چنین نقشی برای من
عجیب بود (نمیدونم چرا!) ولی خوب کم کم در طول فیلم، به نقشش عادت کردم.
Nick Swardson هم در نقش ادی زیاد کلیشه ای و خسته کننده کار نکرده بود و
شخصیت محاوره ای خوبی داشت. نقطه قوت فیلم هم، سکانس های هاوایی بود. خیلی
جالب انگیز و لذت بخش بودن. در کل به نظر من، اگه طرفدار فیلم های کمدی
رمنس، فیلم های آدام سندلر، Friends و آنیستون هستید، از این فیلم خوشتون
میاد.
7/10
//
The Treasure of the Sierra Madre
1948
چه کلاسیک بزرگی بود. خیلی عالی بود .. هم چیز فیلم! یک فیلم دو ساعته
جذاب و خیلی عالی که چشم من رو از صفحه مونیتور حتی برای یک دقیقه هم دور
نکرد. داستان عالی و از اون عالی تر، بازی بازیگرای فیلم؛ سه بازیگر اول
فیلم، خیلی فوق العاده بودن! Bogart رو بیشتر از دوتای دیگه پسندیدم ولی
خوب این به اون معنا نیست که کار اون ها ضعیف بود. همونطور که گفتم، کار
اون دو بازیگر دیگه ی فیلم هم حسابی دیدنی بود. این اولین فیلمی بود که از
Walter Huston میدیدم. چون بخاطر این فیلم اسکار گرفته، تمرکزم روی بازی
اون، بیشتر از تمرکزی بود که روی بازی بازیگرای دیگه ی فیلم داشتم. خیلی
مسلط و حرفه ای بازی میکرد. پایان فیلم هم بدون شک، یکی از پایان های بی
عیب و نقص کلاسیکه.
8.6/10
//
Touch of Evil
1958
عالی بود. بعد از اون حس و حال فوق العاده ای که از دیدن The Treasure of
the Sierra Madre بهم دست داده بود، تصمیم گرفتم که یک کلاسیک دیگه ببینم
و چه انتخابی بهتر از یه فیلم از اورسون ولز. "همشهری کین" خیلی خوب بود و
از این فیلم هم انتظار بالایی داشتم و خوب، انتظاراتم بر آورده شد. بازی
های عالی و دیدنی، چارلتون هستون رو از وقتی که Planet of apes رو دیدم،
زیر ذره بین قرار دادم! (از بازی ش خیلی خوشم اومده بود) نحوه دیالوگ گفتن
هستون، واقعا شنیدنی و عالیه! تو این فیلم هم کارش رو خیلی خوب به انجام
رسونده بود. تو فیلم، استایل خیلی جالبی داشت. در کنار هستون، یک بازیگر
زن دوست داشتنی به نام Janet Leigh هم حضور داشت؛ Psycho
رو خیلی وقت پیش دیدم ولی خوب کیه که بتونه بازی به یاد موندنی Janet
Leigh رو تو اون فیلم فراموش کنه! اما راجع به خود اورسون ولز! چه میشه
گفت؟! خیلی بی نظیر بود تو فیلم. یک بازی خیره کننده. فیلمبرداری کار جز
بهترین فیلمبرداری های بود که تو کارهای کلاسیک دیدم. سمبلیک و زیبا کار
شده بود، همونطور که تو "همشری کین" هم چنین چیزی وجود داشت. اینها، تنها
چند نقطه مثبت از فیلم هستند که باعث میشه این فیلم برای من تبدیل به یک
فیلم کلاسیک تراز اول تبدیل بشه.
8.3/10
//
The Last of the Mohicans
1992
خوب وقتی که اسم دنیل دی لوییز به عنوان بازیگر اصلی یک فیلم باشه،
ناخودآگاه اون فیلم برای من حسابی دیدنی میشه؛ یه بازیگر سوپر حرفه ای
عالی و کاربلد. همونجور که انتظار داشتم، تو این فیلم هم عالی بود. قبل از
دیدن فیلم، همه چیز به این اشاره داشت که فیلم، فیلم خیلی خوبیه و خوب
همینطور هم بود. یک داستان مبارزه، شجاعت و عشق عالی که از سطح بالایی
برخورد دار بود. موسیقی متن فیلم هم از اون موسیقی هایی بود که من بهشون
میگم "محصور کننده"! جز نقاط مثبت عالی فیلم همین موسیقی متن اون و البته
استفاده زیاد از این موسیقی در حین فیلم بود. بعضی فیلم ها ممکنه با پخش
شدن زیاد موسیقی متن شون در حین فیلم، بیننده رو خسته بکنند ولی این یکی
نه! هر وقت که موسیقی فیلم شروع به پخش میشد، حسابی فضای فیلم رو لذت بخش
میکرد. Madeleine Stowe هم با زیبایی خاصی که داشت، باعث شده بود که با
بودن در کنار دی لوییز، تبدیل به یک زوج عالی بشند. مایکل مان کارگردانی
عالی تو این کار داشته! سکانس هایی که تو فیلم میبینیم، برای اینکه به این
شکل عالی در بیان، جدا حضور یک کارگردان توانا رو میطلبیدن و خوب مان خیلی
خوب از پس اینکار بر اومده.
7.8/10
//
I Am Number Four
2011
چیز آنچنان خاصی نداشت. یه مقدار جلوه های ویژه فیلم خوب بود + اینکه بازیگرای جوون خوبی داشت. چندتا صحنه "لوییز & کلارک" مانند هم داشت که دیدنشون بد نبود!
4/10
//
The Waterboy
1998
یه فیلم ضعیف با بازی آدام سندلر. اصلا بازی کردن چنین نقشی به سندلر نمی
اومد! خیلی غیرطبیعی و مصنوعی بود کارش! معمولا فیلم های آدام سنتلر یه
خاصی خوب "سرگرم کردن" با خودشون به همراه دارند و به عنوان یه فیلم سرگرم
کننده حسابی راضی کننده هستند ولی خوب این یکی واقعا بد بود. اضافه کردن
موضوع فوتبال آمریکایی هم یه نقطه ضعف دیگه در ذهن من بود که باعث میشه
کمتر از فیلم لذت ببرم! در کل اگه از کسایی هستید که دوست داره کارنامه
سندلر رو زیر و رو کنه، دیدن این فیلم بد نیست ولی انتظار یه فیلم خنده
دار و خوب رو نداشته باشید.
4.5/10
//
The Third Man
1949
معمای مرگ هری لایم!
بسیار کلاسیک دلچسبی بود. از اون کلاسیک هایی بود که وقتی تمومش میکنی و
فیلم رو به پایان میرسونی، با خودت میگی، باید بیشتر کلاسیک ببینم و علاقه
آدم رو به کلاسیک دیدن زیاد میکنه! چه فضای خوبی داشت و چه بازی های عالی.
موسیقی فیلم رو خیلی دوست داشتم! از این موسیقی های کلیشه ای ساده نبود،
خیلی به فضای فیلم میخورد و فیلم رو دیدنی تر کرده بود.
صحنه فاضلاب فیلم حرف نداشت + یکی از صحنه های فیلم عالی فیلم :
اسپویلر فیلم
آخرین صحنه فیلم، وقتی که آنا به سمت دوربین در حال حرکت هستش! خیلی صحنه بینظیری بود :
روی هم رفته کلاسیک خیلی عالی بود.
8.4/10
//
La Vie en Rose
La môme
2007
خوب قبل از دیدن فیلم سابقه گوش دادن به آهنگ های Edith Piaf رو داشتم ولی
خوب، نه زیاد! چون زیاد جذب آهنگ هاش نشده بودم و با سلیقه من زیاد همخونی
نداشت. اما فیلم خیلی خوبی بود و جدا یک فیلم بیوگرافی خیلی جالب و سرگرم
کننده بود. به دلایل خاصی هم از آهنگ های Piaf تو فیلم بیشتر از گوش دادن
خارج از فیلم، لذت بردم؛ شاید بخاطر بازی بینظیر Marion Cotillard و عالی
به تصویر کشیدن نقش Edith Piaf بود. بهرحال، نیمه اول فیلم ور بیشتر دوست
داشتم و آخرای یه مقدار ضعیف تر بود ولی در کل خیلی خوب بود.
7.2/10
//
//
The Rite
2011
خسته کننده بود. نقطه مثبت فیلم، بازی آنتونی هاپکینز بود. بقیه بازیگرا
آنچنان جالب نبودن. اما مهمترین نقطه ضعف فیلم، موضوع داستان بود که اصلا
برای من جذاب نبود! ولی خوب بخاطر حضور هاپکینز فیلم بالاتر از سطح "ضعیف"
بود.
5/10
//
The Blues Brothers
1980
نمیدونم! کلا از فضای فیلم و محتواش خوشم نیومد. هم موزیک داشت و هم
موزیکال ولی اون چیزی که من میخواستم نبود. بیش از اندازه هم خسته کننده و
طولانی بود!
5/10
//
Fanboys
2008
داستان به زمان نزدیک بودن اکران The Phantom Menace
برمیگرده و چندتا از طرفدارای جنگ ستارگان که شدیدا منتظر اومدن شماره اول
هستند و کلی هیجان زده هستن! داستان از جایی شروع میشه که یکی از این
شخصیت ها، سرطان میگیره و ...
باحال بود. خصوصا صحنه هایی که با استار ترکی ها درگیر میشدن و کل کلی که
با هم داشتند! همین که حس و حال جنگ ستارگان رو داشت، برای من کافی بود که
ازش لذت ببرم. بازی ها هم خوب بود. Sam Huntington کارش جالب بود و
Kristen Bell هم مثل همیشه دوست داشتنی بود. اگه Seth Rogen تو فیلم نبود،
خیلی بهتر میشد! ولی خوب نقشش اونقدرا هم بلند نبود و میشد بازی ضعیفش رو
تحمل کرد! در کل فیلم سرگرم کننده و جالبی بود.
6.8/10
//
دو تا فیلم رو برای بار چندم دیدم :
Stranger Than Fiction
بار سوم ؛ 8/10
+
Glengarry Glen Ross
بار دوم ؛ 9/10
//
Labyrinth
1986
خوب بود. یه دنیای عجیب و غریب و ... تازه برای من! یک فانتزی خیلی خوب و سرگرم کننده. Jennifer Connelly هم بازی خوبی داشت.
6.4/10
//
Modern Times
1936
عالی بود. چارلی چاپلین چقدر با استعداد و هنرمند بوده! خیلی زیبا و
هنرمندانه در مقام بازیگری و کارگردانی ... و نویسندگی ظاهر میشه و همه
چیز رو به نحو عالی پیش میبره! به نظر من این فیلم، به زیبایی City Lights
نیست ولی در جای خودش، شدیدا دیدنی و لذت بخشه! از اون حس دلسوزانه ای که
تو فیلم های چاپلین وجود داره، خیلی خوشم میاد .. چاپلین واقعا صحنه های
تاثیرگذاری رو با این موضوع خلق کرده. داستان فیلم، بازی های فیلم و
موسیقی فیلم هم خیلی خیلی خوب بود. پایان بندی هم که جدا جالب بود.
8.5/10
//
The Hurricane
1999
داستان بوکسوری که به ناحق به جرم قتل 20 سال به زندان فرستاده میشه!
خوب یه نکته اینکه، فیلم اصلا راجع به بوکس نیست! درسته شخصیت اول فیلم،
بوکسور هست ولی خوب از اونجور فیلم ها نیست که خیلی به ورزش بوکس تمرکز
داشته باشه! خیلی فیلم خوب و جالبیه. یه بازی عالی از دنزل واشنگتن که با
هنرمندی تمام شخصیت روبین رو به تصویر میکشه. حالا در مورد "بر اساس
واقعیت بودن داستان" صحبت های زیادی میشه و بعضیا میگن که کارتر واقعا قتل
رو انجام داده بوده ولی خوب من از کارتر واقعی میگذرم و به کارتر درون
فیلم میپردازم که توسط واشنگتن به یک شخصیت سمبولیک و قهرمان عالی تبدیل
شده. یه مقدار زیادی طولانیه و ممکنه که خیلی ها رو خسته کنه (دو ساعت و
بیست و پنج دقیقه) ولی خوب به نظر من، خیلی خوب جلو میره و حداقل برای من
خسته کننده نبود. (که برای خودم یه مقدار عجیبه) و در آخر اینکه، شاید مهم
ترین چیزی که از فیلم میخواستم رو بهش رسیدم! اونم دیدن یک بازی عالی از
دنزل واشنگتن بود.
7.5/10
//