M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Star Wars Episode VII - The Force Awakens - 2015

Star Wars Episode VII - The Force Awakens - 2015




[حاوی اسپویل عمیق از فیلم]

رویایی به حقیقت پیوسته! بازگشت بی نهایت خوب جنگ ستارگان!!


می خوام از احساس شخصیم شروع کنم؛ از اینکه قبل از اومدن فیلم، دیدن تریلر و هر گونه بحثی چی فکر می کردم. دروغ چرا، من با سه گانه دهه 2000 شروع کردم و جنگ ستارگان رو دیدم. تو اون زمان تحت تاثیر قرار گرفته بودم و حتی همون سه گانه رو هم دوست داشتم. یه حس ماجراجویانه خیلی عمیق درش نهفته بود که واسم مثل یک رویا می موند؛ دلم می خواست بیشتر و بیشتر تو اون دنیا سیر کنم، از سیاره ای به سیاره دیگه ای برم و تا می تونم از ذره ذره زیبایی محیط حاکم بر فیلم لذت ببرم ولی بعد از اون وقتی پا به دنیای 3 فیلم دهه 70 گذاشتم، تازه فهمیدم که چه عظمتی از لحاظ داستانی در این اثر و مجموعه فیلم نهفته ست. اون زمان بود که خاطراتم رنگ و روی به یادموندنی تری به خودشون گرفتند و بهتر تونستم قالب فانتزی و حماسی کار رو با علاقه دنبال کنم. سال ها گذشت .. تو ادامه بارها پیش اومد که به نقدهایی درباره مقایسه دو سه گانه از دو دهه مختلف  برخورد کنم و رفته رفته درک کردم که چرا طرفداران سری جنگ ستارگان آنچنان دل خوشی از فیلم های 2000 ندارند و فهمیدم که چرا برای خیلی ها منفور بوده. هر چند تو پرانتز باید بگم که خودم همچنان تمایلی به منفی بافی ندارم و هنوز هم با اون فیلم ها ارتباط برقرار می کنم ولی وقتی خبر ساخت سری جدید به گوشم رسید، دعا کردم، آرزو کردم که این سری بتونه رضایت همه رو بدست بیاره و زمینه رو برای بیشتر غرق شدن تمام ما طرفداران این سری با عظمت در یک دنیای فوق العاده هیجان انگیز و زیبا فراهم کنه. کار دشواری به نظر میرسید و انتظارات از همون لحظه اعلام خبر بطور کهکشانی فوران کرد و همه خیره به خبرهای جدید از این فیلم نشستند.





من زیاد اخبار رو دنبال نکردم. از اسپویلر می ترسیدم، حتی از اینکه به سراغ دیدن تریلر برم هم ترس داشتم ولی بالاخره دل رو به دریا زدم و دیدن 2 ، 3 دقیقه تریلر اشک رو تو چشمام جمع کرد. تریلر بطرز عجیبی به دل من نشست؛ از ربات جدیدی مثل بی-بی-8 گرفته (که اسمش رو تا لحظه دیدن فیلم نمی دونستم) تا ورود هان سولو و اون دیالوگ حالا معروف شده ی "به خونه برگشتیم" ای که در کنار چویی به زبون آورد و  ابهتی که در صحنه های مختلف همون تریلر کوتاه به چشم میرسید. میشد به وضوح دید که این جنگ ستارگانی جدیده؛ قراره جی جی ما رو به یک برهه زمانی جدید ببره و اگه شکی در زمینه پتانسیل داشتن سری وجود داشت، باید در همون لحظه دیدن تریلر خفه میشد و خاموش می گشت. برای من که اینطور شد و بعد به لحظه ریلیز رسیدیم ... و فروش نجومی و ... نقد های فوق العاده مثبت و ... منی که با دیدن هر کدوم از این بازخوردهای مثبت بیشتر از پیش واسه دیدن فیلم هایپ میشدم، هیجان زده میشدم و دیگه فقط چشم به لحظه از راه رسیدن بلوری کار دوخته بودم .. تیک تاک .. تیک تاک و زنگ به صدا در اومد؛ نوبت به دیدن چگونه برخواستن نیرو رسید!





وقتی حرف از داستان فیلم شد، اینکه که قراره به جستجوی لوک اسکای واکر  بریم، من سریعاً به یاد استارترک 3 ، "The Search for Spock" افتادم و حس خوبی بهم دست داد؛ نه بخاطر شباهتی که شاید در مقایسه با هم  از لحاظ داستانی داشته باشند و یا اینکه The Search for Spock یک فیلم عالی بوده باشه، نه. بلکه بخاطر اینکه ارجاع کوچکی از جنگ ستارگان به استارترک برام از لحاظ ذهنی خوشایند بود و اونو دوست داشتم. اما جدا از این، همین محو و غایب بودن شخصیت لوک به اون چهره پر از کشش و با جذبه ای میداد و بیننده رو در ابهامی عمیق و پر از سوال فرو می برد؛ من از همون لحظه اول عطش دیدن دوباره لوک رو در سر داشتم و در طول ماجراجویی ری، هان سولو و بقیه همش خدا خدا می کردم که ما بتونیم تو همین فیلم اول لوک رو به چشم ببینیم. وقتی داشتیم به اواخر فیلم نزدیک میشدیم، یک لحظه درجه امیدواریم به صفر رسید و فکر کردم که این فیلم صرفاً برای بدست آوردن نقشه جای لوک ساخته شد و فیلم دوم اختصاصاً به پیدا کردن لوک تعلق پیدا می کنه ولی خوشحالم که اینطور نشد. لحظات آخر فیلم دیوانه وار به من خوش اومدن و اونا رو فوق العاده دوست داشتم .. اینکه چطور ری در عرض یکی دو دقیقه به لوک رسید و چطور بهش زل زد و لوکی که روی خودش رو از سمت دیگه به سمت ما برگردوند و اون چرخش دوربین و زاویه تصویری زیبا با حضور موسیقی متنی پرابهت که خبر از آینده ای درخشان برای این فیلم سه گانه میده.







خیلی سریع جلو رفتم و اونم بخاطر حرف زدن از لوک بود ولی حالا کمی عقب گرد میکنم. فعلاً از بازیگرها و کارکترها کمی صحبت می کنم.


اولین حرفم در مورد بازیگران فیلم باید تحسین دیزی ریدلی باشه .. نمی تونم بدون حرف زدن از این بازیگر نظرمُ درباره فیلم ادامه بدم؛ چقدر این دختر در نقش ری عالی کار کرده بود؛ بهترین قالب ممکن رو به شخصیت بخشیده بود .. میمیک صورتش به تنهایی واسه من کافی بود، جذبه، طراوت و زیبایی خاصی در چهره ش موج میزد و وقتی اونو در کنار بازیگری خوبش و یک عالمه نکات ریز کارکتر ری مثل صحنه های مبارزه، چابکی کارکتر ری، لطافتی که درون شخصیتش بود و فرضاً مهربونی اون نسبت به بی-بی-8  ، نفروختن بی-بی-8 ،  داشتن انسانیت و روی هم رفته وجود روشنایی در شخصیتش میذاریم یک احساس فوق العاده مثبت رو میشه نسبت به کارکتر ری  پیدا کرد. شخصیت ری می تونه کسی باشه که تو جبهه مثبت داستان به راحتی کل سه فیلم رو بر روی دوشش حمل کنه و من مشتاقانه منتظر دیدن ادامه درخشش این کارکتر تو فیلم های بعد هستم .. مطمئنم هنوز هم می تونم از دیدن ادامه مسیر شکوفایی این کارکتر و بهتر و بهتر شدنش لذت ببرم. با اتفاقاتی که افتاد و همراه شدن چویی با ری، حالا یک ترکیب با پتانسیل بالا رو هم در کنار خودمون داریم ...






اما قبل از صحبت در مورد این زوج ...


یکی از بهترین نکات این فیلم (اگه بهترین نباشه!) حضور هان سولو و سناریوی وجود اون در این فیلم بود؛ نحوه وارد شدنش بهمراه چویی، همراه شدنشون با ری، فین و بی-بی-8، برملا شدن داستان دردناک جدایی رن از پدرش و در نهایت اتفاق و لحظه رودرویی پدر و پسر و مسیر هولناک و دراماتیکی که با هان سولو طی کردیم؛ سکانسی که من رو تا مدتی طولانی درون فیلم به شوک فرو برد و هضم موضوع تا چند روز بعد از دیدن فیلم هم باهام باقی مونده. اصلاً انتظار چنین اتفاقی رو نداشتم و چقدر خوشحالم که این تیکه از داستان برای من اسپویل نشده بود. احساس نزدیکی طرفداران جنگ ستارگان با هان اونقدر عمیقه که به این راحتی ها کایلو رن رو نخواهند بخشید. برگشتن کایلو رن به سمت Force و روی هم رفته جنبه مثبت داستان دیگه غیرقابل قبوله. اگه بخوایم خیلی تعصبانه حرف بزنیم، باید بگیم که رن باید از بین بره ... رن کار کثیفی رو در حق ما طرفداران سری انجام داد. و معتقدم این لحظه و از دست دادن هان سولو یکی از آیکونیک ترین لحظات سه گانه باقی خواهد موند و هیچ چیزی نمی تونه این اثر عمیقی که بر دل ما گذاشته رو از بین ببره.






اما اگه بخوایم از کارکترها و بازیگرای جدید حرف بزنیم، گزینه های خوب و زیادی رو داریم .. حرف های زیادی برای گفتن وجود داره؛  از فین که مکملی عالی واسه ری بود گرفته تا یک شخصیت تاریک و پرپتانسیل مثل کایلو رن! داشتن یک شخصیت پر ابهت و منفی برای جنگ ستارگان مهم ترین چیز ممکنه!  بذارید اول یک چیز رو از سر راه بردارم : من فکر می کنم ابهت دارت ویدر رو نباید با کایلو رن مقایسه کرد ... مقایسه اشتباهیه؛ چون کایلو رن به هیچ وجه نمی تونه به گرد پای ویدر برسه، ویدر در طول سالها به یک شخصیت بی همتا و بی رقیب تبدیل شده ولی اگه بخوایم به سراغ کارکتر کایلو رن برگردیم برای شروع و اولین فیلم لحظات هیجان برانگیز و خوفناک مناسبی رو از کارکترش دیدیم. از سکانس های شروع آشنایی ما با اون گرفته، عصبانیت هایی که ازش دیدیم، تزلزلی که تو ثبات شخصیتی و رفتن به سمت تاریکی داشت تا لحظات نفس در سینه حبس کنی که در اواسط فیلم بود، کشتن هان سولو و البته سکانس های آخر فیلم که اوج زیبایی و رخ نمایی این کارکتر در مبارزه با فین به تصویر می کشید. همه عالی بودند ... من به راحتی تونستم با بازی آدام درایور همراه بشم و اونو در نقش کایلو دوست دارم. خیلی کنجکاوم بدونم کارکتر کایلو رن تا چه حد به اعماق تاریکی فرو میره ولی با کارهایی که در همین فیلم اول ازش سر زد، تصور می کنم بیشتر از اونی که تصور می کنیم وجودی شیطانی پیدا کنه و دیگه جای هیچ امیدی برای برگشتن به سمت روشنایی برای اون باقی نمونه. باید دید اسنوک چه برنامه ای برای رن چیده و آموزش نهایی اون رو به چه موجودی تبدیل می کنه!







از طرف دیگه میشه تصور کرد که آموزش ری هم به عهده لوک خواهد بود؛ مسلماً لوک خودش هم به میدون جنگ وارد میشه و دستی در جنگ خواهد داشت ولی برای داشتن یک یار قدرتمند نیازمند ری خواهد بود که اینجوری دو جبهه تمرینی متفاوت رو در پیش رو خواهیم داشت. باید دید آموزش های کدوم جبهه بیشتر به ثمر میشینه و اصلاً فیلم دوم چطور پیش خواهد رفت. کنجکاوی من از الان سر سناریوی فیلم دوم هست و اینکه چطور می تونه کشش خودش رو حفظ کنه. آیا یک ماجراجویی خاص و متفاوت برای گذروندن دو ساعت فیلم ترتیب داده شده .. چیزی که بتونه ما رو برای مبارزه با تاریکی آماده کنه و یا اینکه افت کیفی رو تو شماره دوم شاهد خواهیم بود. دوست ندارم جنبه منفی رو به دلم راه بدم و با دیدن این شماره قدرتمند خودم رو در دستان جی جی رها می کنم و می ذارم دوباره منو وارد دنیای جنگ ستارگان کنه .. باشد که شماره دوم هم به اندازه شماره اول دیدنی و جذاب باشه و باز هم غافلگیری های مناسبی در انتظارمون باشه.





از فین حرف خاصی  نزدم چون حس می کنم با وجود خوب بودن هنوز جای رشد داره و هر چند برای فیلم اول حضورش بهتر از اون چیزی بود که تصور می کردم ولی از نظر من هنوز اون کارکتر به یادموندنی نشده و حتی صحنه های آخر مبارزه اون با کایلو منُ غرق در کارکتر خودش نکرد. تو اون لحظات بیشتر محو کایلو رن بودم و درجه تفاوت جذبه و ابهت دو کارکتر زمین تا آسمون به نظر میرسید. از نگاه پیش درآمد و دید زدن تریلر، فکر می کردم فین ممکنه برای من ناامید کننده از آب در بیاد ولی این طور نشد.  جالبه که بجای فین، پو بیشتر چشم منُ گرفت .. با اینکه نقش کمی داشت ولی یه حس باحال و خوب درون کارکتر پو وجود داشت و فکر کنم همه می دونستیم که پو نمرده و زود به درون فیلم برمی گرده. ولی از اینها گذشته، می دونید باید بیشتر در مورد کدوم کارکتر حرف بزنیم؟ بی-بی-8 ، ربات جدید داستان .. وای که من عاشق این موجود شدم .. آه، ببخشید .. ربات! حرف نداشت، فوق العاده به حس فانتزی و گیرایی لحظات فیلم اول جنگ ستارگان کمک کرد .. از هر لحاظی که فکرشُ بکنید. حمل کردن یک محموله مهم و حیاتی برای نجات بشریت، ناب کردن سکانس های کمدی های جاری در فیلم حتی با حرکات ساده ای مثل سر و بدن خودش، ارتباطی که با کارکترها برقرار می کرد و حرف هایی که با اون صدای بامزه بهشون میزد و "داشتن باور" در وجود آهنی خودش نسبت به فین و باور کردن حرف های اون، کمک کردن به فین و همه اینها نشون میده که این کارکتر چه کارکتر مهم و با ارزشی برای فیلم اوله .. رباتی که در سمت خوب داستان قرار داره .. رباتی که روشنایی و انسانیت در وجود خودش داره.و حالا شدیداً نسبت به مقدار نقشی که در فیلم های آینده داره کنجکاوم .. به من باشه میگم بذارید این ربات بازم تو داستان فیلم دست داشته باشه و ... !






سکانس ها و ریزه کاری هایی زیادی تو طول فیلم هست که دوست دارم بهشون اشاره کنم و ازشون حرف بزنم ولی هر چقدر فکر می کنم می بینم الان بیشتر دوست دارم اون سکانس ها رو دوباره تماشا کنم تا اینکه درباره شون حرف بزنم. و کافیه بگیم این فیلم همه چیز داره؛ یه فیلم سراسر هیجان و پر از زیباییه، از هر لحاظ .. داستانی، موسیقی، جلوه های تصویری و الا آخر  ... تاریکی داره، روشنایی داره و تمام احساسی که میشه از یک سری نوستالژیک مثل جنگ ستارگان بدست آورد درش گنجونده شده. دیدن یک دنیای آشنا (A long time ago in a galaxy far, far away) ، خوش گذروندن با محیط و ربات ها و داشتن یک ربات بی نهایت بامزه جدید (بی-بی-8) ، از دست دادن یک دوست قدیمی (هان) ، بدست آوردن یک ماجراجوی جدید (ری) ، دیدن یک کورسوی امید برای بازگشت به روزهای خوب (لوک)، تلاش برای بیشتر لکه افکندن بر روی روشنایی ها (توسط کایلو  و اسنوک) و ... من حتی تونستم با لوکیشنی مثل جاکو هم ارتباط برقرار کنم.





و برام مهم نیست که نقدهای منفی، متنفران فیلم از چه صحبت می کنند ... حاضرم به حرفشون گوش بدم، بعضی نارضایتی های اونا رو درک می کنم؛ اینکه باید به هان بعد از اون اتفاق بهای  بیشتری داده میشد، بزرگترین ایرادی بود که تونستم باهاشون ابراز همدردی کنم ولی از طرفی فکر می کنم داستان باید تحرک پیدا می کرد و مجال توقف رو نداشتیم .. و خب، احساسی که دارم رو نمی تونم کنار بزنم؛ من این فیلم رو فوق العاده دوست داشتم و به یاد ندارم طی چند سال اخیر سر دیدن فیلمی اینقدر هیجان زده شده باشم.


جمع بندی؟ می دونم از خیلی چیزها صحبت نکردم ... هنوز دارم درون خاطره دیدن این فیلم چرخ میزنم و باز نکات مختلفی به ذهنم خطور می کنه ... مثل هان سولو شدن دوباره هریسون فورد به نحو احسن و یا صحبت درباره کری فیشر و اینکه دوست داشتم نقشش بیشتر باشه. (که فکر کنم شماره بعد اینطور میشه) ، و یا مثلاً نقش اطرافیان کایلو رن و بهتر شخصیت دادن به اون کارکترها یا صحنه های پرواز با میلینیوم فالکون که سوپر هیجان انگیز دنبال میشد یا لوک .. لوک .. لوک! فیلم دوم حتی اگه بخواد افتضاح باشه هم بخاطر لوک ارزش دیدن رو خواهد داشت. بزن بریم .. من که ایندفعه با نیشی باز لحظات رو میشمرم و آماده اکران فیلم بعدی میشم ... مطمئناً جی جی حرف های دیگری برای گفتن خواهد داشت .. می دونم که از پسش برمیاد.


10/10


کل فیلم یک طرف، این ابر سکانس هم یک طرف :







++










نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد