M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Magi Season 2 Episode 10 // Anime

Magi Season 2 Episode 10 // Anime

چه صحنه‌های خشن و بی‌رحمانه‌ای بود. شکست علی بابا از اون میمون، گاردا تو شروع مسابقه به طرز فجیعی شکل گرفت و اون لحظات حتی دیدنش هم سخت بود. گاز گرفتن دست علی بابا به اون شکل وحشتناک، زجر دادن علی بابا، علی بابایی که روحیه خودشو از دست داده بود، خاطراتی که به یاد آورد، خاطرات جالب بودن با کاظم و البته تماشاگرایی که بشدت گاردا رو برای خوردن علی بابا تشویق میکردن ... خیلی صحنه‌های خوبی تو این اپیزود داشتیم. بعد از اینهمه شکنجه شدن، بلاخره ورق برگشت و ایندفعه این علی بابا بود که کنترل مبارزه رو به دست گرفت. خیلی خوب با استفاده از خاطرات کودکیِ خودش راه و مسیر جلوی خودشو صاف کرد و به مبارزه برگشت. بلاخره به سختی این مبارزه گلادیاتوری پرهیجان رو علی بابا برد و برتری خودشو ثابت کرد.

علی بابا بعد از بردن و بدست آوردن پول، گاردا رو خرید .. انتظارشو نداشتم، کار جالبی بود و بعد از اون هم دیدیم که توتو یه جورایی به علی بابا علاقه پیدا کرد. (فکر نکنم این موضوع تو ادامه بهش اشاره‌ای بشه ولی خوب زوج خوبی میشن!) کارکترهای جدید دیگه‌ای هم دیدیم که باید منتظر وارد شدنشون به داستان باشیم. قسمت میریم به سمت مورجیانا و اینبار با دختر اصلی انیمه همراه میشیم. مورجیانایی که به کاتارگه رفته.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- مبارزه علی بابا با گاردا :



- صحنه بعد از پیروزی :



- دو کارکتر دیگه‌ای که دیدیم :



- مورجیانا تو انتهای اپیزود :

Outbreak Company Episode 10 // Anime

Outbreak Company Episode 10 // Anime

وقت آوردن سینما به دنیای خیالی ـه. آوردن تکنولوژی ها و تکنیک های سینمایی برای ساخت فیلم و استفاده از ملکه به عنوان نقش اول .. خیلی خوب بود و واقعا نسبت به اپیزودهای قبل تفاوت خوبی داشت .. چیزی که این انیمه همیشه به خوبی ارائه میده. پتراکا به عنوان دختر جادویی و با اون لباس‌ها واقعا کاوایی شده بود و از طرف دیگه چندتا صحنه خوب از مینوری، میسرو و البیا داشتیم. یه سوپرایز جالب هم وجود داشت، اونم روبرو شدن کارکترها، رام کننده اژدها با اژدها بود .. بلاخره اژدهایی از این دنیا دیدیم و ظاهرا خیلی خوبی رو هم براش طراحی کرده بودن. ارجاعات اپیزود خیلی زیاد بود ولی یکی که بیشتر از بقیه تابلو بود و با یک نگاه میشد حدسش زد، ارجاع صحنه قطار Yosuga no Sora بود که صحنه جالبی بود. تو شروع فیلم هم ارجاع مربوط به Papa no Iukoto wo Kikinasai رو داشتیم. تو ادامه یه صحنه بوسه جالب بین پتراکا و شینچی هم داشتیم که جالب بود. روی هم رفته بازم اپیزود خیلی خوبی بود و خلاقیتِ خوبی تو محیط انیمه دیده میشد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- روبرو شدن با اژدها :



- این علامت El wood چیز جالبی بود :



- ارجاع Yosuga no Sora :



- پتراکا :

Hajime no Ippo: Rising Episode 10 // Anime

Hajime no Ippo: Rising Episode 10 // Anime

آروم آروم داریم به مبارزه نزدیک میشیم .. تو این بین کُلی صحنه جالب بین کارکترهای فرعی و غیرفرعی مرتبط با مبارزه دیدیم. به خطر افتادن سلامتی ایپو تو بدترین زمان ممکن اتفاق افتاد؛ دقیقا وقتی که با جدی‌ترین حریفش روبرو شده و حالا باید از حد دو بار استفاده کردن خودش از تکنیک روبرو بشه. واقعا میشد دوبرابر شدن فشار روی ایپو رو به راحتی حس کرد. این اپیزود خشونت ساوامورا بیشتر از قبل شد و پاشو از گلیم خودش درازتر کرد .. صحنه قرار عاشقانه ایپو و کومی با مداخله ماشیبا حسابی خنده‌دار بود و بلاخره تونستیم ماشیبا رو ببینیم. اما قرارشون با از راه رسیدن ساوامورا و صحنه مشت پرت کردن ساوامورا به طرف کومی واقعا وحشتناک شد و خیلی عجیب بود که ماشیبا به این سادگی کوتاه اومد .. شاید بخاطر ایمانی باشه که به ایپو داره و فکر میکنه که ایپو میتونه از پس ساوامورا بر بیاد. بهرحال همین مشت ساوامورا به طرف کومی، یه انگیزه دوبرابر به ایپو برای برد داد و به نظر من زیاد کار عاقلانه‌ای از طرف ساوامورا نبود. (هرچند زیاد برای اون مهم نیست!) یه صحنه دست دادن طولانی هم داشتیم که خیلی باحال بود و باعث شکل گیری بهتر فضای خشن بین ایپو و ساومورا شده بود.

بهرحال وارد رینگ شدیم و همه چیز آماده‌ست. کُلی تماشاگر جالب هم رو شد .. از داته ایجی گرفته تا سندو، میاتا و معلم ساوامورا و ... بهتر از این نمیشه .. حالا باید ببینیم دیوونگی ساوامورا تو رینگ چقدر اوج میگیره و ایپو با این شرایط وخیمش چیکار میکنه .. خیلی خیلی مبارزه سختی ـه. قسمت بعد شروع یه دوره اپیزودی طوفانی ـه .. واقعا هیجان تو بالاترین سطح ممکنه و اصلا نمیتونم واسه دیدن اپیزود بعد صبر کنم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ماشیبا تو قرار ایپو و کومی :



- صحنه درگیری ماشیبا و ساوامورا :



- صحنه دست دادن طولانی بین ایپو و ساوامورا :



- و ...

Diamond no Ace Episode 10 // Anime

Diamond no Ace Episode 10 // Anime

خوب، ایجون داره کم کم به دسته اول نزدیک میشه. اپیزود خیلی خوبی بود ولی یه مقدار حالت فلش‌بک وار زیادی رو تو طول اپیزود داشتیم؛ بعضی از دیالوگ‌ها رو بازم میشنیدیم و صحنه‌ها تکرار میشد که البته اگه منظر انگیزه دار کردن و با ربط به صحنه بهشون نگاه کنیم، اونقدرا بد نبودن. با اینکه کریس ایجون رو "صبور بودن" تشویق میکنه ولی من فکر میکنم خیلی به این امیدواره که ایجون بتونه با همین بازی به ترکیب اصلی بره و مجبور نباشه یکسال تمام به انتظار بشینه. بازی با کوکودوکان یه بازی خیلی خیلی مهم برای ایجون و کس دیگه‌ایه که میخواد به ترکیب اصلی وارد بشه. ایجون باید از تمریناتش استفاده کنه و هم باعث موفقیت و وارد شدن به ترکیب اصلی بشه و هم باعث سرافرازی کریس بشه .. بهش نشون بده که تمرینات کریس بی فایده نبوده.

تیم کوکودوکان یه بازیکن جالب به اسم زایزن داشت که به نظر میاد قرار تو آینده بهش تمرکز کنیم و احتمالا رودروییِ خاصی با ایجون خواهد داشت. به نظر کارکتر جالبی می اومد. اما کوکودوکان و بازی اپیزود بعد رو که کنار بذاریم، روند این اپیزود استفاده از اون تمرین تاب دادن حوله واقعا جالب بود .. یاد گرفتن حوله پرت کردن به اون سبک خنده‌دار توسط سرمربی کاتائوکا صحنه جالبی بود و در عین جدی بودن حالت آموزشی مربی، ایجون با یه کار خنده‌دار حوله رو به صورت مربی کوبید! صحنه‌های خوب دیگه‌ای هم داشتیم ولی صحنه‌ای که دوست دارم بهش اشاره کنم، صحنه گرم گرفتن و نشون دادن رابطه دوستانه تانبا با کریس بود. روی هم رفته تانبا اصلا اون کارکتری که فکر میکردم نبود، فکر میکردم کارکتر مغروری باشه و به دور و بری هاش اهمیت نده ولی قبلا دیدیم که چطور به فورویا کمک کرد و حالا هم با کریس چنین خوش و بش دوستانه‌ای داشت که نشون میده واقعا کارکتر جالبی ـه. بهرحال کریس هم در حال بهبود پیدا کردنه و باید ببینیم و بعد از بهبودی کامل به آمریکا میره یا نه.

سرمربی جایی از اپیزود حرف از اردوی تمرینی زد؛ امیدوارم بعد از پیوستن ایجون به دسته اول (که احتمال زیاد این اتفاق می افته) یه اپیزود اردوی تمرینی خیلی باحال داشته باشیم. دیدن این کارکترها تو یه فضای غیرورزشی میتونه جالب باشه .. هم از لحاظ طنز و هم از لحاظ تمریناتِ خاصی که قراره تو اون اردو انجام بدن. فکر نکنم اپیزود ساحلی باشه چون فضای ساحل زیاد جای مناسبی برای بیسبال نیست ... بهرحال باید نشست و دید که اون اردو چه حالتی خواهد داشت.

‌صحنه‌هایی از اپیزود :

- پرت کردن حوله تو صورت مربی :



- دعوای ایجون و فورویا سر تایر :



- صحنه بین تانبا و کریس :



- زایزن، بازیکن کوکودوکان :