M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Magi Season 2 - Episode 19

Magi Season 2 - Episode 19

جنگ با شکسته شدن حصار اول شدت بیشتری به خودش گرفت. فانالیس ها شدیدا قدرتمند بودن .. خیلی راحت میشد اینو دید و سطح مبارزه بالایی داشت .. حتی بعد از افتادن تو آب و به اون شکل صدمه دیدن، بازم نتونستن جلوی فانالیس ها رو بگیرن. ولی خُب، قدرت واقعی ماگی علائدین بلاخره وارد شد و اون صحنه معروف شروع فصل دوم رو با هم دیدیم! صحنه‌ای که به اعتقاد خیلی از طرفدارای مانگا، اسپویلر بزرگی واسه انیمه بود. هرچند من نمیدونستم دقیقا تو اون صحنه چه خبره و فکر میکنم که اونقدرها هم اسپویلر بزرگی نبود ولی حالا که کم کم روند داستان رو به جلو بردیم، میتونستم حدس بزنم که چنین جایی ـه که قدرت ماگی به اون شکل در میاد. همه از وجود یه ماگی واقعی تو زمین جنگ باخبر شدن! فانالیس ها بیخیال نشدن و میخواستن به علائدین حمله کنن که معلوم بود نتیجه ای از پیش نمیبرن! دیدن قدرت ماگی واقعا دهان همه رو باز کرده بود و خیلی صحنه جالبی بود. تو بین، علی بابا هم دیده شد. فریبی که علائدین با اون سه مجسمه به ارتش لیم زد، فریب جالبی بود .. اونا رو به خاک تبدیل کرد و بعد از اون حصار ترمیم شد .. حصاری که وقت زیادی برای خراب شدن‌ش صرف کرده بودن. با اینکار و حرف‌های علائدین روحیه سربازان لیم بهم ریخت؛ علائدین با صلح و بدون جنگ و خونریزی پایانی برای این مبارزه بزرگ رقم زد .. یا حداقل اینطور به نظر میرسید؛ باید ببینیم اپیزود بعد چی میشه!

صحنه‌هایی از اپیزود :

- فانالیس‌ها و شکستن حصار :



- مبارزه فانالیس‌ها با قدرت ماگی :



- آتیشی تو دست‌های این سه تا بود هم خیلی جلوه جالبی داشت :



- حرف‌های آخر علائدین :

Magi Season 2 - Episode 17 & 18

Magi Season 2 - Episode 17 & 18

اتفاقات زیادی تو این دو اپیزود افتاد. از شروع جنگ گرفته تا برملا شدن رابطه تیتوس و شهرزاد و اینکه چه تلخی عمیقی پشت کارکتر تیتوس نهفته ست، رو با رو شدن داستان‌ش دیدیم .. ماگی ساخته شدن توسط جادو و زمانی که از زنده موندن‌ش باقی بود و فلش‌بکی که از زمان متولد شدن‌ش با هم دیدیم، حس تاریکی خاصی داشت .. واقعا صحنه‌های احساسی خیلی خوبی در رابطه با تیتوس دیدیم و البته تو این بین نقش علائدین داره پررنگ تر و پررنگ تر میشه. خصوصا در رابطه با تیتوس و اینکه چقدر در رفتار تیتوس تاثیر گذار بوده .. تیتوسی که به فکر هیولا بودن خودش میرسه و با حرف‌های علائدین و دستی که به طرفش دراز شده روبرو میشه و حالا اشک غم اون با اشک شادی‌ش ترکیب میشه و صحنه زیبایی رو خلق میکنه. صحنه‌های جنگی و شکستن سپر جادویی شهر جذابیت خاص خودشو داشت، پرتاب بمب‌ها، حرف‌های دو طرف و مبارزه طلبی‌ها و گروه فانالیس هم کشش خاصی به فضای جنگی داستان این دو اپیزود اضافه کردن. روی هم رفته هیجان انیمه تو اپیزود اخیر به شکل چشمگیر پیشرفت داشت و به نظر میرسه هنوز هم جای پیشرفت داره. علی بابا رو هم گذرا تو اپیزود 17 دیدیم و که باید منتظر ورودش و روبرویی‌ش با علائدین باشیم. موگامت هم نقش مهمی تو این دو اپیزود اخیر داشت و جنگی که بین مگنوستات و امپراتوری لیم شروع شد رو میشه به راحتی به تصمیمات اون مرتبط کرد. باید ببینیم در ادامه چقدر این کارکتر رو میبینیم و نقشش به همین پررنگی باقی میمونه یا نه.

صحنه‌هایی از دو اپیزود :

- ظاهر تیتوس قبل از تکامل :



- اشک‌های تیتوس .. هنرنمایی دوبلورش هم شنیدنی بود :



- علی بابا در کشتی فانالیس ها :



- دستی که علائدین به سمت تیتوس دراز کرد، نقطه اوج قسمت 18 :

Magi Season 2 - Episode 16

Magi Season 2 - Episode 16

اپیزود آروم و خوبی بود. داستان کمی بیشتر به سمت جلو حرکت کرد و صحنه‌هایی از روبرویی موگامت و تیتوس، علائدین دیدیم. تو این بین، آرزوی مارگا برآورده شد .. بلاخره تونست به دنیای بیرون بیاد؛ صحنه‌های ورودش واقعا جالب بود و شوق و ذوقی که از دیدن گربه و محیط بیرون داشت، دیدنی بود. با ذهنیت و نگاه موگامت به جادوگرها و غیرجادوگرها آشنا شدیم .. اینکه بقیه رو به چشمی میبینه و افکار علائدین و عصبانیتی که بخاطر این موضوع داشت. تو این اپیزود رابطه بین مارگات و تیتوس شکل خیلی جالبی به خودش گرفت و نزدیکی خیلی خوبی بهم پیدا کردن .. احتمالا این موضوع بعدها تاثیر خوبی روی داستان داره؛ میتونن با این موضوع داستان رو به سمت درام بیشتر هُل بدن که بهرحال جالب میشه. تو این بین، ظاهرا وقت تیتوس داره تموم میشه و شهرزاد ساما اونو بخاطر زندگی با مارگا سرزنش میکرد. صحنه آخر و روبرویی تیتوس با مدیر آکادمی هم در نوع خودش جالب بود .. جایی که با اون حالت از اینکه دوست نداره بمیره، حرف زد و باید ببینیم تو اپیزود بعد چه اتفاقی بین این دو نفر میافته.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- نزدیکی تیتوس به مارگا :



- بیرون اومدن مارگا و ذوق زدگی‌ش :



+



- صحنه آخر اپیزود و اشک‌های تیتوس :

Magi Season 2 - Episode 15

Magi Season 2 - Episode 15

همونطور که مشخص بود، مارگا نجات پیدا کرد ولی رئیس اون گروه حسابی از دست علائدین و بقیه عصبانی شده بود. "هر گوی که بخواد با جادوگر در بیافته، مجرمه و باید از بین بره" همین بهونه ساده بهش اجازه داد که مردمو دسته دسته به درون ماکبارا بندازه .. یه صحنه فجیع و دردناک که البته بازم با دخالت علائدین اونا نجات پیدا کردن. از بین بردن نابودی این کشور واقعا به راحتی ها نبود و حالا با تیتوس زخمی، کار علائدین و سوفینتوس سخت تر هم شده بود .. خوشبختانه با دخالت مایرز سنسی همه چیز تموم شد و اتفاق بد دیگه ای نیافتاد. مدیر خیلی راحت علائدین رو به خاطر ورود به ناحیه 5 بخشید .. انتظار داشتم برخورد بدی باهاش بشه ولی خوشبختانه اینطور نشد. صحنه سالن و حرف‌های مدیر یکی دیگه از صحنه های خوب اپیزود بود .. صحبت‎‌های در مورد جادوگران و تاریخ جادوگری .. تو این صحنه بلاخره چهره مهربون مدیر به چهره خشنی تغییر پیدا کرد .. تو این بین فلش مربوط به جوونی مدیر رو هم دیدیم که خیلی جالب بودن. رابطه ای که با دخترش داشت، دختر دوست داشتنی که راجع به جادوگر بودن اونا کنجکاو بود. "چون جادو نعمت بزرگیه" .. روی هم رفته این اپیزود باعث شد درک و شناخت بهتری از کارکتر مدیر و کارهایی که انجام داده و میده، پیدا کنیم .. شکنجه‌ها، زندانی شدن‌ها، جنگ‌ها و بلاخره صحنه مرگ دختر مدیر که خیلی دردناک بود و میشد کاملا با مدیر احساس همدردی کرد. آخرین صحنه روبرویی موگامت با اون نجیب زاده ها و دیدن اونا به شکل خوک و موجودات وحشی فوق العاده بود و در کنار اون افکاری مثل "باید از سلطه گوی ها فرار میکردیم" حالا کاملا از دید ما بیننده ها منطقی به نظر میرسید و میتونستیم با آدم بد داستان همراه بشیم و زاویه دید اونو درک کنیم. یه اپیزود عالی از ماگی .. احتمالا یکی از بهترین های این فصل ماگی .. صحنه‌های احساسی خیلی خوبی داشت.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- موگامت و شروع صحنه سالن :



- موگامت بهمراه دخترش تو فلش بک :



- صحنه مرگ دخترش :



+