M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Noucome Episode 05 // Anime

Noucome Episode 05 // Anime


ورود یه کارکتر دختر جدید دیگه رو به انیمه تبریک میگم! بازم یه کارکتر دختر عجیب و غریب که اینبار آماکوسا رو اونی چان صدا میزنه و علاقه زیادی به اون داره. ترکیب حرکات احمقانه شکلات با رفتار عجیب یوراگی خیلی بامزه شده بود و این وسط آماکوسا باید ماموریت خودشُ شروع میکرد؛ اینکه همه دخترا رو وادار کنه که بهش ابراز علاقه کنند .. بهرحال تونست دو سه نفری رو با روشی که پیدا کرده بود، وادار کنه که بهش ابراز علاقه کنند و هنوز لیست بلندی باقی مونده. صحنه‌های طنز خیلی خوب زیاد داشت .. مثل اون مشت یوکیهیرا و افکت‌ش، رفتار کردن یوراگی با شکلات مثل سگ، دیالوگ Nice boat ی که یوکیهیرا یهویی به زبون آورد ... ارجاع School days باحال بود و ... صحنه آخر اپیزود بین شورا هم مقدمه خوبی برای شروع مسابقه بود. درگیری‌هایی بین یوکیهیرا و یه دختر دیگه پیش اومد و که باید ببینیم نتیجه مسابقه چی میشه. یه چیز جالب و نکته‌ای که کمتر مورد توجه قرار میگیره، صدایی ـه که در حین اپیزود یهویی به گوش‌مون میخوره، Erabe .. "انتخاب کن" ؛ اون لحظه همه میدونیم که قرار به سمت یه صحنه کمدی خیلی خوب بریم، انتخاب‌های بیرحمانه‌ای که پیش روی آماکوسا قرار میگیره ... تا حالا این "انتخاب کن" گفتن‌ها ناامید نکرده و واقعا اونا رو دوست داشتم. امیدوارم کمدی انیمه همینجور خوب به کارش ادامه بده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- یوراگی :



- رفتار یوراگی با شکلات :



- فلش‌بک یوراگی با آماکوسا :



- مشت یوکیهیرا :



Kill La Kill Episode 06 // Anime

Kill La Kill Episode 06 // Anime


نیمه اول واقعا معمولی بود و سبک پیشروی داستان و اینکه چطور به مبارزه ریوکو و ساناگیاما رسیدیم، خیلی ساده اتفاق افتاد و حتی مبارزه اول تو همون نیمه اول تموم شد. انتظار یه چیز خیلی بهتر رو داشتم و با خودم گفتم به همین سادگی تموم شد؟ ولی خوب، خوشبختانه نیمه دوم ساناگیاما بازم برگشت و نیمه دوم رو هم به خودش اختصاص داد. اینبار به طرز وحشتناکی ریوکو رو شکست داد و خیلی راحت از پسش براومد. چیزی که تو این اپیزود خیلی به چشم می‌اومد، نبودن ماکو چان و یهویی محو شدن‌ش از محیط انیمه بود که البته هم نقاط مثبتی داشت و هم نقاط منفی. نقطه مثبت‌ش این بود که روند آماده‌سازی مبارزه بین ساناگیاما و ریوکو حالتِ جدی‌تری به خودش گرفته بود، حس شکست سنگینِ ریوکو خیلی خوب به بیننده وارد شد در صورتی که اگه بازم ماکو چانی در صحنه بود و نظرات کمدی‌واری وارد اون صحنه‌های مبارزه میکرد، فضای درگیری حالت دیگه‌ای به خودش میگرفت و این اثرگذاری رو نمیتونست داشته باشه. نقطه منفی؟ خوب ماکو تو اپیزود نبود دیگه!

بهرحال اپیزود خوبی بود و حتی فلش‌بکی رو هم از ساناگیاما و ساتسوکی و بقیه دیدیم. موضوع چشم ساناگیاما پرداخت جالبی داشت و از نیمه اول به نیمه دوم وارد شدن کارکترش خیلی خوب جلو برده شد. دو صحنه روبرویی خیلی عالی بین ساناگیاما و ساتسوکی داشتیم؛ یکی بعد از شکست خوردن ساناگیاما و روبرو شدن زیر بارون ... خواهش ساناگیاما برای دادن شانس دوباره و یکی هم پیروزی ساناگیاما و صحنه دعوت ساتسوکی از ساناگیاما برای چایی خوردن .. که اینبار این ساناگیاما بود که دعوتش رو رد کرد. بقیه کارکترها هم کم کم دارن معرفی بهتری پیدا میکنن و باید منتظر اپیزود اختصاصی هرکدوم‌شون باشیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- از مبارزه اول :



- ملاقات ساناگیاما با ساتسوکی :



- لوکیشن مبارزه دوم :



- نگاه ترسیده ریوکو به کسی که داره اونو شکست میده :


Nagi no Asukara Episode 06 // Anime

Nagi no Asukara Episode 06 // Anime


بازم عالی بود؛ همونطور که حدس میزدیم، ماناکا به این راحتی نمیتونه موضوع عشق چی چان به هیکاری رو فراموش کنه و این اپیزود خیلی سعی داشت چیساکی رو وارد اتفاقاتی که بین خودش و هیکاری افتاد کنه ولی ... از لحظه‌ای که اون اتفاق تو استخر برای هیکاری افتاد و ماناکا به صورت ناخودآگاه و غریزی سریعا وارد استخر شد و به کمک هیکاری رفت، چیساکی رفتار متفاوتی پیدا کرد و مشخص بود که این فکر در سرش میگذره که "چرا این فکر غیرارادی به ذهن من نرسید؟" بهرحال با توجه به ویژگی‌ها و رفتاری که از چیساکی تا اینجا دیدیم، بعید بود که اون بخواد به داخل استخر بپره و جویای حال هیکاری بشه؛ شاید حتی اگه اینکارو میکرد، باعث تعجب هیکاری هم میشد.

وقتی صحبت از لیاس شنا شد، فکر کردم قراره بریم لب ساحل و از اون اپیزودهای ساحلی ببینیم! خوشحالم که اینجور نبود و به سراغ استخر اومدیم. فضای کُلی انیمه به شکلی نیست که فن‌سرویس کوچولوی چیساکی که تو شروع اپیزود دیدیم، کوچکترین صدمه‌ای به محیطش بزنه و به نظر من پرداخت خیلی خوبی داشت. دوباره رابطه‌ها پر از درگیری شد و اشک‌های ماناکا که اینبار هم بخاطر حرف‌های چیساکی و هم بخاطر هیکاری ریخته شد ولی همه چیز با برگشتن به دریا و دیدن اون منظره فوق‌العاده زیبا به حالت عالیِ خودش برگشت. فلش‌بکی که زده شد، خیلی کوتاه بود ولی خیلی واسم جالب بود و واقعا قیافه کارکترها تو فلش‌بک رو دوست داشتم .. خصوصا ماناکا و چیساکی که واقعا بامزه شده بودن. با دیدن این فلش‌بک، من همینجا یه "امیدواری" به لیستم اضافه میکنم؛ اینکه یه اپیزود کامل فلش‌بک از کارکترها ببینیم، برام مهم نیست که راجع به چی باشه ولی به نظر ایده بدی نمیاد. راستی، این اپیزود یه کارکتر دختر جدید هم به داستان اضافه شد که به ساختن دوباره اوجوشی ساما کمک کرد، شاید بعدها دوباره ببینیمش.

رابطه چهارنفره سوموگو، چیساکی، هیکاری و ماناکا هر اپیزود در حال پیشروی ـه و این اپیزود اتفاقات جدید دیگه‌ای وارد داستان شد؛ درگیری‌های ماناکا و چیساکی و علاقه چیساکی به هیکاری رو که کنار بذاریم، سوموگو نشون داد که واقعا دوست خیلی خوبی ـه و میشه بهش اعتماد کرد. صحنه همراهی سوموگو و ماناکا تو مسیر رسیدن به دریا، صحنه خیلی جالبی بود. به نظر من هنوز نشونه‌ای از اینکه سوموگو علاقه‌ای به ماناکا داره یا نه ندیدیدم و شاید باید دنبال علامت‌های به وجود اومدن این علاقه باشیم. از حسودی‌های زیاد هیکاری که لکه‌هایی ازش تو اپیزودهای اول انیمه دیدیم، هیچ نشونه‌ای نیست و به نظر میرسه کارکترش حالت متفاوتی به خودش گرفته و شکل‌گیری خیلی خوبی داشت. این نکته رو در موردش خیلی دوست داشتم و از طرف دیگه از اینکه ماناکا تو هر مکالمه اسم چیساکی رو به زبون می‌آورد، عصبانی می‌شد و سرش میزد که نشون میده هنوز بعضی از خصوصیات اخلاقی تند خودش رو حفظ کرده. روی هم رفته شکل روابط و دنبال کردن اتفاقات بین این چندنفر خیلی کنجکاو کننده‌ست و میدونم که هر هفته این جمله تکراری رو میگم ولی بازم خیلی منتظر رسیدن اپیزود بعد و دیدن ادامه داستانم ... آخه واقعا جذابه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه‌ای که ماناکا فورا خودشُ به هیکاری رسوند :



- ناراحت شدن چیساکی از دست ماناکا :



- همراهی مانکا با سوموگو :



- صحنه خیلی جالب دیدنِ اون منظره آخر اپیزود :


Man of Steel // 2013

Man of Steel // 2013

[​IMG]

هیچ فیلمی از سال 2013 به نزدیکی اشتیاق دیدنی که واسه این فیلم داشتم، نزدیک هم نمیشه؛ واقعا دوست داشتم ببینمش و با توجه به ذهنیاتی که قبلا برام از سوپرمن ساخته شده بود و علاقه خاصی که به کارکترش دارم، انتظارات خیلی زیادی ازش داشتم. اون انتظارات بخاطر Smallville و بعدها سری فیلم‌های قدیمی Superman بوده. تو نگاه کُلی و قبل از دیدن فیلم، تیم بازیگری برام یه تیم ایده‌آل بود و کاملا نسبت بهش خوشبین بودم. لوئیس لین با بازی Amy Adams ،اKevin Costner در نقش جاناتان کنت، مارتا کنت به دست Diane Lane داده شده و حتی Russell Crowe در Jor-El ، نمیتونستم تیم بهتری رو تصور کنم. قبل از دیدن فیلم هم میتونستم تصور کنم که جاناتان کنت این فیلم عالی میشه، چون Costner رو قبول داشتم و یا لوئیس لین چیزی که دوست دارم از آب در میاد چون واقعا چه انتخابی بهتر از Adams. نکته خوبی که برای من یه نقطه مثبت محسوب میشه، بازیگر کلارک کنت یا سوپرمن Henry Cavill بود که برام ناآشنا بود و حالا این آشنایی با به تصویر کشیدن کارکتر Kal-El برام فراهم شد.

Cavill واقعا خیلی خوب بازی کرده بود و در کنار بقیه کارکترهای اصلی که از کارشون راضی بودم، خیلی خوب به چشم می اومد. داستان کار و نحوه پرداخت‌ش یکی از قوی‌ترین نکات فیلم بود، اینکه در حین پیشروی داستان، حالت‌های فلش‌بک‌واری رو میدیدیم، خوشحالم که حالت Full-flashback نداشت و از مسیر دیگه‌ای جلو رفتن. حتی وقتی هم که به فلش‌بک میرسیدیم، به هیچ وجه کش داده نمیشدن و خیلی مختصر و مفید حسی که باید منتقل بشه رو منتقل میکردن و به زمان حال برمیگشتیم. صحنه‌های اولیه فیلم که تو کریپتون میگذشت، فوق‌العاده بود. همیشه وقتی که Smallville رو میدیدم، دوست داشتم بیشتر از کریپتون صحنه ببینم و با اون سیاره بیشتر آشنا بشم و اینجا و تو فیلم MOS این موضوع به خوبی پوشش داده شد. کمی صحنه‌های اکشن فیلم بیشتر از حد انتظارم بود ولی خوشبختانه پرداخت اون صحنه‌ها هم خیلی خوب بود و اصلا کسل کننده نبودن و البته ... موسیقی فیلم چقدر به بهتر شدنِ محیط اون فضاهای اکشن کمک کرده بود؛ واقعا ترکیب این دو مورد عالی شکل گرفته بود.

اگه بخوام از چیزی حرف بزنم که دوست داشتم تو این فیلم باشه و نبود، مسئله خیلی واضحی رو بهش اشاره میکنم و اونم نبودن لکس لوتره ... یه کارکتر فوق‌العاده جذاب که واقعا پتانسیل بالایی داره و به راحتی میتونه وارد داستان سوپرمن بشه و اونُ بهتر کنه. (نمیدونم چطور امکان وجودش تو داستان شماره بعد وجود داره ولی بهرحال خیلی دوست دارم شماره بعد بهش اختصاص داده بشه.) بهرحال داستان زاد هم در نوع خودش جالب بود و همیشه جز کارکترهای محبوبِ سوپرمنی من بوده و با این فیلم حتی دید بهتری هم نسبت بهش پیدا کردم. Michael Shannon زاد عالی رو به تصویر کشید و به نظر من انتخاب خیلی خوبی بود. جلوه‌های ویژه فیلم همونطور که انتظارش میرفت، جای ایراد گرفتن نداره و در سطح بالایی قرار داشت. خوشحالم که کمتر و خیلی مختصر به درامای کودکی کلارک پرداخته شد و بیشتر وارد فضای اصلی کارکترش شدن، اونو به سمت جلو و نجات بشریت هُل دادن و ... همه چیز این فیلم رو دوست داشتم.

نظر کُلی و نهایی‌م راجع به فیلم خیلی مثبته و حتی نقدهای منفی که راجع به فیلم خوندم هم نتونست ذهنیت خوبم رو نسبت به این فیلم از بین ببره. وقتی 2 ساعت و 20 دقیقه زمان فیلم رو بدون هیچ خستگی و با لذت تمام به صفحه خیره بشید، باید بدونید که اون یه تجربه عالی بوده. از الان واسه رسیدن 2015 و دیدن فیلم Batman vs. Superman لحظه‌شماری میکنم. حیف که Bryan Cranston شایعات لکس لوتر بودنِ خودشُ تکذیب کرد وگرنه انتظارات فوق‌العاده بالا میرفت. Ben Affleck در نقش بتمن؟ میتونم به فکر بتمن بودنش عادت کنم؛ میتونم از اینکه چقدر در نقش بتمن خوب ظاهر میشه، سوپرایز بشم، با توجه به عالی بودن شماره اول، مطمئنا نسبت به شماره دوم هم خوشبین خواهم بود.

--











--