M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Love Lab - Episode 11 // Anime

Love Lab - Episode 11 // Anime




برگشتیم سراغ کارکترهای پسر و همونطور که قبلا این نکته ثابت شده، اپیزودهایی که با حضور پسرای انیمه‌ست، جز نقاط قوت Love Lab ــه و این اپیزود هم همیجور بود. دوباره برخورد بین یان و ماکی رو دیدیم که حسابی خجالت‌آور شد و ماکی رو فراری داد؛ بازم سا چان و ریکو با هم مکالمه خنده‌داری داشتن، ضمن اینکه سا چان از دروغ گفتن‌های ریکو باخبر شد و بخاطرش مُشت های لذیذی رو نوش جان کرد. پدر ماکی بلاخره بعد از اصرار خواهر ماکی بهش اجازه داد که وارد کلاس‌های جبرانی بشه و بخاطر همین ماکی تونست با پسرا ارتباط داشته باشه. چندتا استراتژی عاشقانه جالب و خنده‌دار هم تو این اپیزود داشتیم، مثل رقصیدن جلوی دبیرستان، ماهیگیری جلوی دبیرستان (!) ، خیس شدن و استفاده از پنکه واسه زیباسازی ظاهر و موهاشون. کلا روی هم رفته یه اپیزود کاملا Love Lab ـی بود و همه چیز داشت.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- چهره ریکو بعد از روبرو شدن با سا چان :



- ریکو بعد از فهمیدن اینکه پسرای دبیرستان جنوبی دخترای مو صاف رو ترجیح میدن شروع به فر کردن موهای ماکی کرد :



- استراتژی خیس کردن و جلب توجه بقیه از اون راه :



- خواهر ماکی درحال خوندن تکنیک‌های ماکی :



- خوشحالی ماکی از رفتن به کلاس جبرانی :



- روبرویی ناجور ماکی و یان :



- ریکو و سعی‌ش تو نگه داشتن رازش :

WataMote Episode 10 // Anime

WataMote Episode 10 // Anime


فاجعه بزرگی که توموکو باید با اون دست و پنجه نرم کنه؛ شروع دوباره مدرسه بعد از تعطیلات تابستونی، عوض شدن نیمکت‌ها و دانش آموزایی که حالا دور تا دور اونو احاطه کردن و مجبوره از این به بعد جلوی کلاس بشینه. نکته جالب این بود که حتی دانش‌آموزای کناری توموکو با اون شروع به صحبت کردن و یه جورایی قصد رابطه برقرار کردن با اونو داشتن ولی متاسفانه توموکو کوچکترین کلمه ای رو نمیتونه به زبون بیاره و من نمیدونم ... با چنین رفتاری چطور میخواد به نتیجه ای برسه؟! بهرحال بعد از اون، جای دلچسبی رو واسه غذا خوردن پیدا کرد ولی خوب ... فراموش نکنید که داریم راجع به کی حرف میزنیم، توموکو شانسی در نگه داشتن جای دوست داشتنی ش نداشت و تو یه چشم بهم زدن جای بنتو خوردنش رو از دست داد. قضیه بُردن اون عروسک و حمل کردنش تا خونه هم خیلی باحال بود. یه صحنه دوست داشتنیِ تاریک بود، در عین اینکه عروسک کاوایی بود و توموکویی که اونو تو خیابون حمل میکرد، توجه بقیه رو به خودش جلب کرده بود، به چهره کارکترش و موقعیت سیاهی که درش گیر کرده هم اشاره هایی داشت که البته بعد خودِ توموکو هم به موضوع بیشتر منزوی بودنش با وجود عروسکه اعتراف کرد. رد شدن فُرم درخواست باشگاهش و تصورات توموکو واقعا دیدنی بود، با تصور قبول شدن درخواستش، دنیای دیگه ای رو تو ذهن خودش ساخته بود ولی در نهایت دنیای دلچسب توموکو با یک کلمه "رد شدن" از بین رفت و رویاهاش به باد رفت.
صحنه هایی از اپیزود :

- عوض شدن نیمکت توموکو و گیر کردنش بین این دانش آموزا :



- پیدا کردن لوکیشن بنتو خوردن :



- محو شدن اون لوکیشن و فضای خالی غم انگیز جلوی روی توموکو :



- توموکو عروسک به دوش! جالب اینکه حتی عروسک هم چهره غمگینی داره!



- خلوت کردن با عروسک :



- میمیک صورت توموکو بعد از رد شدن درخواست ایجاد باشگاهش :